چرا در متون دینی ما بر اهمیت و فضیلت سجده بر تربت امام حسین علیه السلام تأکید زیادی شده است؟
نماز، یکی از مهم ترین اعمال عبادی و پایه ای محکم برای خیمه شریعت اسلام به شمار می آید. این عمل، بر ارکانی استوار می باشد که یکی از آنها «سجده» است. سجده در هر نماز واجب و مستحب، باید گزارده شود؛ اما این که سجده کردن بر چه چیزهایی درست است، باید گفت که همه مذاهب اسلامی سجده کردن بر زمین و خاک را صحیح می دانند؛ بلکه طبق روایات رسیده از پیامبر صلی الله علیه وآله سجده بر خاک فضیلت بیشتری دارد.
در روایات اسلامی برگذاشتن پیشانی – به هنگامی نماز – بر خاک امر شده است و این امر، اگر واجب بودن این عمل را ثبات نکند، بی شک بر فضیلت و مطلوب بودن آن دلالت دارد. از شخصی به نام «ابوصالح» چنین نقل شده است: «روزی نزد «ام سلمه» رفتم؛ پس، یکی از برادرزاده هایش وارد شد و شروع به خواندن نماز کرد؛ چون خواست به سجده رود، خاک را فوت کرد. ام سلمه گفت: ای فرزند برادر! خاک را فوت نکن؛ من شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله به غلامش «یسار» که او نیز هنگام سجده کردن چنین کرد، فرمود: برای خدا، پیشانی ات را بر خاک گذار».1
این تربت مقدس و ممتاز
حال که سجده کردن بر خاک برتری دارد، می پردازیم به مسئله سجده بر تربت امام حسین علیه السلام. سرزمین کربلا همچون سرزمین مکه و مدینه، از تقدس و عظمت بالایی برخوردار است. در این باره، در کتاب های اهل سنت، روایات فراوانی نقل شده است؛ مثلاً این حدیث که می گوید: روزی امیرمؤمنان علیه السلام از سرزمین کربلا عبور کرد و مقداری از خاک آن را برداشت؛ بویید و گریست و فرمود: «هفتاد هزار نفر از این مکان محشور می شوند و بدون حسابرسی وارد بهشت می گردند»2 یا این روایات که از ام سلمه نقل شده است؛ «یک شب پیامبر صلی الله علیه وآله در حالی که مضطرب بود، به بستر رفت و خوابید. آن گاه با اضطراب و نگرانی بیدار شد و دردستش خاک خون آلود بود که آن را می بوسید. گفتم: این خاک چیست، ای رسول خدا صلی الله علیه وآله؟ فرمود: جبرئیل به من خبر داد که این ـ و به حسین علیه السلام اشاره کرد ـ در سرزمین عراق کشته می شود. من به او گفتم: خاک آن زمین را که قتلگاه اوست، به من نشان بده و این همان خاک است».3 آری، این سخنان در تقدیس خاک سرزمینی است که نواده معصوم پیامبر صلی الله علیه وآله و گُل خوشبوی او، یعنی امام حسین علیه السلام، در آن به شهادت رسیده است.
حال اگر کسی این خاک مطهر را مُهر نماز خود قرار دهد و بر آن سجده کند، آیا جای آن هست که او را سرزنش کنیم و بر او عیب بگیریم و سجده و نمازش را نادرست بدانیم؟
این همه اصرار برای چیست؟
راستی چرا در متون دینی ما این همه بر اهمیت و ارزش تربت امام حسین علیه السلام و فضیلت سجده کردن بر آن تأکید شده است؟ تفاوت این خاک با خاک های دیگر در چیست و چه رازی در این خاک نهفته ا ست که سجده کردن بر آن حجاب های هفتگانه میان بنده و پروردگارش را می درد4 و شفای دردهای جسم و جان انسان است و آن را «دوای بزرگ تر»5 گفته اند؟ برای روشن شدن مطلب و پی بردن به سرّ این سفارش مهم دینی، توجه به دو نکته زیر ضروری است:
1. هر انسان نمازگزاری می تواند برای مطمئن بودن از طهارت سجده گاه خود، مقداری خاک را که از پاکی آن مطمئن است، با خود بردارد و هنگام نماز از آن استفاده نماید. این کار، در میان مسلمانان آغاز اسلام نیز انجام می شده و منعی نداشته است. می گویند «مسروق بن اجدع»، از راویان بزرگ اهل سنت، پاره ای خشت به همراه بر می داشت و در سفرهایش، به هنگام نماز بر آن سجده می کرد.
2. در نگاه ابتدایی، همه مکان ها و زمان ها مانند هم هستند و میان آنها تفاوتی نیست؛ اما همین مکان ها و زمان ها، وقتی با مقدسات یا با امور، اشخاص و وقایع مهم تاریخی نسبتی می یابند، دارای ویژگی ها و مزایایی می شوند و از دیگر مکان ها و اوقات متمایز می گردند. کعبه یک چهار دیواری، مانند دیگر ساختمان های دست ساز بشری است؛ با این تفاوت که با خداوند رابطه و نسبتی یافته و «خانه خدا» نام گرفته است و همین کافی است که ما آن را دارای شأن و مرتبه ای خاص، با احکام و آیین های ویژه بدانیم که همه مسلمانان باید آنها را رعایت کنند و به جای آورند. دیگر مکان های مقدس و تاریخی و روزهای مربوط به وقایع و رویدادها نیز چنین هستند و هر یک از جهتی اهمیت و اعتبار می یابند و در ذهن ها و زبان ها ماندگار می شوند.
پس از این دو نکته، اکنون می پرسیم: چه چیز پیامبر صلی الله علیه وآله را بر آن داشت که بر فرزندزاده اش بگرید و سوگواری کند و تربت کربلا را ببوید و ببوسد؟ چه چیز باعث شد که علی علیه السلام هنگام عبور از کربلا، مشتی از خاک آنجا را ببوید و آن گاه آن قدر بگرید که زمین از اشک های چشم آن حضرت خیس شود؟ این جا است که هر انسان آزاده ای با اندکی تأمل به سرّ تربت مقدس کربلا و انتساب آن به خدای تعالی پی می برد و این که آن خاک از حرمتی بزرگ برخوردار است.
بی شک، سجده بر تربتی که چنین عظمت و تقدسی دارد و از ذره ذره آن ندای تقرب به خداوند به گوش می رسد و راز بزرگی و جلال و جبروت الهی در آن نهفته است و رموز عبودیت و خضوع، به آشکارترین صورت در آن تجلی یافته، سزاوارتر است و می سزد که هر انسان مسلمانی در هنگام سجده، پیشانی بر خاکی بگذارد که آمیخته با «خون خدا»ست و مشام عاشقان فضیلت و آزادگی را می نوازد و بوی دل انگیز توحید و شهادت در راه آن را در فضای اعصار و قرون پراکنده می سازد و برای همیشه الهام بخش حریت و رادمردی و فداکاری در راه خداست.
فرجام سخن این که سجده کردن بر تربت امام حسین علیه السلام اگرچه مورد توصیه و سفارش فراوان است، اما در نزد شیعه از واجبات به شمار نمی آید و میان آن و دیگر خاک ها در جواز سجده فرقی نیست و برخلاف آن چه بعضی از جاهلان و بی خبرانِ از آرا و اندیشه های شیعه گمان کرده اند، چه بسا شیعیان در سفر و حضر از مُهر نمازهایی غیر از تربت امام حسین علیه السلام و از دیگر چیزهایی که سجده بر آنها درست است، استفاده می کنند؛ ولی با این همه معتقدند که سجده بر آن تربت پاک و شریف، فضیلت بیشتری دارد و برای خشوع و خضوع بیشتر در برابر پروردگار یکتا، مناسب تر است.