نویسنده: شیخ محمد سند
مترجم: احمد خوانساری
ب. منابع غیر معتبر (1)
غیر از پیامبران الهی کسی نمی تواند از خواب به عنوان منبعی برای تشریع احکام استفاده کند. کلینی از زراره نقل می کند: از امام باقر (علیه السلام) در مورد: ( وَ کانَ رَسُولاً نَبیّاً)(2) تفاوت رسول و نبی را پرسیدم. حضرت فرمود: نبی فرشته را در خواب می بیند و صدایش را می شنود اما رسول هم در خواب و هم در بیداری صدای فرشته را می شنود و او را می بیند. گفتم: امام چگونه است؟ فرمود: امام صدا را می شوند، اما ملک را نمی بیند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: ( وَ ما أَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رَسُولٍ و لا بَنِیًّ) و لا محدث ».(3)
در روایت دیگری حسن بن عباس معروفی به امام رضا (علیه السلام) می نویسد: فدایت شوم چه تفاوتی میان رسول و نبی و امام وجود دارد؟ حضرت فرمود: « جبرئیل بر رسول نازل می شود و رسول او را می بیند و کلامش را می شنود و وحی بر او نازل می کند و گاهی نیز در خواب این اتفاق می افتد، مانند رؤیای ابراهیم، و امام تنها صدا را می شنود اما فرشته را نمی بیند. »(4)
مرحوم مجلسی از امالی شیخ طوسی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل می کند: « خواب پیامبران وحی است ».(5)
بنابراین اگر رؤیا برای امام معصوم (علیه السلام) راه شناخت احکام نباشد در مورد غیر معصوم چه می توان گفت؟ ابن اذنیه از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: این ناصبی ها چه روایت می کنند؟ گفتم: فدایت شوم در چه موضوعی؟ فرمود: در اذان و رکوع و سجودشان؟ گفتم: می گویند: ابن کعب در خواب دیده است. فرمود: دروغ می گویند. دین خداوند – عزوجل- بلند مرتبه تر از آن است که در خواب دیده شود. »
علامه مجلسی می گوید: مراد این است که نمی توان احکام شرعی را با خواب ثابت نمود بلکه تنها با وحیِ آشکار صورت می پذیرد.(6)
بنابراین نمی توان به وسیله خواب احکام شرعی را به دست آورد، مگر برای برخی از پیامبران بزرگ که رؤیای آنان قسمی از وحی الهی شمرده می شود. البته رؤیاهای صادقه که در آن ها، رویدادهای آینده آشکار می شوند و نه امر و نهی که انشای تشریعی الهی است، برای برخی از پیامبران رخ داده است. در مورد حضرت یوسف در قرآن کریم آمده است.
(إِذْ قَالَ یُوسُفُ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ * قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ )؛(7)
[ به خاطر بیاور ] هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: « اى پدر، من در خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده مىکنند. گفت: فرزندم، خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن.
و یا در مورد تأویل و تعبیر رؤیا، حضرت یعقوب به حضرت یوسف می گوید:
(کَذلِکَ یَجْتَبِیکَ رَبُّکَ وَ یُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ )؛(8)
این گونه پروردگارت تو را برمی گزیند و از تعبیر خواب ها به تو می آموزد.
هم چنین قرآن در مورد خوابی که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در سال صلح حدیبیّه (ششم هجری) دید و در سال بعد آن رؤیا به واقعیت پیوست، می فرماید:
(وَ ما جَعَلنا الرُّویا الَّتی أرَیناکَ إلّا فِتنَهً لِلنّاسِ)؛(9)
و آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود.
(لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ)؛(10)
خداوند آنچه را به پیامبرش در عالم خواب نشان داد، راست بود. به طور قطع همه شما به خواست خداوند وارد مسجدالحرام می شوید در نهایت امنیت.
دانشمندان علم کلام در مورد چگونگی اطمینان پیامبران به رسالت خود و چگونگی عصمت آن ها در پذیرش وحی تحقیقات فراوانی انجام داده اند و بسیاری از دلیل های آنان، از جمله ادله ی ضرورت بعثت رسولان از جانب خداوند برای هدایت مردم، دلالت دارند بر این که تأیید رسولان و حفظ و نگهداری آن ها بر خداوند لازم است. و البته این حفظ و نگهداری همراه با تعلیم و تربیت بوده، که گاه به صورت رؤیای صادقانه انجام می گرفته است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این مورد می فرماید: « خداوند از دوران کودکیِ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، همواره بزرگ ترین فرشته اش را نزد او گذاشت تا مکارم اخلاق را شب و روز به او یاد دهد » و روایات فراوان دیگری نیز درباره این که پیامبر اسلام قبل از رسالت، مؤید به روح القدوس بوده است و کلام او را می شنیده و در رؤیاهای صادقانه او را می دیده است، وجود دارد.
اصحاب ائمه (علیهم السلام) نیز در این موضوع پرسش های فراوانی مطرح کرده اند؛ مثلاً زراره بن اعین از امام صادق (علیه السلام) می پرسد: چگونه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یقین داشت که آنچه از جانب خداوند به سوی او می آید از سوی شیطان نیست؟ حضرت فرمود: موقعی که خداوند یکی از بندگانش را به رسالت مبعوث می کند، سکینه و وقاری بر او نازل می گرداند که هر چه از سوی خداست گویی با چشم رؤیت کند.(11)
هم چنین برید از امام محمد باقر و امام صادق (علیه السلام) پرسید: تفاوت رسول و نبی و محدّث چیست؟ فرمود: « رسول کسی است که ملک بر او ظاهر می شود و با او سخن می گوید و چه بسا نبوت و رسالت در یک شخص جمع گردند. و محدّث صدای ملک را می شنود اما او را نمی بیند ». گفتم: چگونه یقین پیدا می کند که آنچه در خواب دیده حق است و از جانب ملک می باشد؟ فرمود: « توفیقی است که او می شناسد و خداوند به کتاب شما (قرآن) کتاب ها را ختم کرد و به نبی شما انبیا را. »(12)
محمد بن هارون از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند: « رسول خدا تنها از راه توفیق الهی یقین می کند که جبرئیل از جانب خداست. »(13)
بنابراین مردم عادی که دارای مقام عصمت نمی باشند هیچ بهره ای از رؤیای قسم اول که در آن انشای اوامر و نواهی الهی و یا سایر احکام شرعی می شود، ندارند و اگر برای کسی چنین توهمی حاصل شد، یقین کند که از جانب شیاطین است که قرآن کریم در مورد وسوسه های شیاطین چنین می فرماید:
(وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ )؛(14)
بگو: پروردگارا، از وسوسههاى شیاطین به تو پناه مىبرم.
(هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ * تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ )؛(15)
آیا به شما خبر دهم که شیاطین بر چه کسی نازل می شوند؟ آن ها بر هر دروغ گوی گنهکاری نازل می شوند.
(کَالَّذِی اسْتَهْوَتْهُ الشَّیَاطِینُ فِی الْأَرْضِ حَیْرَانَ)؛(16)
همانند کسی که بر اثر وسوسه های شیطان در روی زمین راه را گم کرده و حیران مانده است.
(وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ )؛(17)
و هر گاه وسوسه ای از شیطان به تو برسد به خدا پناه ببر.
(إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا )؛(18)
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطانی می شوند، متذکر می گردند.
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزّاً ؛(19)
آیا ندیدی که ما شیاطین را به سوی کافران فرستادیم تا آنان را شدیداً تحریک کنند؟!
(لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَهً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ)؛(20)
هدف این بود که خداوند القای شیاطین را آزمون قرار دهد برای آنان که در دل هایشان بیماری است.
(وَ إِنَّ الشَّیَاطِینَ لَیُوحُونَ إِلَى أَوْلِیَائِهِمْ)؛(21)
شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا می کنند.
و آیات دیگری که در این باره وجود دارد.
امام محمد باقر (علیه السلام) می فرماید: « خداوند برای شقاوت گمراهان، شیاطین بیشتری از فرشتگان همراه خلیفه ی خود که برای عدل و داد است، مبعوث فرمود. گفته شد: ای اباجعفر (امام باقر (علیه السلام))، چگونه است که آن ها بیش از فرشتگانند؟ فرمود: خداوند چنین خواسته است. سائل پرسید: اگر من این حدیث را برای برخی از شیعیانت نقل کنم آن را دروغ می پندارند. فرمود: چرا؟ گفت: زیرا آن ها معتقدند که تعداد فرشتگان بیش از شیاطین است. فرمود: راست می گویی خوب دقت کن چه می گویم. هیچ شب و روزی نیست مگر در آن همه جنیان و شیاطین با پیشوایان گمراهی دیدار می کنند، امامان هدایت نیز به اندازه آنها با فرشتگان دیدار دارند تا شب قدر فرا رسد و جمعی از فرشتگان با ولی امر دیدار می کنند و خداوند به تعداد آن ها شیاطین را نابود می نماید. سپس شیاطین با پیشوای گمراهی دیدار می کنند و افک و دروغ به او می آموزند، تا صبح شود و او می گوید چنین و چنان دیدم، اما اگر از ولی امر در این مورد سؤال شود خواهد گفت که شیاطین به تو چنین و چنان خبر دادند و ضلالت او را روشن می سازند ».(22)
در روایت دیگری ابوبصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت می کند که فرمود: « ابلیس، شیطانی دارد به نام « هزع » که شب ها موقع خواب شرق و غرب عالم را پر می کند و به سبب او خواب های پریشان دیده می شود. »(23)
البته رؤیای نوع دوم که وقایع آینده در آن دیده می شود به ندرت برای شخص غیر معصوم، به اندازه تقوا و راستگویی و صفای قلبش، اتفاق می افتد. صدوق در کتاب مجالس از امام کاظم (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: « رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: سه نوع خواب وجود دارد. 1. بشارتی از سوی خداوند؛ 2. ناگواری از سوی شیطان؛ 3. حدیث نفس انسان که در خواب آن را می بیند و فرمود: رؤیا از جانب خداست و خواب پریشان از سوی شیطان. »(24)
این روایت دلالت می کند که رؤیای صادقه در شخص غیرمعصوم، بشارت و خبر است و همان نوع دومی است که ما بیان کردیم.
در روایتی از امام باقر (علیه السلام) که از جابر بن عبدالله انصاری نقل می فرماید آمده است: « یک نفر بیابان نشین خدمت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) رسید و گفت: ای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، من را خبر بده از این کلام خدا: ( الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ البُشری فِی الحَیاهِ الدُّنیا وَ فی الآخِرَهِ). رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: مراد از (لَهُمُ البُشری فِی الحَیاهِ الدُّنیا) رؤیای حسنه ای است که مؤمن می بیند و به وسیله آن در دنیا بشارت داده می شود و مراد از « فِی الآخِرَهِ » بشارتی است که در هنگام مرگ به او داده می شود: خداوند تو و کسانی که تو را به سوی قبر حمل می کنند آمرزید. ».(25)
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: « خواب در مورد وقایع ابتدای خلقت رخ نمی دهد بلکه وقایع آینده را روشن می سازد. گفتم: علت این امر چیست؟ فرمود: خداوند – عز ذکره- پیامبر را بر اهل زمان خودش مبعوث کرد و او آنان را به عبادت خدا و اطاعت از او فرا خواند. گفتند: اگر چنین کردیم چه اجری خواهیم داشت؟ که به خدا قسم، تو نه ثروتی بیش از ما داری و نه گرامی تر از ما هستی. فرمود: اگر مرا اطاعت کنید خداوند شما را داخل بهشت کند و اگر عصیان ورزید، خداوند شما را به دوزخ خواهد انداخت. گفتند: بهشت و دوزخ چیست؟ رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بهشت و دوزخ را توصیف کرد. گفتند: چه زمانی به آن جا می رویم؟ فرمود: هنگامی که مرگ شما را فرا گیرد. گفتند: مردگان ما تبدیل به استخوان و خاک شدند! پس، از این بیشتر پیامبر خدا را کوچک شمردند و در تکذیب او سعی کردند. خداوند کاری کرد که آنها در خواب، بهشت و دوزخ را دیدند. بعد نزد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمدند و هر آنچه دیده بودند را بازگو کردند. حضرت فرمود: خداوند بدین وسیله حجت را بر شما تمام کرد. ارواح شما موقع مرگ چنین خواهد شد. گرچه اجسادتان نابود می شود ارواحتان تا قیامت عذاب خواهند دید ».(26)
بنابراین رؤیای قسم دوم که از وقایع آینده خبر می دهد بر سه نوع است: 1. اخبار راست؛ 2. اخبار دروغ؛ 3. تخیلات انسان. پس می توان گفت همه رؤیاها راست و مطابق حقیقت نیستند.
در کتاب توحید مفضل از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: « ای مفضل، آیا در مورد خواب، فکر و تأمل کرده ای که چگونه کارها در آن دگرگون می شود و راست با دروغ مخلوط می گردد؟ اگر همه خواب ها حقیقت داشت همه مردم انبیا بودند و اگر همه رؤیاها دروغ بود، هیچ نفعی از آن نمی بردند و خواب یک چیز زایدی بود؛ لذا برخی از آن ها راست است تا مردم بنابر مصلحتی که بدان رهنمود می شود یا ضرری که از آن دوری می جویند، از آن خوب سود برند و بسیاری از خواب ها دروغ اند تا مردم خیلی بدان اعتماد نکنند. »(27)
در کتاب بصائر الدرجات آمده است: حسن بن عبدالله واقفی که شخصی زاهد و عابد بود و به دست امام موسی کاظم (علیه السلام) هدایت یافته بود، مدتی رؤیاهای حسنه می دید، اما دیگر رؤیایی ندید. شبی نزد امام صادق رسید و شکایت کرد که دیگر رؤیای حسنه نمی بیند. امام فرمود: « محزون مباش! مؤمن وقتی که ایمان در قلبش رسوخ نماید دیگر رؤیا نمی بیند ».(28)
شاید منظور شیخ مفید، همین مطلب است که از استادش چنین نقل می کند: « هر کس علم و فهمش زیاد گردد، خواب هایش کم می شود. »(29)
از جمله توهماتی که مطرح است این که بین نوع اول رؤیا که در آن امر و نهی شرعی است و نوع دوم آن، که از آینده خبر می دهد، فرقی نیست، زیرا از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده است: « هر کس مرا در خواب دید واقعاً مرا دیده است، زیرا شیطان نمی تواند به صورت من یا یکی از اوصیای من یا شیعیان ایشان درآید »؛ بنابراین دیدن رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا یکی از اوصیای آن حضرت در خواب، همیشه صادقه خواهد بود.
این توهم به چندین دلیل رد می شود:
1. این روایت بیشتر از طریق عامه نقل شده و مرحوم مجلسی با همه احاطه اش بر روایات، فقط یک روایت به این مضمون نقل کرده و آورده است: این روایت را مخالفان (اهل سنت) به سند خودشان آورده اند. هم چنین سید مرتضی فرموده است: این یک خبر واحد ضعیف از ضعیف ترین اخبار واحد است که قابل اعتماد نیز نیست؛(30) بنابراین روایت مذکور دارای شرایط حجیت خبر نیست، زیرا باید تمام کسانی که روایت از آن ها نقل می شود عادل یا ثقه باشند و بنابر مضمون آیه نبأ نمی توان از غیر عادل و غیر ثقه یا کسی که مجهول الهویه است حدیثی را قبول کرد.(31)
2.این که خواب می تواند منبع حکم شرعی باشد یا خیر؟ آیا از مسائل اعتقادی است و نمی توان به یک خبر واحد گمان آور اکتفا کرد، بلکه باید یقین و قطع داشت یا این که همچون احکام امت و در آن می توان به خبر واحد ظنّ آور اکتفا کرد. در همین زمینه علامه مجلسی (رحمه الله) می فرماید: « ظاهر این است که این قبیل مسائل از اصول اعتقادی اند و باید در آن ها علم به دست آورد و با خبرهای واحد که ظن آورند ثابت نمی شوند. »(32)
3.در صورتی که از دو اشکال قبلی، چشم پوشی کنیم، باید گفت: آیات قرآن و سنت متواتر دال بر این است که رؤیای اول که متضمن امر و نهی شرعی است از خصیصه ی رسول و نبی است؛ بنابراین نمی توان در چنین موضوع مهمی تنها به یک خبر واحد اکتفا نمود و از دلایل قطعی دست برداشت.
4. در مقابل این روایت، دو روایت معتبر دیگر و حتی بیش از آن وجود دارد که بیان می کند هر کس معصوم را در خواب دید نمی تواند بگوید حتماً آن بزرگواران بوده اند.
روایت اول: زراره از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود: « آیا حمزه (33) گمان می کند که پدرم نزد او می آید؟ گفتم: آری. فرمود: به خدا قسم، دروغ می گوید. آنچه پیش او می آید « متکوّن » است. ابلیس به شیطانی که « متکّون » نام دارد قدرت داده که به هر صورتی خواست درآید. اگر بخواهد به صورت یک بچه یا بزرگ در می آید. اما به خدا قسم، نمی تواند به شکل پدرم درآید. »(34)
روایت دوم: سعد بن عبدالله اشعری به سند متصل از برید بن معاویه عجلی نقل می کند که گفت: حمزه بن عمار زبیدی ( بربری)- لعنه الله علیه- به یارانش می گوید که اباجعفر ( امام باقر (علیه السلام)) هر شب به نزد من می آید. برید می گوید: نزد امام باقر رفتم و کلام حمزه را به آن حضرت بازگو کردم. فرمود: « دروغ می گوید- خدا لعنش کند-. شیطان نمی تواند به صورت نبی یا وصی درآید. »(35)
اگر چه احتمال می رود این دو روایت در مورد رؤیت در بیداری است، نکته ای که مهم است این که شیطان نمی تواند به صورت امامان معصوم (علیهم السلام) درآید چه در خواب و چه در بیداری.
5. اگر از اشکالات قبلی چشم پوشی کنیم باز هم این روایت نمی تواند با ظاهر شریعت معارضه کند و در روایات تنها مواردی که با شریعت موافق اند، قابل تبعید هستند نه اموری که مخالف شریعت مقدس اند؛ چه فرع نمی تواند ریشه اصل را برکَند.
کراجکی در کنزالفوائد (36) می نویسد: شیخ مفید در برخی کتبش آورده است: « سخن در مورد خواب مشکل، کوتاهی اهل فکر زیاد و گرفتاری بزرگی است. خواب دیدن رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا یکی از امامان (علیهم السلام) بر سه نوع است: 1. یقین بر درستی خواب داریم؛ 2. یقین بر بطلان خواب داریم؛ 3. خوابی است که ممکن است صحیح باشد و ممکن است باطل و بدان یقین نداریم. خواب صحیح خوابی است که در آن یکی از معصومین (علیهم السلام) عمل خوبی انجام می دهد یا بدان فرا می خواند و یا از گناهی منع می نماید و زشتی آن را روشن می سازد و یا حرف حقی می زند و بدان دعوت می کند و یا از باطلی دوری می کند و آن را مذمت می نماید. اما خواب باطل برخلاف خواب صحیح می باشد. نوع سوم خوابی است که شاید صحیح باشد و یا باطل. در آن پیامبر و یا امام امر ونهی نمی کنند و در مورد مسائل دینی نیست؛ مثلاً امام در حال ایستاده یا نشسته و یا راه رفتن دیده شود. »
پی نوشت ها :
1. از میان منابع موهوم و غی معتبر در این جا فقط خواب بررسی شده است.
2. مریم، آیه 52.
3. حج، آیه 54. البته کلمه « محدث » در قرائت مشهور موجود نیست و طبق قرائت اهل بیت موجود است.
4. در چندین آیه از آیات قرآن کریم گفت و گوی ملائکه با اولیای الهی و معصومین آمده است؛ نظیر: آل عمران، آیه 47: مریم، آیه 16 و هود، آیه 73.
5. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج11، ص 44.
6. همان، ج61، ص 237.
7. یوسف، آیه 4.
8. همان، آیه 6.
9. اسراء، آیه 6.
10. فتح، آیه 27.
11. تفسیر عیاشی، ج2، ص 201.
12. کلینی، کافی، ج1، ص 177.
13. همان.
14. مؤمنون، آیه 97.
15. شعراء، آیات، 221 و 222.
16. انعام، آیه 71.
17. اعراف، آیه 200.
18. همان، آیه 201.
19. مریم، آیه 83.
20. حج، آیه 53.
21. انعام، آیه 121.
22. تفسیر البرهان، ج4، ص 485.
23. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج61، ص 191.
24. همان.
25. همان، ج 58، ص 174.
26. کلینی، روضه کافی، ص 90.
27. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج61، ص 183.
28. همان، ص 189.
29. همان، ص 183.
30. همان، ص 238.
31. همان، ص 6.
32. همان، ص 238.
33. منظور حمزه بن عمار زبیدی است.
34. رجال کشی، در مورد محمد بن ابی زینب ابی الخطاب (مقلاص).
35. این دو روایت را کشی در کتاب رجالش در مورد محمد بن ابی زینب ابی الخطاب آورده است.
36. همو، کنزالفوائد، ص 211.
منبع مقاله :
سند، شیخ محمد؛ (1391) نیابت امام زمان (عج) در دوران غیبت، ترجمه احمد خوانساری، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول