زیگموند فروید روان شناس معروف گفته است: «مسئله مهمی که نمی توانم به آن جواب بدهم این است که خانم ها چه خواسته ها و توقعاتی دارند و چگونه می توان آن ها را راضی نگه داشت». بسیاری از نامزدها و شوهرها هنوز هم در این باره اطلاعات کافی ندارند. برای آشنایی بیشتر با روحیات و توقعات خانم ها باید به این مسائل توجه داشت.
1. محبت واقعی:
آن ها خواهان صداقت و محبت هستند. مثلاً این که طلا و جواهر بیش از هر چیز آن ها را خوشحال می کند بیشتر مربوط به گذشته و کسانی بوده است که به وسیله این گونه هدایا زندگی خود را تأمین می کرده اند. زن هایی که به عشق واقعی ارج می گذارند، به هدایای پر قیمت توجه ندارند. گاهی هدیه های گران قیمت را نشانه خودنمایی دانسته، احساس می کنند که به آن وسیله می خواهند محبت آن ها را خریداری کنند و به شخصیت آن ها اهمیت نمی دهند. هدایایی که خانم ها را خوشحال می کند آن هایی است که با در نظر گرفتن سلیقه و خواسته های آن ها انتخاب شده و نشان دهنده توجه و علاقه به تمایلات آن هاست.
2. علاقه به زیبایی:
زیبا بودن از علائق طبیعی خانم هاست. خانم ها مایلند به آن ها گفته شود که زیبا هستند. تنها گفتن آن که از زیبایی بهره مند هستند برایشان کافی نیست. بلکه باید با دقت و توجه زیاد این مسئله را به آن ها گوشزد کرد. مثلاً گفتن این که فرم موهای شما قشنگ است یا پیراهن گلی رنگ، شما را خیلی زیباتر جلوه می دهد و تعریف از جزئیات قیافه و اندام آن ها به آنان اعتماد بیشتری می بخشد، در روحیه آن ها اثر مطلوب می گذارد و از این که مورد توجه هستند خوشحال می شوند. و این مهم توسط همسران آن ها روحیات آن ها را دو چندان می کند.
3. ارزش کار و نتیجه:
خانم ها به کار خود و نتیجه آن علاقه داشته و در این مورد حساس هستند. شغل و کاری که یک مرد انجام می دهد شخصیت او را نشان می دهد. اغلب اوقات این مسئله درباره بانوان نیز صادق است و نباید کار آن ها را با بی اعتنایی، بدون اهمیت تلقی کرد. بلکه بهتر است بدان ارزش داد و در موارد لزوم با آن ها در این باره صحبت و مشورت کرد.
4. مصاحبت و گفتگو:
زن ها به هم صحبت و کسانی که به گفته ها و دردل آنها گوش بدهند احتیاج دارند. از نظر کلی گفتگوها و صحبت های مردها و خانم ها تفاوت دارد. معمولاً گفت و شنود مردها مربوط به روشن کردن یک مسئله و اظهار نظر درباره یک روش یا پیدا کردن راه حل مناسب برای یک مشکل است. بدین جهت ممکن است با سوالات خود گفته های طرف صحبت خود را قطع کنند و برای اثبات عقیده خود به مشاجره بپردازند. اما خانم ها بدان علاقه دارند که احساسات و تمایلات خود را برای شنونده بیان کنند. گاهی از این طریق عقده های خود را بیرون ریخته و خود را تسکین می دهند. بدین جهت به شنونده ای که با سکوت خود حرف های آن ها را بشنود بیشتر احتیاج دارند.
5. انتخاب همسر:
زن ها بر خلاف مردها به آسانی عاشق نمی شوند. مردها زودتر تحت تأثیر احساسات قرار گرفته به زنی دل می بندند. ولی خانم ها در این مورد خودداری بیشتری داشته و در انتخاب همسر احتیاط و دقت می کنند. آن ها به صفات اخلاقی مردها توجه زیاد داشته، آینده نگری از خود نشان می دهند و با تفکر خود احساسات را کنترل می کنند. ممکن است به مردی علاقه زیاد پیدا کنند ولی باز هم این سؤال را از خود می کنند که آیا می توانم به این مرد اعتماد کنم؟ بنابراین به آسانی در این باره تصمیم نمی گیرند.
6. مقاومت در برابر مشکلات:
در پیدا کردن راه حل برای مشکلات بین خانم ها و آقایان تفاوت وجود دارد. اغلب مردها در برخورد با مشکلات به چاره جویی پرداخته، تصمیم می گیرند و تصمیم خود را عملی می سازند. اما خانم ها در این موارد تحمل بیشتری از خود نشان می دهند. سعی می کنند به تدریج و به آرامی چاره ای پیدا کنند یا آن که رفع مشکل را به گذشت زمان واگذار نمایند.
7. آزادی شخصی:
برخی از مردان خواهان آن هستند که همسرشان پیوسته در کنار آن ها باشد و از تنهایی ناراحت می شوند.
بدین ترتیب همسران خود را تحت کنترل قرار داده و آزادی آن ها را محدود می سازند. در حالی که خانم ها نیز به اوقات فراغت نیاز دارند تا گاهی کتاب بخوانند، به امور شخصی خود بپردازند و احساس آرامش کنند. بنابراین توجه به آزادی شخصی خانم ها در روابط زن و شوهر مؤثر است.
8. روابط محبت آمیز:
زنانی که از کارهای سنگین خانه و نگهداری از بچه ها خسته و کوفته می شوند به حد کافی فرصت و حوصله آن را ندارند که با شوهر خود روابط عاشقانه و محبت آمیز داشته باشند. برخی از مردها به این مسئله توجه ندارند که کمک به همسر در امور خانه و نگهداری از بچه ها تا چه حد به ازدیاد محبت بین زن و شوهر کمک می کند.
9. رفاقت صمیمانه:
زن مایل است دوست صمیمی شوهر خود باشد. کمتر زنی است که بدین قانع باشد که صرفا مادر بچه ها بوده و امور خانه را اداره کند. بلکه با گذشت زمان و این که تمایلات و هیجانات عاشقانه رو به تسکین گذارده و عشق به خانواده، جایگزین آن می شود، احتیاج بدان دارد که شریک زندگیش با او رفاقتی صمیمانه داشته به خواسته های او توجه کند و محیطی آمیخته با صفا و صمیمیت وجود داشته باشد.
حسین خنیفر و مژده پورحسینی- مهارت های زندگی، ص208