داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (21)

داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص) (21)

آخرین آیه‌اى که بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله نازل شد
برخى از مفسران و محققان مى‌گویند طبق روایت ام سلمه آخرین آیه فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أنّى لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أوْ أُنْثى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فى سَبیلى وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا َلأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ َلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (3آل عمران/195) آنگاه پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد که من عمل هیچ صاحب‌عملى را از شما چه مرد باشد، چه زن که همه همانند یکدیگرید ضایع [و بى‌پاداش] نمى‌گذارم، آرى کسانى که هجرت کرده‌اند و از خانه و کاشانه‌هایشان رانده شده‌اند و در راه من آزار دیده‌اند و به جهاد پرداخته‌اند و کشته شده‌اند، سیئاتشان را مى‌زدایم و به بوستانهایى که جویباران از فرودست آن جارى است درشان مى‌آورم، این پاداش الهى است و پاداش نیکو نزد خداوند است.
مى‌باشد، چون ام سلمه به پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله عرض کرد که خداوند از رجال و مردان در قرآن یاد مى‌کند در حالى که از زنان نامى به میان نیامده است.
و نیز به عرض رساند که مرده به جنگ مى‌روند و زنان نمى‌روند و ما زنان نصف ارث مى‌بریم کاشکى ما مرد مى‌بودیم و در جنگها شرکت مى‌جستیم و از آنچه مردان به آن نائل شده‌اند بهره‌مند مى‌گشتیم. در پاسخ به‌ام سلمه نخست آیه وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اکْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إنَّ اللَّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلیماً (4نساء/32) و چیزى را که خداوند بدان بعضى از شما را بر دیگران برترى بخشیده است، آرزو مکنید، مردان را از کار و کردار خویش بهره‌اى و زنان را [نیز] از کار و کردار خویش بهره‌اى معین است و [هر چه خواهید] از فضل الهى بخواهید، و خداوند از همه چیز آگاه است.
و آیه: إنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذّاکِراتِ أعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أجْراً عَظیماً (33أحزاب/35) بى گمان مردان و زنان مسلمان، و مردان و زنان مؤمن، و مردان و زنان فرمانبر، و مردان و زنان درستکار، و مردان و زنان شکیبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه‌بخش، و مردان و زنان‌روزه‌دار، و مردان و زنان پاکدامن، و مردان و زنانى که خداوند را بسیار یاد مى‌کنند، خداوند براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ آماده ساخته است.
و سرانجام آیه « فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أنّى لا أُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أوْ أُنْثى بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فى سَبیلى وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا َلأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ َلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (3آل عمران/195) آنگاه پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد که من عمل هیچ صاحب‌عملى را از شما چه مرد باشد، چه زن که همه همانند یکدیگرید ضایع [و بى‌پاداش] نمى‌گذارم، آرى کسانى که هجرت کرده‌اند و از خانه و کاشانه‌هایشان رانده شده‌اند و در راه من آزار دیده‌اند و به جهاد پرداخته‌اند و کشته شده‌اند، سیئاتشان را مى‌زدایم و به بوستانهایى که جویباران از فرودست آن جارى است درشان مى‌آورم، این پاداش الهى است و پاداش نیکو نزد خداوند است.» نازل گردید. ولى باید یادآور شد که شاید منظور ام سلمه این بود که آخرین آیاتى که درباره زن و مرد نازل شد آیه مذکور مى‌باشد، نه آخرین آیه بطور مطلق.

هیچ حرفى نیست مگر اینکه اسمى از اسماء اللَّه است
حاکم جرجانى به اسناد خود از حضرت امیر المؤمنین على علیه السّلام روایت کرده که: مردى یهودى خدمت پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله رسید عرض کرد فایده این حروف هجا چیست؟ حضرت نبى اکرم صلّى اللَّه علیه و آله به على بن ابیطالب علیه السّلام فرمود: جواب او را بده و دعا کرد: اللهم وفقه و سدده.
امیر المؤمنین على علیه السّلام فرمود: هیچ حرفى نیست مگر اسمى از اسماءاللَّه تعالى عزوجل باشد. آنگاه فرمود:
الف – اسم اللَّه که خدایى جز او نیست او همیشه زنده و قائم و تواناست.
ب – باقى پس از فناء خلق است.
ت – تواب و قبول کننده و توبه‌پذیر بندگان است.
ث – ثابت نگاهدارنده ایمان بندگان ثابت قدم است.
ج – جل ثناء جلالت قدر و قدوسیت او و اسماء بى حد است.
ح – حق و حى و حلیم است.
خ – خبیر و واقف و بینا و علیم است.
یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ لِلّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَ‌آنُ قَوْمٍ عَلى ألاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (5مائده/8) اى مؤمنان در راه [رضاى] خدا به داد برخیزید و به عدل شهادت دهید و دشمنى‌تان با بعضى از مردم شما را بر آن ندارد که بیداد کنید، دادگرى کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خداوند پروا کنیدکه خداوند به آنچه مى‌کنید آگاه است.
وَ أقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أیْمانِهِمْ لَئِنْ أمَرْتَهُمْ لَیَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَهٌ مَعْرُوفَهٌ إنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (24نور/53) و سخت ترین سوگندهایشان را به [نام] خداوند مى‌خورند که اگر به ایشان دستور دهى [براى جهاد] بیرون مى‌آیند.
بگو سوگند نخورید، اطاعت نیکو باید، بى گمان خداوند به آنچه مى‌کنید آگاه است.
یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ (59حشر/18) اى مؤمنان از خداوند پروا کنید و هرکس بنگرد که براى فردا چه پیش‌اندیشى کرده است، و از خداوند پروا کنید، چرا که خداوند به آنچه مى‌کنید آگاه است.
به درستى که خدا بر همه چیز دانا و بینا بر اعمال بندگان است.
د – دیان یوم الدین دین و قرض همه بندگان را خدا روز قیامت ادا مى‌کند. قرض کرده‌هاى تو نزد روزگار در هر کدام رو که باشد، ادا کند.
ذ – ذوالجلال و الاکرام است.
ر – رئوف و مهربان است.
ز – زین المعبودین (افتخار بندگان) است.
س – سمیع و بصیر (شنوا و بینا) است.
ش – شکرپذیر بندگان مؤمن است.
ص – صادق در وعده و وعید است: وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ (30روم/6) [این] وعده الهى است و خداوند در وعده خویش خلاف نمى‌کند ولى بیشترینه مردم نمى‌دانند.
ض – ضار و نافع است، ضرر را دفع مى‌کند و نفع را مى‌رساند.
ط – طاهر و مطهر است به طهارت ذاتى و راستین و حقیقى.
ظ – ظاهر و مظهر آیات آلاء و نعمات ربوبى است.
غ – غیاث مستغیسین و پناهگاه و پناه آورندگان در هر زمان و مکان است.
ک – کافى است براى همه، در همه وقت و همه زمان که نظیر و شبیه و مثل و مانندى ندارد و نه زاییده شده و نه مى‌زاید.
لام – لطیف بر بندگان است به لطف خاص و الطاف خفیه.
م – مالک دنیا و آخرت است.
ن – نور آسمانها و نور عرض و زمین و نور دل بندگان مؤمن است.
و – واحد احد صمد است که اللَّهُ الصَّمَدُ (112اخلاص/2) خداوند مهتر [بى‌نیاز].
ه – هادى خلق و مخلوق است که هو الذى خلق فهدى
لا – ل مشدد در اللَّه براى تاکید یگانگى است که شریک ندارد.
ى – یداللَّه باسط على الخلق است که قدرت و قوت او به همه جا و همه کس در هر زمان و مکان احاطه علمى دارد.
باز پیغمبر در حق حضرت امیرالمؤمنین على علیه السّلام دعا کرد:
فقال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله
« هذا هو القول الذى یرضى اللَّه تعالى عزوجل من جمیع خلقه فاسلم الیهودى»
پیامبر فرمود یا على، این سخنى بود که خداوند به این سخن راضى است. به دنبال این سخن یهودى مسلمان شد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید