طیّ این مرحله بی همرهی خضر مکن *** ظلمات است بترس از خطر گمراهی ( حافظ)
تربیت شروع شدن انسان بدون استاد و به طور خود رُو امکان پذیر نیست، کسی نمی تواند مدعی شود بدون این که فردی او را ارشاد کند قادر است قلب خود را صفا و جلا دهد و خویش را از رذائل اخلاقی بپیراید.
کسانی که بدون استادی کامل، ره پیموده اند و به خیال خود در سیر و سلوک عرفانی قدم برداشته اند هر کدام به گونه ای به انحراف کشیده شده و در درّه های کج فکری، تنگ نظری و انحراف اعتقادی سقوط کرده اند.
سخنی از امام خمینی
استاد اخلاق برای خود معین نمایید. جلسه ی وعظ و خطابه و پند و نصیحت تشکیل دهید. خودرُو نمی توان مهذب شد. اگر حوزه ها همین طور از داشتن مربی اخلاق و جلسات پند و اندرز خالی باشد محکوم به فنا خواهد بود. چطور شد علم فقه و اصول به مدرس نیاز دارد، درس و بحث می خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد لازم است، لکن علوم معنوی و اخلاقی به تعلیم و تعلم نیازی ندارد و خودرُو و بدون معلم حاصل می گردد؟(1)
اهیمت استاد
عارف بلند پایه، حاج میرزا علی آقای قاضی، استاد عرفان و سیر و سلوک علامه طباطبائی فرموده است: « اهم آنچه در این راه لازم است، استاد خبیر و بصیر و از هوا بیرون آمده و به معرفت الهیه رسیده و انسان کامل است. کسی که طالب راه و سلوک طریق خدا باشد، اگر برای پیدا کردن استاد این راه، نصف عمر خود را در جست و جو و تفحص بگذراند تا پیدا کند، ارزش دارد. کسی که به استاد رسید نصف راه را طی کرده است». (2)
شیوه ی آخوند کاشی
مرحوم آیه الله آقا نجفی قوچانی درباره ی شیوه ی استادش مرحوم ملامحمد کاشی، می نویسد:
ملامحمد کاشی که در اصفهان نزد او، منظومه ی سبزواری می خواندیم، بسیار محقق و ملا بود و خوب درس می گفت. با این که معروف و مجتهد در معقول و ریاضی بود، بسیار مقدس و متدین و ریاضت کش بود… و همیشه پیش از درس به قدر یک ربع ساعت موعظه و نصیحت می نمود که خیلی مؤثر واقع می شد به طوری که مصمم می شدیم به کلی از دنیا و مافیها صرف نظر کرده متوجه آخرت گردیم.(3)
نمونه هایی از جلسه های اخلاق در گذشته
1. یکی از فضلای معاصر می نویسد:
در حدود سال 1341 ق، با چند تن از دوستان از محدث قمی، صاحب مفاتیح و آثار بسیار ارزنده ی دیگر، خواهش کردیم شب های پنج شنبه و جمعه را در مدرسه ی میرزا جعفرخان مشهد به عنوان اخلاق، درسی برای طلاب شروع کنند. قریب هزار تن از علما و طلاب شهر در آن جا حضور می یافتند و ایشان بر منبر می رفتند و در حدود سه ساعت در قسمت های اخلاقی بحث می کردند، تتبع و تبحر ایشان در اخبار و روایات و تأثیر عجیب آن گفته ها، شنوندگان را – که همه اهل علم و اطلاع بودند- سخت مورد اعجاب قرار می داد، لکن با تأسف، بیش از چند ماهی آن استفاده و افاده دوام نیافت. (4)
2. یکی از دروس اخلاق پررونق و پرمحتوا در گذشته، درس حضرت امام خمینی قدس سره بوده است. در آغاز، این جلسه خیلی محدود بود و فقط عده ای افراد مورد اعتماد ایشان می توانستند شرکت کنند. به تدریج دامنه ی این درس توسعه یافت و هفته ای یک روز در سطح حوزه تشکیل گردید و علاوه بر روحانیون، از قشرهای دیگر در آن شرکت می جستند. استقبال از این مجلس، امام خمینی را بر آن داشت تا جلسه را در هفته ای دو روز ( پنج شنبه و جمعه) برقرار سازد، عمال رضاخان به کارشکنی پرداخته، در صدد بر هم زدن مجلس مزبور برآمدند، تا سرانجام امام خمینی ناچار شد که برنامه را از مدرسه ی فیضیّه به مدرسه ی « حاج ملاصادق» ، با شرایط محدودتری منتقل سازد، و این وضع تا مدتی ادامه داشت تا آن که دوران سیاه رضاخان به سر آمد، و درس اخلاق امام خمینی به مدرسه ی فیضیّه بازگشت و در آن جا با شکوه هر چه تمام تر تشکیل گردید و سالیان درازی ( ظاهراً حدود هشت سال) مورد استفاده ی جامعه ی روحانیت قرار گرفت.(5)
3. آیه الله بروجردی رحمه الله مرحوم حاج میرزا علی آقای شیرازی را برای تدریس اخلاق به قم آورده بود و طلاب و فضلا در مجالس درس ایشان شرکت می کردند. تعلیمات وی در تکوین شخصیت استاد مطهری رحمه الله بسیار نقش داشته است و استاد از او بدین گونه یاد می کند:
یادی از استاد: دریغ است از آن بزرگمردی که مرا اولین بار با نهج البلاغه آشنا ساخت و درک محضر او را همواره یکی از ذخائر گران بهای عمر خودم -که حاضر نیستم با هیچ چیز معاوضه کنم- می شمارم و شب و روزی نیست که خاطره اش در نظرم مجسم نگردد؛ یادی نکنم و نامی نبرم و ذکر خیری ننمایم، به خود جرئت می دهم و می گویم او به حقیقت یک عالم ربانی بود، اما چنین جرأتی ندارم که بگویم « من متعلم علی سبیل نجاه» بودم … .(6)
4. مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از اساتید اخلاق امام خمینی است و برای طلاب و عموم مردم جداگانه جلسات اخلاق داشته است. یکی از فضلای معاصر در این باره چنین می نگارد:
… وی سه ماه رجب، شعبان، رمضان، را متوالیاً روزه می گرفتند و در مدرسه ی فیضیه درس اخلاق عمومی ایراد می کردند و اکنون [یعنی سال 1393 ق، تاریخ تألیف کتاب] که حدود پنجاه سال از وفات آن عالم ربانی می گذرد، در و دیوار مدرس و فضای مدرسه صدای حزین و گریان و ناله های پرشوق و سوزان او را که می گفت: « اَلَّلهُمَ الرزُقنی التَّجَافیَ عَن دارِ الغُرُورِ و الاِنابَهَ اِلی دارِالخُلوُدِ و الاِستِعدادَ لِلمَوتِ قَبلَ حُلوُلِ الفَوتِ» (7) به گوش ارباب هوش می رساند، فضائل و کرامات آن مرحوم بیش از آن است که بتوان در این کتاب آورد.(8)
5. مرحوم علامه طباطبائی رحمه الله در سالهای 1368 و 1369 ق در حوزه ی علمیه ی قم برای بعضی از طلاب درس اخلاقی بیان فرموده اند که این اولین دوره از درس های اخلاقی و عرفانی ایشان است.
علامه طباطبائی رساله ی سیر و سلوک منسب به بحرالعلوم را اهمیت می دادند، و به خواندن آن توصیه می نمودند، و خودشان چندین دوره آن را خصوصی برای طلاب شوریده و وارسته از طالبان حق و لقاء الله، با شرح و بسطی نسبتاً مفصل بیان می فرمودند. (9)
پی نوشت ها :
1. چنان که خواهد آمد این سید جلیل، مرحوم سیدعلی شوشتری رحمه الله استاد عرفای قرن اخیر بوده است.
2. رساله ی سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص 176، پانوشت.
3. سیاحت شرق، ص 188.
4. الفوائد الرضویه، سرآغاز آن، صفحه ی « د» با اندکی تغییر.
5. بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج1، ص 39-40 با تلخیص و تغییر.
6. سیری در نهج البلاغه، ص9، مقدمه.
7. مفاتیح الجنان، چاپ علمی، ص 240، بحث اعمال شب بیست و هفتم ماه رمضان.
8. گنجینه ی دانشمندان، ج1، ص 231 با تصرف در عبارت.
9. مهرتابان، ص 54، بخش نخست.
منبع مقاله :
مختاری، رضا، (1386)، گزیده سیمای فرزانگان، قم: بوستان کتاب، چاپ ششم