انتظار در لغت به معنای درنگ در امور، نگهبانی، چشم به راه بودن و نوعی امید داشتن به آینده است.[1] در اصطلاح و در فرهنگ اسلام و تشیع، انتظار اصیل و حقیقی، انتظاری است که سبب حرکت، پویایی، عمل و آمادگی وسیع می گردد. ازاینرو، در سخنان پیامبر اکرم و امامان معصوم، انتظار را عمل و از برترین عملها[2] یا عبادت و از محبوبترین عبادتها معرفی کردهاند.[3]
انتظار فرج دو گونه است:
1. انتظاری که سازنده، نگهدارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرکبخش است؛ به گونهای که نوعی عبادت و حقپرستی بهشمار میآید.
2. انتظاری که گناه، ویرانگر، اسارتبخش، فلجکننده است. انتظار این چنینی، همان دست بر روی دست گذاشتن، کار نکردن، قبول ظلم و تعدی است.
این دو نوع انتظار، معلول دو نوع برداشت از ظهور امام موعود است. این دو نوع برداشت، به نوبه خود، از دو نوع بینش درباره تحولات و انقلابهای تاریخی ناشی میشود.
انتظار ویرانگر: برداشت عدهای از مردم از مهدویت و انقلاب امام موعود این است که این انقلاب، صرفاً، ماهیت انفجاری دارد و فقط از گسترش و اشاعه ظلم، تبعیض، اختناق و تباهی، ناشی میشود؛ به بیان دیگر، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشانشدن است؛ وقتی این انفجار رخ میدهد که صلاح (خیر و نیکی) از بین برود و حق و حقیقت، هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکهتاز گردد و جز باطل، نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود. در این هنگام، دست غیب برای نجات حقیقت، از آستین بیرون میآید. طبق این تعریف، هر اصلاحی قبل از قیام امام عصر محکوم است؛ زیرا، هر اصلاحی، یک نقطه روشن است و تا وقتی که در صحنه اجتماع نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود، بلکه برعکس، هر گونه گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حقکشی و پلیدی، در حکم این است که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریبالوقوع میکند؛ زیرا، هدف، وسیله را توجیه میکند، هر چند وسیله نامشروع باشد. پس در این نگاه بهترین کمک به تسریع ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فحشا و فساد است! اینجاست که گناه هم لذت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس!
انتظار سازنده: آیات قرآن، در جهت عکس برداشت بالاست؛ زیرا از آیات استفاده میشود که ظهور امام موعود حلقهای است از حلقههای مبارزه حق علیه باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود؛ چنان که خداوند میفرماید: «… فإن حزب الله هم الغالبون؛ حزب و جمعیت خداوند، پیروز است».[4] همچنین درباره شکست و نابودی حزب شیطان میفرماید: «… ألا ان حزب الشیطان هم الخاسرون؛ بدانید حزب شیطان زیانکارانند».[5]
سهیم بودن یک فرد در پیروزی حزب خداوند، موقوف به این است که آن فرد، عملاً، در گروه حق و حزب خداوند باشد. خداوند میفرماید: «… فاستبقوا الخیرات أین ما تکونوا یأت بکم الله جمیعاً…؛ در نیکیها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید. هر جا باشید، خداوند، همه شما را حاضر میکند…».[6] وقتی از امام کاظم علیهالسلام درباره این آیه سؤال میشود، آن حضرت میفرماید: «ذلک ولله ان لو قد قام قائمنا یجمع الله إلیه شیعتنا من جمیع البلدان؛ قسم به خدا! وقتی قائم ما قیام کند، خداوند، شیعیان ما را از همه شهرها، به دور او جمع میکند»؛[7] پس، عمل به نیکی و خوبی و سبقتگرفتن، شرط شیعه بودن است و چنین شیعهای میتواند جزو یاران امام مهدی علیهالسلام باشد، نه آنکه گناهکار است و برای هیچکار نیکی تلاش نمیکند.
بنابراین، امام موعود مظهر نویدی است که به اهل ایمان و صاحبان عمل صالح داده شده است و مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان بر حزب شیطان میباشد.
رسول خدا خطاب به اصحاب خود فرمود: «… شما، اصحاب من هستید، لکن برادران من، مردمی هستند که در آخرالزمان میآیند، آنان، به نبوت و دین من ایمان میآورند، با آنکه مرا ندیدهاند. هر یک از آنان، اعتقاد و دین خویش را با هر سختی نگاه میدارد، چنان که گویی درخت خار مغیلان را در شب با دست، پوست میکند یا آتش پردوام چوب تاغ را در دست نگاه میدارد. آن مؤمنان، مشعلهای فروزانند، در تاریکیها، خداوند، آنان را از آشوبهای تیره و تار (آخرالزمان) نجات خواهد داد».[8]
بنا بر این حدیث، هر چند داشتن ایمان و عمل به احکام اسلام در دوره آخرالزمان، مشکل و سخت است، ولی به همین دلیل است که پیامبر این افراد را برادران خود معرفی کرده است؛ کسانی که به هنگام ظهور امام موعود به یاری او خواهند شتافت، نه آنان که با ترویج گناه و اشاعه فساد، ناخواسته، به گروه شیطان پیوستهاند.
پینوشتها
1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، جلد 12، ص166.
2. «افضل اعمال امتی انتظار الفرج من الله عزّوجّل» و «انتظار الفرج من اعظم العمل»؛ کمالالدین، شیخ صدوق، ج2، باب55.
3. «انتظار الفرج عباده»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص122.
4. مائده: 56.
5. مجادله: 19.
6. بقره: 148.
7. بحارالأنوار، ج52، ص291.
8. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص278.