آیا با این تفکر و اندیشه که هیچ انسانی کامل و ایدهآل نیست، میتوان خود را به دست تقدیر و سرنوشته سپرد و فقط باتوجه به ظواهر و بدون تفکر و تعقل و سادهاندیشی که ممکن است بعداً به ناراحتیهای عاطفی و روانی و اختلافات زناشویی بینجامد همسری اختیار کرد یا بهتر و عقلانیتر است که با هوشیاری و درایت بیشتری گام برداریم تا به سوی پیوندی که بزرگان دین هم از آن به عنوان مقدسترین و پاکترین پیوندها نام بردهاند، برسیم.
شکست و مشکلات ما در زندگی زناشویی به دلیل شانس و تقدیر نیست، بلکه به این دلیل است که با دست خویش به این کار تن در میدهیم و چشمانمان را میبندیم و بدون توجه به هشدارها و علائم به سوی قفسی پرواز میکنیم که ما را تا ابد گریزی از آن نیست.
در این میان انتخاب همسری ایدهآل که منجر به خوشبختی و سعادت فرد شود، دارای یک سری اصول و قوانین است. نتایج پژوهشها و تحقیقات نشان میدهد که با ثباتترین و موفقترین ازدواجها آنهایی هستند که زن و شوهر بیشترین شباهتها را به هم داشته باشند.
بعضی از روانشناسان شباهتهای موجود دربین همسران را به منزلهی سپردهی بانکی تلقی کرده و اشاره میکنند اگر میزان سپردهی بانکی شما رقم بزرگی باشد و میزان بدهی بانکی شما کم باشد درآنصورت درمقابل بحرانهای اقتصادی بهتر میتوانید مقاومت کنید و درنتیجه احساس امنیت، آرامش و خوشبختی خواهید کرد، اما اگر میزان بدهیهای شما نسبت به سپرده ی بانکی بیشتر باشد، به همان نسبت احتمال اینکه دچار مشکل و تنش شوید زیاد خواهد بود.
این تشبیه نشان میدهد که هرچقدر تشابه بین زوجین بیشتر باشد به همان نسبت ادواج آنان از استحکام و دوام بیشتری برخوردار خواهد بود و هرچقدر تفاوت آنها بیشتر باشد، به همان نسبت، احتمال اینکه دچار تنش و اختلاف شوند، زیاد خواهد بود.
حال سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که وجود کدامیک از این تشابهات برای ازدواج ضروری و لازم هستند؟
ارزشهای یکسان:
یکی از مهمترین عناصر برای یک ازدواج و زندگی موفق این است که زن و شوهر دربارهی ارزشها، نظر یکسان و واحدی داشته باشند. داشتن ارزشهای مشترک به شما و همسرتان نیروی لازم برای حرکت به جلو را میدهد تا شما بتوانید به آسانی از بحرانها و موانع گذشته و با موفقیت از آنها عبور کنید. به عنوان مثال مهم این است که زن و شوهر دربارهی مسائلی مانند اخلاقیات، نوع پوشش و… اختلافنظر نداشته باشند. زیرا اگر در این زمینهها وحدت نظر نداشته باشند و دارای ارزشهای متفاوتی باشند، باعث بروز اختلافات جدّی در زندگی خواهد شد.
هوش:
علّت تأکید بر علل هوش به این خاطر است که اگر زن و شوهر دارای هوش یکسانی باشند رابطهی زناشوییشان با گرفتاری کمتری روبه رو میشود، اما اگر یکی از زوجین دارای بهرهی هوشی بالایی باشد، در اینصورت تعارض و اختلافنظرهای زیادی در زندگی به وجود میآید. نکتهی قابل تأمل این است که تحصیلات ملاک نظر نیست، چراکه بعضی از اشخاص باهوش ممکن است به هر دلیلی نتوانند به دانشگاه بروند. منظور و مقصود اصلی این است که زن و شوهر به لحاظ بهرهی هوشی باید در یک سطح و ردیف باشند تا بتوانند اشیاء و امور را به یک شکل واحد ببینند و دربارهی آنها به یک شکل صحبت کنند.
علائق:
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که اگر زن و شوهر در زندگی زناشویی، دارای علائق و سلیقههای مشترک باشند، زندگی به کامشان شیرین میشود و اگر دارای علائق یکسانی نباشند، در اینصورت، زندگی به کامشان تلخ خواهد شد.
تناسب شخصیتی:
نتایج تحقیقات و بررسیها نشان میدهد اگر زن و شوهری شخصیت یکسان یا نزدیک به هم داشته باشند، ازدواجشان دارای ثبات بیشتری است و اگر دارای شخصیتهای متفاوتی باشند، زندگیشان به مخاطره خواهد افتاد. به عنوان مثال نتیجهی ازدواج یک فرد رونگرا با فرد برونگرا چیزی جز تنش و رنج نخواهد بود.
توقع از نظامات خانوادگی:
زن و شوهر بایستی دربارهی وظایف و مسئوولیتهای یکدیگر در رابطهی زناشویی وحدتنظر داشته باشند. چرا که بعضی از افراد درمورد وظایف و مسئوولیتهای زن و شوهر به طور سنتی فکر میکنند و معتقدند که مدیریت داخلی به عهدهی زن است و مرد نیز به عنوان مدیر خارجی منزل یا نانآور خانواده تلقی میشود. بنابراین افرادی که این اعتقاد و نظر را دارند، با همفکران خود ازدواج کنند، زیرا با مشکلات و تنشهای کمتری روبرو خواهند شد.
وضعیت مالی و چگونگی استفاده از پول:
آمارها و بررسیها نشان میدهد که اگر یکی از زوجین ازنظر مالی در سطح بالاتری باشد، به احتمال خیلی زیاد با مشکلات و گرفتاریهای خاصی روبرو میشود. همچنین بسیاری از زوجین به خاطر عدم توافق بر سر مسائل مالی دچار مشکل میشوند. به عنوان مثال یکی از زوجین به فکر آینده است و میخواهد پولش را پسانداز کند و دیگری به خرج کردن و خوش بودن در لحظهی حال علاقهمند است. درنتیجه اختلافاتی از این قبیل میتواند شیرازهی زندگی را بهم بریزد. پس بهتر و عاقلانهتر این است که هر دو زوج ازنظروضعیت مالی نزدیک به هم باشند تا بتوانند تفکرات و نظرات یکدیگر را درک کنند.
منبع:مجله 7 روز زندگی شماره 78