نویسنده: سوسن جوادیه
پیامبر اکرم (ص ) می فرمایند :
« اگر نیکویی می خواست شخصیتی به خود بگیرد آن شخص فاطمه بود. بلکه او بزرگتر است . همانا دخترم فاطمه در بزرگواری و کرامت و بخشش بهترین فرد برروی زمین می باشد » (فرائد السمطین ج 2 ص 68 )
به راستی چرا پیامبر(ص ) دخت خود زهرای مرضیه (س ) را تجسم نیکی ها لقب می دهد و او را چنین حکیمانه می ستاید ؟
آیا صرفا بدین سبب که آن بانوی بزرگوار به لحاظ تقوا و پاکدامنی و حیا و عبادت و تهجد بر دیگر زنان عصر خویش برتری و امتیاز داشته یا به اصطلاح از آنها سر بوده است یا آنکه نه آن حضرت در اصل و حقیقت خویش و ذاتا از خلقتی خاص و متفاوت برخوردار بوده اند مگر نه آنکه در شرح ولادت این دردانه بی مثال هستی آمده که :
« در شب معراج آن گاه که وجود مبارک پیامبر اکرم (ص ) را در آسمان ها سیر می دادند به هنگام گردش در میان باغ ها و درختان بهشت رایحه ای بس دل انگیز و شمیمی روح نواز استشمام نمود چون از آن پرسش کرد جبرئیل خبر داد که این عطر سیبی است که خداوند سیصد سال پیش آن را به دلیلی خلق فرموده و از آن هنگام فضا از عطر آن آکنده است . آنگاه فرشتگان را دیدند که شادمان پیش آمده و آن سیب را با تکریم و تواضع به او تقدیم نموده و چنین گفتند :
ای محمد! پروردگارت سلام رسانیده و این تحفه را برایت فرستاده است .
رسول خدا(ص ) آن سیب را تناول فرمود و پس از آن بود که جسم مطهر زهرا(س ) در درون مادر ـ از آن سیب بهشتی ـ شکل گرفت و سرانجام حوریه ای از جنین انسان پای بر هستی نهاد » (تاویل الایات 1 236 ـ237 )
و مگر نه این است که به هنگام ولادت او آن زمان که زنان مکه خدیجه کبری (س ) را به توبیخ و سرزنش ازدواج با پیامبر(ص ) ترک گفته بودند و در آن ایام بی کسی تنها همدم او طفلی بود که از درونش با او سخن گفته و دلداریش می داد. و پیامبر خدا (ص) مژده جبرئیل را برایش بازگو می نمود که مولود تو دختریست پاک و مبارک و خداوند ذریه مرا از او قرار می دهد و امامانی از او بوجود خواهند آمد که خلیفه خداوند در زمین خواهند بود.
پس چون زمان ولادتش فرا رسید چهار زن بهشتی ـ ساره و آسیه ومریم و صفورا ـ وی را از خدیجه گرفتند و شستشو داده و در پارچه ای آغشته به مشک و عنبر پیچیدند و او لب به سخن گشود و چنین گفت : « گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست و پدرم فرستاده خدا و سرور پیامبران شوهرم سرور جانشینان و فرزندانم آقای اسباط می باشند » .
و نیز مگر نه اینکه خداوند خود این مولود مبارک را اسم گذاری کرده و « زهرا » « صدیقه » « مبارکه » « طاهره » « زکیه » « راضیه » « مرضیه » « محدثه » و « فاطمه » اش نامید. و او را از هر شر و بدی دور داشته و مقامش را چنان رفیع گردانیده که هیچ کس را به معرفت او راهی نباشد و نیز خداوند فاطمه و شوهر و فرزندانش را حجت بر خلق و درهای دانش و حکمت قرار داد.
مگر نه اینکه :
پروردگار او را به همسری مردی در آورد که سید و آقای دو سراست . (مناقب ص 399 )
تسبیح و تقدیس فرشتگان را در نامه عمل او و دوست دارانش ثبت نمود . (بحرانی در عوالم العلوم ج 1 ص 6 )
آن بزرگوار یکی از اهل کسا و مشمول آیه تطهیر می باشد که فرموده : « انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیر » (احزاب ـ 33 )
همانا اراده خداوندی بر زدودن هر گناه و پلیدی از شما خاندان نبوت تعلق گرفت و شما را از هر عیب و کمبودی پاک گردانید.
فاطمه زهرا(س ) در لسان امام عصر(عج ) تقدیس گشته و به عنوان « اسوه » یاد گردیده : « و فی ابنه رسول الله (ص ) لی اسوه حسنه » و در دخت رسول خدا(ص ) برای من الگویی نیکو وجود دارد . (بحارالانوار ج 53 ص 179 )
آن بزرگوار صاحب « لوح » است .
از جابربن عبدالله انصاری روایت گردیده که در زمان حیات رسول خدا(ص ) به محضر فاطمه (س ) وارد شدم تا او را به ولادت حسین (ع ) تهنیت بگویم و مشاهده نمودم که در دستان مبارکش لوح سبز رنگی است که پنداشتم زمرد می باشد و دیدم که در آن لوح با رنگ سفید شبیه به نور خورشید چیزی نوشته شده است . به حضرت عرضه داشته پدر و مادرم فدایت ای دخت رسول این لوح چیست فرمودند : این لوحی است که خداوند به رسول خدا هدیه داده و در آن نام پدرم شوهرم و دو فرزندم و نام اوصیایی بعد از فرزندم موجود می باشد و پیامبر برای مسرور گردانیدنم آن را به من عطا فرمود. (کمال الدین و تمام النعمه ح ص 308 )
خشنودی و غضب فاطمه خشنودی و غضب خداوند است .
رسول خدا(ص ) فرموده اند : « ان الله عزوجل لیغضب بغضب فاطمه و یرضی لرضاها »
خداوند به خشم فاطمه خشمگین و به خشنودیش خشنود است . (کنز العمال ج 2 ص 111 )
و نیز از سلمان فارسی روایت شده که رسول خدا(ص ) فرمود : « ای سلمان هر کس دخترم فاطمه را دوست داشته باشد در بهشت با من خواهد بود و هر کس او را دشمن داشته باشد در آتش خواهد بود; ای سلمان محبت فاطمه در یکصد موقف سودمند خواهد بود که آسانترین آن ها مرگ و قبر و میزان و محشر و صراط و محاسبه است » (مقتل الحسین خوارزمی 59 )
مقام شفاعت حضرت زهرا(س ) در آخرت .
ضمن روایت طویلی رسول خدا(ص ) به فاطمه (س ) چنین می فرمایند : در صحرای قیامت جبرئیل می گوید ای فاطمه حاجت خود را بخواه و تو می گویی پروردگارا شیعیانم ! خداوند متعال می فرماید آنان را بخشیدم می گویی پروردگارا شیعیان فرزندانم ! خداوند می فرماید رها کنید هر که را که به او چنگ زده است تا به بهشت درآید. در این هنگام خلایق آرزو می کنندکه از زمره فاطمیین باشند . (بحار ج 8 ص 53 )
در روایتی از امام باقر(ع ) نقل گردیده : « والله ای جابر! در آن روز حضرت فاطمه (س ) شیعیانش و دوستانش را برمی گزیند همانگونه که پرنده دانه نیکو را از دانه ی بد جدا می کند » (بحار ج 8 ص 51 )
و نیز در روایت دیگری از رسول خدا(ص ) آمده : « ای فاطمه ! بشارت باد تو را. در پیشگاه خداوند مقام ارزنده ای داری در آن جایگاه برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی و آن پذیرفته می شود » (کنزالفوائد ج 1 ص 150 )
زهرای بتول (س ) صاحب « مصحف » می باشند .
از امام صادق (ع ) روایت شده که ضمن سخنانی فرموده اند « … آنگاه که خداوند پیامبرش را از دنیا برد اندوه فراوانی به فاطمه زهرا روی آورد که کسی جز خدا اندوه آن را نمی دانست پس خداوند فرشته ای را فرستاد تا از او دلجویی کرده و با او سخن بگوید تا اندوهش برطرف گردد. حضرت فاطمه (س ) این مطلب را برای علی (ع ) تعریف نمود آن حضرت فرمود هر زمان که صدای ملک را شنیدی مرا خبر نما. پس هرگاه فرشته می آمد حضرت امیر را صدا می زدند و ایشان هر آنچه فرشته می گفت می نوشتند تا آنکه کتابی گرد آمد که همان « مصحف فاطمه » است و در آن اخبار و وقایع آینده ثبت است » . (بحار ج 43 ص 80 )
حضرت فاطمه (س ) در قرآن کریم مقام و جایگاهی خاص داشته است . سوره کوثر و سوره هل اتی و آیات بسیاری در شان ایشان نازل گردیده است .
کلام فاطمه :
همواره کلام آدمی دریچه و نمادی از شخصیت درونی وی و روایتگر محتوای علمی و میزان فضل و دانش هر شخص است . بانوی گرامی اسلام حضرت زهرا(س ) این تربیت شده خداوند و درس آموخته و پرورده پیامبر(ص ) خود از مقام علمی و دانشی بس عظیم و منحصر به فرد برخوردارند که این عظمت و جایگاه علمی در سخنان و خطابه هایی که از ایشان به جای مانده به وضوح مشاهده می شود.
براساس آنچه در تاریخ ذکر گردیده آن حضرت یکی دو بار بنابه حساسیت و ضرورت موقعیت خطابه عمومی داشته اند که یکی از این سخنرانی های خطابه معروف به « فدک » می باشد.
« فدک » بنابر آنچه در اسناد مسلم تاریخی آمده نام سرزمینی بود که پیامبر(ص ) در زمان حیات خود بنابر فرمان الهی « و ات ذی القربی حقه » آن را به تملیک دختر خود حضرت زهرا(س ) درآورده بود و ایشان نیز از این ملک و درآمدهای آن در جهت مصالح شخصی و عمومی بهره گیری می فرمودند تا آنکه در زمان خلفا این سرزمین نیز مورد هجوم و غصب قرار گرفت و بانوی گرامی اسلام از حق خویش محروم گردیدند. پس آن بزرگوار به ناچار با شرایط و مقدماتی خاص در مسجد حاضر گردیده و به منظور روشنگری و اتمام حجت با مردم و دفاع از تمامی حقوقی که از خاندان رسالت غصب گردیده . خطابه ای جامع و غرا ایراد فرمودند که مطالعه و دقت در جمله جمله این کلام پرشکوه پرده از عظمت شخصیت آن حضرت برمی دارد.
دختر گرامی پیامبر اکرم (ص ) در سخنرانی خود خلاصه ای از تمامی آنچه پدر بزرگوارش طی سالیان دعوت خود به امت ابلاغ نموده بود بیان فرمود و یک دوره کامل از معارف و اعتقادات دینی را به صورت مجمل در اختیار مردم نهاد. ازجمله شرحی از توحید و عبودیت خداوند و تذکر به نبوت پیامبر و محتوای رسالت او و توضیح مقام امامت و ولایت و نقش آن و اشاره به غصب حق اهل بیت و آثار سوئی که تا به امروز باقی نهاده و تذکر به قیامت و عواقب امور.
خطابه فدک با نهایت شیوایی و بلاغت و فصاحتی که خاص این خاندان است بیان گردیده ودارای چنان معنا و محتوای پرباریست که محققین و پژوهشگران درباره آن به بحث و تعمق پرداخته و می پردازند.
در یکی از فرازهای ابتدایی این خطابه حضرت اینگونه اشاره می فرمایند : « اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له کلمه اخلاص تاویلها و ضمن القلوب موصولها و انارا الفکر معقولها الممتنع عن الابصار رویته و من الالسن صفته و من الاوهام کیفیته » .
گواهی می دهم که جز الله هیچ خدایی نیست . یگانه ایست بی نیاز کلمه ای که اخلاص و یکدلی را تاویل و فرجام آن قرار داد و دل ها را گستره ی پیوند با آن نمود و تار و پود جان ها را بدان سرشت و مشعل اندیشه آن ـ توحید ـ را در فضای ذهن ها برافروخت خدایی که دیدگان را یارای دیدن و زبان ها را توان توصیف او نیست و خردها به چگونگی او راه نبرد…
در فراز پایانی بانوی بزرگوار اسلام مخاطبین خود را همچنان مورد توبیخ و انذار قرارداده و اینگونه هشدار می دهند :
« ای مسلمانان که با سرعت به قول باطل روی آورده اید و در مقابل عمل ناپسند زیان آور سکوت نمودید و راضی شدید آیا در قرآن تدبر نمی کنید یا اینکه قفل بر دل ها زده شده است نه چنین نیست بلکه اعمال بدتان قلبهای شما را پوشانده و گوش و چشمتان را بسته است . بد تاویلی کردید و چه بد مشورتی نمودید و چه شری است آنچه خیر را به آن عوض کردید. قسم به خدا بارش را سنگین می یابید و عاقبتش را عذاب می بینید. زمانی که پرده برای شما برداشته شود و پوشیده ها آشکار گردد و عذاب هایی که گمانش را نمی برید از سوی پروردگارتان بر شما ظاهر گردد و در آن هنگام صاحبان باطل زیان می کنند. »
… آن روز حضرت فاطمه زهرا(س ) قلب حقیقت را شکافت به بشریت تا ابدیت پیامی را فرستاد که حقانیت اهل بیت را بر همگان آشکار نموده است . آن روز فاطمه (س ) که پدرش پیامبر را شاهد و ناظر می دید رو سوی قبر حضرت محمد(ص ) کرده و درد دل خود ـ فرزند تنهای پدرش و تمامی شیعیان ـ را چنین بازگفت :
« بعد از تو خبرها و گرفتاری هایی بود که اگر تو حضور می داشتی مشکلات چندان بزرگ نمی بود.
ما بسان زمینی که باران بهاری خود را از دست داده باشد تو را از دست دادیم و قوم و ملت تو از هم پاشیدند تو بر آنان گواه باش که سقوط کردند.
هر خانواده ای نزد خداوند نزدیکی و مقامی دارد که بر دیگران برتری و فضیلت دارد.
هنگامی که درگذشتی و خاک بین ما و تو حائل شد افرادی کینه های درونی خود را برای ما آشکار ساختند.
مردم بر ما هجوم آوردند و به ما توهین شد. هنگامی که تو از دنیا رفتی و تمام روی زمین از ما گرفته شد.
تو ماه تمام و نوری بودی که از آن روشنی و نور استفاده می شد از سوی خداوند عزیز کتابهایی بر تو نازل می گشت .
جبرئیل بوسیله آیات با ما انس می گرفت تو از دست رفتی و همه ی خوبی ها در پرده فرو رفت .
ای کاش پیش از رفتن تو مرگ ما فرامی رسید هنگامی که تو درگذشتی و توده های خاک بین ما و تو فاصله شد و ما به مصیبتی گرفتار شدیم که هیچ اندوهناکی نه عرب و نه عجم بدانگونه مصیبت گرفتار نشده بود.
امروز ما نیز چون فاطمه (س ) قلب ها را به سوی قبر پنهانش می کنیم و درد دل مهدی (عج ) فرزند تنهای فاطمه (س ) که از غم دلشکسته است را می گوییم و برای فرجش دعا می کنیم .
و نیز حاجات خود را بیان کرده و برای اجابت آن ها از او مدد می جوییم و می دانیم که آن روز که مهدی فاطمه (عج ) بیاید همه دردها درمان شده و اشک های شوق غنچه های لبخند را آبیاری خواهند کرد.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی