ابوریحان لحظات پایانی عمر پر برکت خود را طی می کرد و در حال احتضار بود یکی از فقها (دانشمندان) که همسایه اش بود اطلاع پیدا کرد که ابوریحان در چنین حالی است، به عیادتش رفت، ابوریحان هنوز به هوش بود. تا چشمش به فقیه افتاد یک مسئله فقهی از باب ارث یا مطلب دیگری از او سؤال کرد، فقیه تعجب نمود و اعتراض کرد که تو در این وقت داری می میری از من مسئله می پرسی؟ ابوریحان جواب داد، من از تو سؤال می کنم آیا من اگر بمیرم و بدانم بهتر است و یا بمیرم و ندانم؟ فقیه در جواب ابوریحان گفت: خوب، بمیری و بدانی بهتر است.
فقیه می گوید: بعد از اینکه من به خانه برگشتم طولی نکشید که فریاد از خانه ابوریحان بلند شد که ابوریحان درگذشت و دار دنیا را وداع فرمود.
این مرد بزرگ دارای همتی بزرگ در راه دانش بوده و خیلی برای علم و عالم ارزش قائل بوده است.