قال الامام سجاد علیه السلام « ما مِنْ یَوْمٍ اَشَدُّ عَلی رَسولِ اللهِ صَلّی اللهِ عَلَیه وَ آلهِ وَ سَلَّمْ مِنْ یَوْمٍ اُحُدٍ قُتِلَ فیهِ عَمُّهُ حَمْزَهٍ بْنِ عَبدالمطلَبٍ اَسَدُ اللهِ وَ اَسَدُ رَسولِِهِ وَ بَعْدَهُ یَوْمَ مُوْتَهِ قُتِلَ ابْنُ عَمَّهُ جَعفر بنُ ابی طالبٍ. ثُمّ قال علیهِ السّلام : وَ لا یَومِ کَیومِ الْحُسَینِ علیه السلام اَزْدَلَفٍ عَلیهِ ثلاثونَ اَلْفٍ رَجُلٍ یَزْعُمونَ اَنّهمْ مِن هذهِ الْاُمّهٍ کُلُّ یَتَقََرّبُ اِلَی اللهِ عَزّوجلّ بِدَمَهِ وَ هُوَ بِاللهِ یُذَکّرهُمْ فَلا یَتّعِظونَ حَتّی قَتَلوهُ بَغْیاً وَ ظُلْماً وَ عُدْواناً … »
امام سجاد علیه السلام فرمود: سخت ترین روزی که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله گذشت روز [غزوه ] احد بود که در آن عمویش حمزه بن عبدالمطلب – که شیر خدا و شیر پیامبرش بود – کشته شد و پس از آن روز [ جنگ ] موته بود که در آن پسر عمویش جعفر بن ابی طالب کشته شد . سپس فرمود : اما هیچ روزی همانند روز حسین علیه السلام نیست که سی هزار مرد [ جنگاور ] بر او روی آوردند و می پنداشتند که از این امت هستند و همگی آنان با ریختن خون او به خدای عزوجل تقرب می جستند در حالی که او خدا را به یاد آنان می آورد اما آنان پند پذیر نبودند تا اینکه او را به ظلم و ستم و دشمنی کشتند . »
امالی صدوق / 374
************************
قالَ اَبوُالْحَسَنِ الرِّضا علیه السلام فی حَدیثٍ لِلرَّیّانِ بْنِ شَبیبٍ : یَاابْنَ شَبیبٍ اِنْ کُنْتَ باکیاً لِشَیٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلیٍ بْن ابی طالبٍ عَلَیهُما السَّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کُما یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ اَهْلِ بَیِتِهِ ثَمانیهِ عَشَرَ رَجُلاً ما لَهُم فِی الْاَرضِ شَبیهونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السّماواتُ السَّبْعُ وَ الْاَرْضونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزّلَ اِلَی الْاَرْضِ مِنَ الْمَلائِکهِ اَرْبَعَهُ اَلافٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ یُوْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عند قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ الی اَنْ یَقومَ الْقائِمُ فَیَکونونَ مِنْ اَنْصارِهِ وَ شِعارُهُمْ « یا لَثاراتِ الْحُسَیْنِ . »
امام رضا علیه السلام در ضمن حدیث به ریان بن شبیب فرمود : « ای پسر شبیب ! اگر برای چیزی گریان شدی بر حسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام اشک ببار زیرا او را مانند گوسفند [ از پشت ] سر از پیکرش جدا ساختند و هجده مرد از خانواده او که در زمین بی مانند بودند همراه او کشته شدند و براستی که آسمانهای هفتگانه و زمینها در قتل او گریستند . چهار هزار فرشته برای یاری او بر زمین فرود آمدند اما اجازه نیافتند . و ایشان آشفته و غبار آلود تا قیام قائم علیه السلام نزد قبر او هستند [ و پس از ظهور ] از یاران او هستند و شعارشان خونخواهی حسین علیه السلام است . »
عیون اخبار الرضا علیه السلام 1/ 299
************************
عَنْ سَلْمانٍ الفارسیِّ قال : کانَ الحسیْنُ علیه السلام عَلی فَخْذِ رسول الله (ص) وَ هُوَ یُقَبُّلُهُ و یَقولُ : « اَنْتَ السَّیِّدُ ابْنُ السیدِ ابو السادَهِ انْتَ الْاِمامُ ابْنُ الامامِ ابوُ الْائمهِ انْتَ الْحُجَّهُ ابْنُ الْحُجَّهُ ابوُ الْحُجَّجُ تِسْعَهُ مِنْ صَلْبِکَ وَ تاسْعَهُمْ قائِمَهُمْ . »
سلمان فارسی گوید : « حسین علیه السلام بر زانوی رسول خدا (ص) نشسته بود و آن حضرت او را می بوسید و می فرمود : تو بزرگ و بزرگزاده ای و پدر بزرگوارانی تو امام و امامزاده ای و پدر ائمه [ اطهار علیهم السلام] هستی تو حجت و پسر حجت هستی و پدر حجتهایی ، نُه امام از نسل تو خواهند بود که نهمین آنها قائم ایشان [ عجل الله فرجه] است. »
المناقب 4/ 78
************************
عَنْ اَبی عَبداللهِ علیه السلام قالَ : « قالَ علیٌ عَلَیهِ السَّلام لِلْحُسَیْنِ علیه السلام : یا اباعَبداللهِ اُسْوَهٌ اَنْتَ قَدْماً . فقالَ : جُعِلْتُ فِداکَ ما حالی ؟ قال :عَلِمْتَ ما جَهِلوا وَسَیِنَتْفَعُ عالِمٌ بِما عَلِمَ . یا بَنی اسْمَعْ وَ ابْصِرْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَاْتیکَ فَوَالّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَیَسْفَکَنَّ بَنوُ اُمیهٍ دَمَکَ ثُمَّ لایُزیلونَکَ عَن دینِکَ وَ لا یَنْسونَکَ ذِکْرَ رَبَّکَ . فَقال الْحُسینُ علیه السلام : وَ الّذی نَفْسی بِیَدَه حَسْبی اَقْرَرْتُ بِما اَنْزَلَ اللهُ وَ اَصَدُّقَ قَوْلَ نَبیّ اللهِ وَ لا اُکَذُّبُ قَوْلَ اَبی»
امام صادق علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام به حسین علیه السلام فرمود: ای اباعبدالله تو از پیش اسوه مردم بوده ای . [ حسین علیه السلام ] عرض کرد : فدایت شوم حال من چگونه است ؟ فرمود: دانشی داری که ایشان بدان نادان اند و زود است که دانشمند از دانش خود بهره جویند. ای فرزندم گوش فردار و بینا باش قبل از آنکه [ واقعه ای] تو را دریابد . قسم به آن که جانم در دست اوست بنی امیه خون تو را می ریزند، اما نمی توانند تو را از آئینت برگردانند و از یاد پروردگارت غافل سازند . حسین علیه السلام فرمود: قسم به آن که جانم در دست اوست کافی است . من بدانچه خدا فرود آورده است اقرار کردم و سخن پیامبر را دروغ نمی شمارم . »
کامل الزیارات / 72
************************
روایت شده است که : « مردی از انصار نزد حسین علیه السلام آمد و درخواست رفع نیازی کرد. آن حضرت گفت [ یا اخَا الْاَنْصارِ صُنْ وَجْهَکَ عَنْ بِذْلَهً لِلْمَسْاَلَهِ وَ ارْفَعْ حاجَتَکَ فی رُقْعَهٍٍ وَ اْتِ بِها سَاُسِرُّکَ انشاءالله « ای برادر انصاری ! آبرویت را از درخواست نگاهدار درخواست خود را در رقعه ای نوشته و آن را بیاور به خواست خدا تو را شاد می سازم . مرد انصاری نوشت : ای اباعبدالله من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و [ درپرداخت آن ] به من اصرار می ورزد با او سخنی بگویید تا مرا مهلت دهد تا گشایشی در کارم حاصل شود [ و بدهی خود را بپردازم ]. چون حسین علیه السلام رقعه را خواند به سرای خود رفت و کیسه ای را که در آن هزار درهم بود بیرون آورده و به او داد و فرمود: [ اَمّا خَمْسَمِائهٌ فَاقْضِ بِها عَلی دَهْرِکَ وَ لا تَرْفَعْ حاجَتَکَ اِلّا اِلی اَحَدِ ثَلاثهِ : الی ذی دین او مروه او حسب …»
القره 1/ 180
***********************
قالَ اَبوُالْحَسَنِ الرِّضا علیه السلام فی حَدیثٍ لِلرَّیّانِ بْنِ شَبیبٍ : یَاابْنَ شَبیبٍ اِنْ کُنْتَ باکیاً لِشَیٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلیٍ بْن ابی طالبٍ عَلَیهُما السَّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کُما یُذْبَحُ الْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ اَهْلِ بَیِتِهِ ثَمانیهِ عَشَرَ رَجُلاً ما لَهُم فِی الْاَرضِ شَبیهونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ السّماواتُ السَّبْعُ وَ الْاَرْضونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزّلَ اِلَی الْاَرْضِ مِنَ الْمَلائِکهِ اَرْبَعَهُ اَلافٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ یُوْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عند قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ الی اَنْ یَقومَ الْقائِمُ فَیَکونونَ مِنْ اَنْصارِهِ وَ شِعارُهُمْ « یا لَثاراتِ الْحُسَیْنِ . »
امام رضا علیه السلام در ضمن حدیث به ریان بن شبیب فرمود : « ای پسر شبیب ! اگر برای چیزی گریان شدی بر حسین بن علی بن ابی طالب علیهما السلام اشک ببار زیرا او را مانند گوسفند [ از پشت ] سر از پیکرش جدا ساختند و هجده مرد از خانواده او که در زمین بی مانند بودند همراه او کشته شدند و براستی که آسمانهای هفتگانه و زمینها در قتل او گریستند . چهار هزار فرشته برای یاری او بر زمین فرود آمدند اما اجازه نیافتند . و ایشان آشفته و غبار آلود تا قیام قائم علیه السلام نزد قبر او هستند [ و پس از ظهور ] از یاران او هستند و شعارشان خونخواهی حسین علیه السلام است . »
عیون اخبار الرضا علیه السلام 1/ 299
******************
عَنْ سَلْمانٍ الفارسیِّ قال : کانَ الحسیْنُ علیه السلام عَلی فَخْذِ رسول الله (ص) وَ هُوَ یُقَبُّلُهُ و یَقولُ : « اَنْتَ السَّیِّدُ ابْنُ السیدِ ابو السادَهِ انْتَ الْاِمامُ ابْنُ الامامِ ابوُ الْائمهِ انْتَ الْحُجَّهُ ابْنُ الْحُجَّهُ ابوُ الْحُجَّجُ تِسْعَهُ مِنْ صَلْبِکَ وَ تاسْعَهُمْ قائِمَهُمْ . »
سلمان فارسی گوید : « حسین علیه السلام بر زانوی رسول خدا (ص) نشسته بود و آن حضرت او را می بوسید و می فرمود : تو بزرگ و بزرگزاده ای و پدر بزرگوارانی تو امام و امازاده ای و پدر ائمه [ اطهار علیهم السلام] هستی تو حجت و پسر حجت هستی و پدر حجتهایی ، نُه امام از نسل تو خواهند بود که نهمین آنها قائم ایشان [ عجل الله فرجه] است. »
المناقب 4/ 78
******************
عَنْ اَبی عَبداللهِ علیه السلام قالَ : « قالَ علیٌ عَلَیهِ السَّلام لِلْحُسَیْنِ علیه السلام : یا اباعَبداللهِ اُسْوَهٌ اَنْتَ قَدْماً . فقالَ : جُعِلْتُ فِداکَ ما حالی ؟ قال :عَلِمْتَ ما جَهِلوا وَسَیِنَتْفَعُ عالِمٌ بِما عَلِمَ . یا بَنی اسْمَعْ وَ ابْصِرْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَاْتیکَ فَوَالّذی نَفْسی بِیَدِهِ لَیَسْفَکَنَّ بَنوُ اُمیهٍ دَمَکَ ثُمَّ لایُزیلونَکَ عَن دینِکَ وَ لا یَنْسونَکَ ذِکْرَ رَبَّکَ . فَقال الْحُسینُ علیه السلام : وَ الّذی نَفْسی بِیَدَه حَسْبی اَقْرَرْتُ بِما اَنْزَلَ اللهُ وَ اَصَدُّقَ قَوْلَ نَبیّ اللهِ وَ لا اُکَذُّبُ قَوْلَ اَبی»
امام صادق علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام به حسین علیه السلام فرمود: ای اباعبدالله تو از پیش اسوه مردم بوده ای . [ حسین علیه السلام ] عرض کرد : فدایت شوم حال من چگونه است ؟ فرمود: دانشی داری که ایشان بدان نادان اند و زود است که دانشمند از دانش خود بهره جویند. ای فرزندم گوش فردار و بینا باش قبل از آنکه [ واقعه ای] تو را دریابد . قسم به آن که جانم در دست اوست بنی امیه خون تو را می ریزند، اما نمی توانند تو را از آئینت برگردانند و از یاد پروردگارت غافل سازند . حسین علیه السلام فرمود: قسم به آن که جانم در دست اوست کافی است . من بدانچه خدا فرود آورده است اقرار کردم و سخن پیامبر را دروغ نمی شمارم . »
کامل الزیارات / 72
******************
روایت شده است که : « مردی از انصار نزد حسین علیه السلام آمد و درخواست رفع نیازی کرد. آن حضرت گفت [ یا اخَا الْاَنْصارِ صُنْ وَجْهَکَ عَنْ بِذْلَهً لِلْمَسْاَلَهِ وَ ارْفَعْ حاجَتَکَ فی رُقْعَهٍٍ وَ اْتِ بِها سَاُسِرُّکَ انشاءالله « ای برادر انصاری ! آبرویت را از درخواست نگاهدار درخواست خود را در رقعه ای نوشته و آن را بیاور به خواست خدا تو را شاد می سازم . مرد انصاری نوشت : ای اباعبدالله من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و [ درپرداخت آن ] به من اصرار می ورزد با او سخنی بگویید تا مرا مهلت دهد تا گشایشی در کارم حاصل شود [ و بدهی خود را بپردازم ]. چون حسین علیه السلام رقعه را خواند به سرای خود رفت و کیسه ای را که در آن هزار درهم بود بیرون آورده و به او داد و فرمود: [ اَمّا خَمْسَمِائهٌ فَاقْضِ بِها عَلی دَهْرِکَ وَ لا تَرْفَعْ حاجَتَکَ اِلّا اِلی اَحَدِ ثَلاثهِ : الی ذی دین او مروه او حسب …»
القره 1/ 180
******************
مسعده گوید : « مَرَّ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلیٍّ علیهما السلام قَدْ بَسِطوا کِساءً لَهُمْ وَ الْقَوْا عَلَیْهِ کَسراً فَقالوُا :هَلُّمَّ یا ابْنَ رسول اللهِ فَثَنّی وَ رِکَهُ فَاْکَلَ مَعَهُمْ ثُمَّ تَلا :« اَنَّ اللهَ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبرینَ » ثم قال : قَدْ اَجَبْتُکُمْ فَاْجیبونی قالوا : نَعَمْ یَا ابْنَ رَسولِ اللهِ فَقاموا مَعَهُ حَتّی اتوُا مَنْزِلَهُ فَقالَ لِلْجاریهِ :اُخْرُجی ما کُنْتِ تَدَّخَرینَ . »
[ حسین بن علی از کنار بینوایانی گذشت که پارچه ای گسترده و در آن به خوردن پاره های نان خشک مشغول بودند. بینوایان گفتند: بفرما ای فرزند رسول خدا ! امام بر آن سفره نشست و از آن پاره های نان تناول کرد و سپس این آیه را تلاوت فرمود : « هر آینه خداوند خود بزرگ بینان را دوست ندارد . » سپس فرمود : من دعوت شما را پذیرفتم . اینک شما هم دعوت مرا پذیرا باشید ] و به سرای من ] گفتند : پذیرا شدیم ای فرزند رسول خدا سپس برخاستند و به سرای او فرود آمدند . امام حسین علیه السلام به کنیزک خود دستور داد که با هر آنچه در خانه است از آنان پذیرایی کند. »بحارالانوار 44/189
******************
قال ابو جعفرٍ علیه السلام : « کانَ اَبی مَبْطوناً یَوْمَ قُتِلَ اَبوهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهُما وَ کانَ فِی الْخَیْمَهِ وَ کَنْتُ اَری مَوالینا کَیْفَ یَخْتَلِفونَ مَعَهُ یَتّبَعونَهُ بَالْماءِ . یَشُدُ عَلَی الْمَیْمَنَهِ مَرَّهِ وَ عَلَی الْمَیْسَرَهِ مَرّهِ وَ عَلَی الْقَلْبَ مَرّهً وَ نَهی رَسوُلُ اللهِ صَلّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلهِ اَنْ یُقْتِلَ بِها الْکِلابُ لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَ السِّنانِ وَ بِالْحِجارَهِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصا وَ لَقَدْ اَوْطاهُ الْخَیْلُ بَعْدَ ذلِکِ . »
امام باقر علیه السلام فرمود : « پدرم [ امام سجاد علیه السلام » روز شهادت پدرش [ سیدالشهدا علیه السلام ] از درد شکم در رنج بود و رد خیمه به سر می برد . و من می دیدم که چگونه دوستان ما با او [امام حسین علیه السلام ] حرکت می کردند و همراه حضرتش در پی آب بودند. آن حضرت گاه به سمت راست [ لشکر دشمن] و گاه به سمت چپ هجوم می برد و زمانی هم بر قلب [ سپاه ] می زد اما [سرانجام] او را بدان گونه کشتند که رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی فرمود که سگان را هم [ بلاتوصیف ] بدان گونه بکشند : او را با شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا کشتند و پس از آن هم از زیر سم ستوران گذراندند.»
بحارالانوار 45 / 91
********************
عن ابی عبدالله الجدلی قال :« دَخَلْتُ عَلَی امیرالمؤمنین علیه السلام وَ الْحسینِ علیه السلام اِلی جَنْبِهِ فَضَرَبَ بِیَدِهِ عَلی کَتَفِ الْحسینِ علیه السلام . ثمّ قال : اِنَّ هذا یُقْتِلُ وَ لا یَنْصُرُهُ اَحَدٌ . قالَ : قُلْتُ یا اَمیرَ الْمؤمنینَ وَ اللهُ اَنّ تِلّکَ لِحَیاهِ سُوءٌ . قالَ : اِنْ ذلِکَ لَکائِنٌ . »
ابو عبدالله جدلی گوید : « بر امیر المؤمنین علیه السلام وارد شدم . حسین علیه السلام نزد ایشان بود . پس دست بر شانه حسین علیه السلام زد و فرمود: همانا این [ فرزندم ] را می کشند و کسی به یاریش نمی شتابد . گفتم : ای امیر مؤمنان به خدا قسم آن زندگی ناگوار است. فرمود: به درستی که آن مقدر شده است . »
کامل الزیارات / 71
********************
عَنْ اَبی عَبْداللهِ علیه السلام قال :«اِذا اَرَدْتَ زِیارَهَ الْحُسَیْن علیه السلام فَزُرْهُ وَ اَنْتَ کَئیبٌ حَزینٌ مَکروبٌ شُعْثاً مُغْبِراً جائعاً عَطْشاناً فَاِنَّ الْحُسینِ قُتِلَ حَزیناً مَکْروباً شُعْثاً مُغْبِراً جائعاً عَطْشاناً وَ سَلَهُ الْحَوائِجَ وَ انْصَرْفْ عَنْهُ وَ لا تَتّخِذْهُ وَطَناً . »
امام صادق علیه السلام فرمود: چون قصد زیارت حسین علیه السلام را کردی در حالی که پریشان غمناک مصیبت دیده ژولیده ، غم آلود ، مصبیت دیده ، گرسنه و تشنه ای او را زیارت کن زیرا حسین علیه السلام در حالی کشته شد که غمگین ، مصیبت دیده ، ژولیده ، غم آلود ، گرسنه و تشنه بود از او حوائجت را بخواه و بازگرد . و آن [ کربلا ] را وطن خود قرار مده . »
کامل الزیارات / 131
********************
قال الصادق علیه السلام « اِنَّ الْبُکاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْروهٌ لِلْعَبْدِ فی کُلّ ما جَزَعَ ما خَلَاالْبُکاءَ عَلَی الْحُسینِ بْنِ عَلیٍّ علیهما السلام فَاِنّهُ فیهِ مَاْجورٌ . »
امام صادق علیه فرمود : « هرگونه گریه و بی تابی برای بنده در هرجا که بی تابی کند مکروه و ناپسند است مگر گریه بر حسین بن علی علیه السلام که پاداش و ثواب دارد .»
کامل الزیارات / 100
********************
عَنِ الصّادِقِ عَنْ آبائهِ علیهم السلام قال : قالَ ابوعَبْدِاللهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیّ علیهما السلام : « اَنَا قَتیلُ الْعَبَرَهِ لا یَذْکُرُنی مُوْمِنٌ اِلّا اسْتَعْبَرَ . »
امام صادق علیه السلام از آباء گرامی خود از امام حسین علیه السلام نقل می کند که فرمود : « من کشته گریه ام . هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر اینکه گریان می شود.»
امالی صدوق 118
*********************
عَنِ الصّادِقِ عَلیه السلام ،عَن أبیهِ ، عَنْ جَدِّهِ علیهما السلام قالَ : « جاءَ أهْلُ الْکُوفَهِ إلی عَلِیٌّ فَشَکَوْا إلَیْهِ إمْساکَ الْمَطَرِ ، وَ قالُوا لَهُ : اسْتَسْقِ لَنا فَقالَ لِلْحُسَیْنِ علیه السلام قُمْ وَ اسْتَسْقِ فَقامَ وَ حَمِدَ اللهَ وَ إثْنی عَلَیْهِ وَ صَلّی عَلَی النَّبِیِّ وَ قالَ :اللّهُمَّ مُعْطِیَ الْخَیْراتِ ، وَ مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ إرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْنا مِدْراراً وَ اسْقِنا غَیْثاً مُغْزاراً ، وَاسِعاً ، غَدَقاً ، مُجَلِّاً سَحّاً، سَفُوحاً ، فَجاجاً تُنَفَّسُ بِهِ الضَّعْفَ مِنْ عِبادِکَ ، وَ تُحْیی بِهِ الْمَیْتَ مِنْ بِلادِکَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ .
فَما فَرِغَ علیه مِنْ دُعائِهِ حَتّی غاثَ اللهُ تَعالی غَیْثاً بَغْتَهً وَ أقْبَلَ أعْرابِیٌ مِنْ بَعضِ نَواحِی الْکُوفَهِ فَقالَ :تَرَکْتُ الْأوْدِیَهَ وَ الْاَکامَ یَمُوجُ بَعْضُها فی بَعْضٍ »
امام صادق علیه السلام از پدر و جد خود نقل می کند که فرمود: « کوفیان نزد علی علیه السلام آمدند و از خشکسالی شکوه کردند و گفتند : برای ما طلب باران کن . [ امیرالمؤمنین علیه السلام ] به حسین علیه السلام فرمود : برخیز و [ از خدا ] درخواست باران کن . پس بپا خاست و به حمد و ثنای الهی پرداخت و بر پیامبر درود فرستاد و عرض کرد : خدایا ای بخشاینده نیکویی ها و فرو فرستنده برکتها آسمان را فرمان ده تا بر ما باران بسیار ببارد ما را از ابری پربار و گسترده و پر باران و بزرگ سیراب گردان تا ناتوانی را از میان بندگانت بزدایی و شهرهای مرده ات را زنده کنی آمین ای پرودگار جهانیان.
هنوز دعای حضرتش پایان نیافته بود که ناگاه خدای متعال باران [شدیدی] فرو فرستاد [ تا بدانجا که ] یکی از بادیه نشینان اطراف کوفه آمد و گفت : بیابان ها و تپه ها را وانهادم در حالیکه [ باران سیل آسا آن گونه جاری بود که ] گویی آبها روی هم موج می زند.
بحار الانوار 44/ 187
******************
یعلی عامری گوید : رسول خدا را به طعامی دعوت کردند در راه حسین علیه السلام را مشاهده فرمود : که با کودکان سرگرم بازی است . پیامبر در برابر مردم ایستاد و دستان خود را [ برای به آغوش کشیدن حسین علیه السلام ] گشود اما کودک از این سو به آن سو می جست و رسول خدا (ص) او را می خنداند تا این که او را گرفت و یک دست زیر چانه و دست دیگر بر پشت گردنش نهاد و دهان بر دهان وی گذارد و او را بوسید و فرمود:
[ حُسَیْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حُسَیْنٍ أحَبَّ اللهُ مَنْ أحَبَّ حُسَیْناً ،حُسَیْنٌ سِبْطٌ مِنَ الْأسْباطِ .]( حسین از من است و من از حسینم خداوند دوست می دارد هر که حسین را دوست بدارد. حسین نوه ای از نواده ها [ی پیامبران ] است .)
کامل الزیارات / 52 – 53
******************
امام باقر علیه السلام فرمود: [ اُصیبَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلیهما السلام وَ وُجِدَ بِهِ ثَلاثُمِائهٍ وَ بِضْعَهٌ وَ عِشْرُونَ طَعْنَهً بِرُمْحٍ أوْ ضَرْبَهٍ بِسَیْفٍ أوْ رَمْیَهً بِسَهْمٍ فَرُوِیَ إنَّها کانَتْ کُلُّها فی مُقَدَّمِهِ لِأنَّهُ کانَ لا یُوَلّی .]
( هنگامی که آن مصائب ناگوار بر حسین علیه السلام وارد آمد بر پیکر وی بر پیکر وی سیصد و بیست و اندی ضربه نیزه و شمشیر و تیر یافت شد و روایت شده است که همگی این جراحتها از مقابل آن حضرت بوده است زیرا که حسین علیه السلام هیچ گاه [ به دشمن ] پشت نمی کرد. )
امالی صدوق / 139
******************
امام صادق علیه السلام فرمود :
[ إنَّ فاطِمَهَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ صَلَّی الله عَلَیهِ و آله تَحْضُرُ زُوّارَ قَبْرِ ابْنِهَا الْحُسَیْنِ عَلیه السلام فَتَسْتَغْفِرُ لَهُمْ ذُنُوبَهُمْ . ]( فاطمه دختر محمد نزد زائران قبر فرزندش حسین علیه السلام حضور می یابد و برای گناهانشان طلب آمرزش می کند. )
کامل الزیارات / 118
******************
حذیفه یمانی گوید : پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را دیدم که دست حسین بن علی علیه السلام را گرفته و می فرماید:
[یا ایُّهَا الناسُ هذَالحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ فَاعْرِفُوهُ فَوَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّهُ لَفِی الجَنَّهِ و مُحِبّیهِ فِی الجَنَّهِ وَ مُحِبّی مُحِبّیهِ فِی الْجَنَّهِ]( ای مردم این حسین بن علی علیه السلام است او را بشناسید قسم به آن که جانم در دست اوست او در بهشت است دوستدارانش در بهشت اند و دوستداران دوستدارانش نیز در بهشت اند .)
امالی صدوق / 478
******************
حضرت امام جعفر صادق (ع) در تأویل آیۀ « یَوْمَ تَرْجُفُ الرّاجِفَهُ تَتْبَعَها الرّادِفَهُ » ( روزی که لرزاننده و زلزله ای بزرگ جهان را بلرزاند و به دنبال آن حادثه دومین رخ دهد) فرمودند: « لرزاننده حسین بن علی (ع) و حادثه دومین علی بن ابی طالب (ع)است. نخستین فردی که قبر او شکافته شود و خاک را از سر می زداید حسین بن علی (ع) است».
1- النازعات / 6-7
2- تفسیر برهان، 4/101
******************
حضرت امام جعفر صادق (ع) در مورد این آیه « وَ اِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ بِأیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ » ( آن دختران زنده بگور شده پرسیده شود که به کدامین گناه کشته شدند؟ ) فرمود: « این آیه دربارۀ امام حسین (ع) نازل شده است».
1- التکویر/ 8-9
2- العوالم، 17/ 98-99
******************
امام باقر (ع) فرمود:« قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ والدٍ وَ ما وَلَدَ: هُوَ عَلِیُّ بْنُ اَبی طالبٍ (ع) وَ ما وَلدَ: اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع) » .
« این سخن خدای صاحب شوکت و بزرگی که فرموده: سوگند به پدر و فرزندش، مقصود [ازپدر] علی بن ابی طالب (ع) و[ مقصود] از فرزند حسن و حسین (ع) هستند».
البلد/3
بحارالانوار،23/269