چرا خدا آفریدگان را آفرید؟

چرا خدا آفریدگان را آفرید؟

نویسنده: آیت الله سیدمحمّدتقی مدرسی
مترجم: محمد تقدمی صابری

نگاهی به درونمایه و محورهای سوره ی ذاریات
همانگونه که بادها، ذرّه ها را می افشانند و همانگونه که ابرها، بار سنگین باران را به زمین تشنه می رسانند و همانگونه که کشتیهای سنگین در دریا، سبک، سیر می کنند و همانگونه که فرشتگان به فرمان پروردگار روزیها را میان بندگان تقسیم می کنند، همانگونه، وعده های پروردگار است و حقیقت است، امّا به چه هنگامی؟ در روز جزا که در آن تردیدی نیست. (آیات 1-6)
آیات سوره ی ذاریات این گونه گرد محور مسؤولیت مرتب شده اند، مسؤولیتی که کارگردانی موجود میان آفریدگان و اینکه هرچیزی به اندازه آفریده شده و زمانی دارد و بر پایه ی حکمتی است، ما را بدان رهنمون می شود… آیا این انسان که اشیاء برای او رام گشته اند، بیهوده رها می گردد؟ و امکان دارد که آفرینش او بیهوده و بدون حکمت و هدف باشد؟
هرگز؛ سوگند به آسمانی که همانند حلقه های زرهی محکم نظم یافته، رسالت، حق است و مردم تنها بدان سبب در آن اختلاف ورزیدند و از آن منحرف گشتند که دروغ پردازند و تنها از گمان خویش پیروی می کنند و کارها را جدّی نمی گیرند و امواج آرزوها آنان را در خود فرو برده و از آنچه در انتظارشان است غفلت دارند، آنان با ریشخند می پرسند: پاداش چه هنگام فرا می رسد؟ آیا اینان می دانند روز پاداش چه هنگام است؟ روز جزا آن هنگام است که بر آتش عرضه می شوند و پیش از آنکه در آن افکنده شوند به آنان گفته می شود: عذاب موعود خود را بچشد، این است همان بلایی که با شتاب خواستار آن بودید. (آیات 7-14)
آیا این پاداش به حق، برای آن نبود که آدمی از خواب برخیزد؟ و از دل غفلت برون آید؟ در سوی دیگر، نیکوکارانی را درنگر که به پاداش ایمان آوردند و از دوزخ و آنچه آنان را بدان می کشید، دوری جستند، آنان را امروز در کجا می بینی؟ در باغها و آنچه آنان را بدان می کشید، دوری جستند، آنان را امروز در کجا می بینی؟ در باغها و چشمه ساران و همانگونه که در دنیا به نیکویی می بخشیدند، امروز نیز از آنچه پروردگارشان ارزانی داشته، می گیرند. اینان چه کار بزرگی به انجام رساندند که بدین درجات والا دست یافتند؟
نیکوکاران از شب اندکی را می غنودند و سحرگاهان برای پاکی از گناه و در آرزوی آمرزش و خشنودی پروردگار، از او آمرزش طلب می کردند. آنان برخود چنین مقرر ساختند که از اموالشان حقّی واجب برای سائل و محروم است و این جدا از واجباتی است که بر آنان فرض است و این حقِ واجب از روی نیکی و بخشش داده می شود. (آیات 15-19)
آیا این انگیزه ای برای نیکوکاری نیست؟ و ما را به بزرگواری ها فرا نمی خواند؟ آیا این غفلت، بی توجهی و سرگرمی برایمان کافی نیست؟
اگر به زمین بنگری که چگونه برای زیستن آماده گشته و یا به جان آدمی بنگری که چگونه جهانی بزرگ را در خود جای داده و نشانه های آفرینش در هر سلولی از آن خلاصه گشته و یا به آسمان نگاه کنی که چه سان روزی و آنچه پروردگار به خواهندگان فضل خود وعده داده، از آن فرود می آید، درخواهی یافت که پروردگار حق است، همانگونه که در سخن گفتن خود تردید روا نمی داری. (آیات 20-23)
قرآن از میهمانان ارجمند ابراهیم (علیه السلام)، مثالی پیش می نهد، که چگونه به سبب آنکه او از خدا فرمان برد، میهمانانش او را به پسری دانا مژده دادند. آنان کیفر را به سوی قوم لوط (علیه السلام) کشاندند، زیرا ایشان پیامبر خود را دروغ انگاشتند. آیا اینها گواهی بر این نیست که وعده ی خداوند، راست است؟ و جز واقع خواهد شد؟ و رسالت چیزی نیست که در آن احتمال غفلت، سرگرمی و ریشخند رود؟
همچنین، استجابت دعای زن پیر و نازای ابراهیم (علیه السلام) گواهی است بر اینکه پروردگار آفریدگان را می گرداند و وعده ی او آن هنگام که به دعا کردن و استجابت آن فرمان داد، راست است. (آیات 24-37)
سیاق، داستان فرعون را روایت می کند، که رسالت موسی (علیه السلام) را دروغ انگاشت، حال آنکه موسی (علیه السلام) با حجتی آشکار به سویش آمده بود. خداوند نیز او و سپاهیانش را برگرفته، در دریا افکند، بدون اینکه بر آنان اندوهی خورد. (آیات 38-40) قرآن همچنین به داستان قوم عاد نیز اشاره می کند، که پروردگار بر آنان بادی ویرانگر فرستاد و یا ثمود که بانگی آنان را برگرفت و یا قوم نوح (علیه السلام) که طوفانی آنان را درهم پیچید. تمامی این اقوام از فرمان خدا سرپیچی کردند، خداوند نیز آنان را نابود ساخت، پس آیا این کیفر از روی غفلت بوده، یا شوخی به شمار می آید؟ (آیات 41-46) هرگز؛ پروردگار زمین و آسمانها را جز به حق و از روی حکمت نیافرید.
بیایید به آسمانها بنگریم که ایزد آن را به قدرت خود افراشته و او آسمان گستر است و زمین، که آن را به رحمت خویش گسترانده است. او از هر چیز دو گونه آفریده، باشد که ما یگانگی، کارگردانی و آفرینش نیکوی او را دریابیم.
تمامی این حقایق بر چه بینشی گواهی می دهند؟ آیا بر این گواهی نمی دهند که پروردگار، کارگردان و پادشاهی چیره است؟ آیا به سوی خدا نگریزیم تا در پناه او از تندبادهای فتنه و طوفانهای عذاب در اَمان باشیم؟ آیا در پناه او از گمراهی شریکان و همتایان دروغین پروردگار که در دنیا حقوق ما را به تاراج می برند و در آخرت ما را به میان دوزخ می افکنند، جان سالم به در نمی بریم؟ (آیات 47-51)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر رسالتها از بهر همین آمدند، لیک مردمان سرپیچی کرده، درباره ی هرکدام از پیامبران گفتند که یا شاعر است یا جن زده. آیا همدگیر را به این سخن سفارش کرده بودند، یا نه، مردمی سرکش بودند؟ (آیات 52-53)
[ای پیامبر!] آنان را در سرکشی رها کن که تو در خور نکوهش نیستی و به سوی مؤمنان روی آور و آنان را پند ده که پند، مؤمنان را سود می بخشد. (آیات 54-55)
پیامبران نیز همین گونه آمدند تا انسانها را از یوغ دوگانه پرستی آزاد ساخته، به سوی پهنه ی پرستش پروردگار یکتا برند و اینکه آفرینش آدمیان و جنیان از روی حکمتی بوده است. پروردگار با آفرینش اینان در پی سودی نبوده و یا نمی خواسته که چیزی بدو ارزانی دارند، پروردگار نیرومند و استوار، از آن برتر است که از سوی بندگانش سودی، هرچند اندک، به او رسد. (آیات 56-58)
بنابراین، فرجام کار این ستمگران و کافران چیست؟ آنان را فروگذار تا در آمدن عذاب شتاب ورزند، که بهره شان از این عذاب تضمین شده است و آنان به سان پدران ستمگر خویش، عذاب خواهند شد، پس وای بر آنان در روز معاد، آن هنگام که عذابی آنها را در بر می گیرد؛ همان عذابی که به ریشخندش می گرفتند. سوره اینگونه پایان می پذیرد و گویا محور اساسی آن این است: حکمت آفرینش آدمیان و جنیان که در پرستش آنان جلوه گر شده است. (آیات 59-60)
منبع مقاله :
مدرسی، سید محمدتقی؛ (1386)، سوره های قرآن: درونمایه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمی صابری، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید