سوره‏هاى مکى و مدنى و فواید شناخت آن‏ها

سوره‏هاى مکى و مدنى و فواید شناخت آن‏ها

نویسنده:علوم قرآنى
منبع: آیت الله محمد هادى معرفت
یکى از مسایل مهم علوم قرآنى،مساله شناخت‏سوره‏هاى مکى و مدنى است.
تشخیص آن‏ها به دلایل ذیل ضرورى است:
1- شناخت تاریخ و مخصوصا تسلسل آیات و سور و تدریجى بودن نزول آن‏ها،ازطریق شناخت‏سوره‏هاى مکى از مدنى است.انسان پیوسته در این جست و جوست‏تا هر حادثه تاریخى را بشناسد،در چه زمانى و در کجا اتفاق افتاده،عوامل و اسباب‏پدید آورنده آن چه بوده است.بدین طریق دانستن سوره‏ها و آیه‏هاى مکى وتشخیص آن‏ها از آیه‏ها و سوره‏هاى مدنى از اهمیت‏به سزایى در فهم تاریخ تشریعات اسلامى برخوردار است.
2- فهم محتواى آیه در استدلال‏هاى فقهى و استنباط احکام نقش اساسى دارد.
چه بسا آیه‏اى به ظاهر مشتمل بر حکم شرعى است،ولى چون در مکه نازل شده وهنگام نزول،هنوز آن حکم تشریع نشده بود،باید یا راه تاویل را پیش گرفت‏یابه گونه دیگر تفسیر کرد.مثلا مساله تکلیف کافران به فروع احکام شرعى مورد بحث‏فقهاست و بیش‏تر فقها،آنان را در حال کفر،مکلف به فروع نمى‏دانند.و در این‏زمینه دلایل و روایات فراوانى در اختیار دارند،ولى گروه مخالف(کسانى که کافران‏را در حال کفر مکلف به فروع مى‏دانند)به آیه هفت‏سوره فصلت تمسک جسته‏اند. آن جا که مشرکان را به دلیل انجام ندادن فریضه زکات مورد نکوهش قرار داده است.
غافل از این که سوره فصلت مکى و فریضه زکات در مدینه تشریع شده است.یعنى‏هنگام نزول آیه یاد شده،زکات حتى بر مسلمانان هم واجب نبوده است،پس‏چگونه مشرکان را مورد عتاب قرار مى‏دهد؟این آیه دو تاویل دارد:
اول،مقصود از زکات در این جا تنها پرداخت صدقات بوده است که مشرکان ازآن محرومند،زیرا شرط صحت صدقه قصد قربت است که کافران از انجام آن‏عاجزند.
دوم،مقصود محرومیت از اداى زکات است و آن بدان جهت است که کفر مانع‏آنان شده است و اگر ایمان داشتند،از این فیض محروم نبودند (1) .
3- در استدلالات کلامى،آیات مورد استناد-مخصوصا آیاتى که درباره فضایل‏اهل بیت نازل شده-بیش‏تر مدنى است،چون این مباحث در مدینه مطرح‏بوده است.برخى آن سوره‏ها یا آیات را مکى دانسته‏اند که در آن صورت نمى‏تواندمدرک استدلال قرار گیرد.بنابر این شناخت دقیق مکى و مدنى بودن سوره‏ها و آیات‏یکى از ضروریات علم کلامى در مبحث امامت است.مثلا برخى تمام سوره دهر رامکى دانسته‏اند و گروهى مدنى و بعضى جز آیه فاصبر لحکم ربک و لا تطع منهم آثمااو کفورا (2) همه را مدنى دانسته‏اند.دیگران هم از ابتداى سوره تا آیه 22 را مدنى وبقیه را مکى دانسته‏اند.اختلاف درباره این سوره بسیار است،ولى ما آن را تمامامدنى مى‏دانیم.
درباره شان نزول آیه‏هاى: <یوفون بالنذر و یخافون یوما کان شره مستطیرا،و یطعمون‏الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا،انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لاشکورا،انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا.فوقاهم الله شر ذلک الیوم و لقاهم نضره وسرورا،و جزاهم بما صبروا جنه و حریرا… (3) .گفته‏اند که حسنین بیمار شده بودند.پیامبرگرامى و گروهى از بزرگان عرب به عیادت آنان آمدند و به مولى امیر مؤمنان‏پیش نهاد کردند:چنان چه براى شفاى فرزندانت نذر کنى خداوند شفاى عاجل‏مرحمت‏خواهد فرمود.حضرت این پیش نهاد را پذیرفت و سه روز روزه نذر کرد.
آن گاه که حسنین شفا یافتند در صدد اداى نذر بر آمد.قرص‏هاى نانى براى افطارتهیه کرد،روز اول هنگام افطار مسکینى در خانه را زد و تقاضاى کمک کرد.حضرت‏نان‏هاى تهیه شده را به او داد.روز دوم نیز یتیمى آمد و نان تهیه شده را دریافت کرد.
روز سوم اسیرى آمد و نان‏ها به او داده شد.
حضرت در این سه روز خود با اندک نان خشک و کمى آب افطار کرد.طبرسى‏در این زمینه روایات بسیارى از طرق اهل سنت و اهل بیت عصمت علیهم السلام گرد آورده وتقریبا آن‏ها را مورد اتفاق اهل تفسیر دانسته است.آن‏گاه براى اثبات مدنى بودن‏تمام سوره،روایات ترتیب نزول را-که سوره دهر جزء سوره‏هاى مدنى به شمار رفته-با سندهاى معتبر آورده است (4) .ولى کسانى مانند عبد الله بن زبیر که مایل نبودند این‏فضیلت‏به اهل بیت علیهم السلام اختصاص یابد اصرار داشتند که این سوره را کاملا مکى‏معرفى کنند (5) .غافل از آن که در مکه اسیرى وجود نداشت.مجاهد و قتاده از تابعین‏تصریح کرده‏اند که سوره دهر تماما مدنى است،ولى دیگران تفصیل قایل شده‏اند (6) .
سید قطب،از نویسندگان معاصر به قرینه سیاق،سوره را مکى دانسته است (7) .
4- بسیارى از مسایل قرآنى،تنها از طریق مکى و مدنى بودن سوره یا آیه‏ها،حل‏و فصل مى‏شود.مثلا در مساله نسخ قرآن به قرآن برخى راه افراط پیموده‏اند و بیش‏از دویست و بیست آیه را منسوخ معرفى کرده‏اند.در صورتى که چنین عدد بزرگى‏نمى‏تواند صحت داشته باشد و با واقعیت‏سازگار نیست و گروهى راه تفریط درپیش گرفته‏اند اصلا قرآن را غیر قابل نسخ مى‏دانند-به ویژه نسخ قرآن به قرآن،زیراشرط تحقق نسخ،تنافى میان دو آیه است که این گونه تنافى با نفى اختلاف در آیه و لو کان من عند غیر الله منافات دارد (9) .و دسته‏اى حد وسطرا برگزیده و اصل نسخ را پذیرفته‏اند و در کمیت آیات نسخ شده اعتدال را رعایت‏کرده‏اند.از جمله آیاتى که افراطیون آن را منسوخ مى‏دانند،آیه فما استمتعتم به منهن‏فآتوهن اجورهن…» (10) است که درباره ازدواج موقت نازل شده است،که ناسخ آن راطبق گفته امام شافعى محمد بن ادریس-آیه <و الذین هم لفروجهم حافظون، الا على‏ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین،فمن ابتغى وراء ذلک فاولئک هم العادون‏» (11) دانسته‏اند.
نظر مذکور را به دو دلیل نمى‏توان پذیرفت:اولا،زنى که با عقد متعه گرفته‏مى‏شود زوجه است،گر چه احکام او با زوجه دایمى کمى تفاوت دارد.ثانیا،آیه‏اى‏را که ناسخ فرض کرده‏اند در سوره مؤمنون است که تماما مکى است و کسى این آیه‏را استثناء نکرده است.در صورتى که معمولا باید ناسخ پس از منسوخ باشد.مطلب‏فوق را استاد زرقانى نیز یاد آور شده است (12) .

پی نوشت:

1- ر.ک: تفسیر طبرسى ، ج 9، ص 5. المیزان، ج 17، ص 384.
2- انسان 76:24.
3- انسان 76:12-7.
4- ر.ک:تفسیر طبرسى،ج 10،ص 406-404.حاکم حسکانى،شواهد التنزیل،ص 315-229.
5- الدر المنثور،ج 6،ص 297.
6- ر.ک:التمهید،ج 1،ص 155-154.
7- فى ظلال القرآن،ج 29،ص 215.
8- نساء 4:82.
9- ابو القاسم خویى(آیت الله)،البیان فى تفسیر القرآن،ص 206.
10- نساء 4:24.
11- مؤمنون 23:7-5.
12- محمد عبد العظیم زرقانى،مناهل العرفان،ج 1،ص 195.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید