10وصیت از وصایای افلاطون به ارسطو:
1.چگونه زیستن را منهای چگونه مردن از خدا مخواه ،بلکه هر دو را از او درخواست کن.
2. بر شانس و بخت اعتماد مکن و از تنبلی شادمان مباش.
3.به هیچ کس آزار مرسان که کار روزگار دائم در تغییر و تحول است.
4.کسی را که به لذتی از لذتهای دنیا شادمان و یا از مصیبتی از مصیبتهای این جهان غمناک است ،حکیم مپندار.
5.از دو چیز ،پستی یک نفر را دریاب :
اول:سخن بیهوده فراوان می گوید.
دوم:سؤالی که از او نپرسیده اند پاسخ می دهد.
6.زود خشمگین مشو که به غضب عادت پیدا می کنی.
7.تا سخنان دو نفر که با یکدیگر نزاع دارند به خوبی روشن نشود ،درباره آنها قضاوت مکن.
8تنها گفتار حکیمانه نداشته باش بلکه در گفتار و کردار هر دو حکیم باش ؛زیرا حکمت قولی در این جهان می ماند ولی حکمت عملی ره توشه جهان آخرت است و در آنجا می ماند.
9.اگر در انجام کار خیری رنج بردی ،رنج زائل می شود ولی آن عمل نیک باقی می ماند و اگر از یک گناه لذت بردی ،لذت آن کار زشت از بین می رود ولی آن کار زشت باقی می ماند.
10. به استراحت و خواب اقدام مکن مگر بعد از آنکه محاسبه نفس را در سه مورد انجام داده باشی :
اول: آیا در آن روز از تو خطایی سر زده یا خیر؟
دوم: آیا هیچ خیری کسب کرده ای یا خیر؟
سوم: درهیچ کاری کوتاهی کرده ای یا خیر؟