نویسنده: سید ابوالفضل جعفری نژاد
(در سوگ و یادبود آیت الله بهجت اسوه تقوا و دینداری)
حضرت آیت الله العظمی آقای حاج شیخ محمد تقی بهجت(رحمت الله علیه) در اواخر سال 1334 هـ.ق، در شهر فومن واقع در استان «گیلان» دیده به جهان گشود. شانزده ماه از عمرش نگذشته بود که مادر بزرگوارش را از دست داد.
تحصیلات ابتدایی حوزه را در مکتب خانه فومن به پایان رساند و پس از تحصیل ادبیات عرب در سال 1348 هـ.ق، در سن 14 سالگی برای تکمیل دروس حوزوی عازم کربلا شد و حدود 4 سال در این شهر اقامت نمود و علاوه بر تحصیل علوم رسمی، از محضر استاد مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم خویی (غیر از آیت الله العظمی خویی معروف) بهره برد و در سال 1352 هـ.ق برای ادامه تحصیل رهسپار «نجف اشرف» گردید و سطح عالی علوم حوزه را در محضر اساتید بزرگ، از جمله حاج شیخ مرتضی طالقانی(رحمت الله علیه) به پایان رساند و پس از درک محضر آیات عظام: حاج آقاضیاء عراقی، میرزای نائینی (رحمت الله علیه)، در حوزه درسی آیت الله حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی وارد شد.
افزون بر این، ایشان مباحث خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام حاج سید ابوالحسن اصفهانی و حاج شیخ محمد کاظم شیرازی(رحمت الله علیه) صاحب حاشیه بر مکاسب؛ در حوزه علوم عقلی، کتاب «الاشارات و التنبیهات» و «اسفار» را نزد آیت الله سید حسین بادکوبه ای (رحمت الله علیه) فرا گرفت و در زمان تحصیل، به تدریس سطوح عالی نیز پرداخت و در تالیف کتاب «سفینه البحار» با محدث کبیر حاج شیخ عباس قمی(رحمت الله علیه) همکاری نمود.
اما در زمینه تهذیب نفس ایشان از دوران کودکی در زادگاهش فومن از محضر عالم بزرگوار «سعیدی» و در کربلا از برخی علمای دیگر بهره برد، تا اینکه در نجف اشرف در سن 17 – 18 سالگی با آیت حق علامه قاضی(رحمت الله علیه) آشنا شد و گمشده خویش را در وجود ایشان یافت و در سلک شاگردان اخلاقی – عرفانی ایشان در آمد و سرانجام در سال 1364 هـ.ق، مطابق با 1324هـ.ش با قلبی صیقل یافته از معنویت و سینه ای مالامال از عشق به حضرت حق و با کوله باری از علم و کمال به سرزمین خویش بازگشت نمود و در زادگاهش فومن تشکیل خانواده داد و در حالی که آماده بازگشت به نجف اشرف بود، هنگام عبور از شهر مقدس قم و در زمانی که چندین ماه از مهاجرت آیت الله بروجردی(رحمت الله علیه) به قم نگذشته بود، مقیم قم شد و رحل اقامت افکند.
در قم نیز از محضر اساتید بزرگوار: حجت الاسلام و المسلمین کوه کمره ای و آیت الله العظمی بروجردی(رحمت الله علیه) کسب فیض نمود.
معظم له پس از ورود به قم به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و به تربیب شاگردانی بسیار همت گماشت و تا قبل از رحلت نیز تدریس درس خارج ایشان ادامه داشت. آیت الله مصباح در این باره میگوید: «آیت الله بهجت، از همان زمانی که مرحوم آیت الله بروجردی(رحمت الله علیه) در قم درس شروع کرده بودند، از شاگردان برجسته واز مُستَشکِلین معروف و مبرز درس ایشان بودند. معمولاً استادانی که درس خارج میگویند، در میان شاگردانشان یکی دو سه نفر هستند که ضمن اینکه بیش از همه مطالب را ضبط میکنند، احیاناً اشکالاتی به نظرشان می رسد که مطرح و آن را پیگیری میکنند تا مسائل کاملاً حل شود، و لذا اینها از دیگران دقیقترند، و اشکالاتشان علمیتر، که نیاز به غور و بررسی بیشتری دارد، و ایشان در آن زمان چنین موقعیتی را در درس مرحوم آیت الله بروجردی داشتند».
محل تدریس درس خارج ایشان ابتدا در حجرههای مدارس و بعد در منزل شخصی خودشان و اخیرا در مسجد فاطمیه، واقع در گذرخان تشکیل میشد و محل اقامه نماز جماعت و مراجعات عمومی ایشان نیز همین مسجد بود. با توجه به اینکه ایشان به خاطر شهرت گریزی عمدتاً در منزل خود تدریس میکردند، با وجود این افراد بسیاری از محضر آن جناب استفاده کردند که برخی از آنان خود صاحب رساله و فتوی هستند که به برخی از آنان با حذف القاب اشاره می کنیم:
1. محمد تقی مصباح یزدی، 2. عبدالمجید رشید پور، 3. سید مهدی روحانی، 4. علی پهلوانی تهرانی، 5. مختار امینیان، 6. محمدهادی فقیهی، 7. هادی قدس، 8. محمود امجد، 9. محمد ایمانی، 10. محمد حسن احمدی فقیه یزدی، 11. محمد حسین احمدی فقیه یزدی، 12- مسعودی خمینی، 13- سید رضا خسروشاهی، 14- حسن لاهوتی، 15- عزیز علیاری، 16- سید محمد مومنی، 17- حسین مفیدی، 18- جواد محمد زاده تهرانی، 19- سید صابر مازندرانی، 20- شهید نمازی شیرازی.
آیت الله مسعودی که خود سالها از درس آیت الله العظمی بهجت بهره برده درباره ویژگی تدریس ایشان می گوید: «سبک درس ایشان سبک خاصی است. معمولاً آقایان مراجع و بزرگان در درس خارج یک مسئله ای را مطرح می کنند و اقوال دیگران را یکی یکی ذکر می کنند. سپس یکی را نقد می کنند و دیگری را تایید، و سرانجام یکی از آن نظرات را می پذیرند، یا نظریه دیگری را انتخاب می کنند، ولی ایشان بر خلاف همه، نقل اقوال نمی کنند، بلکه ابتدا مسئله را مطرح می کنند و بعد روند استدلالش را بیان می کنند. اگر شاگرد، آراء علماء را دیده و مطالعه کرده باشد، می فهمد که دلیلی را که استاد ذکر می کند چه کسی گفته است، و اشکال یا تاییدی را که می کند میفهمد به سخن چه کسی اشکال یا قول چه کسی را تایید میکند. لذا هر کس بخواهد در درس ایشان شرکت کند باید مبانی و نظرات آقایان دیگر را دیده باشد».
مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری نیز میگوید: «ایشان با اظهار نظرهای دقیق و اشکالات مهم، چنان نظر استاد را جلب کرده بود که چند روزی مجلسِ درس از حالت درس خارج شده بود، آن ایرادها برای ما هم مفید بود؛ ولی آقای بهجت برای گریز از شهرت، دیگر به انتقاد نپرداختند و اگر ادامه می دادند معلوم میشد، اگر بالاتر از دیگران نباشند بی شک کمتر از آنان نیستند».
مرحوم علامه محمد تقی جعفری میگوید: «آن هنگام که در خدمت آقا شیخ کاظم شیرازی مکاسب می خواندیم، آیت الله بهجت نیز که اینک در قم اقامت دارند، در درس ایشان شرکت می نمودند، خوب یادم هست که وقتی ایشان اشکال میکردند آقا شیخ کاظم با تمام قوا متوجه می شد، یعنی خیلی دقیق و عمیق به اشکالات آقای بهجت توجه می کرد، و همان موقع ایشان در نجف به فضل و عرفان شناخته شده بود».
آیت الله مصباح میگوید: «اولین چیزی که ما را جذب کرد آن جاذبه معنوی و روحانی ایشان بود. ولی تدریجاً متوجه شدیم که ایشان از لحاظ مقامات علمی و فقاهت هم در درجه بسیار عالی قرار دارد. این بود که سعی کردیم خدمت ایشان درسی داشته باشیم تا وسیله ای باشد که هم از معلومات ایشان بهره ای ببریم، و هم بهانه ای باشد که هر روز خدمت ایشان برسیم و از کمالات روحی و معنوی آقا بهرهمند شویم. کتاب طهارت را در خدمت ایشان شروع کردیم، ابتدا در یکی از حجرات مدرسه فیضیه چند نفر از دوستان شرکت میکردند، و بعد از گذشت یک سال، یکی دو سالی هم در حجره ای در مدرسه خان (مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی) خدمت ایشان درس داشتیم، و بعدها که ضعف مزاج ایشان بیشتر شد از آن به بعد در منزل، خدمتشان می رفتیم که یک دوره طهارت را خدمت ایشان خواندیم، و بعد یک دوره هم مکاسب و خیارات را که تقریباً حدود 15 سال ادامه پیدا کرد. ما در درس ایشان استفادههایی میبردیم که در بسیاری از درسها کمتر یافت میشد».
شهید بزرگوار استاد مطهری(رحمت الله علیه) نیز به درس ایشان عنایت خاصی داشتند. آیت الله محمد حسین احمدی یزدی در این رابطه میگوید: «آیت الله شهید مطهری درباره درس آیت الله بهجت به ما خیلی سفارش میکرد و میفرمود: حتماً در درس ایشان شرکت کنید، مخصوصاً در اصول، چون آقای بهجت درس آقا شیخ محمد حسین اصفهانی را دیده، حتماً در درس ایشان شرکت کنید.»
تالیفات معظمله عبارتند از: یک دوره کامل اصول ، حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری (رحمت الله علیه) و تکمیل آن تا آخر مباحث مربوط به مکاسب و متاجر، دوره کامل طهارت ، دوره کامل کتاب صلاه ، دوره کامل کتاب زکات ، دوره کامل کتاب خمس و حج ، حاشیه بر کتاب ذخیره العباد مرحوم شیخ محمد حسین غروی ، چندین مجله تقریبا یک دوره فقه فارسی، حاشیه بر مناسک شیخ انصاری (رحمت الله علیه) و…
صفات شخصیتی
1.تقوا
یکی از مجتهدان بزرگ در این باره می گوید: «ایشان را نمیشود گفت آدم با تقوایی است، بلکه ایشان عین تقوا و مجسمه تقواست».
2. زهد و ساده زیستی
آیت الله مصباح در مورد زهد و ساده زیستی ایشان میگوید: «آیت الله بهجت منزلی جنب مدرسه حجتیه اجاره کرده بودند و بعد تغییر منزل دادند و در اوائل خیابان چهار مردان فعلی خانه دیگری اجاره کرده بودند که ظاهراً دو اتاق بیشتر نداشت، و در وسط آن اتاقی که ما خدمت ایشان می رسیدیم پرده ای کشیده شده بود که پشتش خانواده شان زندگی میکردند و ما این طرف پرده مینشستیم و از حضور ایشان بهره مند میشدیم. زندگی بسیار ساده و دور از هر گونه تکلف و توام با یک عالم نورانیت و معنویت…».
3. حالات نماز
نماز ایشان همواره مورد توجه اولیای خدا بود. علامه طباطبائی(رحمت الله علیه) در نماز ایشان شرکت میجستند و آیت الله بهاء الدینی(رحمت الله علیه) نیز عنایت خاصی به نماز جماعت ایشان داشته اند و…
4. سیر و سلوک و مقام معنوی
عارف بزرگی، چون امام خمینی(قدس سره) عنایت خاصی به ایشان داشته اند. امام بعد از بازگشت به قم در اول انقلاب، در بیت ایشان حضور یافته و به دیدار یکدیگر نایل می آیند.
مولف کتاب «انوار الملکوت» نیز در این باره مینویسد: «آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی از شاگردان معروف آیت الحق و سند عرفان، عارف بیبدیل مرحوم آقای حاج میرزا علی آقای قاضی تبریزی(رحمت الله علیه) در نجف اشرف بوده اند، و در زمان آن مرحوم، دارای حالات و مکاشفات غیبیه الهی بوده و در سکوت و مراقبه، حد اعلایی از مراتب را حایز بوده اند».
5. ظهور کرامات
آیت الله مصباح با ذکر چند شاهد مثال در این باره میگوید: «کسانی که سالیان متمادی با آیت الله بهجت معاشرت داشتند، گاهی چیزهایی از ایشان می دیدند که به اصطلاح «کرامت» و امر خارق العاده است، هر چند طوری برخورد میکردند که معلوم نشود، امری که از ایشان به ظهور پیوسته کاملا یک امر خارق العاده ای است».
6. اهتمام ویژه به رعایت شرعیات
آیت الله شیخ جواد کربلایی در این باره می گوید: «بنده از بیان ایشان فهمیدم که سالک باید کاملا و از همه جهات مواظب ظواهر شرع مقدس بوده و نسبت به حالات معنوی کتوم باشد، مگر از اهلش که اهل آن نیز اندکند».
7. الگوی رفتاری مجسم
آیت الله مصباح در این باره می گوید: «بنده از سال1331 که به قم آمدم با ایشان آشنا شدم، منزل ایشان جنب مدرسه حجتیه بود، و تقریبا هر روز آقا را، هم در راه و هم در حرم زیارت میکردم، چهره نورانی ایشان برای هر بیننده ای جاذبه داشت و کیفیت نشست و برخاست و حرکات و سکنات ایشان جلب توجه میکرد و نشان می داد که ایشان در یک فضای معنوی خاصی زندگی میکند و توجه شان به فوق مطالبی است که دیگران به آن توجه دارند».
8. تلاش برای سیر معنوی و تکامل دیگران
آقای مسعودی نیز در این باره میگوید: «در هر صورت، ایشان برای عده ای امور تربیتی را اجرا میکردند. گاهی به شخصی پیغام می دادند: این کار را بکن، یا فلان کار را نکن. یا این مسئله خوب است که این طور باشد.
9. اندیشیدن پیش از سخن گفتن
آقای خسروشاهی میگوید: «یکی از ویژگی های بارز ایشان آن است که وقتی میخواهند مطلبی بفرمایند، علاوه بر رعایت مقتضای حال، اول فکر میکنند. حتی در این زمینه فکر میکنند که مطلب را چگونه و در چه قالب و جملاتی بگویند. تا از سویی کوتاه باشد و از جهتی رساتر بوده و بهتر مطلب را برساند».
***
چنان که گذشت ایشان در نوجوانی به میدان خودسازی گام نهاد، و در فراگیری علوم و تزکیه نفس چنان جدی بود که گویا کاری غیر از آن نداشتند، و همواره در آموزش های اخلاقی بر این نکته اصرار میکردند که تلاشی پیگیر و ریاضتی فراگیر لازم است تا انسان در جبهه ستیز با رذیلت های اخلاقی و در جهاد اکبر با هواهای نفسانی، سر بلند و پیروز گردیده و به سازندگی خویش بپردازد. او همواره معتقد به لزوم همپایی دانش و اخلاق بوده و به طور مؤکد به خطر جدایی علم و تزکیه هشدار می دادند و زیان عالم غیر مهذب و دانش بدون تزکیه را از هر ضرر و زیان دیگری بیشتر می دانستند.
آن بزرگوار، انسان مخلص و مشتاقی بود که در همه حال عقربه زندگی خود را به سوی خدا چرخانده، و کوشید تا پیوسته در حوزه جاذبه الهی قرار گرفته و به همه چیز و همه کس با دید خداخواهی بنگرد.
اولیای خدا بر خلاف عموم مردم که به ظاهر دنیا چشم دوخته و سرگرم آن هستند، همواره به حقیقت دنیا مینگرند، و به فردای خویش می پردازند و بدینسان هماره از قید مطامع دنیوی گریخته و با صفای قناعت و ساده زیستی، روحی سرشار از معنویت را به دست می آورند، در حالی که مردم در انبوه ظلمت های غفلت و تشریفات زندگانی و آزمندیهای آن غرق و سرگردانند.
آیت الله بهجت نیز از این دسته اولیای خدا بود. ایشان زاهد عارفی بود که پیوسته بی رغبت به دنیا و آزاده و بیتکلف زیسته بود، آن بزرگوار از برجسته ترین چهره های زاهد و وارسته زمان ماست که چنان در جاذبه معنویات قرار گرفته و به حقیقت و باطن دنیا توجه داشته که ذره ای به تعلقات و مادیات آلوده نگشته و از هر چه رنگ تعلق پذیرفته آزاد بوده است. او نه تنها چنین اندیشیده و از دنیا و مظاهرش گریزان بوده، بلکه در عمل و زندگانی معیشتی نیز در همین راستا حرکت کرده است.
زندگی ساده او در خانه ای قدیمی و محقر در قم، و مقاومت ایشان در برابر خواسته های مکرر علما و مردم برای تعویض خانه، گواهی صادق بر روح بزرگ و زاهدانه این پیر فرزانه بود.
ارتباط استوار آیت الله العظمی بهجت با خداوند متعال، ذکرهای پی در پی، به جای آوردن نوافل، شب زنده داریهای کم نظیر ایشان، بسیار عبرت انگیز است. سالهای سال نماز جماعت ایشان از شورانگیزترین، با صفاترین و روح نوازترین نمازهای جماعت ایران اسلامی بوده است. در این نماز عالمان وارسته و خداجوی، بسیاری از طلاب تقوا پیشه، بسیجیان رزمجو و دلداده خدا، و دیگر قشرهای مردم شرکت میکردند. این نماز چنان پر معنویت بود که گاه، به ویژه در شبهای جمعه صدای گریه آیت الله بهجت با نوحه و ناله غم انگیز نمازگزاران همراه میشد و روحها به پرواز در می آمد و چشمها به اشک مینشست، و فضای دلها نورانی میگشت. چنین فضای معنوی و روح نوازی در هیچ نماز جماعتی وجود نداشت. بی جهت نیست که بسیاری از اوقات در مسجدی که ایشان نماز جماعت اقامه میکردند جا برای نماز گزاران تنگ میشد و عده کثیری، حتی آنان که مشتاقانه و به امید کسب فیض از این نماز پر معنویت، از راههای دور آمده بودند، مجبور به ترک مسجد میشدند.
شهرت گریزی، هوا ستیزی و فروتنی از دیگر ابعاد برجسته شخصیت معنوی ایشان بود؛ با اینکه فقیهی شناخته شده و مجتهدی صاحب نام و از برجستگان حوزه علمیه قم بودند، اما تا وقتی که افرادی از ایشان مسن تر و یا جلوتر بودند، بلکه تا زمانی که هم دوره ایهای ایشان در قید حیات بودند، هیچگاه اجازه انتشار توضیح المسائل خود را نمی دادند، تا اینکه با درخواستهای مکرر عالمان، راضی شدند فتاوایشان به چاپ برسد، با این حال در زمان حیات پر برکتشان نیز به هیچ وجه اجازه نمی دادند رساله شان را از وجوهات شرعیه چاپ کنند، و نیز در مجالسی که از طرف ایشان برگزار می شد، به خطیبان مجالس توصیه میفرمودند که از ذکر نام ایشان در مجلس خودداری کنند.
یکی از ویژگیهای آیت الله بهجت که ایشان را از دیگر عالمان و دیگر مجتهدان ممتاز میکند، الگوی رفتاری برگرفته از شیوه معصومین (علیهم السّلام) است که در گفتار و کردار، اعم از نشست و بر خاست، و سخن گفتن و خاموش بودن، و در نحوه انجام عبادات و راز و نیاز با معبود یکتا، و برخورد با افراد و … نمایان بود.
منابع:
1. حسینی تهرانی، محمدحسین» انوار الملکوت: نورملکوت روزه، نماز، مسجد، قرآن ، دعا خلاصه مواعظ ماه مبارک رمضان سال 1390هجری قمری، «تهران: موسسه ترجمه و نشر دوره علوم و معارف اسلام،1429ق= .1387
2. باقی زاده، رضا «برگی از دفتر آفتاب: شرح حال شیخ السالکین حضرت آیت الله بهجت»، تهران: کمال اندیشه تهران، .1386
3. نوری، حسین، «پرهیزگاری از او رنگ میگیرد – مروری بر حیات پر بار حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت»، جام جم، 29 آذر .1383
4. پرده نشین: شرح کلمات عرفانی، اخلاقی حضرت آیت الله العظمی بهجت، تهیه و تنظیم واحد پژوهش انتشارات هنارس، قم: هنارس، .1387
5. اسلام جو لنگرودی، حامد «صدای سخن عشق: مجموعه ای از حکمتها و حکایتهای نماز از زبان آیت الله بهجت» قم: طوبای محبت، 1385
6. هدایی، مصطفی، «ستاره درخشان فومن: زندگی نامه آیت الله بهجت» تهران: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی جابر، .1380
7. رخشاد، محمد حسین «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» قم: مؤسسه فرهنگی سماء، .1385
8. مصباح، محمد تقی «خاطرات آیت الله مصباح از آیت الله بهجت»، قم: یمین، .1385
9. سلامی پور، عباس «طریق سیر و سلوک الی الله در بیان و بنان سالکان» کاشان: مرسل، .1379
10. «فریاد گر توحید: عارف کامل حضرت آیت الله العظمی بهجت»، تهیه و تنظیم مؤسسه تحقیقاتی – فرهنگ اهل بیت علیهم السّلام، قم: انصاری، .1378
11. دلاور، مسعود، «فیضی از ورای سکوت: رهنمودها و ارشادات شیخ الفقها و العرفا حضرت آیت الله بهجت» تهران: نورورنگ، .1381
12. عاصمی، مهدی «گوهرهای حکیمانه: تازه هایی از بقیه الاولیاء حضرت آیت الله بهجت»، قم: خادم الرضا(ع)، .1384
13. «عرفان، اخلاق، نقاهت (مقاله): نظری و گذری بر زندگانی عارف سالک، فقیه اهل بیت علیهم السّلام، حضرت آیت الله العظمی بهجت» اطلاعات، 17 شهریور .1386
14. عباسی، مهدی «نفس مطمئنه: ناگفته هایی از عارف کامل حضرت آیت الله بهجت» قم: تا ظهور، .1387
15. باقی زاده، رضا،«نکتههای ناب از بیانات حضرت آیت الله العظمی بهجت به همراه گفتهها و نوشته هایی درباره معظم له» تهران: کمال اندیشه تهران، .1385
منبع : پگاه حوزه / شماره 255