مقدمه:
وسواس یکی از شایعترین اختلالات رفتاری برای انسان ها است که نه تنها در جامعه ما بلکه در همه جوامع بشری به صورت آشکار و نهان وجود دارد. نمونه های آن در بین مردان و زنان به صورت های مختلف دیده می شود ولی برخی از نمونه های آن در بین زنان یا مردان بیشتر است. وسواس در بهداشت، نظافت و شستشو یکی از شایع ترین انواع آن در زنان است.
برخی اصلاً توجه ندارند که مبتلا به اختلال وسواس هستند، لذا هیچگاه در صدد اصلاح و درمان آن بر نمی آیند، دیگران هم نمی توانند کمک چندانی به آنها نمایند، اما افرادی که باور دارند و متوجه هستند که این مشکل در آن ها وجود دارد و باید درمان شود، به راحتی می توانند از دام آن رهایی یابند. وسواس ممکن است عوامل متعددی داشته باشد اما یکی از عوامل و زمینه های آن سخت گیری های والدین در دوران کودکی است. بارها دیده شده که مادر لباس و ملافه های کودک را چندین بار می شوید یا کودک را وادار می کند تا دستهایش را چندین بار بشوید. در هر دو صورت زمینه اختلال وسواس در فرزندان به وجود می آید و در دوران نوجوانی و بزرگسالی مشکلات جدّی برای فرد ایجاد می کند. اسلام هیچگاه به انجام رفتارهای وسواسی چه به صورت نظافت و شستشو و چه در عبادت و نماز راضی نیست و این را نوعی اختلال رفتاری می داند.[1]
تعریف وسواس
همان گونه که در نامه خود اشاره کردید وسواس در واقع فکر، کلمه و یا تصویر است که به رغم اراده انسان به هشیاری او هجوم می آورد و سازمان روحی و روانی او را تحت سیطره خود قرار می دهد و اضطراب گسترده ای را در فرد برمی انگیزد.[2]وسواس خود به دو قسم می شود:
1. وسواس فکری: مثل فکرهای تکرار شونده و آزار دهنده که بی اختیار به ذهن خطور می کنند، مثلاً مادری صورت خون آلود فرزندش را که تصادف کرده، می بیند و…
2. وسواس عملی: در این حالت انسان بدون اراده خود عملی را چندین بار انجام می دهد، این قسم در واقع به تبع برخی از افکار وسواسی عارض می شود، یعنی انسان به خاطر این که از افکار وسواسی خود رهایی پیدا کند، بی اختیار شروع به انجام برخی از اعمال می کند. مثل شستشو های مکرّر.[3]
زمینه های ابتلاء
روانشناسان بالینی علل مختلفی برای بروز این بیماری بیان داشته اند و به دنبال آن راه حل هایی برای درمان ارائه داده اند، برخی از این علل ها از قرار زیر است:
1. وراثتی، 2. یادگیری از دیگران مخصوصاً والدین، 3. بیماری های عضوی.[4]
وسواس بهنجار و نابهنجار: نوعی از وسواس در برخی کارهای روزمرّه زندگی همه افراد وجود دارد، که تا حدودی باعث دقّت در کار و پیشرفت است این نوع وسواس ها بهنجارند. امّا زمانی افکار و اعمال وسواسی نابهنجارند که مشخصّات زیر را داشته باشند:
1. جنبه افراطی، نامعقول و اجباری (از درون است و از بیرون تحمیل نشده) و نامتناسب داشته باشند.
2. انصراف از آنها مشکل باشد.
3. درماندگی مشخصّی را در فرد برانگیزد.
4. دقّت قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص دهد.
5. بازده فعالیت های روزمرّه را تحت تأثیر خود قرار دهد.[5]
درمان وسواس نابهنجار
اگر مشکل شما با مشخّصات فوق همخوانی داشته باشد، وسواس شما از نوع نابهنجار است و باید در صدد درمان آن برآیید و بهترین کاری که شما انجام داده اید همین است که با عزم و اراده خود می خواهید از این حالت نجات پیدا کنید و در پی حلّ مشکل خود باشید امید به درمان افزایش می یابد. وسواس بیماری ای است، قابل درمان، کنترل و پیشگیری. ابتدای امر، خیلی راحت می توان آن را کنار گذاشت، امّا اگر فرد نسبت به بیماری اش بی تفاوت باشد و در صدد حلّ مشکل از طریق رجوع به روان پزشک و روانشناس بالینی و همکاری جهت درمان بر نیاید، درمانش سخت تر می گردد. به طوری که در مراحل شدید آن نیازمند به مصرف دارو می باشد و سال ها مراقبت لازم دارد تا آن را کنار بگذارد.
موضوع وسواس ها
موضوع وسواس ها چند چیز است: مذهبی و ماوراء الطبیعه ای، اخلاقی، حمایتی علیه خطرات بیرونی، گذشت زمان، حمایت بدنی، پاکی، نظم و ترتیب.[6]
شایع ترین آنها دو قسم است: الف) شایع ترین وسواس های فکری عبارتند از: (البته به این معنی نیست که همه اینها در افراد وسواسی وجود دارد)
1. افکار تکراری درباره احساس آلودگی. (مثلاً از طریق دست دادن با دیگران)
2. شک های تکراری. (شیر گاز را بسته ام یا نه؟، لباس من که نجس بود با شستنم پاک شد یا نه؟)
3. مرتّب کردن اشیاء به طریق خاص.
4. تکانه های پرخاشگری یا هراس آور، مثلاً فکرهای مکرّر برای صدمه زدن به فرزند خود و یا بر زبان آوردن کلمات زشت در امکان مقدس.
5. نگرانی های افراطی درباره مسائل زندگی (شغلی، تحصیلی و …)[7]
ب) شایع ترین وسواس های عملی عبارتند از:
1. رفتارهای تکراری، شستن دست، مرتّب کردن.
2. اعمال روانی مثل: شمارش، تکرار برخی از اشعار که به طور بی صدا که برای کاهش اضطراب و نگرانی صورت می گیرد.[8]
A: روش های مقابله با وسواس فکری و عملی
1. بازداری اندیشه (THOUGHT STOPPING)
در اطاقی آرام و ساکت بنشینید و به افکار وسواسی به خواست خود اجازه دهید به ذهن شما خطور کنند. وقتی افکار وسواسی به ذهن شما آمدند، به یکی از اطرافیان خود اشاره کنید که با صدای بلند بگوید ایست، یا زنگی را به صدا درآورد، (قبلاً او را توجیه کنید) یا خودتان این تمرین را انجام دهید. به این ترتیب که یک مچ بند پلاستیکی به دست خود ببندید، افکار وسواسی را به ذهن خود آورید، وقتی افکار وسواسی به ذهن شما آمدند، با کشیدن مچ بند و رها کردن آن بر دست خود دستور توقّف افکار وسواسی را برای خود صادر کنید.[9]
2. جابجایی اندیشه
اندیشه های غیر ارادی و وسواسی را نادیده بگیرید و با انتقال ذهن و فکر به افکار عالی و مناسب، عمل جایگزینی را انجام دهید.[10]
3. آموزش مواجهه صحیح با افکار مزاحم
عادت دهی: این روش عکس روش بازداری اندیشه است، دقایقی به افکار وسواسی توجّه و تأمل کنید و اجازه دهید آن افکار به ذهن شما آیند، به آن افکار توجّه کنید و به بی معنی بودن آنها دقّت کنید و برای لحظاتی طولانی آن افکار را در ذهن حفظ کنید. (با دقّت به بیهوده بودن آنها) مواجهه گسترده با چنین افکاری باعث می شود که معنی تهدید آمیز آنها کاهش یابد.
روش دیگر: در طول روز دو بار و هر بار بیش از یک ساعت به صدای ضبط شده خود که افکار وسواسی را دائماً تکرار می کند گوش دهید. این روش از مؤثرترین و کارآمدترین روش های درمان است.[11]
4. مقابله با تصاویر ذهنی
الف) تصاویر وسواسی را با تمرین ذهنی، کوچک و کوچک تر کنید تا پس از مدّتی کم کم محو شود.
ب) به جای توجّه به اصل تصویر به جزئیات تصویر ذهنی متمرکز شوید و شکل آن جزئی و بی اهمیت را آنقدر بزرگ نمایید که اصل تصویر وسواسی از بین برود.[12]
5. دارو درمانگری
در موارد شدیدتر باید درکنار استفاده از تکنیک های بالا از داروهایی مثل کلومی پرامین و فلوگزتین زیر نظر روان پزشک کمک گرفت. پس توصیه می شود اگر تکنیک های فوق در مورد شما اثر بخش نیست به روان پزشک جهت دریافت دارو رجوع نمایید.[13]
B: روش های مقابله با وسواس عملی
1. سرمشق گیری: به دیگران نگاه کنید که چگونه آنها زندگی معمولی خود را انجام می دهند و به شستشوهای تکراری اقدام نمی کنند. ائمه ـ علیهم السّلام ـ و علمای ما نیز در مصرف آب بسیار دقیق بوده اند و از اسراف پرهیز می کردند. آیا به عواقب گناه اسراف توجّه کرده اید؟ آیا فکر نمی کنید که شما مقدس تر از ائمه و علماء نیستید. اگر این کار درست بود آنها این اعمال را تکرار می کردند.[14]
2. عهد: عهد کنید اگر مثلاً مرتکب شستشوی اضافی شدید، فلان مبلغ انفاق کنید یا به عنوان جریمه ظرف های آشپزخانه را بشویید و اگر از افکار وسواسی جلوگیری کردید خودتان را تشویق کنید. (تفریح، مشاهده فیلم و …)
3. حذف تدریجی: در این روش سعی می شود که هر روز از اعمال تکراری خود بکاهید. مثلاً اگر عادت دارید 4 بار بشویید این دفعه تلاش کنید به 3 مرتبه متوقّف سازید. پس از مدّتی باز هم یک شماره از آن بکاهید تا به حدّ متعارف برسید.
نکات راهگشا:
1. مراقب باشید وسواس را نظم یا تمیزی برای خود تلقّی نکنید و خود را به خاطر این کار نزد دیگران آدم منظّمی و تمیزی جلوه ندهید و به دیگران نیز توصیه نکنید که این کار به خاطر نظم فوق العاده و نکته مثبت من نیست، چرا که ائمه ـ علیهم السّلام ـ از این کار نهی کرده اند. این کار به شما کمک می کند تا در دامن تشویق های دیگران واقع نشوید و در صدد تکرار اعمال وسواس کمتر شود.
2. شما این رفتارها را با چه انگیزه ای انجام می دهید؟ مثلاً این که به شستشو بیشتر اهمیت می دهید، به دلیل آن است که مسایل اسلامی و نظافت را رعایت کنید، یا همین طوری بدون دلیل این کار را انجام می دهید؟ اگر انگیزه شما رعایت مسایل اسلامی است، یقین داشته باشید که اسلام چنین چیزی نگفته، اسلام برای پاک شدن چیزهای نجس یک بار شستن را کافی می داند، اگر آب شیر نباشد، دو بار تطهیر کافی است، پس اگر به نیت پاک شدن و رعایت مسایل شرعی این قدر خودتان را عذاب می دهید و شستشو می کنید، بدانید که این نوعی بدعت و مخالفت با دستورات اسلامی است.
3. به رساله توضیح المسائل مرجع خودتان رجوع کنید، در مسائل آن قسمتی که به عنوان کثیر الشّک مطرح شده است، (بحث نماز) و گفته شده است کسی که زیاد از حدّ متعارف در مسائل شرعی شک می کند نباید به شک خود اعتنا کند و اگر اعتنا کند در واقع خلاف خواست خدا را انجام داده است.[15] (برای اطّلاع از احکام و شرایط آن حتماً به رساله عملیه رجوع شود.)
4. در فقه اصلی داریم که می گوید: اگر به چیزی یقین داشتی بعد نسبت به آن شک کردی، اصل را بر همان یقین گذشته ات بگذار و ائمه ـ علیهم السّلام ـ نیز به اصحاب خود توصیه می کردند که با شک، یقین ثابت خود را به هم نزنند. مثلاً اگر ساعت قبل یقین داشتی که با طهارت بودی یا لباست پاک بوده و الآن شک داری که آیا طاهر هستی یا نه، بنا را بر همان پاکی سابق بگذار.[16]
5. هرگز خودتان را به خاطر این افکار ملامت نکنید، این افکار و محتویات آن جزء این بیماری خفیف شما است و در واقع چون شما قصد و نیت بد ندارید، هیچ گناهی مرتکب نشده اید. امّا شما وظیفه دارید جهت بهبودی و سلامت خود از مشاوره و تکنیک های درمانِ وسواس، کمک بگیرید. (بیماری روحی مثل سرماخوردگی است، برای همه امکان ابتلاء به آن وجود دارد.)
6. در مورد این بیماری نگران نباشید، با اراده و پی گیری شما، قابل حل است. انشاء الله سریع بهبودی حاصل می شود و در صورت نیاز با کمک دارو (در صورت شدّت و مزمن شدن) برطرف می شود، چون قابل درمان است.
7. در صورتی که مشکل شما به مسایل شرعی مربوط می شود، با دفتر مرجع تقلید خود تماس بگیرید، و مسأله خود را با آنها مطرح کنید و طبق نظر کارشناسانه و عالمانه ایشان اعمال عبادی خود را که همان دستورات خداست عمل کنید.
8. برنامه ریزی دقیق و ایجاد اشتغال و سرگرمی؛ تطهیرهای مکرّر و انجام رفتارهای وسواسی می تواند بدان دلیل باشد که فرد وقت و فرصت کافی برای انجام آن در خود احساس می کند. بنابراین سعی کنید به جای یک کار، چندین کار برای خود در نظر بگیرید و به گونه ای برنامه ریزی نمایید که یکی پس از دیگری انجام شود و وقت اضافی نداشته باشید تا کارهایتان را تکراری انجام دهید.
9. کارهایی را که انجام می دهید سعی کنید با همکاری و در حضور برخی دیگر از اعضای خانواده تان باشد، زیرا بودن در حضور آن ها و انجام کارها به صورت مشترک به مرور زمان می تواند از وسواس شما جلوگیری نماید.
10. شاید خود شما هم به این نتیجه رسیده باشید که مثلاً وسواس در شستشو کار خوبی نیست ولی این که چگونه این رفتار ها را کنار بگذارید، برای تان سخت است. یکی دیگر از روش ها که می تواند بسیار برای شما مفید باشد این است که از حساسیت زدایی منظّم استفاده نمایید.[17] حساسیت زدایی منظم، مراحل مختلفی دارد. ابتدا در مرحله شناخت و سپس در مرحله عمل می تواند انجام شود. این عمل باید زیرنظر روان شناس بالینی انجام شود.[18]
روش دیگر اینکه در مواقعی که تنها هستید و فرصت برای فکر کردن دارید، سعی کنید اینگونه تصور نمایید که مثلاً اگر لباسی را که 5 بار آب کشیده اید و نخواهید بار ششم آب بکشید، چه مشکلی پیش خواهد آمد. آیا این لباس تمیز نمی شود؟ افرادی که فقط سه، چهار بار لباس خود را آب می کشند، و یا هر سه روز یکبار منزل را تمیز می کنند، به نظر شما مشکل دارند؟ آیا شما هم می توانید این کار را بکنید؟ می بینید که هیچ مشکلی ندارد، می پذیرید که 5 بار شستن و آب کشیدن لباس کافی است. مدّتی این برنامه را اجرا کنید. در مرحله بعد، بگویید حالا اگر 4 بار بخواهید لباس را آب بکشید چه مشکلی پیش می آید. اگر بجای اینکه نیم ساعت شیر آب را باز بگذارید، 15 دقیقه همین کار را انجام دهید، چه می شود، اگر قبول ندارید که بتوانید در 15 دقیقه لباس ها را بشویید و خیلی وسواس بخرج ندهید، یکبار امتحان کنید. برای اینکه این کار عملی تر شود، کارهای خود را وقتی انجام دهید که وقت اضافی ندارید و باید وارد کار بعدی شوید.
مثلاً اگر قرار است لباس ها را بشویید و معمولاً یک ساعت وقت صرف شستن آن ها می کنید، بعد از این طوری برنامه ریزی کنید که مثلاً اگر قرار است ساعت 4 بعد از ظهر به ملاقات کسی بروید یا همراه همسرتان به گردش بروید، 15 دقیقه مانده به ساعت 4 به لباس شستن شروع کنید. تا وقت تان محدود باشد و زمان اضافی برای رفتارهای وسواسی وجود نداشته باشد.[19]
البته روش های دیگری نیز برای درمان وسواسی وجود دارد مانند دارو درمانی، شوک درمانی و …. که اگر مایل باشید و بکارگیری روش های خودیاری مؤثر واقع نشود زیر نظر یک روان شناس یا روان پزشک، یکی از آن روش ها را بکار گیرید.
11. لیست ضررهای وسواسی: لیستی از ضررهای وسواسی بودن تهیه کنید و دم دست بگذارید هرگاه به ضرری دیگر آشنا شدید به آن اضافه کنید و آن را وارد لیست کنید حال این موارد را وارد لیست کنید و درباره این ضررها فکر کنید لیست را از خود دور نکنید و زود به زود مرور کنید.
11ـ1. تلف شدن وقت های مفیدی که دیگر ممکن نیست بازگردد.
11ـ2. اضطراب و تشویش فکری و عدم نشاط در زندگی.
11ـ3. شروع بیماری های دیگر (در صورت وخیم شدن) مثل افسردگی، [20] به هم خوردن سازمان روانی انسان و شروع اضطراب گسترده در فرد و…
11ـ4. از دست دادن صمیمی ترین افراد و دلخور کردن آنها.
11ـ5. خوشحالی شیطان و نارضایتی خداوند(روایات).
11ـ6. ضررهای اقتصادی مثل اسراف در آب (که خود اسراف نیز گناه کبیره است)، از دست دادن شغل و… .
11ـ7. انگشت نما شدن (رفتار عرف و شرع باید الگو باشد اگر خلاف این بود بدانیم انحراف است)
11ـ8. حرکت برخلاف مسیر الگوهای اسلامی (بالاترین و بهترین الگو پیامبر است ایشان با اندک آبی وضو می گرفتند و سفارش می کردند به شک های خود در صورت زیاد شدن اعتنا نکنید و…)
11ـ9. نقش بد تربیتی بر اولاد (تقلید از شما و احتمال مبتلا شدن آنها)
12. خودتشویقی: هرگاه جلوی کار وسواسی را گرفتیدخودتان را تشویق کنید[21] (به مهمانی بروید، تفریح بروید، فلان غذای مورد علاقه را بخورید یا…).
13. خود تنبیهی: هرگاه افکار وسواسی به سراغتان آمد به جنگ آن برخیزید و عهد کنید که اگر به آن ترتیب اثر دادم و یا جای آن را با افکار مثبت زندگی ام پر نکردم و یا برخلاف دستور خدا به شک های زیادم اعتنا کردم و… خودم را تنبیه کنم مثلاً فلان شیء دوست داشتنی خودم را به کسی که از او بدم می آید هدیه بدهم، خودم را از رفتن به پارک محروم کنم، فلان سریال مورد دلخواه خود را نبینم (البته اینها مشروط است به اراده قوی که آن نیز باید تقویت شود.)
14. تلقین:[22] دیگر کلمه من وسواسی ام را به کار نبرید و از دیگران نیز خواهش کنید به شما چنین چیزی نگویند در عوض با خود بگوئید، من فردی متعادل ام، از زندگی خود با افراد محل کار و زندگی ام لذت می برم از شیطان و افکار وسواسی اش متنفرم.
15. کمک از همسر: تا مدتی تنها به همسرتان تکیه کنید و شرعاً تکلیف را بر گردن او بگذارید هرگونه او گفتند عمل کنید نه کمتر نه بیشتر (البته او خود نباید وسواسی باشد) تحقیقات نشان داده که شرکت همسر در درمان در خانه بسیار مؤثر است.[23] او می تواند با تشویق به اینکه بهتر شده ای و اینکه نسبت به او اظهار همدردی و دلسوزی و مراقبت نکند (بخاطر این امر) می تواند در درمان کمک او باشد.[24]
16. انزجار درمانی: کش نازکی به مچ خود ببندید و هرگاه افکار وسواسی به ذهن شما هجوم آورد آنرا محکم بکشید و بر دست خود بزنید این روش باعث می شود از آن فکر منصرف شوید.
17. ایجاد آرامش: اساساً عامل اصلی وسواس اضطراب است. و راه درمان آن آرامش است.[25] در این راه از عوامل معنوی چون دعا، نیایش و یاد خدا یاری بجویید. و از وسوسه های شیطان و نفس به خداوند متعال پناه ببرید و با آن وسوسه ها مقابله کنید تا حالت ثبات و طمأنینه نفس برگردد.
18. دعا درمانی: از برخی از دعاهای وارده برای درمان وسواس، استعانت بجویید. مثل: فردی که از وسواس خود به پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ شکایت کرد، ایشان فرمود این دعا را بخوان: «… توکلت علی الحی الذی لایموت الحمدلله الذی لم یتخذ صاحبه ولا ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذّل و کبره تکبیراً…».[26]
یادآوری: اختلال وسواس را قطعاً نمی توان از طریق مشاوره مکاتبه ای یا تلفنی ریشه کن کرد و لذا اگر می خواهید بر وسواس خود غلبه کنید حتماً به یکی از مراکز مشاوره مراجعه کنید و زیر نظر یک روانشناس بالینی با تجربه به درمان رفتارهای وسواسی خود بپردازید.
[1] . زمانی، مصطفی، وسواس، پیدایش، رشد و علاج، پیام اسلام، 1369، ص 54، 36.
[2] . روانشناسی مرضی تحوّلی، دکتر پریرخ دادستان، انتشارات سمت، 1380، ص 147.
[3] . با فرزندان خود چگونه رفتار کنیم؟، دکتر محمد رضا شرفی، چاپ چهارم، 1373، نشر جهاد دانشگاهی، ص 1730، با کمی تغییر.
[4] . روانشناسی مرضی تحولی، ص 158 ـ 157. (اقتباس).
[5] . همان، ص 155.
[6] . همان، ص 153. (اقتباس).
[7] . وسواس و روش های مقابله با آن، رضا شاکر، جزوه مرکز مشاوره و راهنمایی طلاب غیر ایرانی، ص2.
[8] . همان، ص2.
[9] . همان، ص4.
[10] . همان، ص4.
[11] . روانشناسی مرضی تحولی، ص174.
[12] . وسواس و روش های مقابله با آن، ص6.
[13] . روانشناسی مرضی تحولی، ص 175.
[14] . وسواس و روش های مقابله با آن، ص 7.
[15] . آموزش فقه، محمد حسین فلاح زاده، چاپ دهم 1379، نشر الهادی، ص 179.
[16] . فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، عیسی ولایی، چاپ دوم 1380، نشر نی، ص 67 ـ 66، (اقتباس)
[17] . احمدی، جمشید، وسواس و درمان آن، انتشارات نوید، 1348، ص 38، 39.
[18]. هدف از بکارگیری این روش تقلیل اضطراب ناشی از افکار وسواسی است. در این روش فرد سعی می کند، خودش را با موقعیت های اضطراب برانگیز به صورت واقعی یا خیالی مواجه سازد. به تدریج که با استفاده از این روش، اضطراب آمیخته با افکار وسواسی کاهش پیدا می کند، رفتار وسواسی هم خود به خود دچار خاموشی می شود و از بین می رود زیرا دیگر احتیاجی به رفتار وسواسی و خصوصیات اضطراب زدای آن نیست. (ر.ک: جاناتان گریسون، وسواس، ترجمه امیر هوشنگ، تهران، رشد، چاپ اول، 1373، ص 31 ـ 34.)
[19] . قائمی امیری، علی، وسواس، انتشارات امیری، 1370، ص 102، 103.
[20] . دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، سمت، ج1، ص 147 و 165 (اقتباس).
[21] . صادقی، مجید، درمان قدم به قدم اختلافات روان پزشکی، انتشارات برای فردا، چاپ دوم، 1380، ص 73.
[22] . قائمی، علی، وسواس، انتشارات امیری، چاپ سوم، 1370، ص111.
[23] . احدی، جمشید، وسواس و درمان آن، انتشارات نوید، چاپ دوم، 1368، ص 100.
[24] . درمان قدم به قدم، اختلالات روان پزشکی، ص 72 (اقتباس).
[25] . رحمتی، اصغر، روش های پیشگیری و درمان وسواس، مدیریت تربیتی مؤسسه امام خمینی(ره)، ص40.
[26] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388ق، ج2، ص555، روایت 3.
مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه