در روایت از امام صادق (ع ) آمده است : اول چیزی که در قیامت می پرسند نماز است , اگر قبول شد سایر عبادات نیز مقبول است , (محاسن برقی , ج 1, ص 81) نیز امام صادق (ع ) فرمودند: ((شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد)), (همان , ص 80) بنابراین کسی که نماز نخواند هیچ عمل مقبولی ندارد و از شفاعت نیز بهره ای نمی برد و جایگاه او در سخت ترین عذاب ها یعنی ((سقر)) می باشد. قرآن مجید می فرماید ملکه دوزخ از جهنمیان می پرسد ((چه چیز شما را به سقر انداخت ؟ گویند: ما نمازگزار نبوده ایم )), (مدثر, آیه 42).
مقصود از سبک شمردن نماز، اهمیت ندادن به آن است. یکى از مصادیق سبک شمردن نماز این است که شخص گاهى نماز را ترک مى کند و یا با نداشتن عذر شرعى، نماز را از اول وقت به تأخیر مى اندازد هم چنین با سرعت زیاد خواندن، رکوع و سجود را صحیح و درست انجام ندادن، قرائت و اذکار را بدون توجه و غلط خواندن، شرایط نماز (مثل طهارت، قبله شناختن، وقت و ساتر داشتن و …) را رعایت نکردن، با بودن مسجد و جماعت نماز را فرادا خواندن و … همه اینها از مصادیق سبک شمردن نماز است.
امام صادق(ع) فرمودند: چه کسی به شفاعت ما نمی رسد؟
براى اینکه نیکو شمردن و بزرگداشت نماز از سبک شمردن آن متمایز شود توجه به روایتى از امام صادق(ع) راهگشا و رهنماى ارزشمندى است، قال الصادق(ع): «اوّل ما یحاسب به العبد الصّلوه، فان قبلت قبل سائر عمله و ان ردّت علیه، ردّ علیه سائر عمله؛ اولین چیزى که مورد سؤال قیامت واقع مى شود، نماز است اگر نماز قبول شد، سایر اعمال نیز به تبع آن پذیرفته مى شود و گرنه سایر اعمال نیز مردود مى شود». اولین چیز درباره نماز بررسى شرایط اصلى نماز شامل طهارت بدن و لباس و حلال بودن جامه و مکان، حلال بودن خوراک و نظایر آن است و این مربوط به ظاهر امر نماز است اما حفظ همین شرایط ظاهرى مورد تأکید شریعت مقدس مى باشد بطورى که براى آن هزاران حکم شرعى وضع شده است. شما براى آشنایى با احکام و شرایط نماز حتما به رساله توضیح المسائل فقهاى عظیم الشّأن مراجعه نمائید. عدم توجه به هر یک از این شرایط ظاهرى از قبیل طهارت تن و جامه و… استخفاف امر نماز مى باشد. اما درباره باطن نماز، اولین صفت مؤمن، خشوع و خضوع در حال نماز است: «قد افلح المؤمنون الّذین هم فى صلاتهم خاشعون؛ به راستى مؤمنان رستگار شدند، آنها در نمازشان خشوع دارند». و خشوع آن رفتار و حالتى است که بنده در مقابل مولا از خود بروز مى دهد. گوئى تمام وجودش، از پا تا سرش به احترام و ادب مولا، حاضرند و آماده، هیبت مولا هوش از سرش برده، هر لحظه انتظار مى کشد، بیمناک است که مبادا در بندگى و خدمت کوتاهى کرده و مشمول قهر مولا شود.
پس مباش از جمله کسانى که خداوند در حقشان فرمود: «و اذا قاموا الى الصّلوه قاموا کسالى؛ و با سنگینى و سستى به نماز بر مى خیزند»و نیز خشوع و خضوع حالاتى قلبى اند که از قلب به اعضاء سرایت نموده و اعضاء را در حفظ ادب، آرامش، وقار و حفظ حرمت تابع خود مى سازند. هر گونه کوتاهى در این زمینه نیز استخفاف امر نماز است. صفت دیگر براى نمازگزار حالتى است که چون به نماز ایستد و تکبیره الاحرام گوید عالم را جملگى وداع گوید و درون و برونش را متوجه خدا نماید. روا نباشد که تمامى هستى به تسبیح و تنزیه و تکبیر و تقدیس حق مشغول باشند و تو چون به نماز ایستى، بدنبال غیر خدا و مشغول نعمت یا مخلوق او باشى! «ألم تَر أن الله یُسبّح له من فى السموات و الارض و الطّیر صافّاتٍ کلٌّ قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون؛ آیا ندیدى هر که در آسمانها و زمین است، خدا را تسبیح مى کنند، و پرندگان بال گشاینده ى در آسمان، همه نماز و تسبیح خود را مى دانند، و خدا بر آنچه مى کنید داناست» قابل باور نیست آدمى چون به حضور یکى از خویشاوندان خود رسد، سرا پا حاضر باشد ولى چون به نماز ایستاد دم به دم حواسش و یادش، چون پرنده اى از شاخى به شاخى شود دمى نیاساید تا نماز را سلام دهد. آنگاه نماز به او خطاب کند، مرا ضایع کردى که خدا ترا ضایع سازد. براى اینکه چیزى از بیرون حواس نمازگزار را به خود جلب نکند، در گذشته عده ای در منزل براى خود خلوتکده اى اختصاص مى دادند و آن جایگاه را از ظواهر دنیوى تهى مى ساختند، سخن دنیا در آن مکان به زبان نمى راندند و اهل منزل در آنجا نماز مى گذاردند، کم کم چنین جائى نورانیّت مسجد را مى یابد… منظور اینکه نمازگراز از هر حیث باید آمادگى حضور به بارگاه خالق را مهیا نماید سپس به نماز ایستد. دیگر از صفات نمازگذار این استکه دل از محبت دنیا تهى کند و دلبران تفرقه افکن و اغیار و نامحرمان را از خود براند. چه خداوند قسم یاد کرده که هر کس ذرّه اى محبت دنیا در دل داشته باشد، لذت عبادتش را نخواهد چشید. مخصوصا علما، دانشمندان و دانشجویان و قشر تحصیل کرده اگر دلباخته دنیا باشند، حلاوت و شیرینى یاد خدا را نخواهند چشید. صفت دیگر حفظ اوقات نماز است. خوب است نمازگذار قبل از دخول وقت در مسجد و محل نماز خود بنشیند و منتظر دخول وقت باشد، با وقار و آرامش بنشیند، نهانخانه را شستشو نموده، دست بر زانوان، رو به قبله، خود را از هر فکر خالى کنند؛ و با
جاروب «لا اله» همه افکار بیرون ریزد تا «الاّ الله» درآید، سپس به نماز برخیزد. به تعبیرى با انتظار دخول وقت، اجازه ورود به نماز را از خداوند بگیرد. آنجا که مؤذّن «حىّ على خیرالعمل» گوید هر که به هر چه مشغول است همان «خیرالعمل» اوست در خود نیک بنگر که دراین اوقات با که اى و با چه مشغولى؟! آیا مؤذن را لبّیک مى گویى و مهیاى نماز مى شوى یا به بازیچه هاى دنیوى وقت مى گذرانى؟
و بهترین نماز در حالى است که انسان از خود هیچ نداشته باشد قیام و رکوع و سجودش را با خدا انجام دهد آن وقت معنى ذکر قیام «بحول الله و قوّته اقوم و أقعد» را بیابد. هر چه نمازگذار بیشتر احساس مسکنت و ضعف نماید، عظمت خداوند را بیشتر دریابد. احوال اولیاء خدا را بهنگام رسیدن وقت نماز، یا در نماز بنگر! در نماز تیر از پاى امام على(ع) کشیدند و حضرت ملتفت نشد یا امام باقر(ع) مى فرماید: «حضرت على بن الحسین(ع) چون به نماز مى ایستاد رنگش متغیر مى گردید و سر از سجده بر نمى داشت جز اینکه عرق از چهره اش سرازیر بود».
چون دست و روى بشویى و در نماز شوى دل از دو کون بشو تا محل راز شوى
ز فَرعها که در این بوستان گُلى دارند بدوز چشم نظر تا به اصل باز شوى
اگر نیاز به حضرت برى به یک نظرت چنان کند که ز کونین بى نیاز شوى
اهمیت نماز: نماز اولاً، نیاز روحى و روانى هر انسانى است زیرا آدمى بدون یاد خدا گم گشته اى حیران در ظلمت سراى جهان است: «الا بذکر اللّه تطمئن القلوب»؛(رعد، آیه 28) بالاخره رابطه این انسان با آفرینش چیست. آیا مى تواند در قبال آن بى تفاوت باشد، نماز پاسخى به این نیاز فکرى و این سئوال اساسى انسان است.
ثانیا، نماز دعوت کننده انسان به خیر است. نمازهاى پنجگانه همانند چراغ هایى هستند که در مسیر طولانى و پیچ در پیچ و ظلمانى زندگى مسیر انسان را مشخص مى سازند و او را به راه مى خوانند تا اسیر دیو و دد نگردد و متاع خویش را به دزدان واننهد.
ثالثا، نماز زیر بناى تشکیل جامعه اسلامى و تشکل آن است. هنگامى که در ساعات معین همه مسلمانها رو به یک قبله مى ایستند و با اذکار و حرکاتى معین به درگاه خدا عبادت مى کنند. عالى ترین هماهنگى عمیق در پرتو عبادت الهى در مسلمانان شکل مى گیرد و….
نماز، عملى است که در مجموعه عقیده توحیدى، داراى معنا و فلسفه است. پس در آغاز بایستى این مجموعه شناخته شود تا نماز جایگاه خود را در ذهن و اندیشه فرد باز نماید.
در بینش توحیدى اسلام و دیگر ادیان الهى، انسان موجودى است که به سوى کمال و لقاى پروردگار در حرکت است. «انا للّه و انا الیه راجعون ؛ از خدائیم و به سوى او باز مى گردیم».
حال در این مسیر، ابزارهایى به مدد انسان مى آید، تا او از فراموش کردن مسیر و هدف باز دارد که از مهم ترین آنها «نماز» است. «اقم الصلوه لذکرى ؛ نماز را براى یاد من بپا دار».
آدمى بدون نماز راه را گم خواهد کرد. نمازهاى پنج گانه همانند چراغ هاى برق هستند که مسیرى طولانى و پر خطر را روشن کرده اند تا کسى راه را گم نکند و به بیراهه و سقوط کشانده نشود.
آنچه که موجب مى گردد و برخى از نماز، رویگردان باشند و یا نسبت به آن تساهل کنند، ندانستن فلسفه نماز و یا درکى غلط از آن است. برخى چنین مى پندارند که نماز انسان، نیازى را از خداوند برطرف مى کند که البته خیالى واهى است. خداوند نیازى به هیچ مخلوقى ندارد. ازاین رو آنچه که به عنوان عبادات بر آن تأکید شده، جملگى در جهت کمال انسان است. نماز داراى آثار و فلسفه هاى متعدد دیگرى نیز هست که به آن اشاره مى کنیم:
1ـ نماز، تقدیر و سپاس گذارى از خداوند است.
2ـ موجب آرامش انسان است.
3ـ موجب یاد خداست.
4ـ نماز زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم مى کند.
5ـ تأکیدى بر نظافت و سلامتى است.
6ـ موجب انضباط و وقت شناسى است.
7ـ داراى آثار وحدت بخش اجتماعى است.
درباره نماز، و اسرار و اهمیت آن ر.ک:
1- اسرار الصلوه میرزا جواد آقا ملکى تبریزى
2- آداب الصلوه امام خمینى
3- راز نماز محسن قرائتى
4- 1001 نکته درباره نماز حسین دیلمى
5- 114 نکته درباره نماز محسن قرائتى
6- وصال دوست رحیم کارگر
7- آشنایى با نماز محمدتقى صرفى
8- از ژرفاى نماز خامنه اى
9- اسرار نماز على اکبر مهدى پور
10- اسرار و شگفتیهاى نماز ایوب نظرى
11- تفسیر نماز محسن قرائتى
12- چهل حدیث پیرامون نماز صالح کلیاتى
13- چهل حدیث در اهل نماز نورى اشتهاردى
14- حلقه هاى وصل دکتر على اکبر افتخارى
15- راز نماز براى نوجوانان محسن قرائتى
16- روشهاى پرورش احساس مذهبى نماز در کودکان و نوجوانان دکتر غلامعلى افروز
17- سجده دل یا قلب نمازگزار افشان صالحى
18- سخنى درباره نماز سیدهاشم رسولى محلاتى
19- مى خواهم نماز بخوانم سپیده خلیلى
20- نماز از دیدگاه دانشمندان رحیم کارگر
21- همراه با نماز محسن قرائتى
22- آرامش در پرتو نیایش رحیم کارگر