نهایت کمال
قال الباقر علیه السلام :
الکمال کل الکمال التفقه فى الدین و الصبر على النائبه و تقدیر المعیشه .(154)
کمال و بکله همه کمال انسانیت در سه چیز است : دانا بودن در دین و احکام آن ، صابر بودن در ناراحتى هاى دنیا، و اندازه نگهداشتن در معاش .
بود کاملترین اهل عالم بعلم
دین هر آنکس هست اعلم
صبور است او بسختى زمانه
معیشت را رود راه میانه
ایمان کامل
قال الباقر علیه السلام :
ان اکمل المؤ منین ایمانا احسنهم خلفا.(115)
به درستى که کامل ترین مؤ منین از نظر ایمان ، کسى است که خلق نیکو داشته باشد.
زجمع مؤ منین ایمان کامل
هر آن کو حسن خلقش گشته حاصل
بحسن خلق هر کس شد مزین
مر او را کامل ایمانست و متقن
بهتر از هفتاد هزار عابد
قال الباقر علیه السلام :
عالم ینتقع بعلمه افضل من سبعین الف عابد.(142)
عالمى که بعلم خود عمل کند و نفع ببرد، افضل است از هفتاد هزار عابد.
اگر عالم بعلمش گشت عامل
بود از هر جهت او شخص کامل
بارزش عالمى کوهست اعقل
زسبعین الف عابد، باشد افضل
پاداش مصاحفه
قال الباقر علیه السلام :
ان المؤ من اذا صافح المؤ من ، تفرقا من غیر ذنب .(279)
به درستى که وقتى که مؤ من با مؤ من دیگرى مصافحه مى کند، از یکدیگر متفرق و جدا مى شوند در حالیکه گناهانشان ریخته شده باشد.
مصافح مؤ من ار با مؤ منى کرد
شود نار غضبهاشان دیگر سرد
چو دست لطف گیرند آن دو باهم
گنه ریزد، مؤ دت گشته محکم
ولایت با پرهیزگارى
قال ابوجعفر الباقر علیه السلام :
لا تنال و لایتنا الا بالعمل و الورع .(302)
ولایت و دوستى ما بکسى نمى رسد مگر به عمل و تقوى و پرهیزکارى از گناه و فرمان بردارى از خداوند.
کسى هرگز ولاى ما نیابد
مگر آن کو در تقوى گشاید
عمل کن تا ولایت با تو باشد
زلفظ بى عمل سودى نباشد
اطاعت شیعه
قال ابوجعفر الباقر علیه السلام :
شیعتنا من اطاع الله .(303)
شیعه کسى است که اطاعت امر خداوند متعال مى کند.
شیعه ما در حقیقت پیرو امر خداست
گر نباشد پیرو امر خدا از ما جداست
بهر ما جز راه حق راه دیگر در پیش نیست
هر که باشد شیعه ما در دلش تشویش نیست
شرط برادرى
شخصى خدمت امام باقر علیه السلام عرض کرد ما در شهر خود همه با هم مانند برادریم ، آنحضرت فرمود:
ایجیى ء احدکم الى اخیه فید خل یده فى کیسه فیاخذ حاجته ، فلا یدفعه ؟ فقلت ما اعرف ذلک فینا، فقال : فلا شى ء اذا،…(305)
آیا کسى از شما نزد برادر خود مى رود، و دست در جیب او مى کند، و هرچه احتیاج دارد بر مى دارد و دیگر آن را پس نمیدهد؟ گفتم : چنین کارى را سراغ ندارم ! فرمود: پس برادرى واقعى وجود ندارد…!
یکى اندر حضور خسرو دین
امام باقر علم النبیین
بگفتا ما بشهر خود سراسر
همه هستیم مانند برادر
بگفتا مى کند یک تن براحت
بجیب دیگرى او دست حاجت
بگفتا راوى اینسان کى فتوت
بفرمودند: پس چون شد اخوت ؟
شعله نفاق
قال الباقر علیه السلام :
ایاکم و الحضومه فانها تشغل القلب و تورث النفاق .(306)
از دشمنى بپرهیزید، زیرا خصومت قلب را فاسد مى کند، و نفاق بوجود مى آورد.
شوید از دشمنى با یکدیگر دور
که چشم قلبتان را مى کند کور
بارث از بهرتان آرد دو روئى
نماند بین تان دیگر صفائى
منبع: غدیر