حبیبه
حبَّ- حُبّاً و حِبّاً: وَدَّه، حَبَّ- و حَبُبَ- إلیه: صار حبیباً له، أی، محبوباً،
الحبیب: المُحِبّ تقول أنا حبیبکم، أی مُحِبُّکم، المحبوب، تقول: «هذا حببیبی»، أی، محبوبی.
حبیبه، یعنى زنى محبوب و دوست داشتنى، زنى که او را دوست داشته باشند. «حبیبه حبیباللَّه»، یعنى پیامبر خدإ(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) وسلم) که حبیب خداوند است، فاطمهى زهرا (علیهاالسلام) را دوست مىدارد.
فاطمهى زهرا علیهاالسلام محبوبهى رسولاللَّه صلى اللَّه علیه و آله و سلم
عن أبیعبداللَّه (علیهاالسلام) قال:… قال أمیرالمؤمنین (علیهاالسلام) :
«… فلما کانت اللیله الّتى أراد اللَّه أن یکرمها و یقبضها إلیه أقبلت تقول: و علیکم السلام و هی تقول لی: یا إبن عمّ قد أتانی جبرئیل مسلّماً و قال لی: السلام یقرأ علیک السلام یا «حبیبه» حبیباللَّه! و ثمره فؤاده، الیوم تلحقین بالرفیع الأعلى و جنه المأوى ثم إنصرف عنی…،
امام صادق (علیهاالسلام) فرمودند:… امیرالمؤمنین (علیهاالسلام) فرمودند: شبى که خداوند مىخواست جان زهراء (علیهاالسلام) را بگیرد، زهراء به طرف قبله رو نمودند و گفتند: درود بر شما باد. و به من گفت: اى پسر عمو، جبرئیل در حالى که درود مىفرستاد بر من وارد شد و گفت: «سلام»، بر تو درود مىفرستد، اى محبوب پیامبر! و اى ثمرهى قلب رسول! امروز به ملکوت اعلى خواهى شتافت و سپس از من دور شد….» (1)
فاطمهى زهرا علیهاالسلام دوستدار رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم
«… أنا زوج البتول سیّده نساء العالمین فاطمه التقیه الزکیه البَرَّه المهدیه،«حبیبه» حبیباللَّه و خیر بناته و سلالته و ریحانه رسولاللَّه…،
… من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمهاى که اهل پاکدامنى است، نیکوکار است، از طرف خداوند هدایت شده است، دوستِ، دوست خداست، بهترین دختر و فرزند پیامبر خداست، ریحانهى پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) است….» (2)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 43، ص 207، ر 36 از الدلائل للطبرى.
2- بحارالانوار، ج 35، ص 45، ر 1 همچنین، ج 33، ص 283، ر 547 از بشاره المصطفى.
حُرَّه
حَرَّ- حَراراً العبدُ: عُتق و صار حُرًّا،
الحُرّ: خلاف العبد والأسیر: الکریم،
الحُرَّه، خلاف الإمه، الکریمه
هر زن آزاده را حُرّه خوانند. زنى آزادهتر از حضرت فاطمه(علیهاالسلام) در دنیا یافت نمىشود. حضرت فاطمهى زهرا (علیهاالسلام) زنى که آزادگى را معنا نمود و در راه حریت جان خویش را فدا نمود.
فاطمهى زهرا علیهاالسلام زنى آزاده
عن سلمان و عبداللَّه بن العباس قالا:
«توفى رسولاللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) … فقاما، فجلسا بالباب و دخل علیّ (علیهاالسلام) على فاطمه (علیهاالسلام) . فقال لها: أیّتها «الحُرَّه» فلان و فلان بالباب، یریدان ان یسلّما علیک فماترین؟ قالت: البیت بیتک و الحُرَّه زوجتک، إفعل ما تشاء…،
سلمان مىگوید: وقتى پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فوت نمودند… آن دو نفر (عمر و ابوبکر) به در خانهى امام على(علیهاالسلام) آمدند. امیرالمؤمنین(علیهاالسلام) پیش حضرت فاطمه(علیهاالسلام) آمدند و صدا زدند: اى آزاده! آن دو نفر پشت در خانه هستند، مىخواهند خدمتتان برسند و سلام عرض کنند. چه مىگویى؟حضرت فاطمه (علیهاالسلام) گفتند: خانه، خانهى توست و من نیز زن تو هستم، هرچه خواهى انجام ده.» (1)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 43، ص 197، ر 29 از کتاب سلیم بن قیس الهلالى.
حوراء
حَوِرَ- حَوَراً- حورت العین: إشتدَّ بیاض بیاضها و سواد سوادها.
حوراء زنى است که چشمانى زیبا دارد که سفیدى (بدن) او را نهایت سفیدى، و سیاهى (چشمان) او نیز در نهایت سیاهى است که این یکى از صفات حورالعین (فرشتگان) است.
خلقت فاطمهى زهراء(علیهاالسلام) نصیبى از بهشت داشت، لذا ایشان صفات فرشتگان را داشتند. پس یکى از اسامى آن حضرت نیز «حوراء» است، یعنى زنى که همچون فرشتگان داراى چشمانى زیباست.
فاطمهى زهراء علیهاالسلام بوى بهشت مىدهد
… قال رسولاللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) :
«… ففاطمه «حوراء» إنسیه فإذا إشتقت إلى الجنه شممت رائحه فاطمه (علیهاالسلام) ،
پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: هرگاه مشتاق بهشت مىشوم، فاطمه (علیهاالسلام) را مىبویم. فاطمه (علیهاالسلام) بوى بهشت مىدهد. او فرشتهاى در پوست انسان است.» (1)
فاطمهى زهرا علیهاالسلام فرشتهاى که از هر آلودگى به دور است
قال رسولاللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) :
«إنَّ إبنتی فاطمه «حوراء»، إذ لم تحض و لم تطمث،
پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: به درستى که دخترم، فاطمه، فرشته و «حوراء» است، زیرا او هیچگاه خون حیض نمىبیند و هیچ آلودگى در او راه ندارد.» (2)
فاطمهى زهرا علیهاالسلام در قالب انسان
قال رسولاللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) :
«إبنتی فاطمه «حوراء» آدمیّه،
پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم فاطمه، «فرشتهاى» در قالب انسان است.» (3)
پی نوشت ها :
1- بحارالانوار، ج 43، ص 5، ر 5 از عللالشرایع.
2- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 158 از ذخائرالعقبى، ص 26.
3- فاطمهى زهراء بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 182 از الصواعق، ص 96، اسعاف الراغبین ص 172 نقلاً عن السنائی.
حوریه
از نظر لغت، در لقب حورا گذشت.
از آنجایى که خلقت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) با میوههاى بهشتى در ارتباط بوده است، لذا صفات حوریههاى بهشتى نیز در وجود آن حضرت فراوان یافت مىشوند بدین جهت او را «حوریه» گویند، یعنى فاطمهى زهرا (علیهاالسلام) فرشته خصال بود.
حضرت فاطمهى زهرا (علیهاالسلام) بوى بهشت مىدادند و همچون فرشتگان همواره باکره بودند و هیچگاه خون حیض، یا نفاس نمىدیدند.
پیامبراکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم ، فاطمهى زهرا علیهاالسلام را حوریه خطاب مىکند
عن سلمان الفارسى رضیاللَّهعنه قال:
«کنت واقفاً بین یدى رسولاللَّه(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) أسکب الماء على یدیه إذا دخلت فاطمه(علیهاالسلام) و هى تبکى، فوضع النبى(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) یده على رأسها و قال: ما یبکیک؟ لاأبکى اللَّه عینیک یا «حوریه»!. قالت: مررت على ملاء من نساء قریش و هن مخضبات فلما نظرن إلىّ وقعوا فیّ و فیّ إبن عمّی.
فقال لها: و ما سمعت منهن؟ قالت: قلن کان قد عزّ (1)
على محمد أن یزوّج إبنته من رجل فقیر قریش و أقلهم مالاً. فقال لها: واللَّه یا بنیه! ما زوّجتک ولکن اللَّه زوّجک من علی فکان بدوه منه…،
سلمان فارسى مىگوید: خدمت پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) بودم و آب روى دست مبارکشان مىریختم که در این حین حضرت فاطمه(علیهاالسلام) وارد شدند در حالى که مىگریستند، حضرت فاطمه(علیهاالسلام) عرضه داشتند: بر گروهى از زنان قریش مىگذشتم هنگامى که آنها مرا دیدند به بد گفتن از من و على(علیه السلام) پرداختند. پیامبر اکرم(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) به حضرت فاطمه (علیهاالسلام) فرمودند: چه شنیدى؟
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) عرضه داشتند: مىگفتند: چقدر براى محمّد بد شد که دخترش را به مرد فقیرى از قریش داد. پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) فرمودند:
زهراء جان! به خدا قسم من تو را شوهر ندادم، خداوند تو را به عقدعلى(علیه السلام) درآورد.» (2) … فقال (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) :
«إنّ فاطمه خلقت «حوریه» فی صوره إنسیه،
پیامبراکرم(صلى اللَّه علیه و آله و سلم) مىفرمودند: زهراء (علیهاالسلام) خلقتى از فرشتگان دارد که در پوستى از انسانها قرار گرفته است.» (2)
پی نوشت ها :
1- عزّ: ارجمند شد، ناگوار است براى…، قوى شد، ضعیف شد. 2- بحارالانوار، ج 43، ص 149، ر 6 همان مأخذ، ص 7 از فضایل شهر رمضان.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 7 و 8 از کشفالغمه.