1- فاطمهی زهرا (علیهاالسلام)، سرور زنان عالم
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و زوّجه ابنته سیده نساء العالمین» (1)؛
«پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، دخترش سرور زنان عالم را به نکاح او – حضرت علی (علیه السلام) – درآورد».
فاطمهی زهرا (علیهاالسلام) به اعتراف برخی از علمای اهل سنت و اجماع شیعهی دوازده امامی برتر زنان عالم حتی از حضرت مریم (علیهاالسلام) و زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، و کسی تا روز قیامت همتا و همانند او نخواهد بود.
2- صفات حضرت زهرا (علیهاالسلام) از دیدگاه امام زمان (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:
«… و اتقرب الیک بخِیَره الأخیار، و امّ الانوار، و الانسیه الحوراء، البتول العذراء، فاطمه الزهراء» (2)؛
«و به تو نزدیکی میجویم به برگزیدهی برگزیدگان، و مادر انوار، و انسیهی حورا، بتول عذراء، فاطمه زهرا (علیهاالسلام)».
امام زمان (علیه السلام) برای مادرش حضرت زهرا (علیهاالسلام) صفاتی را ذکر کرده است؛
1- بهترین انتخاب شدهها.
2- مادر امامانی که همگی نور هدایتاند.
3- انسانی که همچون حورالعین است.
4- قطع شده و بریده شده از عادات زنانگی.
5- دوشیزه و باکره بودن.
6- پرتوافکنی و نورافشانی.
7- بازگرفته از آتش دوزخ.
3- حضرت زهرا (علیهاالسلام) الگوی حضرت مهدی (علیه السلام)
امام مهدی (علیه السلام) میفرماید:
«وَفی إبْنَهِ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) لی أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ» (3)؛
«دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (فاطمه زهرا (علیهاالسلام)) برای من، اسوه و الگویی نیکو است».
شیخ طوسی (رحمه الله)، در کتاب الغیبه خویش، قصّهی مشاجرهی ابن ابیغانم قزوینی با جماعتی از شیعه، دربارهی امر جانشینی امام عسکری (علیه السلام)، را نقل کرده است. ابن ابیغانم، به جانشینی برای حضرت امام عسکری، اعتقادی نداشت. عدهای از شیعیان، به حضرت نامهای مینویسند و در آن، مشاجرهای را که میان ابن ابیغانم و جماعت شیعه ایجاد شده، یادآور میشوند.
حضرت، در جواب نامه، به خطّ مبارک خود، بعد از دعا برای عافیّت شیعیان از ضلالت و فتنهها، و درخواست روح یقین و عاقبت به خیری آنان، و تذکر به اموری چند، میفرماید: «فاطمهی زهرا، دختر رسول خدا، برای من، در این مسئله، الگوی خوبی است.
در اینکه حضرت چه گفتار یا رفتاری از حضرت زهرا (علیهاالسلام)، را سرمشق خویش قرار داده، احتمالهای مختلفی بیان شده است. که در اینجا، به سه مورد از آنها اشاره میشود:
1- حضرت زهرا (علیهاالسلام)، تا پایان عمر شریفشان، با هیچ حاکم ظالمی بیعت نکرد. حضرت مهدی (علیه السلام)، هم بیعت هیچ سلطان ستمگری را بر گردن ندارد.
2- شأن صدور این نامه این است که برخی از شیعیان، امامت ایشان را نپذیرفتهاند. حضرت میفرمایند: «اگر میتوانستم و مُجاز بودم، آنچنان میکردم که حق بر شما کاملاً آشکار شود به گونهای که هیچ شکّی برای شما باقی نماند، ولی مقتدای من حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. ایشان، با این که حق حکومت از حضرت علی (علیه السلام)، سلب شد، ولی هیچگاه برای بازگرداندن خلافت، از اسباب غیر عادی استفاده نکرد. من نیز از ایشان پیروی میکنم، و برای احقاق حقام، در این دوران، راههای غیر عادی را نمیپیمایم.»
3- حضرت در پاسخنامه، فرموده است: «اگر علاقه و اشتیاق فراوان ما به هدایت و دستگیری از شما نبود، به سبب ظلمهایی که دیدهایم، از شما مردمان رویگردان بودیم.» حضرت، با اشاره به حضرت زهرا (علیهاالسلام)، میخواهند بفرمایند، همانطوری که اذیت و آزاری که دشمنان نسبت به حضرت فاطمه (علیهاالسلام)، روا داشتند، و سکوتی که مسلمانان پیشه کردند، هیچ کدام سبب نشد که ایشان از دعا برای مسلمانان دست بکشند، بلکه آن حضرت، دیگران را بر خود مقدم میداشت، من نیز این ظلمها و انکارها را تحمّل میکنم و از دلسوزی و راهنمایی و دعا و… برای شما، چیزی فرو نمیگذارم.
4- توسل امام زمان (علیه السلام) به جدهاش فاطمه (علیهاالسلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی عرضه میدارد:
«و اتقرّب الیک بخیره الأخیار، و امّ الانوار، الانسیه الحوراء، البتول العذراء، فاطمه الزهراء» (4)؛
«و به تو نزدیکی میجویم به برگزیدهی برگزیدگان، و مادر انوار، و انسیهی حوراء، بتول عذراء، فاطمهی زهرا».
فاطمهی زهرا (علیهاالسلام) از چنان عظمتی برخوردار است که حتی امام زمان (علیه السلام) به وسیلهی او به سوی خداوند متعال تقرب میجوید».
پینوشتها:
1. اقبال الاعمال، ص 290.
2. بحارالانوار، ج 95، ص 378.
3. الغیبه طوسی، ص 286، ح 245؛ احتجاج، ج 2، ص 279؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 180، ح 9.
4. بحارالانوار، ج 95، ص 378.
منبع مقاله :
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دینشناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول