اهل حکمت و معرفت، کسب معرفت و شناخت را از دو راه کلی برای انسان میسر میدانند:
الف. علم حصولی که همان کسب معرفت از طریق مذاکره علم، شنیدن و آموختن از اهل معرفت است؛
ب. معرفت حضوری و شهودی که برخلاف راه اول با عنایت و توجه خاص و با شرایط مخصوص به انسان دارای قابلیت کسب این معرفت اعطا میشود و آموختنی نیست.
این دو نوع شناخت همانطور که در مورد خداوند لازم است، درباره امام هم قطعاَ ثابت است. هر چند درک چگونگی شناخت شهودی برای کسانی که به آن دست نیافتهاند، کمی نامحسوس باشد، اما چه دلیلی بهتر و شاهدی قویتر از اینکه افراد متعددی از اولیا و خواص، به مقامات بالایی از معرفت به امام رسیدهاند.
اما آنچه که راجع به مراتب و درجات شناخت ائمه ـ بهخصوص امام زمان ـ مطرح است، از جهات مختلف قابل درجهبندی است. هم شناخت حضوری و شهودی دارای مراتب متعددی است؛ تا مثل سلمانی که نبی مکرم اسلام میفرمایند«السلمان منا أهل البیت»[۱] و هم علم حصولی و آموختنی نسبت به ائمه دارای مراتبی است که حسب تقسیم بعضی بزرگان به طبع روایات به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
۱. یکی از مراتبی که در شناخت ائمه و بهخصوص امام زمان مطرح شده است شناخت به اسم و نسب و علایم ظاهری وجود مبارک ایشان است که در روایات متعددی از پیامبر اکرم و امامان به این نکته اشاره شده است؛ از جمله حدیث معروف خبر لوح که در کتب معتبر شیعه[۲] ذکر شده و روایت «المهدی منا أهل البیت»[۳] یا «القائم منّا» و روایاتی که پیامبر وعده ظهور حضرت حجت را دادند. پس از رسول الله صلیاللهعلیهوآله افراد متعددی به نام مصلح، مهدی، حجت و آن کسی که پیامبر به او وعده داده مدعی شدند که ما او هستیم و میخواهیم جهان را پر از عدل کنیم و زودباوری و جهل مردم نسبت به صفات حضرت حجت باعث انحرافات زیادی در دین اسلام شد که تا زمان حاضر هم اثرات عدم شناخت امام زمان در صفت و نسب مشهود است؛ از جمله فرقههای کیسانیه، زیدیه، بابیت و بهائیت که تا الآن هم موجود هستند به ما نشان میدهد که اگر معرفت در این مرحله نباشد منجر به تردید و عدم معرفت به امام واقعی و موعود میگردد.
۲. مرتبه دیگری که از روایات در مورد شناخت ائمه، شناخت به صفات، کمالات و مقامات ایشان است که این مرحله خود نیز دارای مراتبی است هر چند شناخت این مراتب بهطور کامل جز برای خداوند و امام معصوم ممکن نیست. مراتب این رتبه بدین شرح است:
مقام اول، شناخت مقدماتی است که خداوند به آنها عنایت کرده که آنها از بین نمیروند و تعطیل نمیشوند، و این مقامات بلند جز به عنایت اهل بیت قابل فهم نیست. معنی این معرفت این است که بداند که خداوند متعال جز از طریق امام معصوم قابل شناخت نیست و آنها «محال معرفهالله»[۴] هستند و «هر کس که آنها را بشناسد خدا را خواهد شناخت»[۵] و در روایت امام علی علیهالسلام است که: «ما نشانهها و اعرافی هستیم که شناخته نمیشود خدا مگر از طریق شناخت و معرفت به ما اهل بیت».[۶]
مقام دوم، معرفت به اینکه آنها معانی صفات و مظاهر اسمای الهی هستند و بداند که معصومین علم، قدرت، حکمت، امر، عدل، نور، چشم، قلب، گوش، زبان و گنجینههای خدا و مظهر تمام صفات کمال الهی هستند و کسی که بداند ائمه در تمام حالات در عبادت و دعا در اذکار و افکارشان به صفات الهی موجود و متصفند، برای انسان حالت بهجت و خوشحالی دست میدهد که هر گاه بخواهد متوجه خداوند متعال بشود و حاجتی را از او طلب کند آنها را مخاطب قرار میدهد و از طریق و باب آنها خدا را میخواند که «من قصده توجه بکم؛ هرکه خدا را قصد کند به وسیله شما رو به درگاه او میکند».[۷]
مقام سوم، توجه به این نکته است که امام معصوم بابالله، طریق و راه قبول عبادات و اعمال صالح است و این به معنای این است که آنها «ابواب ایمان» هستند و هرچه را که خداوند به بندگان عنایت میکند ـ شامل رزق، حیات، ممات و در تمام حالات و افعال بندگان ـ به واسطه فیض و از باب امام معصوم است.
و آنها ابواب خدایند و چیزی از عنایات و خزاین خدا خارج نمیشود و چیزی بالا نمیرود و قبول نمیشود، مگر به واسطه آنها و از طریق و باب ایشان.
مقام چهارم، شناخت و معرفت به ظاهر امامت و ولایت ایشان است؛ اینکه انسان بداند آنها واجبالطاعه و الولایه هستند و باید به آنها اقتدا کرد؛ در اختلافات به آنها رجوع کرد و تسلیم آنها در اوامر و نواهیشان بود. اعتراف کند به اینکه هیچکس در مقام و مرتبه چه در حسب و نسب و چه در شجاعت، علم، بخشش، تقوا، زهد، مکارم اخلاق، عبادت، اخلاص و قرب به خداوند مثل آنها نیست. هرکسی که دارای فضیلتی از مکارم و محاسن و صفات پسندیده است ذره و قطرهای از دریای مواج فضایلی است که خداوند متعال به آنها عنایت فرموده است.
امام حسن عسگری علیهالسلام در تفسیر آیه «ما نفذت کلمات الله»[۸] فرمود: ما کلمات خدا هستیم که فضایل ما درک نمیشود و قابل جمعآوری نیست.[۹] به عبارت دیگر آنها وصی و اولیای خدا بر همه خلق بعد از رسول الله هستند و قائم مقام او در تمام شئون، بهجز نبوت میباشند.
نکته آخر اینکه بهترین راه برای شناخت و معرفت به ائمه شناساندن و تعریف از طرف خود امامان است و هرچه ما بگوییم قطره و ذرهای است که از طریق و باب اهل بیت کسب کردهاند. نصوص و روایات متعددی در شناخت ظاهری امام و نیز شناخت صفات باطنی و کمال امامان در دست است. از جمله این منابع زیاراتی است که که خود ائمه فضایلشان را توصیف میکنند که جامعترین این زیارات، زیارت «جامعه کبیره» است که محکمترین زیارت از لحاظ سند و محتواست. این زیارت معارف عمیقی از اهل بیت عصمت و طهارت را بیان میکند..
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• امام شناسی، آیتالله طهرانی، انتشارات علامه؛
• انوار الساطعه (شرح زیارت جامعه)، شیخ جواد کربلایی، انتشارات دارالحدیث؛
• امامت و مهدویت، آیتالله صافی گلپایگانی؛
• شناخت بیشتر قائم آلمحمد علیهالسلام؛
• شمس ولایت، سید حسن تویسرکانی؛
پینوشتها
۱. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۲۶.
۲. اصول کافی، کلینی، ج۱، کتابالحجه.
۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۶، ص۳۶۸.
۴. مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره.
۵. همان.
۶. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۸، ص۳۳۸.
۷. مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره.
۸. لقمان: ۲۷.
۹. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۱۰، ص۳۸۸.