امام سجاد ـ علیه السلام ـ در سال سی و هشت هـ.ق متولد شد.[1] دوران کودکی خود را در شهر مدینه سپری کرد. حدود دو سال از خلافت جدّش امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ را درک نمود و پس از آن مدت ده سال، شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ بود که تنها در شش ماه آن عهده دار خلافت اسلامی بود. پس از شهادت امام مجتبی ـ علیه السلام ـ در سال 50 هـ.ق، به مدّت ده سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود، در کنار او قرار داشت.
شهادت امام زین العابدین (ع) چه مدت بعد از واقعه عاشورا و توسط چه کسی واقع شد؟!
در محرّم سال 61 هـ.ق در جریان قیام و شهادت پدرش امام حسین ـ علیه السلام ـ در کربلا حضور داشت. پس از فاجعه کربلا که امامت به آن حضرت رسید، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینی به کوفه و شام برده شد و در این سفر سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصیبت ها و گرفتاری ها بود. ایشان در این سفر با سخنرانی های آتشین خود، حکومت یزید را رسوا ساخت و پس از بازگشت از شام در مدینه اقامت گزید.[2]
امام سجاد ـ علیه السلام ـ در چه تاریخی به شهادت رسید؟
درباره شهادت آن بزرگوار، اقوال مختلفی ذکر شده است:
1ـ دوازدهم محرم سال 94 هـ.ق.[3]
2ـ یازده یا دوازده شب باقی مانده از محرم سال 95 هـ.ق.[4]
3ـ هیجدهم محرم 94 یا 95 هـ.ق.[5]
4ـ اول سال 94 هـ.ق.[6]
5ـ 25 یا 22 محرم سال 95 هـ.ق.[7]
6ـ 25 محرم الحرام سال 95 هـ.ق.[8]
قول اخیر مشهور است و بیشتر مورد پذیرش واقع شده است. بنابر این آن حضرت بعد از پدر بزرگوارش سی و چهار سال و پانزده روز زندگی و امامت کرده و سپس به شهادت رسیده است.
چه کسی امام سجاد ـ علیه السلام ـ را شهید کرد؟
مرحوم مازندرانی در شرح اصول کافی آورده اند که علمای شیعه معتقدند امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک زهر داد.[9]
و دراین نوشتار به نمونه هایی از این گفتار اشاره می شود:
1ـ شیخ صدوق معتقد است که ولید بن عبد الملک به آن حضرت زهر داد و شهید کرد.[10]
2ـ سید بن طاووس، در الاقبال در اعمال ماه رمضان، صلواتی را برای پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ذکر کرده و سپس ائمه ـ علیهم السلام ـ را در این صلوات می آورد تا می رسد به امام چهارم ـ علیه السلام ـ که چنین صلواتی می فرستد: «اللّهم صلّ علی علیّ بن الحسین … و ضاعف العذاب علی من شرک فی دمه»[11] محل شاهد در جمله آخر است یعنی خدایا عذاب کسی را که در ریختن خون آن حضرت شریک بود، چند برابر کن.
3ـ علاّمه مجلسی در بیان شرح جمله ابن طاووس می نویسد: کسی که در ریختن خون امام سجاد ـ علیه السلام ـ شریک بود، ولید بن عبد الملک است.[12]
4ـ ابن شهر آشوب از ابو جعفر بن بابویه (شیخ صدوق) نقل می کند که امام سجاد ـ علیه السلام ـ را ولید بن عبد الملک مسموم کرد.[13]
5ـ شروانی از روایات اهل سنت آورده که ولید بن عبد الملک به علی بن حسین ـ علیه السلام ـ زهر داد.[14]
6ـ شیخ جلال الدین یوسف بن حاتم می گوید: سبب از دنیا رفتن امام سجاد ـ علیه السلام ـ سمّی بود که ولید بن عبد الملک به آن حضرت داد.[15]
7ـ طبری آورده است که علت وفات امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ سمّی بود که ولید بن عبد الملک به آن حضرت داد.[16]
8ـ در اعلام الهدایه، شهادت امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ چنین نقل شده: زهری گوید که ولید بن عبد الملک می گفت تا علی بن حسین زنده است، من راحتی ندارم. برای همین وقتی به حکومت رسید به عامل خود در یثرب سمّی فرستاد و دستور داد که آن را به امام بخوراند و عاملش این کار را کرد و روح بزرگ امام به سوی خالقش رفت.[17]
9ـ علامه حلی نیز معتقد است که ولید بن عبد الملک به امام سجاد ـ علیه السلام ـ سم داد و ایشان را شهید کرد.[18]
بنابر این به طور قطع و یقین می توان گفت که امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ به دستور ولید بن عبد الملک و با خوراندن سمّ شهید شده است.
البته طبق برخی از روایات امام سجاد ـ علیه السلام ـ توسط هشام برادر ولید به شهادت رسیده است. علما در جمع بین این دو قول گفته اند:
چون امام ـ علیه السلام ـ در زمان حکومت ولید به شهادت رسیده است، لذا ممکن است هشام دستور برادرش ولید را اجرا کرده و خود به سوی مدینه آمده و از نزدیک ناظر این جنایت شده است. چنان چه در اعلام الهدایه به این مطلب اشاره شده است.[19]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ منتهی الآمال، تالیف شیخ عباس قمی.
2ـ مجموعه زندگانی چهارده معصوم، عماد زاده، ج 2.
———————————————–
[1] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1378هـ.ش، ج 2، ص 201.[2] . پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، موسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق ـ علیه السلام ـ، چاپ اول، 1372ش، ص 333 ـ 334.
[3] . ابن صباغ، الفصول المهمّه، نجف، مطبعه العدل، چاپ اول، 1950 هـ.ق، ص 208.
[4] . ابن شهر آشوب، مناقب، قم، موسسه انتشارات علامه، بی تا، ج 4، ص 175.
[5] . اربلی، علی بن عیسی، کشفه الغمّه، تبریز، مکتبه بنی هاشمی، چاپ اول، 1381 هـ.ق، ج 2، ص 294.
[6] . ابن اثیر، الکامل، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1385 هـ.ق، ج 4، ص 582.
[7] . کفعمی، المصباح، منشورات رضی، بی تا، ص 509 ـ 522.
[8] . ملبوبی، محمد باقر، الوقایع و الحوادث، قم، کتاب فروشی خرد، چاپ اول، 1387 هـ.ق، ج 4، ص 252 و محمد محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قم، انتشارات ناصر، چاپ اول، 1369 هـ.ش، ص 72.
[9] . مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، بی جا، بی نا، بی تا، ج 7، ص 236.
[10] . شیخ صدوق، الاعتقادات، بی جا، بی نا، بی تا، ص 98.
[11] . ابن طاووس، اقبال الاعمال، بی جا، مکتب الاعلام الاسلامی، 1414هـ.ق، ج 1، ص 214.
[12] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403 هـ.ق، ج 59، ص 109.
[13] . ابن شهر آشوب، مناقب، نجف، حیدریه، چاپ اول، 1376ش، ج 3، ص 311.
[14] . محمد شروانی، ماروته العامه من مناقب اهل البیت، بی جا، المنسورات الاسلامیه، ص 257.
[15] . شیخ عباس قمی، الانوار البهیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1417 هـ.ق، ص 128.
[16] . محمد بن جریر طبری، دلائل الامامه، قم، چاپ اول، 1413 هـ.ق، ص 192.
[17] . مجمع العالمی، لاهل البیت، اعلام الهدایه، قم، 1422 هـ.ق، ج 6، ص 86.
[18] . علامه حلی، العدد القویه، دفع المخاوف الیومیه، قم، 1408 هـ.ق، ص 316.
[19] . اعلام الهدایه، پیشین.