اهمیت ذکر و آثار آن

اهمیت ذکر و آثار آن

نویسنده: استاد فاطمی نیا

حضرت امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «خداوندِ پاک، یاد و ذکر خویش را روشنی بخش دل ها قرار داد، تا پس از کَری با آن بشنوند و پس از کوری و تاریکی، با آن ببینند و بعد از کینه توزی با آن آرام و نرم شوند» (1).
مراد از قلب باطن انسان است. این فرمایش حضرت، نسخه شفابخش است. اثر ذکر و یاد خدا در دل و باطن انسان چیست؟ قلب و باطن انسان به وسیله ذکر خدا درخشش پیدا می نماید و چشم و گوش معنوی او باز می شود، قلب انسان گاهی کر می شود و در اثر گناهان و آلودگی ها از سخن حق و پند و موعظه متأثر نمی شود، چشم دل انسان نیز بینا می شود، بعد از آن که کور بود.
گاهی چشم بصیرت کور می شود که هیچ واقعیتی را چنان چه هست نمی بیند. قرآن می فرماید: «و کاین من آیه فی السماوات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون* و چه بسیار نشانه ها در آسمان ها و زمین است که بر آنها می گذرند در حالی که روی بر می گردانند» (2). آیت الله شیخ جعفر شوشتری رضوان الله تعالی علیه، آن مجتهد و عالم بصیری که مورد عنایت خاص اهل بیت علیهم السلام بود و هر چه داشت از الطاف خاصه حضرت سید الشهداء (ع) بود، گویند: روزی در مسیر مسجد، چشمش می خورد به چند تا حیوان که کیسه های آرد را برای نانوایی آورده بودند و کارگران آردها را از روی آن ها پایین می گذارند. شیخ جعفر از دیدن این منظره متأثر و ناراحت شده و اشک در چشمانش حلقه می زند. وقتی علت ناراحتی ایشان را می پرسند، در جواب می فرمادید: من به حال این حیوانات غبطه می خورم. چون این ها بارهای خود را به مقصد رسانده اند؛ اما آیا من امیدوارم که بار ایمان را سالم به مقصد می رسانم؟!
انسانی که قلب بصیر و چشم دل بینا داشته باشد، حتی از چنین صحنه هایی پند و عبرت می گیرد. زمین و آسمان پر از موعظه است. این همه خبر مرگ افراد را که همه روزه می شنویم، چقدر موجب بینایی و هوشیاری ما شده است؟ آن هایی هم که تحت تأثیر قرار می گیرند، غالباً موقتی است و بزودی به همان غفلت های خود باز می گردند.
حضرت امیرالمؤمنین (ع) در تشییع جنازه ای دیدند، شخصی می خندد، فرمودند: «گویا مرگ بر غیر ما نوشته شده است و گویا یقین بر آن مرگ، بر جز ما واجب گشته است و گویا این مردگانی که ما می نگریم، مسافرانی هستند، که به اندک زمانی به سوی ما باز می گردند! ما آنان را به گور می سپاریم و میراثشان را می خوریم، گویا ما بعد از آنان همیشه در دنیا هستیم…». (3)
گاهی لازم است انسان سری به قبرستان بزند- البته با توجه نه با غفلت- باعث تلطیف روح می شود. بسیاری از اوقات، ترس از مرگ و کفن و وحشت از وصیت کردن مربوط به کوری باطن انسان است. با ذکر و یاد خدا، باطن پس از کوری و کری، شنوا و بینا می شود. این دل ناآرام و باطن سرکش، آرام و لطیف می شود. حالا حرف حق را قبول می کند، منقاد و تسلیم در برابر حق می گردد.

پی نوشت ها :

1- نهج البلاغه خطبه 220
2- سوره یوسف آیه 105
3- نهج البلاغه حکمت 122

منبع: ماهنامه قرآنی نسیم وحی- شماره 26

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید