امام باقر علیه السلام در گفتارى امیدآفرین و نشاط بخش به منتظران حقیقى آن حضرت مژده مىدهد که «یَأْتِى عَلَى النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبى لِلثّابِتِینَ عَلى اَمْرِنا فِى ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنى ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِىءُ عَزَّ وَ جَلَّ عِبادِى آمَنْتُمْ بِسِرّى وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبى فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّى(1) ؛
عصر ظهور در کلام امام باقر علیه السلام
بر مردم زمانى مىآید که امامشان از منظر آنان غایب مىشود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهلبیت ثابتقدم و استوار بمانند! کمترین پاداشى که به آنان مىرسد، این است که خداى متعال خطابشان مىکند و مىفرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.»
امام باقر علیه السلام فرمود: مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.
آن گاه امام باقر علیه السلام ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر ارجگذارى به چنین منتظران راستینى به آنان مىفرماید: شما مردان و زنان، بندگان حقیقى من هستید.
رفتار نیک و شایسته تان را مىپذیرم و از کردار ناپسندتان عفو مىکنم و به خاطر شما سایر گنهکاران را مىآمرزم و بندگانم را به خاطر شما با باران رحمت خود سیراب و از آنان بلا را دفع مىکنم. اى عزیزترین بندگان من! اگر شما نبودید، عذاب دردناک خود را به مردم نافرمان نازل مىکردم.»(2)
پیشواى پنجم علیه السلام در توصیف یاران حضرت مهدى علیه السلام که در زمان غیبت، خود را براى شرکت در قیام جهانى آن حضرت آماده مىکنند، به ابو خالد کابلى فرمود: «من به گروهى مىنگرم که در آستانه ظهور از طرف مشرق زمین به پا مىخیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مىکنند.
بارها از متولیان حکومت اجراء حق را خواستار مىشوند، امّا با بىاعتنایى مسئولین مواجه مىشوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، شمشیرهاى خود را به دوش مى نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته شان اصرار مىورزند تا این که سردمداران حکومت نمىپذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مىگردند و کسى نمىتواند جلوگیرشان شود.
این حقجویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه السلام به کس دیگرى نمىسپارند. کشته هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مىشوند.»
در اینجا امام باقر علیه السلام به ابو خالد کابلى جملهاى زیبا فرمود که مىتواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد.
آن حضرت فرمود: «اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ(3) ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه السلام تقدیم مىدارم.»
امام در مورد یاران امام زمان علیه السلام فرمود: به خدا سوگند! 313 نفر یاران مهدى علیه السلام مىآیند که پنجاه نفر از آنان زن مىباشند و بدون هیچگونه وعده قبلى در شهر مکه گرد هم جمع مىشوند.
امام پنجم علیه السلام در مورد استقامت و استوارى یاران حضرت مهدى علیه السلام به آیهاى از قرآن استناد کرد و در تفسیر آیه «فَاِذا جاءَ وَعْدُ اُوْلهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمَ عِبادا لَنا اُولى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدا مَفْعُولاً»(4) ؛
«هنگامى که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوىِ خود را بر ضد شما برمىانگیزیم [تا شما را سخت درهم کوبند و براى به دست آوردن مجرمان] خانهها را جستجو مىکنند و این وعده اى است قطعى.» فرمود: «این بندگان پیکارجو و مقاوم که به طرفدارى از حق به پا مىخیزند، همان حضرت قائم و یاران وفادار او هستند.»(5)
از منظر امام باقر علیه السلام در عصر غیبت، چشم به راه ظهور حضرت مهدى علیه السلام بودن و انتظار حکومت آل محمد صلى الله علیه و آله را کشیدن از عبادات شایسته و برتر محسوب مىشود. آن گرامى به نقل از وجود مقدس رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:
«اَفْضَلُ الْعِبادَهِ انْتِظارُ الْفَرَجِ(6)؛ انتظار [پیروزى و] فرج [آل محمد صلى الله علیه و آله] از برترین عبادات محسوب مىشود.»
جهان در آستانه ظهور
در آستانه ظهور حضرت مهدى علیه السلام اوضاع جهان به بدترین وضع خود مىرسد و ظلم و ناعدالتى، تبعیض، تضییع حقوق دیگران به بدترین وضع خود تبدیل شده و مردم از هر کس و حکومتى ناامید گردیده، به دنبال روزنه امید و نداى عدالتى مىگردند که آنان را از آن منجلاب ستم و از چنگال زورمداران و مستکبران نجات بخشد.
مردم چنان از دست دروغگویان فتنه انگیز و فرصت طلب به تنگ مىآیند که شب و روز آرزوى قیام منادى عدالت را در سر مىپرورانند. حضرت امام باقر علیه السلام فضاى تاریک جهان قبل از ظهور را اینگونه بیان مىکند:
«لا یَقُومُ الْقائِمُ اِلاّ عَلى خَوْفٍ شَدیدٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ وَ فِتْنَهٍ وَ بَلاءٍ یُصیبُ النّاسَ وَ طاعُونٍ قَبْلَ ذلِکَ وَ سَیْفٍ قاطِعٍ بَیْنَ الْعَرَبِ وَاخْتِلافٍ شَدیدٍ بَیْنَ النّاسِ وَ تشْتیتٍ فى دینِهِمْ وَ تَغْییرٍ فى حالِهِمْ حَتّى یَتَمَنَّى الْمُتَمَنّى الْمَوْتَ صَباحا وَ مَساءً مِنْ عِظَمِ ما یَرى مِنْ کَلْبِ النّاسِ وَ اَکْلِ بَعْضِهِمْ بَعْضا(7)؛
حضرت قائم علیه السلام قیام نمىکند، مگر در حال ترس شدید مردم و زلزلهها و فتنه و بلایى که بر مردم فرا رسد و قبل از آن، گرفتار طاعون مىشوند.
آنگاه شمشیر برنده میان اعراب حاکم مىشود و اختلاف میان مردم و تفرقه در دین و دگرگونى احوالشان به اوج مىرسد؛ به گونه اى که هر کس بر اثر مشاهده درنده خویى و گزندگى اى که در میان برخى از مردم نسبت به بعضى دیگر به وجود مىآید، صبح و شام آرزوى مرگ مىکند.»
امام آنگاه افزود: «وقتى که یأس و ناامیدى تمام مردم را فرا گرفت و دیگر از هر جهت خود را در بنبست احساس کردند، امام غائب علیه السلام قیام مىکند.»
مخالفین دولت مهدوی
سران جبهه باطل معمولاً افرادى خودخواه، متکبر، صاحب صفات ناپسند انسانى هستند که در مقابل حق خودنمایى مىکنند. آنان چنان در منجلاب فساد و گناه غوطه ورند که انسانهاى حق طلب و جلوه هاى فضیلت را خطرناکترین دشمنان خویش قلمداد مىکنند. به همین جهت، تمام تلاشهاى خود را براى نابودى آیین حق و رهبران الهى به کار مىگیرند. اما خداوند طبق سنت پایدار خود همواره حق را پیروز گردانیده و دشمنانش را مأیوس و مغلوب کرده است.
قرآن مى فرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُواْ نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلآَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْکَرِهَ الْکَـفِرُونَ»(8)؛ «(مخالفین حق)مىخواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش کنند، ولى خدا جز این نمىخواهد که نورش را کامل کند؛ هر چند کافران را خوش نیاید.»
در عصر ظهور، تلاشهاى زیادى صورت مىگیرد تا از استقرار حکومت قائم آل محمد صلى الله علیه و آله جلوگیرى شود، اما آن حضرت به لطف و مدد الهى، تمام موانع را از میان برمىدارد. سفیانى یکى از دشمنان سرسخت حضرت مهدى علیه السلام است.
امیرمؤمنان على علیه السلام در مورد جنایات وى به کوفیان فرمود: «بدا به حال کوفه! سفیانى چه جنایاتى در آنجا انجام مىدهد! به حریم شما تجاوز مىکند، کودکان را سر مىبرد و ناموس شما را هتک مىکند.»(9)
امام باقر علیه السلام درباره ویژگیهاى این دشمن سرسخت حضرت مهدى علیه السلام فرمود: «اگر سفیانى را مشاهده کنى، در واقع پلیدترین مردم را دیدهاى. وى داراى رنگى بور و سرخ و کبود است. هرگز سر به بندگى خدا فرو نیاورده و مکه و مدینه را ندیده است.»(10)
امام باقر علیه السلام مىفرماید: «گویا من سفیانى (سرکرده دشمنان حضرت امام عصر علیه السلام) را مىبینم که در زمینهاى سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده، ندا مىدهد که هر کس سر یک تن از شیعیان على علیه السلام را بیاورد، هزار درهم پاداش اوست. در این هنگام، همسایه به همسایه دیگر حمله مىکند و مىگوید: این شخص از شیعیان است. او را مىکشد و هزار درهم جایزه مىگیرد.»(11)
شیصبانى نیز یکى دیگر از سران جبهه باطل در عصر ظهور است. او از دشمنان کینهتوز اهلبیت علیهمالسلام و حضرت مهدى علیه السلام مىباشد. ریشهاش به بنىعباس مىرسد و شخصى بدکردار، شیطان صفت و گمنام است.
امام باقر علیه السلام به جابر جعفى فرمود: «سفیانى خروج نمىکند، مگر آن که قبل از او شیصبانى در سرزمین عراق خروج مىکند. او همانند جوشیدن آب از زمین، یکباره پیدا مىشود و فرستادگان شما را به قتل مىرساند. بعد از آن در انتظار خروج سفیانى و ظهور قائم علیه السلام باشید.»(12)
دجّال نیز فتنه گرى کذّاب و فریبنده است که موجى از آشوب و فتنه به پا مىکند و بسیارى را با دسیسههاى شیطانىاش مىفریبد. چشم راست او ناپیداست و نام اصلىاش صیف بن عائد است. او ادعاى خدایى مىکند. در سحر و جادو، زبردست و در فریب مردم، مهارت عجیبى دارد. شیطان صفتان به اطراف او گرد مىآیند.
اما طبق مشیت الهى و سنت تغییرناپذیرش همچنان که در طول تاریخ همواره به اثبات رسیده است، اهل باطل همچون کف روى آب نابود شدنى هستند و حضرت مهدى علیه السلام نیز با غلبه بر سران کفر و فتنه و نفاق طومار زندگانى دشمنان فضیلت و کمال را درهم مىپیچد و بساط عدل و داد و انسانیت را در روى زمین مىگسترد.
نویدهای امام باقر علیه السلام درباره ظهور
1- ابوحمزه ثمالى آورده است که: در یکى از روزها در محضر درس امام محمدباقر علیه السلام بودم، هنگامى که حاضران رفتند، امام باقر علیه السلام فرمود:
اباحمزه! از رخدادهایى که خداوند آن را قطعى ساخته است قیام قائم ماست. هر کس در آنچه مىگویم تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد. آنگاه افزود: پدر و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و همکنیه من است و هفتمین امام پس از من. پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد مىکند همان گونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است.
یا اباحمزه! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همان گونه که به پیامبر صلی الله علیه و آله و على علیهالسلام سلام و درود مىگوید بر آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب مىگردد و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران! (13)
2- بانوى دانش پژوهى که به (امهانى) شهرت داشت آورده است که بامدادى بر حضرت باقر علیه السلام وارد شدم و گفتم: سرورم! آیهاى از قرآن شریف، ذهن و فکرم را به خود مشغول داشته و خوابم را ربوده است.
فرمود: کدام آیه امهانى؟ بپرس!
گفتم: این آیه شریفه که مىفرماید: فلا اقسم بالخنس. الجوار الکنس. (15)
فرمود: به! به! چه مسئله خوبى پرسیدى، این مولود گرانمایهاى است در آخرالزمان. او (مهدى) این عترت پاک است. مهدى خاندان وحى و رسالت، براى او غیبت و حیرتى است که گروهى در آن گمراه مىگردند و گروههایى راه حق و هدایت را مىیابند. خوشا به حالت اگر او و زمان او را درک کنى … و خوشا به حال آنان که او را درک خواهند نمود. (15)
——————————————————
پینوشتها:
1.کمال الدین، ج 1، ص 330.
2.همان.
3.غیبت نعمانى، ص 273.
4.اسراء / 5.
5.تفسیر عیاشى، ج 2، ص 281.
6.بحارالانوار، ج 52، ص 125.
7.همان، ص 230.
8.توبه / 32.
9.یوم الخلاص، ص 93.
10.بحارالانوار، ج 52، ص 354.
11.بحار الانوار، ج 52، ص 215.
12.غیبت نعمانى، ص 302.
13.بحارالانوار، ج 24، ص 241.
14.سوره تکویر، آیه 16 و 17.
15.اکمال الدین، شیخ صدوق، ج 1، ص 330 / بحارالانوار، ج 51، ص 137.
منبع: آوینی