آداب معاشرت با مؤمن (2)

آداب معاشرت با مؤمن (2)

تحریم خوار شمردن مؤمن
1-معلی بن خنیس گوید: از امام صادق شنیدم که می فرمود:خدای عزوجل فرموده است:آن که بنده مؤمن مرا خوار شمارد به من اعلان جنگ داده است و هرکه بنده مؤمن مرا اکرام کند، از خشم و غضب من آسوده خاطر خواهد بود.(1)
2-امام صادق از پیغمبر نقل فرموده است: چون پروردگارم مرا به معراج برد از پشت پرده حجاب به من وحی فرمود و بدون واسطه با من سخن گفت و فرمود:ای محمد هرکه یکی از دوستان مرا خوار نماید، در جنگ با من کمین کرده است و هرکه با من جنگ کند، با او بجنگم.گفتم:خدایا این دوست تو کیست؟ زیرا می دانم هرکه با تو بجنگد با او می جنگی!خداوند به من فرمود:این دوست من کسی است که برای تو و وصی تو و فرزندانت به ولایت و دوستی از او پیمان گرفته ام.(2)
3-امام صادق می فرماید که پیغمبر فرمود:خدای عزوجل فرموده است:هر که بنده مؤمن مرا خوار نماید آشکارا به جنگ با من برخاسته است.(2)
4-امام صادق می فرماید:هرکه مؤمنی را به سبب تنگدستی و فقرش پست و کوچک بشمارد، خداوند روز قیامت او را در برابر مردم رسوا گرداند.(3)
5-امام صادق فرمود:هرکه مؤمنی را خوار شمارد، مستمند باشد یا غیرمستمند، خدای عزوجل پیوسته وی را خوار دارد و بر او خشمناک است تا آن گاه که از تحقیر کردن آن مؤمن باز گردد «و به او احترام نماید.»(4)
6-امام صادق می فرماید که پیغمبر فرمود:خدای عزوجل فرموده است:آن که بنده مؤمن مرا خوار دارد به من اعلان جنگ داده است.(5)
7-امام رضا از پدرانش نقل می کند که علی فرمود:برای هیچ مسلمانی شایسته نیست که مسلمانی را به وحشت اندازد.(6)
8-امام صادق از پیغمبر نقل فرمود:خدای عزوجل فرموده است:با کسی که بنده مؤمن مرا به ذلت کشاند در ستیزم و به یاری دوستانم از همه چیز شتابان ترم.(7)

حرمت عیب گیری از مؤمن
1-امام صادق فرمود:دورترین بنده از درگاه خداوند کسی است که در حال دوستی و برادری با دیگری لغزش های وی را به خاطر بسپارد تا روزی او را برای آن لغزش ها سرزنش کند.(8)
2-امام باقر فرمود:چیزی که بیش از همه بنده را به کفر وادارد این است که شخص با دیگری پیمان برادری در دین بسته باشد ولی لغزش ها و خطاهای او را بشمارد تا روزی وی را در مورد آن ها نکوهش کند.(9)
3-اسحاق بن عمار گوید:امام صادق از پیغمبر نقل فرموده است:ای گروهی که به زبان ایمان آورده ولی ایمان به دلتان نرسیده است، مسلمانان را مذمت نکنید و در جستجوی عیوب آن ها نباشید، زیرا هرکه در جستجوی عیوب مسلمانان باشد خداوند به دنبال عیب های اوست و خداوند چنین فردی را رسوا گرداند گرچه در خانه اش باشد.(10)
4-امام صادق فرمود:پست ترین چیزی که شخص به سبب آن از ایمان خارج می شود آن است که مرد با هم کیش خود دوستی کند و لغزش ها و خطاهای او را بشمارد تا روزی او را در مورد آن ها نکوهش کند.(11)

عیب جویی و سرزنش مؤمن
1-امام صادق فرمود:هرکه مؤمنی را به سبب گناهی سرزنش کند نمی میرد تا این که خودش مرتکب همان گناه شود.(12)
2-امام صادق فرمود که پیغمبر فرموده است:هرکه عمل زشتی را فاش کند، مانند کسی است که آن را آغاز کرده و انجام داده است و هرکه مؤمنی را به سبب چیزی سرزنش کند، نمی میرد تا این که خودش مرتکب آن شود.(13)
3-امام صادق فرمود:هرکه مؤمنی را ملامت کند در دنیا و آخرت مورد نکوهش خدا قرار می گیرد.(14)
4-امام صادق فرمود:هرکه به منظور عیب جویی به دیدن برادرش برود، خدا در دنیا و آخرت او را نکوهش کند.(15)
5-امام صادق از پیغمبر نقل فرموده است:هرکه عمل زشتی را فاش کند، مانند کسی است که آن را آغاز کرده و انجام داده است و هرکه مسلمانی را به گناهی ملامت کند، نمی میرد مگر این که خودش مرتکب آن شود.(16)

غیبت کردن از مؤمن
1-امام باقر فرمود که پیغمبر فرموده است:مؤمن کسی است که مؤمنان او را بر جان و مال خودشان امین دانند و مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند و مهاجر کسی است که از گناهان دوری جوید و آنچه را که خدا حرام نموده ترک نماید و هم چنین ستم کردن، خوار داشتن، غیبت نمودن و طرد کردن مؤمن بر مؤمن حرام است.(17)
2-امام صادق فرمود:هرکه در داد و ستدش به مردم ستم نکند و در گفتارش به آنان دروغ نگوید و خلف وعده نکند، از کسانی است که غیبتش بر دیگران حرام، مروتش کامل و عدالتش ظاهر است.دوستی و برادری چنین شخصی بر دیگران واجب است.(18)
3-حرث بن مغیره گوید:امام صادق فرمود:مسلمان برادر مسلمان و چشم و آینه و راهنمای اوست.نسبت به او خیانت نمی کند، فریبش نمی دهد، بر او ستم روا نمی دارد، وی را دروغگو نمی پندارد و از او غیبت نمی کند.(19)
4-فضیل بن یسار گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمی کند و او را خوار نمی دارد.(20)
5-امام صادق فرمود:مسلمان برادر مسلمان است، به او ستم نمی کند، خوارش نمی دارد، غیبت او را نمی کند، وی را فریب نمی دهد و از عطایا محرومش نمی سازد.(21)
6-امام صادق فرمود:هرکه در مورد مؤمنی آنچه را که دیده و یا شنیده برای دیگران بازگو کند، از کسانی است که خدای عزوجل درباره آن ها فرموده است:«آنان که می خواهند درباره مؤمنین عمل زشتی را اشاعه دهند برای آنان عذاب دردناک است.(22)»(23)
7-امام صادق فرمود که پیغمبر فرموده است:تأثیر غیبت در نابودی دین شخص مسلمان از اثر مرض خوره در درونش سریع تر است.(24)
8-پیغمبر فرمود:نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا وقتی که صحبت نکند.عرض کردند یا رسول الله، آن صحبت چه باشد؟ فرمود:غیبت کردن.(25)
9-ابوذر گوید:پیغمبر در یکی از نصایحش به من فرمود:ای اباذر، از غیبت کردن بپرهیز، زیرا غیبت بدتر از زناست.عرض کردم یا رسول الله چرا چنان است؟ فرمود:برای این که زناکار اگر توبه و استغفار نماید، خدا توبه اش را می پذیرد؛ ولی گناه غیبت بخشوده نمی شود مگر این که صاحبش عفو نماید.
ای اباذر، دشنام دادن به مسلمان فسق و جنگ با او کفر است.غیبت کردن از او سرپیچی از فرمان خدا و مالش مانند خونش محترم است.عرض کردم یا رسول الله غیبت چیست؟ فرمود:درباره برادرت چیزی بگویی که او خوش ندارد.عرض کردم یا رسول الله اگر آنچه که گفته می شود در او باشد چه طور؟ فرمود:بدان که هرگاه درباره او چیزی بگویی که در او هست از او غیبت کرده ای و اگر چیزی بگویی که در او نیست، به او بهتان بسته ای.(26)
10-پیغمبر فرمود:بهشت بر سه گروه حرام است:1)آنان که بر دیگران منت گذارند 2)کسانی که از دیگران غیبت کنند 3)آنان که دایم الخمر باشند(27).
11-پیغمبر فرمود:آیا مردم در روز قیامت جز بر اثر نتیجه زبانشان برای چیز دیگر هم سرنگون به آتش انداخته می شوند؟(28)
12-امام باقر فرمود که پیغمبر فرموده است:دشنام دادن به مؤمن فسق و جنگ با او کفر است.غیبت کردن از او سرپیچی از فرمان خدا و مالش مانند خونش محترم است.(29)
13-امام صادق از پدرانش نقل می کند که در حدیث مناهی پیغمبر مردم را از غیبت کردن و سخن چینی و گوش دادن به آن ها نهی نموده است و فرمود:هیچ سخن چینی به بهشت نمی رود و از غیبت کردن و گفت و شنودی که انسان را از خدا دور می کند نیز نهی کرده است.آن گاه فرمود:هرکه غیبت مرد مسلمانی بکند روزه اش باطل و وضویش شکسته می شود و در روز قیامت بیاید در حالی که از دهن او بویی گندیده تر از مردار پخش می گردد که سبب آزار اهل قیامت می شود و اگر قبل از توبه کردن بمیرد در حالی مرده که حرام خدا را حلال دانسته است.آگاه باش هرکس غیبت برادر دینی اش را در مجلس بشنود و از او دفاع کند و غیبت را رد نماید خداوند هزار نوع شر را در دنیا و آخرت از او دفع می کند و اگر قدرت دفع داشته باشد ولی از وی دفاع نکند، کیفر گناهش هفتاد برابر گناه غیبت کننده خواهد بود.(30)
14-امام صادق فرمود:غیبت عبارت است از گفتن چیزی درباره برادر دینی که خدا آن را بر او پوشیده نگه داشته است و اگر چیزی را که در او وجود ندارد به او نسبت دهی بهتان به شمار می آید(31).
15-امام صادق فرمود:زنازاده را سه نشانه است:1)زشتی پیشگاهش(یعنی هم نشینی با او زشت است)2)به زنا اشتیاق دارد 3)ما اهل بیت را دشمن می دارد.(32)
16-نَوف بکالی گوید:در صحن مسجد کوفه خدمت امیرمؤمنان رسیدم و سلام عرض کردم.حضرت جواب سلام را فرمود:گفتم: یا امیرالمؤمنین مرا موعظه ای بفرما.فرمود:ای نوف نیکی کن تا به تو نیکی کنند، تا این که فرمود…عرض کردم بیش تر موعظه فرما.فرمود:از غیبت اجتناب کن، زیرا غیبت خورش سگ های جهنم است، سپس فرمود:ای نوف کسی که به وسیله غیبت کردن گوشت مردم را بخورد، به دروغ گمان کرده که حلال زاده است.(33)
17-امام رضا از پدرش نقل می کند که امام صادق فرمود:خدا خانه ای را که در آن گوشت باشد و گوشت چربی را دوست ندارد.راوی گوید:عرض کردند یابن رسول الله ما گوشت را دوست داریم و خانه ما خالی از گوشت نیست.فرمود آن طوری که شما فکر می کنید نیستف بلکه مقصود از خانه ای که گوشت دارد، خانه ای است که در آن به وسیله غیبت کردن گوشت مردم را بخورند و منظور از گوشت چربی کسی است که در راه رفتن تکبر و خودنمایی و فخر از خود نشان دهد.(34)
18-پیغمبر فرمود: غیبت، کیفرش شدیدتر از زناست.عرض کردند یا رسول الله چرا چنین است؟ فرمود:چون زناکار اگر توبه نماید خدا توبه اش را می پذیرد، اما غیبت کننده توبه می کند ولی خداوند از او نمی پذیرد تا کسی که وی از او غیبت کرده است او را عفو نماید.در جای دیگر از جابر نقل شده که پیغمبر فرمود:از غیبت کردن بپرهیزید، زیرا غیبت از زنا هم بدتر است، و سپس دنباله حدیث بالا را بیان فرمود.(35)
19-پیغمبر فرمود: آیا آگاه نکنم شما را به چیزی که از زنا هم بدتر است؟ این که شخص از برادرش بدگویی کند(با غیبت کردن)(36).
20-امام صادق فرمود:کسی را که با چشم خود ندیده ای مرتکب گناه شود و نزد تو دو نفر علیه او گواهی نداده اند، عادل است و شهادتش پذیرفته می شود، گرچه در باطن گناهکار هم باشد.هرکه از او غیبت بکند از دوستی خدا خارج و از دوستان شیطان است، سپس از اجدادش نقل می کند که پیغمبر فرمود:هرکه از مؤمنی با صفاتی که در او هست غیبت کند خداوند در بهشت هرگز آن ها را یک جا جمع نمی کند و هرکه از مؤمنی با صفاتی که در او نیست غیبت کند تعهدات دینی میان آنان منقطع و غیبت کننده در آتش همیشگی است و چه بد جایی است آن آتش.(37)
21-پیغمبر فرمود: هرکه از برادر مسلمانش غیبت کند، روزه اش باطل و وضویش شکسته می شود و اگر در آن حال بمیرد در حالی مرده که حرام خدا را حلال دانسته، تا این که فرمود: هرکه برای یاری دادن و کمک رساندن به برادرش قدم بردارد، ثواب جهادگران در راه خدا را دارد و هرکه در جستجوی عیب و کشف اسرار برادرش گام بردارد، نخستین گامی که برمی دارد در جهنم خواهد گذاشت و خداوند در پیش آفریدگان اسرار او را فاش می کند.هرکه در انجام خواسته های خویشاوندانش قدم بردارد، خداوند پاداش صد شهید به او عطا فرماید.اگر از وی چیزی بخواهند و او با جان و مال خواسته خویشاوندان را برآورده کند برای هر قدمش چهل میلیون حسنه است و مقامش چهل میلیون درجه بالا رود، مثل این که صد سال خدا را عبادت کرده است.هرکه برای فساد بین خویشاوندان و قطع رحم از آن ها قدم بردارد، خداوند بر او غضبناک شود و در دنیا و آخرت بر او لعنت فرستد و گناهش به اندازه معصیت کسی است که قطع رحم کرده باشد.(38)
22-امام صادق فرمود: غیبت این است که درباره برادرت بگویی آنچه را که خداوند پنهان نگه داشته و اگر صفاتی را که در او نیست بیان کنی، شامل فرمایش خداست«البته بهتان و گناه آشکار را متحمل گردید(39)»(40).

تهمت زدن بر مرد و زن مؤمن
1-امام رضا از پدرانش نقل می کند که پیغمبر فرمود:هرکه بر مرد یا زن مؤمن تهمت بزند و یا چیزی را که در آن ها نیست به آنان نسبت دهد، در روز رستاخیز خدا او را بر تلّی از آتش برپا نگه دارد تا از عهده آنچه گفته است بیرون آید.(41)

وجوب ردّ غیبت مؤمن و تحریم شنیدن آن
1-امام صادق از پدرانش نقل می کند که در وصیت پیغمبر به علی است:ای علی هرکه نزد او از برادر مسلمانی غیبت شود و او قادر بر یاری اش باشد(با ردّ غیبت)وی را یاری نکند، خدا در دنیا و آخرت او را خوار گرداند.(42)
2-امام باقر فرمود:هرکه نزد وی از برادر مؤمنش غیبت شود و او به یاری و کمکش بشتابد و از او دفاع کند، خداوند در دنیا و آخرت وی را یاری کند و اگر به کمک و یاری اش نشتابد و از او دفاع نکند، با این که قدرت کمک دارد، خداوند در دنیا و آخرت وی را حقیر و ناچیز گرداند.(43)
3-امام صادق از پیغمبر نقل فرموده است:هرکه از آبروی برادر مسلمانش دفاع کند، بی شک بهشت برایش واجب می شود.(44)
4-امام صادق فرمود:هرگاه مؤمنی به مؤمن ستمدیده ای کمک کند، ارزش این کارش از روزه یک ماه و اعتکاف در مسجدالحرام برتر است.اگر توانایی کمک دارد و برادر مؤمنش را یاری دهد خدا در دنیا و آخرت او را نصرت عطا فرماید.هرگاه در حال توانایی بر یاری او، او را یاری نکند و خوارش کند، خداوند در دنیا و آخرت وی را خوار گرداند.(45)
5-پیغمبر فرمود:هرکس غیبت برادرش را در مجلسی بشنود و از او دفاع کند و جلو غیبت از او را بگیرد خدا هر نوع شر را در دنیا و آخرت از او دور می کند، و اگر جلو غیبت را نگیرد، بلکه خوشش هم بیاید، گناه و کیفرش به اندازه معصیت غیبت کننده خواهد بود.(46)
6-امام صادق فرمود که پیغمبر فرموده است:هرکه آبروی برادر مسلمانش را حفظ کند بی شک بهشت برای او نوشته می شود .کسی که برایش کار نیکی انجام داده اند باید جبران کند، و اگر قادر به جبران نباشد، لازم است تشکر کند و اگر این کار را هم نکند کفران نعمت کرده است.(47)
7-ابودرداء از پدرش نقل می کند که مردی نزد پیغمبر درباره شخص دیگر سخنی گفت.یکی از خویشاوندان آن شخص از او دفاع کرده و گفته آن مرد را رد کرد، آن گاه حضرت فرمود:هرکه از آبرو و حیثیت برادرش دفاع کند مصون از آتش دوزخ خواهد بود.(48)
8-پیغمبر در نصیحتی به ابوذر فرمود:ای اباذر، هرکه غیبتی را از برادر مؤمنش دفع کند، سزاوار آن است که خداوند او را از آتش دوزخ آزاد کند.
ای اباذر، هرکه نزد او از برادر مؤمنش غیبت شود و او توانایی یاری اش داشته باشد (با رد غیبت)او را یاری کند خداوند در دنیا و آخرت یاری اش فرماید و هرگاه در حال قدرت بر یاری او، کمکش نکند و خوارش دارد، خداوند در دنیا و آخرت او را خوار گرداند.(49)

افشای راز مومن و عیب جویی از او…
1-عبدالله بن سنان گوید:به امام صادق عرض کردم:آیا عورت مؤمن بر مؤمن حرام است؟ فرمود:آری.عرض کردم:یعنی شرمگاهش؟ فرمود:آن طوری که فکر می کنی نیست، بلکه مراد از عورت، افشای راز مؤمن است.(50)
2-امام صادق فرمود:هرکه مطلبی را در مورد مؤمنی بازگو کند که قصدش رسوا کردن او و ریختن آبرویش باشد تا از نظر مردم بیفتد، خداوند او را از دوستی خود به دوستی شیطان خارج کند، و شیطان هم او را نپذیرد.(51)
3-امام صادق در مورد حدیث «عوره المؤمن علی المؤمن حرامٌ»فرمود:مراد از عورت آن نیست که مؤمن برهنه شود و تو عضوی از او را ببینی، بلکه عورت عبارت است از این که به زیان مؤمن سخنی بگویی و یا از او عیب جویی کنی.(52)
4-محمد بن فضیل گوید:به امام موسی کاظم عرض کردم:قربانت گردم، درباره یکی از برادرانم خبری به من رسیده است که در شأن او نیست؛ از خود وی پرسیدم انکار کرد، در صورتی که گروه موثقی آن را به من اطلاع داده است.فرمود:ای محمد چشم و گوش خود را نسبت به برادرت تکذیب کن، اگر پنجاه نفر پیش تو قسم بخورند و علیه برادرت گواهی دهند، ولی برادرت خلاف آن را بگوید گفته وی را تصدیق و آن ها را تکذیب کن و نباید چیزی را که باعث سرشکستگی اوست و به آبرو و حیثیت او لطمه می زند در مورد او منتشر کنی، زیرا در این صورت از کسانی هستی که خدا درباره آنان فرموده است:«آنان که دوست دارند زشتکاری درباره مؤمنین فاش گردد برای آن ها در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است.(53)»(54)
5-پیغمبر فرمود:هرکه سخن زشتی را بشنود و آن را انتشار دهد مانند کسی است که آن را انجام داده، و هم چنین افشاکننده سخن خوب مانند انجام دهنده آن است(55).
6-امام صادق به نقل از پیغمبر فرموده است:هرکه عمل زشتی را منتشر کند کیفرش مانند شروع کننده آن است و هرکه مؤمنی را به سبب چیزی سرزنش کند، نمی میرد تا این که خودش مرتکب آن شود.(56)
7-فیض بن مختار گوید: از امام صادق شنیدم که فرمود:وقتی که به حضرت عیسی مائده نازل شد، به حواریون گفت بدون اجازه من از مائده نخورید، ولی یکی از آن ها از مائده خورد.دیگران به عیسی گفتند یا روح الله فلانی از مائده خود.عیسی از وی پرسید آیا تو از مائده خوردی؟ گفت:نه.حواریون گفتند چرا یا روح الله به خدا قسم وی از مائده خورد.حضرت عیسی فرمود:برادرت را تصدیق و چشمت را تکذیب کن.(57)

احترام به ناموس، مال و خون مؤمن
1-عبدالرحمان بن حجاج گوید:موسی بن جعفر درباره دو نفر که به هم دشنام دهند فرمود:آن که به دشنام آغاز کرده ظالم تر است و گناه خود و گناه رفیقش به گردن اوست تا زمانی که از مظلوم عذرخواهی نکرده است.(58)
2-امام باقر فرمود:مردی از قبیله بنی تمیم خدمت پیغمبر آمد و عرض کرد:به من نصیحتی بفرما.از جمله نصایح آن حضرت این بود که به مردم ناسزا نگویید زیرا دشنام باعث دشمنی آنان نسبت به شما می شود.(59)
3-امام باقر به نقل از پیغمبر فرموده است:ناسزا گفتن به مؤمن گناه است، جنگ با او کفر و خوردن گوشتش به وسیله غیبت کردن معصیت و مال او مانند خونش محترم است.(60)
4-امام صادق فرمود که پیغمبر فرموده است:کسی که به مؤمن ناسزا بگوید همچون کسی است که در پرتگاه هلاکت باشد.(61)
5-امام باقر فرمود:هرکه از ریختن آبروی مردم خودداری کند، خداوند در روز قیامت او را عفو فرماید و هرکه خشم خود را از مردم باز دارد و جلو خشم خود را بگیرد خداوند عذاب روز رستاخیز را از او باز دارد.(62)

تحریم بدنام کردن مؤمن و سوء نیت داشتن به او
1-امام باقر فرمود: مرد هرگز به کفر مرد دیگر گواهی نمی دهد(بگوید تو کافری یا ای کافر)جز این که به یکی از آن دو برگردد.اگر بر کفر کافری گواهی دهد راست گفته است و اگر کفر را به مؤمنی نسبت دهد به خود وی باز می گردد.بنابراین، از طعنه زدن به مؤمنان بپرهیزید.(63)
2-ابوحمزه گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:هرگاه مردی به برادر مؤمنش بگوید:اف(وای بر تو)از پیوند(دینی)با او خارج می شود و چون به او بگوید:تو دشمن منی یکی از آن ها کافر شود.خداوند از مؤمنی که نسبت به برادر مؤمنش نیت بد در دل دارد هیچ عملی را نمی پذیرد.(64)
3-امام باقر فرمود:هرکس رودرروی مؤمن به او طعنه زند(او را بدنام کند)با بدترین مرگ ها خواهد مرد و سزاوار است که به خیر و سعادت باز نگردد.(65)
4-امام صادق فرمود:خداوند مؤمنان را از پرتو عظمت و شکوه و بزرگواری خویش آفریده و هرکه آنان را طعنه زند و یا عقیده شان را مردود شمرد بی شک خدا را رد کرده و چنین شخصی از فضل الهی بی بهره می باشد و این کار یکی از دام های شیطان است.(66)
5-امام صادق فرمود که پیغمبر فرموده است:خدای عزوجل مؤمن را از عظمت جلال و قدرت خویش آفریده است.بنابراین، هرکه مؤمنی را طعن زند و یا سخن او را مردود شمرد، بی شک خدا را رد کرده است.(67)

تهمت زدن به مؤمن و بدگمان بودن به او
1-امام صادق فرمود:چون مؤمن به برادر دینی خود تهمت بزند ایمان در قلبش آب شود مانند نمک در آب.(68)
2-عمر بن یزید از پدرش نقل کرده که شنیدم امام صادق می فرمود:هرکه به برادر دینی خود تهمت بزند احترام میان آن ها از بین می رود و هرکه با برادر دینی خود مانند باقی مردم رفتار کند، از آنچه که خود را بدان بسته(مذهب جعفری)بیزار و برکنار شده است.(69)
3-امام صادق فرمود که علی فرموده است:گفتار و کردار برادرت را بر نیکی حمل کن، مگر این که کاری از او سر زند که نتوانی توجیه کنی، و تا جایی که می توانی بر نیکی حمل کرد، به گفتار او سوء ظن نبر.(70)

ترساندن مؤمن اگرچه با نگاه
1-امام صادق به نقل از پیغمبر فرموده است:هرکه به مؤمن طوری نگاه کند که وی را بترساند، خدای عزوجل در روزی که سایه ای جز سایه «رحمت»نیست، (روز قیامت)او را بترساند.(71)
2-امام صادق فرمود:هرکه مؤمنی را از سلطانی بترساند به این که از طرف سلطان به او بدی می رسد و نرسد او در آتش دوزخ است و هرکه مؤمنی را از آسیب سلطانی بترساند و آسیب به وی برسد، ترساننده با فرعون و خاندان او در آتش دوزخ خواهد بود.(72)
3-علی فرمود:بر هیچ مسلمانی جایز نیست که مسلمانی را بترساند.(73)

تحریم کمک به قتل و آزار مؤمن گرچه با کلمه ای باشد
1-از امام صادق روایت شده است :در روز رستاخیز مردی نزد مرد دیگری می آید و او را به خونش آغشته می کند و مردم سرگرم حسابند، آن مرد می گوید:با من چه کار داری و چرا مرا خون آلود کردی؟ می گوید:چون تو در دنیا قاتل مرا علیه من یاری دادی و من کشته شدم.(74)
2-امام صادق فرمود:هرکس با کوچک ترین سخنی بر زیان مؤمن اقدام کند، روز قیامت خدا را دیدار کند در حالی که این جمله در پیشانی اش نوشته شده:«این شخص از رحمت ناامید است.»(75)
3-امام باقر فرمود:روز رستاخیز شخصی در عرصه محشر حاضر می شود و یک شیشه خون به او می دهند و می گویند این سهم تو از خون فلانی است.می گوید:پروردگارا تو می دانی که من خونی نریخته ام و مرا خودت قبض روح کردی.خداوند می فرماید:آری، ولی آیا تو از فلانی فرزند فلان چنین و چنان نشنیدی پس آن را بازگو کردی تا این که گفتارت به فلانی رسید و او به سبب گفته های تو آن مرد را کشت و این نصیب تو از خون اوست.(76)
4-این حدیث مانند حدیث 2 است، فقط جمله آخر«نومید از رحمت من است»قید نشده است.(77)

پی‌نوشت‌ها:

1.محاسن برقی، ص97.
2.اصول کافی، ج4، ص 46، ح10.
2.همان، ج4، ص42، ح6.
3.همان، ج4، ص46، ح9.
4.همان، ج4، ص42، ح4.
5.عقاب الاعمال، ص 22.
6.عیون اخبارالرضا، ص 228.
7.مصادقه الاخوان، ص 46.
8.همان، ج4، ص48، ح7.
9.همان، ج4، ص48، ح6.
10.همان، ج4، ص47، ح2.
11.معانی الاخبار، ص 112.
12.اصول کافی، ج4، ص 49، ح3.
13.همان، ج4، ص49، ح2.
14.همان، ج4، ص49، ح1.
15.همان، ج4، ص49، ح4.
16.محاسن برقی، ص 104.
17.اصول کافی، ج3، ص 331 و 332، ح19.
18.همان، ج3، ص 336، ح28؛ صحیفه الرضا، ص 7؛ عیون اخبارالرضا، ص 198.
19.اصول کافی، ج3، ص 255، ح5(باب اخوه المؤمنین…).
20.همان، ج3، ص 257، ح11.
21.اصول کافی، ج3، ص 257،ح1.
22.«إن الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذابٌ الیمٌ»، نور/19.
23.اصول کافی، ج4، ص 49، ح1.
24.همان، ج4، ص49، ح1.
25.همان، ذیل حدیث.
26.مجالس شیخ صدوق، ص 341.
27.الزهد، ص 9، ح17؛ عقاب الاعمال، ج8، ص 164.
28.الزهد، ص 10، ح18.
29.همان، ص 11، ح23.در عقاب الاعمال، از کافی، محاسن برقی، من لا یحضره الفقیه استخراج شده.
30.من لا یحضره الفقیه، ج2،ص 195 و 198.
31.مجالس صدوق، ص 203(م54)؛ معانی الاخبار، ص 57.
32.مجالس صدوق، ص 204(م54)؛ خصال صدوق، ج1، ص 102.
33.همان، ص 126(م38).
34.عیون اخبارالرضا، ص 174؛ معانی الاخبار، ص 110.
35.علل الشرائع، ص 186.
36.مصادقه الاخوان، ص 48.
37.مجالس صدوق، ص 63(م22).
38.عقاب الاعمال، ص 47.
39.«فقد احتمل بهتاناً و اثماً مبیناً»، نساء/112.
40.تفسیر عیاشی، ج1، ص 275.
41.عیون اخبارالرضا، ص 201؛ صحیفه الرضا، ص 8.
42.من لا یحضره الفقیه، ج2،ص 341.
43.ثواب الاعمال، ص 81؛ عقاب الاعمال، ص 29؛ محاسن برقی، ص 103.
44.ثواب الاعمال، ص 80.
45.همان، ص 81.
46.همان، ص 47.
47.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 80.
48.همان، ص 71.
49.مجالس صدوق، ص 341.
50.اصول کافی، ج4، ص 54، ح2؛ مجالس صدوق، ص 104 و 291.
51.اصول کافی، ج4؛ ص 54، ح1.
52.همان، ج4، ص 54، ح3.
53.«إن الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیمٌ فی الدنیا و الاخره»، نور/19.
54.عقاب الاعمال، ص 27؛ روضه کافی، ص 147.
55.عقاب الاعمال، ص 48.
56.عقاب الاعمال، ص 27.
57.تفسیر عیاشی، مخطوط.
58.اصول کافی، ج4، ص 56، ح4.
59.همان، ج4، ص56، ح3؛ محاسن برقی، ص 102؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 360.
60.اصول کافی، ج4، ص 56، ح2؛ محاسن برقی، ص 102؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 360.
61.همان، ج4، ص55، ح1.
62.الزهد، ص 6، ح9.
63.اصول کافی، ج4، ص 56، ح5(باب سبّ مؤمن)، عقاب الاعمال، ص 40.
64.همان، ج4، ص57، ح8؛ محاسن برقی، ص 99.
65.اصول کافی، ج4، ص 57، ح9؛ عقاب الاعمال، ص 23.
66.عقاب الاعمال، ص 23؛ محاسن برقی، ص 100.
67.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 192.
68.اصول کافی، ج4، ص 58، ح1.
69.همان، ج4، ص58، ح2.
70.همان، ج4، ص58، ح3.
71.همان، ج4، ص70، ح1.
72.اصول کافی، ج4، ص 70، ح2.
73.عیون اخبارالرضا، ص 228.
74.عقاب الاعمال، ص 42.
75.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 124.
76.محاسن برقی، ص 104.
77.اصول کافی، ج4، ص 74، ح5.
منبع: حر عاملی، محمد بن حسن، (1104) / محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی،‌ چاپ دوازدهم، (1389).

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید