نویسنده: امیر خواص
مسیحا در تلمود
اندیشه ی مسیحا در کتاب تلمود (1) دارای پیچیدگی است؛ زیرا اختلاف نظر ربانیّون درباره ی مفهوم مسیحایی و عقاید پیرامون آن، به گونه ای است که شکل آن را سست و نامتعین می سازد. آرمان مسیحایی پس از ویرانی دوم اورشلیم به دست تیتوس در سال 70 م قوت گرفت و این امید و آرمان در برخی از نوشته های مکاشفه ای که پس از این ویرانی پدید آمد، منعکس گردیده است.(2) در بیشتر این پیشگویی ها، به دورانی از رنج ها و سختی ها اشاره می کنند و آنها را «محنت های مسیحایی» می نامند که به شکل های گوناگون اجتماعی و سیاسی روی خواهد داد و احکام دینی و اخلاقی سست، و مورد بی توجهی قرار خواهد گرفت و در جنگی که رخ خواهد داد، مسیحا بن یوسف که چهره ی مبهم آگادای تلمود است، کشته خواهد شد؛ اما الیاس که پیشاهنگ مسیحاست، او را دوباره زنده خواهد کرد و دیگری نیز انجام خواهد داد؛ مانند: تفسیر کتاب مقدس، تصحیح نسب نامه های بنی اسرائیل، انجام معجزات و واداشتن بنی اسرائیل به توبه ی حقیقی و… .
تصور تلمود از شخص مسیحا بدین قرار است: یک انسان (نه خدا و اله ) (3) که نهالی از خاندان سلطنتی حضرت داود علیه السلام است و قداست او تنها به سبب موهبت های طبیعی او خواهد بود؛ امت های مشرک به دست او نابود خواهند شد و بنی اسرائیل قدرت جهانی خواهد یافت.(4)
دو نکته درباره ی مسیحا در تاریخ آیین یهودیت به صورت مکرر دیده می شود؛ یکی محاسبه ی تاریخ آمدن مسیحا که توسط برخی از عالمان یهودی انجام می شد و در نتیجه، شور و هیجان انتظار ظهور مسیحا را در تعداد زیادی از یهودیان بر می انگیخت و فرا رسیدن زمان تعیین شده و عدم ظهور مسیحا، یأس و ناامیدی و سرخوردگی و یا خودکشی عده ای را در پی داشت. نکته ی دیگر به ادعاهای دروغین عده ای شیّاد مربوط می شود که در مقاطع مختلف، خود را مسیحای موعود معرفی می کردند و زمینه ی گمراهی و سرشکستگی و در نهایت پشیمانی و ناامیدی جمع زیادی را فراهم می ساختند. بدیهی است در برابر کسانی که به محاسبه ی تاریخ آمدن مسیحا می پرداختند و یا خود را به دروغ مسیحای موعود معرفی می کردند، برخی از ربانیان مخالفت می کردند و این خود موجب درگیری و خصومت در میان عالمان یهودی و نیز پیروان آنان می گردید و این مسئله بر مشکلات آنها از جمله تفرق و جدایی افزوده و سبب پدید آمدن برخی فرقه های جدید می شد. برای مثال، سال 4200 تا 4250 یهودی برابر با 440 تا 490 میلادی یکی از تاریخ هایی است که برای ظهور مسیحا پیش بینی شده بود. هنگامی که این تاریخ نزدیک می شد، شخصی به نام موسی در جزیره ی «کرت» خود را مسیحا دانست و اهالی یهودی جزیره را مجذوب خود ساخت. وی بشارت داد که دریا را خشک خواهد کرد و در وقت موعود، آنها را از دریای خشک شده به فلسطین رهنمون خواهد کرد. در نتیجه ی، هنگامی که موعد یاد شده فرا رسید، به مریدان خود فرمان داد که از بالای صخره خود را به دریا بیندازند و مطمئن باشند که دریا برای آنان خشک خواهد شد. در نتیجه افراد زیادی در آب غرق شدند (5) و به دنبال این امر، بسیاری از یهودیان بازمانده در این جزیره به آیین مسیحیت گرویدند.(6) از دیگر مدعیان دروغین مسیحایی می توان از «سیرین سوری» در حدود سال 720 م و «ابوعیسای اصفهانی» در حدود سال 750 م نام برد.(7) سیرین سوری افزون بر ادعای مسیح بودن خود، در ابتدا احکام تلمود را نادیده گرفت، عبادت ها را تغییر داد و بسیاری از محرمات را مجاز شمرد؛ اما سرانجام توسط خلیفه ی وقت یزید بن عبدالملک دستگیر و برای مجازات تحویل مقامات یهودی شد؛ اما ابوعیسای اصفهانی بر خلاف سیرین، بر احکام تلمود افزود و گوشت و شراب را تحریم و طلاق را نیز به هر صورت و به هر دلیلی ممنوع کرد. وی با هزاران تن از پیروان خود به ابوسنباد رقیب عباسیان پیوست؛ با شکست ابوسنباد، کار ابوعیسای اصفهانی نیز یکسره شد (8)؛ اما پس از کشته شدن او، پیروان او تا سه قرن دوام یافتند و این فرقه که «عیساویه» یا «اصفهانیه» نامیده می شدند، بر اساس امید مسیحایی در میان یهودیان پدید آمد.(9)
با گذشت زمان، گرایش های عقلی درباره ی مطالعه ی کتاب مقدس و سنت یهودی، در میان عالمان یهودی رایج گشت؛ این گرایش متأثر از معتزله در جهان اسلام بود که رویکردی عقلی به دین و متون دینی داشتند وتفسیری عقلی از دین و آموزه های آن ارایه می کردند. در این گرایش عقلی نیز بحث از مسیحا و انتظار او جایگاه خود را پیدا کرد و بدان توجه شد. از پیشگامان این حرکت، شخصی به نام «سعدیا گائون» (892-942م) بود که فلسفه ای دینی بر اساس کتاب مقدس و سنت یهود هماهنگ با مفاهیم فلسفی عصر خود فراهم آورد و دو فصل از کتاب خود با عنوان «عقاید و باورها » را به بررسی مسیحا اختصاص داد. در فصل هفتم درباره ی رستاخیز مردگان و در فصل هشتم درباره رهایی نهایی سخن گفته است. او وعده های انبیا در زمینه تجدید حیات بنی اسرائیل و ظهور مسیحا را مربوط به آینده ی دوری می داند. از این روی، با مسیحیان نیز که معتقد به ظهور مسیحا هستند، به مخالفت می پردازد. وی علت آزمون سخت بنی اسرائیل را یا گناهان قوم و یا آزمایش استحکام ایمان ایشان می داند؛ اما سختی آزمون ها نشانه ی نزدیک شدن پادشاهی مسیحاست. بحث های او پیرامون مسائل مربوط به دوران مسیحایی، مطالب چندان تازه ای ندارد، ولی او کوشید برخی از عقاید و تعالیم مربوط به این موضوع از جمله معاد و رستاخیز مردگان بنی اسرائیل در عصر مسیحا را عقلانی توجیه کند.(10)
شاید بتوان گفت این گرایش عقلانی در میان یهودیان در زمان موسی بن میمون (1204-1135) به اوج خود می رسد و ابن میمون در مقام یک حکیم، فقیه و مرجع معتبر فقه یهود، اعتقاد به مسیحا را از اصول دین می شمارد. آرمان مسیحایی در دو اصل پایانی اعتقاد نامه ی او آمده است. او گفتارهای انبیا درباره ی توصیف سعادت مادی در آینده را متناسب با درک متوسط مردم می داند؛ زیرا عموم مردم از درک حقایق عالی معنوی ناتوانند. خود ابن میمون تصویری عقلانی از عصر مسیحایی ترسیم می کند و آنرا دوره ای می داند که بنی اسرائیل دوباره حاکم خواهند شد و با رهبری مسیحا به فلسطین باز خواهند گشت و شهرت مسیحا بر شهرت سلیمان پیشی خواهد گرفت؛ اما در روند طبیعت تغییری رخ نخواهد داد؛ هر چند تحصیل معاش آسان تر خواهد شد. از نظر ابن میمون، بزرگترین نعمت آن روزگار عبارت است از اینکه انسان فارغ از موانع جنگ و ستیز، تمام وقت خود را صرف مطالعه ی حکمت وعمل به شریعت می کند. مسیحا خواهد مُرد و پسرش به جای او خواهد نشست. جاودانگی وجود ندارد، ولی عمر مردم طولانی تر خواهد بود. اما تأکید می کند که لازم نیست درباره ی جزئیات غیر اساسی آن دوره، در اندیشه های بیهوده غرق شویم.
اندیشه های مسیحایی در نوشته های فیلسوفان یهودی قرون وسطا شکل تازه ای به خود گرفت؛ ایشان با حفظ خطوط کلی چهره ی مسیحا و زمان او به گونه ای که در تلمود ترسیم شده بود، تلاش کردند مفاهیم خیالی و مادی آنرا حذف کنند و حوادث فوقِ طبیعی آن را عقلانی کنند؛ هر چند این فیلسوفان نمی پنداشتند با این کار از تلمود فاصله می گیرند. آنان بر این نظر بودند که تلاش آنها ارائه ی تفسیری عقلانی از سنت است؛ اما این نظریه های در میان توده ی مردم تأثیر زیادی نداشت و حتی دانشمندان آن زمان حاضر نبودند جزئیات مفهوم تلمودی مسیحا را نادیده بگیرند؛ همان جزئیاتی که تا زمان حاضر نیز باقی مانده است.(11)
پی نوشت ها :
1.تلمود که امروزه به شکل یک دایره المعارف در دسترسی است، کتابی است که در بردارنده ی مجموعه احکام و روایات و سنت یهودی است و پیشینه ی شکل گیری و تألیف آن به پیش از میلاد مسیح می رسد گر چه تألیف آن به شکل یک مجموعه حدود دو قرن پس از میلاد توسط یهودا هناسی صورت گرفته و در طول زمان کامل تر شده است.
2.مانند دو کتاب مکاشفه ای باروک و عزرا که توسط نویسندگانی یهودی بلافاصله پس از سقوط دوم اورشلیم نوشته شده و با بیاناتی گیرا و به توصیف زمان قبل از آمدن مسیحا می پردازند و بر عناصر فوق طبیعی تأکید می کنند. ر.ک : همان، ص 55-57.
3.الحسینی الحسینی المعدی، اسرار التلمود، ص 160.
4.کرینستون جولیوس، انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 65.
5.رهبر پرویز، تاریخ یهود، ص 174.
6.ر.ک: کرینستون جولیوس، انتظار مسیحا در آیین یهود ، ص 70-75.
7.المسیری عبدالوهاب، دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ترجمه ی مؤسسه ی مطالعات و پژوهش های خاورمیانه، ج5 ، ص323.
8.رهبر، پرویز، تاریخ یهود، ص 194-195.
9.المسیری عبدالوهاب ،دایره المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، پیشین ،ج5 ، ص 323.
10.کرینستون جولیوس، انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 86-418.
11.ر.ک: همان، ص 94-100.
منبع:فصلنامه علمی – تخصصی معرفت ادیان شماره 1
ادامه دارد…