بیش از دو هزار نشانه برای فرج، ظهور و رستاخیز در کتب حدیثی نقل شده که میتوان آنها را به چهار دسته تقسیم نمود:
1- فتن
2- ملاحم
3- علائم ظهور
4- اشراط الساعه
واژگان
1 – فتنه از ریشه فتن در لغت به معنای امتحان و آزمایش است. خلیل پیشتاز لغویان گوید:
اَلفتن اِحراقُ الشَّیء بالنّار؛ فتن به معنای سوزاندن چیزی با آتش است.(1)
آنگاه با آیه شریفه برای گفتار خود گواهی میآورد: (یَوْمَ هُمْ عَلَی النّارِ یُفْتَنُونَ)؛ روزی که آنها در آتش گداخته میشوند.(2)
ابن فارس کارشناس ریشهیابی لغات میگوید: اصلٌ صحیحٌ یدلّ علی ابتلاءٍ و اختبارریال فتن یک واژه صحیحی است که بر امتحان و آزمایش دلالت میکند.(3) سپس میافزاید، اگر طلا را با آتش بگدازند، گویند: فَتنت الذَّهب بِالنّار؛ یعنی طلا را با آتش آزمودم.
روی این بیان آن حوادث وحشتناکی که مردم در آنها گداخته میشوند تا فلز آنها شناخته شود و معیار تمام عیار آنها معلوم شود؛ فتنه نامیده میشود. چنانکه در منطق وحی آمده است:
أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا امنّا و هم لا یفتنون؛ آیا مردم گمان میکنند که با گفتن ما ایمان آوردهایم رها میشوند و آزموده نمیشوند؟!(3)
از این رهگذر احادیث غیبی رسول اکرم(صلیالله علیه و آله و سلم)پیرامون کورانها، بحرانها، حوادث بنیانکن و مردافکن جهان را در کتابهایی گرد آورده، آنها را اَلْفِتن نام نهادند.
قدیمیترین و مشهورترین آنها، کتاب الفتن حافظ، نُعَیم بن حمّاد مروزی، متوفای 229 ه.ق میباشد. این کتاب دهها بار به طبع رسیده و بیش از دو هزار حدیث از احادیث فتن را دربر دارد.
2- ملاحم جمع ملحمه به معنای جنگ و کشتار است. خلیل گوید: الملحمه: الحرب ذات القتل، ملحمه یعنی جنگ صاحب کشته.(5)
ابن فارس در این رابطه میگوید: لحم به معنای تداخل است. گوشت را از این جهت لحم گویند که برخی از اجزای آن در برخی دیگر فرو رود، و جنگ را به دو جهت ملحمه گویند: یکی این که افراد در جنگ در صفوف یکدیگر فرو روند. دیگر اینکه کشتهها در آن همانند گوشت روی هم انباشته شوند.(6)
کتابهایی که پیشگوییهای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد جنگها، جدالها، و کشتارها را در خود جای دهند؛ الملاحم خوانده میشوند.
قدیمیترین کتابی که بهنام الملاحم در دست داریم؛ کتاب الملاحم حافظ احمدبن جعفربن محمد مشهور به ابن المُنادی متوفای 336 ه.ق میباشد. این کتاب با تحقیق عبدالکریم عقیلی به چاپ رسیده و شامل 312 حدیث میباشد.
3- اَشراط جمع شَرَط به معنای نشانه و سرآغاز است. خلیل گوید: اولین ستاره بهاری را شرط گویند، لذا سرآغاز هر چیزی را شرط نامیدند و أشراط الساعه یعنی نشانههای آن.(7)
ابن فارس گوید: شرط فقط یک معنی دارد و آن نشانه است. اشراط الساعه یعنی نشانههای آن.(8) او میگوید: به شُرطه (پلیس) نیز از این جهت شرطه گویند که آنها نشانه دارند. یعنی لباس مخصوصی (انیفورم) میپوشند تا به این وسیله شناخته شوند.(9)
ساعه به معنای رستاخیز است. اشراط الساعه یعنی نشانههای رستاخیز.
کتابهایی که در این رابطه مستقلاً تدوین یافته، اشراط الساعه نام دارند. یکی از مشهورترین آنها کتاب الإشاعه لأشراط السّاعه از سید محمدبن عبدالرسول بزرنجی، متوفای 1103 ه.ق میباشد.(10)
4- عَلائم جمع علامه از ریشه عَلَم به معنای نشانه است. خلیل میگوید: علم به معنای پرچم است که لشکر به نشانه آن گرد آیند. علم یعنی نشانهای که در راه میزنند تا علامتی باشد که بوسیله آن راه یابند.(11)
ابن فارس میگوید: علم به معنای نشانهای است که در چیزی باشد و آن را از دیگری مشخص و متمایز نماید.(12)
آنچه در احادیث به عنوان نشانههای ظهور حضرت بقیهالله –ارواحنا فداه- بیان شده، به آنها علائمظهور یعنی نشانههای ظهور گویند.
در این رابطه آثار فراوانی تحت عنوان علائمالظّهور، علامات الظّهور و علامات المهدی از علمای فریقین منتشر شده است.(13) اخیراً نیز با عنوان علائم آخر الزمان آثاری منتشر میشود. از شیخ صدوق نیز کتابی به نام علامات آخرالزمان گزارش شده است.(14)
گستره علائم ظهور
نشانههای ظهور که در اصطلاح فتن، ملاحم و اشراط الساعه نیز نامیده میشوند؛ از نخستین روز رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز شده، تا هنگامه ظهور ادامه دارند.
استراتژی فدک، ماجرای سقیفه، گزینش خلیفه، تهاجم به خانه وحی، روی کار آمدن معاویهها و حجاجها، شهادت امام حسین(علیهالسلام)، عمار یاسر، حجربن عدی، میثم تمار و دیگر شهدای راه فضیلت در احادیث فتن و ملاحم جای خاصی دارد.
در احادیث ملاحم و فتن خروج قرامطه، سقوط بنی امیه و بنی عباس، فتح استانبول، اشغال عراق و افغان توسط سرکرده کفر، و دیگر رخدادهای جهان تا هنگامه ظهور و انفجار نور، به روشنی پیشبینی شده است.
علاوه بر کتابهای مستقلی که در این رابطه تألیف شده؛ در دهها کتاب پایه و مرجع، بابهایی چون فتن، ملاحم و اشراطالساعه به نقل این روایات اختصاص یافته است.
این احادیث همانند دیگر احادیث غیبی از سرچشمه زلال قرآن و عترت نشأت گرفته، در مجامع حدیثی ثبت شده و همانند دانههای تسبیح با نظم و ترتیب خاصی در بستر زمان تحقق یافته، صحت و استواری سخنان پیشوایان را برای همگان روشن و مبرهن میسازد.
بسیاری از کتب پایه و مرجع مربوط به نشانههای ظهور و دیگر مسائل مهدویت، در کشاکش روزگار، به ویژه در تهاجم مخالفان به کتابخانههای شیعیان دستخوش حریق شده، از بین رفتهاند و فقط گزارشی از آنها در کتابهایی چون رجال نجاشی و فهرست شیخ طوسی باقی مانده است.
کهنترین اثر بر جای مانده از اوایل قرن سوم هجری کتاب ارزشمند الفتن اثر نُعَیم بن حماد مروزی، متوفای 229 ه.ق میباشد. اهمیت ویژه این کتاب در این است که مؤلّف آن 26 سال پیش از تولد حضر ولیعصر – ارواحنا فداه- دیده از جهان فرو بسته و از محدثان مشهور زمان خود بوده، بخاری از او در صحیح روایت کرده و شماری از علمای رجال بر وثاقت او تأکید نمودهاند.(14) تعدادی از نسخههای دستنویس آن تا زمان ما محفوظ مانده است.(16)
از دیگر ویژگیهای این کتاب گستردگی و جامعیت آن است که بیش از 2000 حدیث پیرامون فتن، ملاحم و نشانههای ظهور را در بردارد.
سید ابن طاووس، 308 حدیث از این کتاب برگزیده و به پیوست 115 حدیث از فتن سلیلی و 93 حدیث از فتن زکریا بن یحیی بزاز در کتابی گرد آورده و آن را التشریف بالمنن نام نهاده است.(17)
در میان کتابهایی که در این زمینه توسط معاصران به رشته تحریر درآمده، به سه نمونه اشاره میکنیم:
1- علامات المهدی المنتظر از شیخ مهدی فتلاوی، شامل 525 حدیث.
2- نوائب الدّهور فی علائم الظهور از علامه میرجهانی (1413 ه.ق) در چهار مجلد، شامل 555 حدیث.
3- معجم الملاحم و الفتن از سید محمود دهسرخی (معاصر) شامل 1800 سرفصل.
روی این بیان شمار نشانههای ظهور از مرز 2000 میگذرد که بسیاری از آنها تحقق یافته و شماری در حال تحقق یافتن است.
علائم حتمی و غیر حتمی
در میان بیش از 2000 علائم ظهور، تعدادی از آنها علائم حتمی و بقیه علائم غیر حتمی میباشند. تعداد علائم حتمی از انگشتان دست نمیگذرد. آنچه مسلم است تعداد پنج نشانه از این نشانهها حتمی میباشند که عبارتند از:
1. خروج سفیانی؛
2. خروج یمانی؛
3. بانگ آسمانی؛
4. خسف بیدا؛
5. قتل نفس زکیه.
فرق اساسی این نشانههای پنجگانه با دیگر نشانهها در این است که با تحقق یافتن هر یک از نشانههای غیرحتمی دلها آکنده از سرور میشود. یاد یار مهربان در اعماق جان شیفتگان ظهور و مشتاقان حضور روحی تازه میدمد. نوید فرارسیدن بهار ظهور، دلهای خسته از خزان غیبت را امیدی تازه میبخشد. ولی چشم به راهان ظهور و منتظران امام نور، از زمان پایانپذیری شب دیجور غیبت و فرارسیدن دوران موفور السّرور ظهور آگاه نمیشوند. لیکن هنگامی که یکی از نشانههای حتمی تحقق پیدا کند؛ همه چشم بهراهان از تاریخ دقیق انفجار نور و فرارسیدن هنگامه ظهور آگاه میشوند. زیرا براساس روایات فراوان، پس از خروج سفیانی و سیطرهاش بر سه کشور سوریه، اردن و فلسطین تنها هشت ماه، آری فقط هشت ماه بعد، یوسف زهرا از کنار خانه خدا ظهور میکند و آن دست نیرومند الهی از آستین غیبت بیرون میآید و آرزوی دیرینه همه انبیاء و اولیاء تحقق مییابد.
وجه اشتراک علائم ظهور با فتن، ملاحم و اشراط ساعه
پیش از بیان وجه امتیاز علائم حتمی از غیر حتمی، درنگی کوتاه در وجه اشتراک علائم ظهور با فتن و ملاحم و اشراطالساعه خواهیم داشت:
1- ارتباط و وجه اشتراک علائم ظهور با فتن این است که در کتب فتن به تفصیل از فتنههای پیش از ظهور، چون فتنه سفیانی، لشکر سفیانی، سپاه قحطانی، فتنههای یمن، بربر، مصر، حبشه، شام، بغداد و از همه مهمتر فتنه دجّال گفتوگو شده است.(18)
2- ارتباط علائم ظهور با اخبار ملاحم در مورد درگیری سفیانی با حسنی، کشتار بغداد، کوفه، بصره، قرقیسیا و دیگر حوادث خونینی که در آستانه ظهور به وقوع میپیوندد میباشد.(19)
3- ارتباط علائم ظهور با روایات اشراطالساعه در این است که:
اولاً: یکی از اشراطالساعه ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
ثانیاً یکی دیگر از اشراطالساعه نزول حضرت عیسی(علیهالسلام) است که ارتباط مستقیم با ظهور دارد.
ثالثاً: یکی دیگر از اشراطالساعه خروج دجال است که در ایام ظهور خواهد بود.
رابعاً: یکی دیگر از اشراطالساعه خسف در جزیرهالعرب است که به احتمال قوی همان خسف سرزمین بیداء باشد که از نشانههای ظهور است.(20)
وجه امتیاز علائم حتمی از علائم غیر حتمی
قبلاً اشاره کردیم که علائم غیر حتمی در مشخص نمودن وقت ظهور کاربرد ندارد. در حالیکه وقتی نخستین نشانه از نشانههای حتمی مشاهده شد؛ همه چشم بهراهان آن امام نور متوجه میشوند که دوران تیره و تار غیبت به سرآمده، لحظه وصال فرا رسیده، و خورشید تابان امامت در حال طلوع است تا پهن دشت گیتی را با نور خود منور سازد، و منطق وحی در شُرُف تکوین است. و أشرقت الأرض بنور ربّها؛ زمین با نورپروردگارش منور گردید.(21)
ادامه دارد.
پی نوشتها:
1- خلیل، العین، ترتیب کتاب العین، ص 616.
2- سوره ذاریات (51)، آیه 13.
3- ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج4، ص472/
4- سوره عنکبوت (29)، آیه 2.
5- خلیل، همان، ص 732.
6- ابن فارس، همان، ج 5، ص 238.
7- خلیل، همان، ص411.
8- ابن فارس، همان، ج3، ص260.
9- همان، ص 261.
10- در قاهره، دمشق و بیروت مکرر به چاپ رسیده است.
11- خلیل، همان، ص 574.
12- ابن فارس، همان، ج4، ص109.
13- برای کتابشناختی آنها ر.ک: نگارنده، کتابنامه حضرت مهدی، ج2، ص 520-528.
14- نجاشی، الرجال، ص 390، رقم 1049.
15- ابن حجر عسقلانی وثاقت او را از احمد حنبل، معین، عجلی و ابوحاتم نقل کرده و خود طبق نظر آنها اظهار نظر کرده است. ر.ک: ابن حجر، فتح الباری، جلد مقدمه، ص 447.
16- از جمله: نسخه کتابخانه بیریتیش میوزیم، لندن، تاریخ استنساخ 706 ه.ق و نسخه کتابخانه عاطف افندی، استانبول، به تاریخ 687 ه.ق.
17- این کتاب دهها بار در ایران، لبنان و عراق به نام: الملاحم و الفتن چاپ شده و اخیراً به نام اصلی خود: التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، در قم چاپ و منتشر شده است.
18- ر.ک: ابن حماد، الفتن؛ ابن حنبل، الفتن؛ شیخ فادی اسعد نصیف، الفتن و المحن.
19- ر.ک: ابن المنادی، الملاحم، تحقیق عُقَیلی؛ سید ابن طاووس، الملاحم و الفتن.
20- ر.ک: بزرنجی، الاشاعه لا اشراط الساعه؛ یوسف بن وابل، اشراط الساعه؛ صلاح الدین محمود، اشراط الساعه الصغری و الکبری؛ محمد سلامه جبر، اشراط الساعه و اسرارها؛ قاضی محمد ابن کنعان، اشراط الساعه و امور الآخره.
21- سوره زمر(39)، آیه 69.