حدیثی از امام جواد (ع) و تفسیر آن (1)

حدیثی از امام جواد (ع) و تفسیر آن (1)

العاف زینه و الشکر زینه الغنى و البصر زینه البلا و التواضع زینه الحسب ، و الفصاحه زینه الکلام و العدل زینه الایمان ، السکینه زینه العباده و الحفظ زینه الراویه و خفض الجناح زینه العلم و حسن الادب زینه العقل و بسط الوجه زینه الحلم و الایثار زینه الزهد و بذل المحمود زینه النفس و کثره الکباء زینه الخوف و التقلل زینه القناعه و ترک المنه زینه المعروف و الخشوع زینه الصلاه و ترک مالا یعنى زینه الورع .

پاکدامنى زینت فقر، سپاسگزارى ، زینت توانگرى ، شکیبائى ، زینت بلا و مصیبت ، فروتنى زینت شخصیت اکتسابى ، فصاحت زینت سخنورى ، دادگرى زینت ایمان ، آرامش زینت عبادت ، حافظه قوى زینت نقل قول ، فروتنى زینت دانش ، ادب نیکو زینت عقل ، پارسائى ، احسان بر فقرا زینت نفس ، زیادى گریه زینت خوف ، سازگارى با ندارى زینت قناعت ، ترک منت زینت احسان و نیکى ، خشوع زینت نماز و فروگذاشتن آنچه به انسان مربوط نیست زینت پارسائى است (192).

تعاهدوا امر الصلوه وحافظوا علیها و استکثروا منا و تقربوا بها فانها کانت على المؤمنین کتابا موقوتا الا تسمعون الى جواب اهل النار حین سئلوا: (ماسلککم فى سقر قالوا لم نک من المصلین وانها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و…

مراعات کنید امر نماز را و بر آن محافظت کنید و زیاد به جاى آورید از آن و بواسطه نماز به خدا تقرب جوئید زیرا آن بر مؤمنین واجب است ، آیا نمى شنوید پاسخ اهل دوزخ را زمانیکه پرسیده شوند چه چیز شما را در آتش داخل کرد؟ گویند از نمازگزاران نبودیم و براستیکه نماز گناهان را مى ریزد مانند ریختن برگ و باز مى کند زنجیرهاى گناه را همچون باز کردن زنجیر از گردن حیوان و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم تشبیه کرد آنرا به چشمه آب گرم که بر در مرد باشد و او در شبانه روز پنج بار در آن شستشو نماید پس معلوم نیست که بر بدن او چرک بماند و…(193).

این واجب خطیر شرعى گاه عرصه عروج عارفان و زمانى مظهر تجلى عظمت وحدت مسلمین در صفوف جماعت و نمازهاى عبادى سیاسى جمعه است و محبوب اولیاى الهى که هرکس به اندازه معرفت خویش از این بحر مواج بهره مند مى شود.

و در این فراز از حدیث زینت امام نهم حضرت جوادالائمه علیه السلام خشوع را زینت نماز این رکن اساسى دین معاد و معاش یعنى اسلام عزیز معرفى مى فرماید.

وترک مالا یعنى زینه الورع .

و فروگذاشتن آنچه به انسان مربوط نیست زینت پارسائى است .

ورع یکى از کمالات بسیار ارجمندى است که بزرگان دین در سفارش بدان اصرار بسیار زیادى دارند و بااوصاف و تعابیر گوناگونى از آن سخن به میان مى آورند که احادیث الگوى کامل ورع ، اول مرد مسلمان ، قهرمان و شیر بیشه توحید حضرت على علیه السلام نمونه هایى از آن تعابیر لطیف است .

گاهى آن حضرت همنشینى و الفت با اهل ورع را مدنظر قرار داده و چنین فرموده که :

والصق باهل الورع .

خود را به پرهیزکاران بچسبان (194).

و زمانى آثار ورع را مورد اشاره قرار مى دهد و مى فرمایدئ که :

ولا معقل احسن من الورع .

پناهگاهى بهتر از پارسایى نیست (195).

و در قسمت پایانى حدیث بلند حضرت جواد علیه السلام فروگذاشتن کارهایى که به انسان ارتباطى ندارد و زینت ورع و فرمولى براى تکمیل کردن این ورع و کارآمدى بیش از پیش این سپر و پناهگاه ، فضایل اخلاقى معرفى شده است .
توضیح حدیث شریف :

اسلام آئین معاد ومعاش بر مبناى فطرت و خرد و جوابگوى کلیه نیازها، تمایلات و خواسته هاى فطرى بشر بوده و هست .

یکى از تمایلات فطرى انسان زیبادوستى و زینت گرائى است ، این میل مطابق با سرشت ، در برنامه هاى اسلام عزیز، فروگذار و مورد غفلت واقع نشده است ، هم در معجزه جاوید پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم یعنى قرآن مجید و هم کلام معصومین علیهم السلام این مفسران حقیقى قرآن و راسخان در علم به موضوع زینت توجه شایانى شده است .

در قرآن کریم گاهى مناظر زیباى روى زمین مورد اشاره واقع شده که :

انا جعلنا ما على الارض زینه لها (196).

آنچه در روى زمین است ما آن را زینت زمین قرار دادیم – نه زینت شما –

گاهى به منظره هاى دلرباى آسمانى اشاره شده که :

انا زینا السماء الدنیا بزینه الکواکب (197).

ما آسمان دنیا را با زینت ستارگان آراستیم .

وگاهى به ناپایدارى این زیورهاى دنیوى اشاره شده که :

حتى اذخذت الارض زخرفها وازینت وظن اهلها انهم قادرون علیها آتیها امرنا لیلا و نهارا

وقتى زمین زینت خود را گرفت و متزین شد و اهل زمین که داراى این باغ و بوستانند بخاطر این که متمکن و چیزدار هستند، خیال کردند کارى از آن ها ساخته است در همین مقطع ، فرمان ما شبانه یا روزانه فرا مى رسد.

فجعلناها حصیدا کاءن لم تغن بالامس ما این بستانهاى سرسبز و خرم را آنچنان درو پژمرده مى کنیم که گویا دیروز در این جا باغى نبوده است (198).

لیکن در کتاب هدایت بشر و معجزه جاوید پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم هیچکدام از این زیورهاى ناپایدار زینت انسان معرفى نشده ، بلکه اینها زینت زمین یا آسمان هستند و براى زینت انسان عنصرى خطیر و اکسیرى بسیار گرانبها تحت عنوان لطیف ((ایمان )) معرفى شده ، آنجا که مى فرماید:

ولکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فى قلوبکم (199).

خدایا باور به مبداء، معاد، وحى و نبوت را محبوب انسان قرار داد و با اکسیر ایمان جان آدمى را آراست و موضوع بسیار مهم دل بستن به قدرت لایزال الهى و دل کندن از غیر خدا را زیور انسان خواند و در این کلام نغز نکته هاى فراوانى نهفته است ، از جمله اینکه اى انسان که لایق مقام رفیع خلیفه اللهى هستى زیور تو: ماشین مدل بالاى تیزرو، انگشتر گرانقیمت ، خانه وسیع مملو از فرش و ظرف و آراسته با سنگهاى قیمتى ، درجه نظامى ارشد، گروه ممتاز ادارى ، لباس گرانبها، حساب بانکى سرشار از اعتبار و بالاخره شهرت اجتماعى و… نیست بلکه زیور جان ارزشمند شما ایمان و معنویت است و امتیازات ناشى از ایمان و علو رتبه چنانچه در کلام بلند و دلرباى بزرگ معمار اسلام ناب محمدى صلى الله علیه و آله وسلم به امیرمؤ منان و امام پارسایان على علیه السلام چنین آمده که :

یا على ان الله قد زینک بزینه لم یزین به احدا .

یا على خداوند ترا با زینتى آراسته که احدى را نیاراسته است .

زیرا که تو در دلهاى پاکان محبوبى و دلهاى پاک مهر تو را مى پذیرد چونکه تو هم خود آراسته اى و هم زینت دلهاى پاک مؤمنین خواهى بود(200).

حال برمى گردیم به کلام بسیار والاى نهمین مهر سپهر امامت حضرت جواد الائمه علیه السلام که به تفصیل راجع به این میل فطرى بشر و نحوه تحقق آن در فضایل اخلاقى و اسباب زیور جان و روان آدمى سخن گفته و روح انسانهاى شیفته کمالات شایسته انسانى را سیراب کرده است .

و امام جواد علیه السلام مى فرماید:

العاف زینه الفقر: پاکدامنى زینت فقر است .

در قاموس تربیتى فرهنگ والاى اهل بیت عصمت و طهارت عفاف از منزلت بس بالایى برخوردار است ، چنانکه على علیه السلام مى فرماید:

افضل العباده العفاف :

برترین عبادت پاکدامنى است (201).

لکن متاءسفانه در اغلب موارد فقر سرآغاز معاصى را یا همراه با معاصى است . چنانچه مشهور است که : کادالفقر ان یکون کفرا به همین جهت حفظ عفاف و وارستگى در حال فقر داراى ارج والایى است زیرا در روایات وارد شده که فقراى عفیف و پاکان بى چیز قبل از شهدا وارد بهشت مى شوند و در جواب سؤ ال شهدا که بار خدایا ما در راه حفظ دینت از سر و جان گذشتیم و سرمایه جوانى را صرف کردیم . پس اینان کیستند که قبل از ما به بزم بهشت راه یافتند جواب آید آرى چنین است که مى گویید لکن آن یکبار بیش نبود ولى اینها فقرائى هستند که روزى چند بار در آتش فقر سوختند ولیکن خود را به گناه و خیانت آلوده نکردند.

و لذا حضرت جواد علیه السلام در مقام شمارش زیورهاى جان و روان ابتدا عفاف را زینت فقر معرفى مى کنند.

الشکر زینه الغنى :

سپاسگزارى زینت توانگرى است .

بدان که اى عزیز که شرط استمرار نعمت دستگیرى از نیازمندان است و شکر تنها شکر زبانى نیست هر چند شناخت نعمت و شکر زبانى هم از فضیلت برخوردار است لیکن در شکر توانگرى سنگینى کفه ترازو متوجه شکر عملى و مساعدت بر نیازمندان و فقراست ، و در همین مقام این نعمت توانگرى خدادادى اقتضا دارد که براى شکر نعمت و تدارک استمرار آن انسان از هر فرصتى براى احسان استفاده نماید وسائل و نیازمند را رسول و فرستاده خدا دانسته و احسان و نیکى را پس انداز واقعى تلقى نماید و با همین منطق این حقیقت روشن مى شود که نیاز محسن به احسان از احتیاج فقیر بدان بیشتر و منافعى که عاید فرد نیکوکار مى شود بسى بیشتر هست .

الصبر زینه البلاء

صبر در جاى جاى احکام عالیه و قوانین راقیه اسلامى نقشى به سزا دارد، رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرمایند: صبر بر سه قسم است صبر هنگام مصیبت ، صبر بر طاعت ، صبر براى دورى از گناه (202).

و امام سجاد علیه السلام مى فرمایند:

لاایمان لمن لاصبر له :

کسى که شکیبایى ندارد ایمان ندارد(203).

و این قانون کلى در بین متشرعین مشهور است که :

هر که در این بزم مقربتر است           جام بلا بیشترش مى دهند

و روى همین اصل است که از رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم نقل شده که فرمودند: هر آینه در بهشت منازل و درجاتى است که بندگان با اعمالشان بدان نمى رسند.

پرسیدند: چه کسانى به آن نائل مى شوند؟ فرمود:

اهل بلاها و غمها(204).

حال که در فرهنگ اسلام بلا نوازش تلقى مى شود، این تعبیر شیرین امام نهم علیه السلام به خوبى روشن مى شود که شکیبایى زینت بلاست و کامل کننده اجر انسان در قبال آن مصیبت .

و التواضع زینه الحسب

فروتنى زینت شخصیت اکتسابى انسان هست بطور کلى شخصیت هر فرد را به دو دسته مى توان تقسیم کرد:

الف ) شخصیت نسبى که از طریق خانواده و بدون اراده و اختیار انسان به فرد میرسد و بسا افتخاراتى که بدون زحمت به فرد از این طریق مى رسد و بسا مواردى که انسان را به خاطر همین شخصیت نسبى قدح و سرزنش ‍ مى کنند و موقعیت خانوادگى اسباب سرشکستگى را فراهم مى نماید. ولیکن این دسته زیاد مهم نیست هرچند که بطور قطع یکى از مرجحات مى تواند باشد وهست .

ب ) شخصیت حسبى : که همان شخصیت اکتسابى فرد مى باشد و عناصرى چون علم ، مدیریت ، تجربه ، ایمان و دارایى درتشکیل ان سهم به سزائى را ایفا مى کنند.

در تعبیر جذاب امام محمد تقى علیه السلام تواضع زینه شخصیت اکتسبابى فرد معرفى شده است براى تبیین مطلب ابتدا سیرى اجمالى به جایگاه تواضع در معارف اهل بیت علیهم السلام مى کنیم .

تواضع درجاتى دارد از جمله اینکه شخص منزلت و اندازه خود را بشناسد. آنگاه با قلب سالم و آرام خود را همان منزلت خویش نازل نماید، دوست نداشته باشد با احدى رفتار کند مگر مانند آنچه که دوست داد با او رفتار شود، اگر از کسى بدى ببیند آنرا با نیکى دفع نماید، خشم خود را فرونشاند و نسبت به مردم داراى گذشت باشد(205).

امام صادق علیه السلام مى فرماید: مقربترین مردم به خدا متواضعان و دورترین مردم از خدا متکبرین هستند(206).

امام موسى بن جعفر علیه السلام درباره تواضع مى فرماید: در حق مردم بجاى آورى آنچه را که دوست دارى دیگران در حق تو انجام دهند(207).

و رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید:

من توضع الله رفع الله :

هر کس براى خدا تواضع کند خداوند رتبه او را رفیع و والا مى گرداند(208).

ادامه دارد …

منبع: الشیعه

حسین ایمانى یامچى

192-کشف الغمه ج 3 ص 193.

193-خطبه الصلوه نهج البلاغه شرعى ص 128.

194-نهج البلاغه شرقى ص 253.

195-نهج البلاغه شرقى ص 383.

196-سوه کهف آیه 7.

197-سوره صافات آیه 6.

198-سوره یونس آیه 24.

199-سوره حجرات آیه 7.

200-بحارالانوار ج 39 ص 298 و 297.

201-وسائل الشیعه ج 11 ص 198.

202-وافى ج 2 ص 66.

203-وافى ج 2 ص 65.

204-بحارالانوار ج 81 ص 194.

205-وسائل الشیعه ج 11، ص 217.

206-وسائل الشیعه ج 11 ص 216.

207-وسائل الشیعه ج 11 ص 216.

208-وسائل الشیعه ج 11 ص 219.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید