انفاق‏ در احادیث

انفاق‏ در احادیث

قرآن مجید و روایات به طور مکرر از انسان خواسته ‏اند که بخشى از مال خود را براى حلّ مشکل تهی دستان و کارهاى خیر و امور عام المنفعه هزینه کنند، گرچه خود هنگام انفاق در مضیقه‏ ى مالى و فشار مادى قرار داشته باشند!!

راستى، انفاق چه خصلت باارزشى است که معارف الهیه انسان را گرچه تنگدست باشد به انجام آن دعوت کرده‏اند.

ممکن است تنگدست بگوید حکم پرارزش انفاق شامل حال من نمى‏شود؛ زیرا چراغى که به خانه رواست به مسجد حرام است.

ولى اسلام این توجیه را که انسان را از یکى از بهترین خصلت‏ها و از پى آن از پاداش‏هاى عظیم الهى محروم مى‏کند نمى‏پذیرد. اسلام انفاق تنگدست را به اندازه‏ى شأن مادى او از وى خواسته است.

در کتاب‏هاى قدیمى نقل شده: هنگامى که نمرودیان براى سوزاندن ابراهیم آتش فراوانى افروخته بودند، جبرئیل زنبورى را دید که به سوى آن آتش مى‏رود تا آب بسیار اندکى که با دهانش حمل مى‏کند روى آن آتش بریزد. به او گفت:

مگر ممکن است این آب بسیار اندک این آتش فراوان را خاموش کند؟ زنبور گفت: من هم به اندازه‏ى ظرفیتم وظیفه دارم به خاموش کردن این آتش کمک کنم، کوچکى من و حجم غیرقابل توجه دهان من باعث نمى‏شود که من وظیفه‏ى الهى خود را ترک کنم، بر من هم لازم است در این دستگاه الهى به اندازه‏ى توان‏ و قدرتم به یارى ابراهیم بشتابم!

بى‏تردید اگر چند نفر تنگدست پول اندک خود را که فرض کنید با روى هم گذاشتن آن مجموعاً ده هزار تومان مى‏شود به تهیدستى بپردازند، یقیناً گوشه‏اى از مشکل او را حل مى‏کند، پول نسخه‏ى بیمار او را تأمین مى‏نماید یا کفشى براى فرزندش تهیه مى‏شود، یا با آن ورقه‏ى آب و برقى را مى‏پردازد و یا….

بنابراین تنگدستان هم باید در کنار مؤمنانى که گشایش مالى دارند و پیوسته در کار خیر شرکت مى‏کنند، به اندازه‏ى شأن مادى خود گرچه یک درهم باشد، گرچه یک متر پارچه باشد، گرچه یک عدد خرما باشد، شرکت کنند تا حضرت محبوب آنان را نیز جزء انفاق‏کنندگان ثبت کند و در قیامت به پاداش عظیم و اجر کریم و ثواب بى‏نهایت برساند.

«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ» «11».

به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و از مال و ثروتى که شما را در تصرف و هزینه کردنش جانشین خود قرار داده‏ام انفاق کنید و کسانى از شما که ایمان آورده‏اند و انفاق کرده‏اند داراى پاداش بزرگ هستند.

انفاق مال براى حل مشکل آبروداران و انجام امور خیر از قبیل مسجد، مدرسه، حمام، پل، راه‏سازى، غرس درخت براى بهره‏ورى عموم مردم، درمانگاه، بیمارستان، نشر معارف اسلامى عبادت و طاعت خداست.

امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید:

إنّ إنفاقَ هَذَا المالِ فى طاعَهِ اللَّهِ أعظَمُ نِعمَهٍ، وَإنّ إنفاقَه فى مَعاصِیهِ أعظَمُ‏ مِحنهٍ «12»

. بى‏تردید انفاق مال در طاعت خدا بزرگ‏ترین نعمت، و هزینه‏کردنش در معاصى بزرگ‏ترین مصیبت است.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

أرضُ القِیامَهِ نارٌ مَا خَلَا ظِلَّ المُؤمِنِ: فَإنَّ صَدَقَتَهُ تُظِلُّهُ‏ «13»

. زمین قیامت یک پارچه آتش است، مگر سایبان مؤمن، زیرا صدقه‏ى مؤمن او را در سایه‏ى خود مى‏پوشاند.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

مَلعونٌ مَلعونٌ مَن وَهَبَ اللَّهُ لَهُ مَالًا فَلمْ یَتَصَدَّقْ مِنهُ بِشَى‏ءٍ «14»

. ملعون است، ملعون است کسى که خدا مالى به او بخشیده و او چیزى از آن را صدقه نداده است.

و نیز آن حضرت فرمود:

أنفِقْ وَأیْقِنْ بِالخَلَفِ‏ «15»

. از مال خود در راه خدا هزینه کن و یقین داشته باش که آنچه را هزینه کرده‏اى جایگزین دارد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

مَن مَنَعَ مَالَهُ مِن الأخْیَارِ إختِیاراً صَرَفَ اللَّهُ مَالَهُ إلَى الأشرَارِ إضطِراراً «16»

. کسى که مالش را به اختیار خود از هزینه کردن براى خوبان منع کند، خدا مالش را به ناچار مصرف بدان خواهد کرد.

حضرت سجاد علیه السلام فرمود:

إنَّ مِن أخْلاقِ المُؤمِنِ الإنفاقُ عَلَى قَدْرِ الأقْتَارِ «17»

. بى‏تردید از خصلت‏هاى مؤمن هزینه کردن مال در حدّ تنگدستى است.

این نکته‏ى بسیار مهم را نیز نباید از یاد برد که عمل به آیات انفاق و روایات مربوط به آن در صورتى براى انسان میسّر است که از بیمارى خطرناک بخل سالم باشد؛ زیرا این خصلت نکوهیده و خطرناک براى باطن انسان هم چون ترمز شدیدى است که نمى‏گذارد انسان یک قدم به سوى عمل به آیات کتاب خدا و فرهنگ اهل بیت بردارد و در نتیجه به خاطر تعطیل آیات خدا و فرمان‏هاى اهل بیت در زندگى‏اش دچار عذاب قیامت خواهد شد!

امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه مى‏فرماید:

البُخلُ یَکسِبُ العارَ وَیُدخِلُ النَّارَ «18»

. بخل براى انسان کسب عار و ننگ مى‏کند و او را وارد آتش دوزخ مى‏نماید.

عرفان
پی نوشتها

(11)- حدید (57): 7.

(12)- غرر الحکم: 376، حدیث 8463.

(13)- کافى: 4/ 3، باب فضل الصدقه، حدیث 6؛ ثواب الاعمال: 140؛ بحار الانوار: 7/ 291، باب 15، حدیث 2.

(14)- وسائل الشیعه: 16/ 280، باب 41، حدیث 21555؛ بحار الانوار: 93/ 133، باب 14، حدیث 67.

(15)- جامع الأخبار: 178، الفصل الحادى و الاربعون؛ بحار الانوار: 93/ 130، باب 14، حدیث 57.

(16)- جامع الأخبار: 178، الفصل الحادى و الاربعون؛ بحار الانوار: 93/ 131، باب 14، حدیث 57.

(17)- کافى: 2/ 241، باب المؤمن و علاماته، حدیث 36؛ تحف العقول: 282.

(18)- غرر الحکم: 293، الذم، حدیث 6555؛ هدایه العلم: 70.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید