زمینه های ظهور

زمینه های ظهور

فراهم آوردن زمینه‌ های ظهور، از جمله شرایط ظهور به حساب می‌آید، و تا زمینه ظهور فراهم نشود، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ظهور نخواهد کرد. حال باید توجه داشت که برخی از شرایط ظهور، با گذشت تاریخ و ظلم و جور انسان‌ها، پیشرفت علم و دانش بشری و در نتیجه آگاهی مردم دنیا و ناامید شدن مردم از نحله ‌ها و مذهب‌های بشری و حکومت‌ های مختلف فراهم می‌شود؛ و بایسته است برخی دیگر از آنها به دست ما انسانها و دوستداران آن حضرت فراهم آید.
اما سؤال این است که چگونه می‌توان زمینه‌ظهور را فراهم آورد؟
برای فراهم آوردن زمینه‌ های ظهور حضرت می‌توان موارد متعددی را ذکر کرد؛
1 . تحوّل جامعه بشری
ایجاد آگاهی و آمادگی جامعه بشری برای حقّ و حقیقت و مخالفت جدّی با ظلم و جور در یکی از زمینه‌ های مهم برای ظهور آن حضرت است. و این مهمّ بر عهده همه ما مسلمانان و شیعیان است.
ما باید با استفاده از علم و تکنولوژی، حقایق اسلام را به گوش جهانیان برسانیم، آنها را با زیبایی‌های مکتب اهل بیت پیامبر ـ علیهم السّلام ـ که هماهنگ با فطرت انسانی است آشنا بسازیم؛ تا همان گونه که در احادیث آمده است، با شناخت زیبایی‌های مکتب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و مقایسه آن با سایر مکاتب و فرهنگ‌ها، حق را از باطل تشخیص داده، از آنها دل کنده و به حقیقت بپیوندند و آن زمان که مردم جهان با دروغگویی‌های حکّام هواپرست و جاه طلب آشنا و بر ناتوانی آنها از سعادتمندی جامعه بشری آگاه شدند، قهراً مستأصل شده و بدنبال یک منجی مصلح بوده و خود به خود برای پذیرش حق و حقیقت آمادگی پیدا می‌کنند و قدر آن منجی را ارج می‌نهند.
اصولاً باید توجّه داشت که یکی از علل غیبت امام عصر ـ علیه السّلام ـ نیز، عدم آمادگی مردم برای پذیرش حق و حقیقت بوده است. چرا که بر اثر جهل مردم و ظلم حکّام زمان، همه‌ ائمّه قبلی یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند، لذا برای حفظ حجّت الهی و خالی نماندن زمین از وجود آن، دوران غیبت شروع و تا فراهم شدن زمینه ظهور ادامه خواهد داشت.
اگر برای جامعه بشری این آمادگی‌ها و آگاهی‌ها حاصل نشود، حضرت تشریف بیاورند، آن حضرت نیز مانند امامان معصوم سابق به شهادت خواهد رسید. بنابراین رشد و آگاهی عموم مردم محروم و مستضعف، می‌بایست به درجه ‌ای برسد که نور وجود امام را لمس کرده، مثل پروانه گرد شمع وجود او گرد آیند. باید درجه رشد و آگاهی آنان به حدّی برسد که از مدّعیان حقوق بشر و دموکراسی، ناامید شده و همه منتظر ظهور منجی بزرگ الهی باشند.
2. انقلاب و تحوّل روحی افراد
تغییر و تحوّل روحی و خودسازی و تهذیب نقش مهمی در ایجاد انقلاب بزرگ و به پیروزی رساندن آن دارد و با تحولات بیشتر در روحیه انسانها و ساخته شدن نیروهای با صلابت می‌توان اذعان داشت یکی دیگر از زمینه ‌ها فراهم آمده. است. باید بدانیم که امام زمان ـ علیه السّلام ـ هم به انتظار لحظه ‌ای است که این تحوّلات درونی در قلب و روح انسانها به وجود آمده و به حدّ کمال خود برسد تا ظهور برای حضرت میسر شود.
چنان چه افرادی که شایستگی همراهی با حضرت را داشته باشند فراهم آیند، یکی دیگر از مقدمات ظهور مهیّا می‌گردد. و با خودسازی این افراد نیروی انسانی انقلاب بزرگ مهدی ـ علیه السّلام ـ تشکیل می‌گردد و حضرت با آن نیروها منویّات خود را به پیش می‌برد.
پیداست، انقلابی با آن عظمت و وسعت و رسالت سترگ، انسانها و عوامل بزرگی را می‌طلبد تا قادر به پیاده کردن رسالت عظیم خود باشد؛ انسان‌هایی خود ساخته و از جان گذشته، فقیه، سیاستمدار، مدیر و مدبّر، مبارز و شجاع و… .
بنابراین ما با خودسازی و تهذیب و اصلاح خود می‌توانیم در تحول جامعه هم مؤثر بوده و در نتیجه زمینه برای ظهور حضرت بیش از پیش فراهم آید.
3. انتظار سازنده
افضل اعمال امّتی انتظار الفرج[1]؛ برترین اعمال امّت من امید و انتظار گشایش (کارها و گرفتاری‌ها به دست با کفایت حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ) است.
انتظار سازنده و صحیح، مکتب انسان سازی و انقلاب است. انتظاری‌ که برترین اعمال امّت پیامبر شمرده شده است، ریشه و اساس دو نکته مذکور (خودسازی افراد و ساختن جامعه) است. تا امید و انتظار و در نتیجه صبر و تحمّل مشکلات نباشد، انسان قادر به خودسازی و دیگر سازی نیست. انتظار به انسان امید و عشق می‌بخشد، توان وحوصله و حرکت و تلاش می‌دهد؛ در نتیجه، افراد را امیدوار، ‌شاداب، پرتلاش و هدفمند بار می‌آورد؛ یعنی همان چیزی که لازمه فراهم آوردن مقدمات انقلاب بزرگ و جهانی حضرت مهدی (عج) است.
“مکتب تشیّع، همواره یک آرزوی مقدّسی را در قلب پیروان خود می پروراند؛ و آن، آرزوی ظهور حضرت حجّت ـ علیه السّلام ـ و ریشه کن کردن ظلم و ستم و سیطره عدل و داد بر این جهان است. آرزو اساسی ترین محرّک یک انسان در فعّالیّت های روزمره اوست. انسانی که آرزو و طلب و خواسته ای نداشته باشد، یک مرده متحرک است. افراد آرزوهای مختلفی دارند. مکتب تشیّع به پیروان خود تعلیم می دهد که آرزوی اصلی و اساسی آنان ظهور حضرت حجّت ـ علیه السّلام ـ باشد؛ چرا که اگر او ظهور کند، همه مشکلات رفع می گردد؛ تمام مشکلات وقتی حلّ می شود که مدینه فاضله آن حضرت به دست مبارک او پیاده شود.[2] 4. برپایی قیام ها و انقلاب های ظلم ستیز و عدالت خواهانه
از اموری که باعث تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ شده و موجب بیداری، ‌آگاهی… جامعه جهانی و در نتیجه فراهم آمدن زمینه ظهور می گردد قیام ها و انقلاب های اسلامی و بیدارگرایانه است. یکی از این انقلاب ها که تأثیر بسزایی در این رابطه داشته و موجب مطرح شدن اسلام و فرهنگ تشیّع در بین مردم جهان گردیده، انقلاب بزرگ ملّت ایران به رهبری بزرگ مردی از سلاله پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می باشد. با مطالعه روایات، چنین به نظر می آید که این انقلاب، همان حرکت آگاهی بخش و زمینه ساز قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ است؛ چنانکه روایات گوناگونی که بعضی از آنها در توصیف رهبر این قیام، و بعضی در وصف مردم و قیام گران، و اینکه از چه منطقه ای و… هستند، وارد شده است.[3] بنابراین از وظایف و مسؤولیّت های ما است که از این انقلاب پاسداری نموده و در ترویج و پربارتر کردن آن بکوشیم، اهداف آن را زنده و در راه تحقّق آنها تلاش کنیم. تا ان شاء الله، با آگاه ساختن مردم جهان، از ظلم و ستم مستکبران، آشنایی هر چه بیشتر آنان با فرهنگ اسلام و اهل بیت و…، زمینه ظهور حضرت قائم (عج) را فراهم آوریم.
پیداست، که این امور مهمّ و سنگین، بدون داشتن قدرت و مکنت، تحت لوای یک دولت قدرتمند، امکان پذیر نیست. بنابراین می بایست، در حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و به ثمر رسیدن اهداف آن، به عنوان زمینه ساز قیام حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ ، تلاش همه جانبه کرد.
[1] . آیت الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 629؛ و ر.ک: کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 357 ـ 361، انتشارات اسلامیه.
[2] . سخنرانی شهید چمران، سال 58، (به نقل از مجلّه موعود، شماره 12 و 13، اسفند 77 و فروردین 78).
[3] . این احادیث زیادند، از جمله:
1) حدیث “حتّی یأتی قومٌ مِن قبل المشرق…”، ملاحم رفتن، ابن طاووس، ص 30 و 117.
2) حدیث “رجلٌ مِن اَهْلِ قُمْ…”، بحار، ج 60، ص 216 و 446.
3. حدیث “تکونُ قم و اَهلها حُجّهً علی الخلائق…”، بحار، ج 60، ص 213.
4) حدیث “یخرج رجلٌ قبل المهدی…”، کنزالعمال، ج 7، ص 261 و…
5) حدیث “لَیَضْربتکم علی الدینِ عوداً…”، شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 20، ص 1284.
6). حدیث “کنوز الطالقان…”، کنزالعمال، ج 7، ص 263 و…
7) حدیث “الهاشمی الخراسانی و شعیب…”، ابن طاووس فی الملاحم و الفتن، ص 31.
8) فی تفسیر قوله تعالی: “بَعَثْنا علیکم عباداً لنا”، بحار، ج 60، ص 214.
9) فی تفسیر قوله تعالی: “وَ اِنْ تَتَوَلَّوا یَسْتَبْدِلْ قَوماً غیرَکم”، کشّاف، ج 4، ص 331 و المیزان، ج 18، ص 25.
10) فی تفسیر قوله تعالی: “وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِم”، الجامع الصحیح، ج 2، ص 383 و مسند احمد، ج 2، ص 417 و…
و… همگی به نقل از کتاب اَلْمُمَهّدون لِلمهدی ـ علیه السّلام ـ ، علی الکورانی، مکتب الاعلام الاسلامی، الفصل الثالث، ص 95، الطبعه الاولی، محرم 1405.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید