نگاهی عمیق به برخی احادیث پیامبر اسلام

نگاهی عمیق به برخی احادیث پیامبر اسلام

بازتاب رفتار

حج گزاردن، صدقه دادن و پیوند با خویشاوندان از جمله کارهایى هستند که پاداش فراوانى در دنیا و آخرت به همراه دارند، ولى بعضى از انسان ها فکر مى کنند که پاداش مالى و توسعه اقتصادى از وعده هایى است که باید برایشان
کاملا محسوس باشد. ازاین رو، وقتى زندگى آنان به شکل محسوسى تغییر نمى کند، دچار سردرگمى مى شوند. غافل از اینکه پاداش دنیوى، تنها به امور اقتصادى محدود نمى شود، بلکه شامل هرگونه گشایش در کارهاست.

هر چند در موارد فراوانى، توسعه مالى هم در زندگى محسوس است و اگر هم چنین نیست، بى شک به خاطر مصلحتى یا نبودن شرایط لازم براى دریافت است. در مجموع، این توصیه ها، حقایقى حتمى و تردیدناپذیر است که باید آن را پذیرفت. کم و بیش دیده یا شنیده ایم که این سه عمل افزون بر سازندگى، چه نتایج درخشانى براى انسان در پى داشته اند و دقیقاً در فقرزدایى، دفع بلا و درازى عمر مؤثرند.

پیامبر اسلام در صدقه و احسان، زبانزد خاص و عام بود و حتى از اقوامى که پیوند خود را با ایشان مى بریدند، ارتباط برقرار مى ساخت. ایشان به دیگران نیز مى فرمود که پروا پیشه کنید و با خویشان ارتباط داشته باشید که بوى بهشت از فاصله هزار سال راه استشمام مى شود، ولى کسى که پیوند خویشى بگسلد، آن را استشمام نمى کند. ایشان در سخنى زیبا مى فرماید:

ثَلاثٌ ثَوَابُهُنَّ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ: اَلْحَجُّ یُفْنِى الْفَقْرَ وَ الصَّدَقَهُ تَدْفَعُ الْبَلِیَّهَ وَ صِلَهُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِی الْعُمْرِ.(26)

سه چیز است که ثواب آنها در دنیا و آخرت پایدار مى ماند: حج، فقر را نابود مى سازد; صدقه، بلا و گرفتارى را برطرف مى سازد و صله رحم، عمر را طولانى مى کند.
بازخواست مؤدبانه

ممکن است شما از کسى طلب کار باشید. در این حال، اگر به تندى و تحکم با او برخورد کنید، با واکنش منفى او روبه رو خواهید شد و چه بسا، کار به دعوا و برخوردهاى فیزیکى بیانجامد. در پایان نیز پى آمدهاى مخرب روحى این کار، شما را آزار خواهد داد

. ولى اگر با احترام و محبت، با وى روبه رو شوید، او نیز به اندازه توان، در پرداخت حقوق خود خواهد کوشید. در این صورت، کدورت و دشمنى رخ نمى دهد، بلکه روابط صمیمانه ترى برقرار مى شود وچه بسا اگر روزى، شما به او احتیاج پیدا کنید، وى از هیچ کمکى، دریغ نخواهد کرد. بنابراین، شتاب و تندى نکردن در بازخواست دِین ها، مى تواند کارساز باشد. پیامبر اعظم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

… فَاتَّقُوا اللهَ وَ أَجْمِلُوا فِى الطَّلَبِ.(27)

… از خدا بترسید و در طلب کردن با ملایمت رفتار کنید.
بازگشت

به جز معصومین(علیهم السلام)، هیچ کس از گناه ایمن نیست. افراد عادى کم و بیش بر اثر غفلت و ناآگاهى گناه مى کنند و از یاد مى برند که عالم محضر خداست و آدمى نباید در حضور خداوند، چنین جسارتى کند. با این حال، چه بسیارند کسانى که توفیق زبانى شامل حالشان مى شود و از کرده خود پشیمان و به پاک سازى دل مشغول مى شوند. آنان در تلاشند با دلى پاک و روانى آرام از جهان خاکى به سوى ملکوت اعلا پر بگشایند.

اینان آن گاه که بر اثر وسوسه هاى شیطانى، دامن خود را به گناه مى آلایند، از خدا استغفار مى جویند و رنج توبه را بر خود هموار مى سازند. این حالت، اعتقاد راسخ آنان به معاد و جهان آخرت را نشان مى دهد. وقتى انسان در برابر دیدگان همیشه بیدار خداوند، گناه کرد و فقط او از آن آگاه شد، سپس احساس شرمندگى به او دست داد و با رنج عبادت و اشک دیدگان، در صدد جبران لغزش ها برآمد، خداوند نیز او را شامل رحمت خود مى کند و از او درمى گذرد. پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در ترغیب به توبه و بازگشت مى فرماید:

طُوبى لِصُورَه نَظَرَ اللّهُ اِلَیهَا تَبْکِی عَلىَ ذَنْب لَمْ یَطَّلعْ عَلَى ذَلِکَ الذَّنْبِ اَحَدٌ غَیْرُ اللّهِ.(28)

چه خوش است صورتى که خداوند به آن نظر افکند و بر گناهى که کسى جز خداوند از آن آگاه نیست، گریه مى کند.
بازى و تفریح

بعضى ها گمان مى کنند که انسان هاى مذهبى اجازه ندارند به تفریح و سرگرمى بپردازند. ازاین رو، اگر افراد مذهبى را در حال بازى و تفریح ببینند، شگفت زده مى شوند. در حالى که مذهب نه تنها مخالف این گونه رفتارها نیست، بلکه در پاره اى روایت ها، پیروان خود را به این امر تشویق مى کند; زیرا تفریح و بازى هاى مفید بر سلامتى و نیرومندى انسان ها مى افزاید. البته نوع بازى، بسیار اهمیت دارد و باید با شئون اسلامى سازگار باشد. بازى باید با شرایط زمانى، مکانى، سن و شخصیت افراد متناسب باشد. پیامبر گرامى اسلام مى فرماید:

أُلْهُوا وَ الْعَبوُا فَاِنّى أَکْرَهُ أَنْ یُرى فِى دینِکُمْ غِلْظَهٌ.(29)

تفریح و بازى کنید; زیرا دوست ندارم در دین شما، خشونتى دیده شود.
بدترین فقر

نادانى، بیمارى درمان ناپذیرى است. نادان از هر خیر و نیکى بى بهره است، استقلال فکرى ندارد و مانند بید، با هر بادى به سویى مى چرخد. همیشه چشم به دیگران دوخته است تا براى او تصمیم بگیرند و در این میان نمى داند که مسیر هدایت را مى پیماید یا راه گمراهى را; زیرا این موضوع را راهنمایى نادان مشخص مى کند. اگر انسانى عاقل و باتدبیر راهنماى او شود، مسیر نور و روشنایى نصیب او مى گردد. در غیر این صورت، از گمراهان خواهد بود. داورى هاى نادان، غلط; اظهار نظرهاى او، نادرست; گفتارش، متناقض و کردارش، نامبارک است.

چنین انسانى تا مرز سعادت و نیک بختى بسیار فاصله دارد. اگر به سوى بصیرت و دانایى نرود، در دنیا و آخرت چون کوران، خواهد زیست. پیامبر اسلام درباره فقر فرهنگى این افراد مى فرماید:

یَا عَلِىُّ! اِنَّهُ لا فَقْرَ اَشَدٌّ مِنَ الْجَهْلِ.(30)

اى على! همانا فقرى سخت تر از نادانى نیست.
بدگویى در غیاب افراد

بدگویى و غیبت از عادت هاى بسیار ناپسند است. شخص بدگو و غیبت کننده، در غیاب دیگران درباره آنان سخنانى مى گوید که ایشان را ناراحت مى کند. ازاین رو، همواره از آشکار شدن سخن خود، در رنج و هراس به سر مى برد تا مبادا چهره منافقانه اش پدیدار شود.

این ناپسندترین برخورد با دوستان است که در غیاب آنان، اسرارشان را هویدا کنیم یا به بدگویى از ایشان بپردازیم. آیا بهتر نیست که انسان، مراقب کردار خود باشد و به دیگران احترام گذارد تا خود نیز محترم باشد. پیامبر گرامى اسلام درباره حفظ زبان مى فرماید:

ما کَرِهتَ أَنْ تُواجِهَ بِهِ اَخاکَ فَهُوَ غیبَتُهُ.(31)

هر چیزى را که دوست ندارى روبه روى برادر خویش اظهار کنى، غیبت است.
بدهکارى در اثر قرض هاى نابجا

انسان گاهى در زندگى خود به کمک مالى دیگران نیاز پیدا مى کند. پس باید نیازهاى اساسى خود را از راه «قرض الحسنه» که یک سنّت اصیل اسلامى است، برآورده کند. با این حال، متأسفانه بعضى افراد در بسیارى از مسائل جزئى، به سوى این و آن دست نیاز دراز مى کنند و در جاهایى که ضرورت چندانى ندارد، خود را مدیون و بدهکار مى سازند.

آدمى باید خویشتن دار باشد و بکوشد مقروض دیگران نشود; زیرا ممکن است شخصیت والاى انسانى او به دلیل تأخیر در بازپرداخت بدهى خدشه دار شود. پیامبر بزرگوار و عزیز اسلام مى فرماید:

اِیّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّیْلِ وَ مَذلَّهٌ بِالنَّهارِ.(32)

از قرض کردن بپرهیزید; زیرا غم شب و ذلت روز است.

(26) – تحف العقول، ص 7.
(27) – نهج الفصاحه، ش 2447.
(28) – تحف العقول، ص 8.
(29) – نهج الفصاحه، ش 531.
(30) – تحف العقول، ص 6.
(31) – نهج الفصاحه، ش 2655.
(32) – نهج الفصاحه، ش 990.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید