آیا این گفته ی برخی از مخالفین که می گویند اهل بیت قبل از نزول آیه تطهیر معصوم نبوده اند پاسخ داردیانه؟

آیا این گفته ی برخی از مخالفین که می گویند اهل بیت قبل از نزول آیه تطهیر معصوم نبوده اند پاسخ داردیانه؟

عصمت ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ از اموری است که ادله متعدد بر آن دلالت می کند و دلیل عصمت آن بزرگواران تنها آیه تطهیر نیست تا بر فرض قصور دلالت این آیه بر عصمت امامان قبل از نزول آن دلیل دیگری بر عصمت ائمه نداشته باشیم در حالی که خود این حرف که آیه تطهیر دلالت بر عصمت ائمه قبل از نزول آن ندارد یک ادعا است و بر خلاف مدلول آیه می باشد.
این جا ناگزیریم قبل از پرداختن به بحث از ادله دیگر که دلالت بر عصمت ائمه اطهار دارند یک نگاه اجمالی و تحلیلی کوتاه و فشرده درباره آیه شریفه تطهیر و دلالت آن بر عصمت امامان ـ علیهم السلام ـ داشته باشیم: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»[1] برای بهتر فهمیدن آیه توجه به مفردات آن ضروری است خصوصاً توجه به کلمه وجمله کلیدی آن:
الف: کلمه (انّما) که دلالت بر حصر دارد و در دلالت این کلمه بر حصر جای هیچ گونه اشکال نبوده و کسی هم ادعای خلاف آن را نکرده است.
ب: جمله (یرید الله) اراده دراین آیه یا اراده تکوینیه است نظیر قول خدای سبحان در آیه شریفه: «اذا أراد شیئا ان یقول له کن فیکون»[2] و یا اراده تشریعیه است مثل قول خدای متعال در آیه «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر»[3] پس اراده یا تکوینی است و یا تشریعی چنان چه هر دو قسم آن در قرآن وارد شده است و هر دو قسم اراده در قرآن برای خداوند متعال بیان گردیده است.
آن چه توجه به آن لازم و ضروری است این است که اراده در آیه شریفه تطهیر نمی تواند اراده تشریعیه باشد زیرا اراده تشریعیه اختصاص به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ندارد. اراده تشریعیه یعنی اوامر و نواهی الهی و این که خدا اراده می کند که مکلف امری را انجام بدهد و یا ترک نماید و این اراده یعنی احکام و احکام هم شامل تمام مکلفین می گردد و اختصاص بر قشر و گروه خاصی ندارد بنابر این معنا ندارد که اراده در آیه مورد نظر تشریعی باشد و اختصاص به اهل بیت داشته باشد. پس اراده در آیه شریفه تطهیر اراده تکوینیه است و بدیهی است که اراده تکوینیه الهی تخلف پذیر نیست و به عبارت دیگر: «مراد» از اراده الهی تخلف نمی کند.
ج: کلمه (رجس) مراجعه به لغت نشان  می دهد که رجس اعم از اموری است که قذارت دارند و اموری که ارتکاب آن قبیح است و مراد از رجس در آیه شریفه گناهان است و معنای آیه این است که: خداوند اراده کرده به اراده تکوینیه که از شما اهل بیت، رجس و هر زشتی را ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند.
پس باتوجه به این که اراده در آیه شریفه مورد بحث اراده تکوینی و مراد اذهاب رجس فقط از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ است معنای آیه طهارت اهل بیت از مطلق رجس وگناهان از ازل تا ابد خواهد بود بنابر این آیه دلالت بر عصمت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ می کند آن هم نه تنها دلالت بر عصمت ائمه بعد از نزول بلکه دلالت بر عصمت ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ می کند از ازل بر اساس اقتضاء اراده تکوینیه الهیه که تخلف پذیر نخواهد بود.
این جا ممکن است این سوال در ذهن کسی بیاید چنان چه ابن تیمیه در کتاب (منهاج السنه) اش به آن اشاره کرده است که: وقتی اراده در آیه شریفه تطهیر اراده تکوینیه باشد، معنای آن التزام به جبر خواهد بود که بر خلاف مذهب امامیه می باشد؟! پاسخ این شبهه آن گونه که علمای ما فرموده اند به طور خلاصه این است که: چون خداوند متعال می دانسته است که ائمه ـ علیهم السلام ـ اقوال شان و اعمال شان را بر اساس اوامر و نواهی الهی انجام می دهند «الذین لا یسبقونه بالقول و هم بامره  یعملون»[4] و به عبارت دیگر تمام اقوال و اعمال ائمه بر اساس بندگی و محبت الهی و همه تروک شان بر اساس بغض و کراهت خداوند است و خداوند متعال براساس علم و حکمت ازلی خود این ویژگی و وجود این حالات معنوی رادر ائمه می دانست بنابر این هیچ گونه اشکالی و جبری پیش نمی آید که خداوند به ذات مقدس خودش نسبت اراده تکوینیه به اذهاب رجس از اهل بیت بدهد.
گذشته از آیه تطهیر ادله دیگری نیز دلالت واضح دارد بر این که ائمه همواره معصوم بوده اند. فقط به یک دلیل  قرآنی دیگر اکتفاء می شود و آن استدلال به آیه 124 سوره  بقره می باشد:
در این آیه امامت عهد خداوند نامیده شده و خداوند متعال در جواب در خواست حضرت ابراهیم که می گوید آیا امامت در نسل و ذریه من هم خواهد بود می فرماید امامت عهد من است و آن به ظالمان نمی رسد.درآیه امامت به طور کلی ازتمامی ذریه نفی نشده بلکه این طور تفکیک کرده که ستمگران شان را کنار گذاشته، پس غیر ستمگران باقی می مانند. و این آیه نشان می دهد که در نسل ابراهیم امامت اجمالاً وجود دارد.
آن وقت مسأله ظالمین پیش می آید. ائمه ـ علیهم السلام ـ همیشه به این آیه ظالمین استدلال کرده اند. از نظر قرآن هر کسی که به نفس خود یا به غیر ظلم کند ظالم است. علامه طباطبائی از یکی از اساتیدشان نقل می کند که در ارتباط با درخواست ابراهیم ـ علیه السلام ـ مقام امامت رابرای ذریه اش ، چهار صورت نسبت به ذریه ایشان قابل تصوراست:
یکی این که فرض کنیم افرادی باشندکه از اول تا آخر عمر  همیشه ظالم بوده باشند. دیگر این که فرض کنیم در اول عمر ظالم بوده ند و در آخر عمر خوب شده اند و سوم این که بر عکس فرض دوم باشند و چهارم  این که هیچ گاه ظالم نبوده اندوحضرت برای آنان درخواست مقام امامت راکرده باشد. علامه طباطبایی به نقل ازاستادخود می گوید: محال است که ابراهیم ـ علیه السلام ـ امامت را با این شأن بزرگی که خود او می دانست که بعد از دوران نبوت و رسالت به او می گویند چنین منصبی را به تو می دهیم، برای آن بچه هایی خواسته باشد که از اول تا آخر عمر شان بد کار بوده اند و هم چنین محال است که تقاضای ابراهیم برای آن فرزندانی باشد که اوایل عمرشان خوب بوده اند اما اکنون که می خواهند این منصب را به آن ها بدهند بدباشند. ابراهیم ـ علیه السلام ـ اگر تقاضا کرده باشد برای فرزندان خوب اش تقاضا کرده است و خوب ها هم دو قسم اند خوب هایی که اول بد بودند و حالا خوب شده  اند و خوب هایی که از اول تا آخر خوب بوده اند.
وقتی که مورد تقاضای ابراهیم مشخص شد که از این دو تجاوز نمی کند، پس شامل کسانی می شود که ازاول تاآخرظالم نبوده باشند وآن ها که سابقه ظلم و آلوده گی دارند، عهد امامت به آنان نمی رسد.
بر این اساس است که شیعه استدلال می کنند که نه تنها ائمه طاهرین و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ همیشه معصوم بوده اند بلکه نفی می کنند امامت را از همه کسانی که به نحوی در زندگی مرتکب ظلم چه به خود و چه به دیگران شده اند تا چه رسد به آن هائی که زمانی مشرک بوده اند. و منطق قرآن چه زیبا است.

پی نوشت ها:
[1]. سوره احزاب، آیه 33.
[2]. سوره یس آیه 82.
[3]. سوره بقره/ آیه 185.
[4]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس القمی، زیارت جامعه کبیره، ص 1000.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید