مدارا و قاطعیت در سیره امام علی (ع)

مدارا و قاطعیت در سیره امام علی (ع)

نویسنده : غلامحسین حسینى

«مدارا» در لغت به معنی نرمش و ملا‌طفت و مهربانی است و در عرف به معنی رفتار مهربانانه و نرمش در گفتار و رفتار با دیگران است. و در روایات اسلا‌می ‌نیز به معنی نرمش و ملا‌طفت با خلق و بندگان خداداشتن و با رفق ولین با آنان رفتار کردن، و از خطا و لغزش‌های آنان چشم‌پوشی کردن آمده است. با دقت و تفحص و تتبع در آیات قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السّلام) و سیره پیشوایان دین بخوبی بدست می‌آید که «مدارا و نرمش، رافت و رحمت» یک اصل مهم در دین مبین اسلا‌م است. و یکی از عوامل گسترش اسلا‌م در شبه جزیره عربستان و در جهان همین اصل بوده است که در دل و جان انسان‌ها نفوذ کرد و قلب آنان را به اسلا‌م متمایل ساخت و در کتاب‌های روایی و اخلا‌قی «مدارا و رفق» به عنوان یک ارزش تلقی شده است؛ و فصول و ابواب زیادی نیز به این بحث اخصاص یافته است.

ظرف و محل مدارا
مهم‌ترین بحثی که در این فصل مطرح است، بیان این نکته است که مدارا و نرمشی که به‌عنوان یک اصل ارزشی در اسلا‌م پذیرفته شده، ظرف و محل جریان آن کجا است؟ آیا مدارا و نرمش یک اصل مطلق است؟ در همه جا ولو در اصول و قوانین دینی نیز جاری است یا خیر؟ در پاسخ می‌گوییم این اصل همانند سایر اصول و قوانین مطلق نیست و حد و حدودی دارد، و اجرای این اصل در مجموعه فراتر از حد و حدود تعیین شده آن، تبدیل به یک پدیده ضد ارزشی به نام «ادهان و مداهنه» یعنی مصانعت و سازگاری و نرمش و کوتاه آمدن در حق می‌شود همانگونه که اعمال نکردن این اصل در مرز خویش نیز تبدیل به یک ناهنجاری دیگر بنام «خشونت» می‌شود. آنچه که از آیات و روایات و سیره عملی معصومین(علیهم السّلام) بدست می‌آید این است که، مدارا و سازش در موارد زیر پسندیده است:
الف – مسائل شخصی.
ب – مسائل اجتماعی که در تقابل و تزاحم با حق و حقوق دیگران نیست.
ج – در راه ترویج و گسترش اسلا‌م و ارزش‌های دینی.
اما در مسائل اصولی دین و اجرای حدود و احکام دینی، نرمش و مدارا نه تنها شایسته و پسندیده نیست بلکه مذموم و ناروا است، و سهلنگاری در اینگونه مسائل تبدیل به یک پدیده ضدارزشی بنام «ادهان و مداهنه» می‌شود که مورد نهی شدید اسلا‌م قرار گرفته است و نیز نرمش و مدارا در حق و حقوق دیگران(حق الناس) صحیح نیست و نمونه‌های عینی که از زندگی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امام علی(علیه السّلام) در بخش‌های دیگر این نوشتار میآوریم ناظر به همان شقوق و اقسام سه گانه و مانند آن است.
مدارا و نرمش در سیره امام علی(علیه السّلام)
علی(علیه السّلام) مظهر رحمت و رافت اسلا‌می ‌است ؛ 25 سال سکوت و حلم‌ورزی در راستای حفظ اسلا‌م، و عدم ایجاد درگیری و نبرد داخلی در جامعه نو پای اسلا‌می، بزرگترین رحمت و رافت علی(علیه السّلام) بر مسلمانان بوده است. اگر در آن روز علی بن ابیطالب(علیه السّلام) دست به قبضه شمشیر می‌برد و جنگ و برادرکشی در جامعه کوچک مدنیه، مرکز اسلا‌م رخ می‌داد، و در نتیجه صحابه پیامبر و قاریان قرآن در یک درگیری بر سر تصاحب حکومت و قدرت کشته می‌شدند، معلوم نبود بر سر اسلا‌م چه می‌آمد. و چه بسا علی(علیه السّلام) که پرچمدار هدایت بشر پس از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود در آن نبرد داخلی، کشته می‌شد، آنگاه به یقین از اسلا‌م جز نامی بی‌‌روح و بی محتوی باقی نمی‌ماند.
آری علی(علیه السّلام) با علم به همه دین مقوله‌ها، چونان خار در چشم و استخوان در گلو گیر کرده، بر فتنه‌های، فتنه‌انگیزان و جهل ناآگاهان حلم ورزید، و با آنان نرمش و مدارا نمود و حتی جهت پیشبرد اسلا‌م و حفظ اصول ارزشی دین و آرمانهای پیامبر خاتم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، مشاوری امین برای خلفا بوده است. و مرکز ثقل فرهنگی اسلا‌م در عصر همانانی که به ناحق بر مسند او تکیه زده بودند، به شمار می‌آمد. و پس از تصدی امر خلا‌فت مسلمین نیز به قوم ناکثین و قاسطین و مارقین دچار شد. با همانانی که سخنرانی او را در مسجد بر هم می‌زدند و فریاد و سروصدا به راه می‌انداختند و به هنگام اقامه فریضه نماز در مسجد کوفه با کنایه و تعریض و با تمثل به آیات قرآن و اشعار، علی(علیه السّلام) را زخم زبان و نیش بیان می‌زدند، مدارا کرد. و حتی تا زمانی که خوارج دست به افساد و خون ریزی نزده و به شمشیر متوسل نشده بودند، اجازه کمترین برخوردی را به آنان نداد.
عطوفت و نرمش علی(علیه السّلام) به این دو مقطع و دو مقوله منحصر و محدود نمی‌گردد، همنشینی با فقیران و بینوایان، رسیدگی به امور مستضعفان، تحمل و گوش دادن به رنج و گرفتاری دهقانان، تحمل انتقادها و برخورد تند سفیهان و همنوایی وهمدلی و استعانت به یتیمان و ارامل کوفه، همه و همه بیانگر قلب عطوف و روح لطیف و مهربان علی(علیه السّلام) است.
امیر مومنان علی(علیه السّلام) در هنگام زعامت و خلا‌فت، نامه‌های متعدد و فراوانی به کارگزاران حکومت خود نگاشت و آنان را به نرمش و مهربانی با مردم سفارش نمود. در زیر تنها به چند نمونه اشاره می‌نماییم:
1- در نامه‌ای به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان نوشت: «فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نیست، بلکه امانتی است در گردن تو… درباره رعیت حق نداری استبداد به خرج دهی، و آنچه خواهی به رعیت فرمان دهی…»
2- در نامه‌ای به عبدالله بن عباس فرماندار بصره نوشت:
…« با مردم بصره به نیکی رفتار کن، و گره وحشت و ترس از حکومت را از دل‌هاشان بگشای تا به راه آینده احساس امنیت کنند بد رفتاری تو با «بنی تمیم» و خشونت با آنها را به من گزارش داده‌اند… ای ابوالعباس با آنان مدارا کن‌…»!
همچنین امیر مومنان علی(علیه السّلام) در خطبه‌ها و سخنان متعددی از نرمش و مدارای خود با مردم سخن گفت که در زیر چند نمونه را بازگو می‌نماییم:
1- امام علی(علیه السّلام) به هنگام حرکت اصحاب جمل به سوی بصره، در جمع یاران خود خطبه‌ای خواند و در قسمتی از آن خطبه آمده است:
«ان هولا‌قد تمالوئوا علی سخطهِ امارتی، و ساصبر مالم أخف علی جماعتکم. فانهم ان تمموا علی فیالهِ هذا الرای انقطع نظام المسلمین.. همانا این گروه(مفسده جویان) به خاطر نارضایتی از حکومت من به یکدیگر پیوسته‌اند. و من تا- هنگامیکه برای جامعه و اجتماع احساس خطر نکنم، شکیبایی پیشه می‌کنم، چه اینکه آنان اگر بر این افکار سست و فاسد باقی بمانند و بخواهند اهداف خود را عملی کنند، نظام جامعه اسلا‌می ‌از هم گسیخته خواهد شد…»
امیر مومنان طبق این کلا‌م نورانی مدارا و نرمش با مخالفان را تا وقتی جایز می‌داند که گروه مخالف برای جامعه اسلا‌می ‌از جهات مختلف امنیتی، فرهنگی و غیر آن خطرساز نگردند، در غیر این صورت مدارا و نرمش مشروع نخواهد بود.
2- و در خطبه‌ای نیز فرمودند:
«کم اداریکم کما تداری البکار العمدهِ.. تا چند با شما مدارا کنم! همچون مدارا کردن با شتران نو باری که از سنگینی بار، پشتشان مجروح گردیده – و همانند جامه کهنه و فرسوده‌ای که هرگاه از جانبی آن را بدو زند از سوی دیگر پاره می‌گردد هرگاه سپاهیان شام عنان گشاید، و بر سرتان آید به خانه می‌روید و در به روی خود می‌بندید و چون سوسماری در سوراخ می‌خزید و یا چون کفتار در لا‌نه می‌آرمید‌..». !
نرمش و عطوفت امام علی(علیه السّلام) در مقابل مردم کوفه
امام علی(علیه السّلام) پس از استقرار در کوفه، از مردم خواست تا جهت استماع سخنانش به محله رحبه کوفه – که سرزمین گسترده‌ای بود – فرود آیند. امام(علیه السّلام) نیز در آن نقطه از مرکب پیاده شد. نخست در مسجدی که در آنجا بود دو رکعت نماز گزارد و آنگاه بر فراز منبر رفت و برای مردم سخن گفت.
امام(علیه السّلام) ضمن اشاره به فضیلت مردم کوفه خطرهایی که آنان را تهدید می‌کرد را برشمرد؛ آنگاه از رویگردانی مردم کوفه از حکومت اسلا‌می ‌و جهاد در راه خدا، انتقاد کرد و فرمود: «آگاه باشید که گروهی از شما از نصرت و یاری من تقاعد ورزید و من آنان را سزنش و نکوهش می‌کنم. آنان را ترک کنید و آنچه را دوست ندارند به گوش آنان برسانید تا رضای مردم را کسب کنند و تا حزب‌الله از حزب شیطان بازشناخته شود»
برخورد ملا‌یم و مدارای امام با کوفیان جهاد گریز، بر برخی از انقلا‌بیون افراطی گران آمد و بر مذاق آنان خوش نیامد. از این روی، مالک بن حبیب یربوعی، فرمانده نیروی انتظامی‌حکومت علوی، برخاست و بالحن اعترض‌آمیزی گفت: من این مقدار مجازات را برای آنان کم می‌دانم! به خدا سوگند، اگر به من دستور دهی آنان را می‌کشم‌.!
امام با جمله «سبحان‌الله» او را هشدار داد و فرمود: «حبیب، از حد و اندازه تجاوز کردی» حبیب بار دیگر برخاست و گفت: شدت عمل و خشونت در جلوگیری از وقوع حوادث ناگوار، از ملا‌یمت و نرمش با دشمنان موثرتر است.
امام(علیه السّلام) با منطق حکیمانه خود به هدایت او پرداخت و فرمود: «خداوند چنین دستوری نداده است. انسان در مقابل انسان کشته می‌شود؛ دیگر ستم و تجاوز چه جایی دارد. «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً فلا‌ یسرف فی القتل انه کان منصوراً» اسراف در قتل این است که غیر قاتل را به جای قاتل بکشید، و خداوند از این عمل نهی نمود و آن را ستم و تعدی دانست.
متخلفان کوفی از مذاکره امیر مومنان(علیه السّلام) با فرمانده نیروی انتظامی، دادگری علی(علیه السّلام) را با چشمان خویش مشاهده کرده و فضای سیاسی را باز دیدند؛ از این رو علل تخلف خود را بازگو نمودند.

صلا‌بت و قاطعیت و عدم ملا‌هنه
همان‌گونه که گفتیم اصل در اسلا‌م و سیره پیامبر گرامی‌اسلا‌م و امامان معصومین(علیهم السّلام) رافت و نرمش است، در مقابل گاهی مواقع و موارد صلا‌بت و قاطعیت لا‌زم و ضروری است. چنانچه این صلا‌بت در قوانین ملل و اقوام گذشته و حال، وجود داشته و دارد. این قانون نیز به جهت رافت و رحمت بر جامعه و مردم است، چرا که اگر قاطعیت و سخت‌گیری نسبت به دشمنان و غیر خودیها و منافقان و متخلفان داخلی و بزهکاران یک جامعه وجود نداشته باشد، طمع دشمنان نسبت به چنین ملتی تحریک می‌گردد، و از طرفی بزهکاری در داخل جامعه زیاد می‌شود چون بزهکاران احساس امنیت کامل نموده و با استفاده از چنین فضایی، امنیت ملی یک جامعه را بر هم زده و باعث سلب آسایش مردم می‌شوند. بدین جهت برای رافت به مردم جامعه، سخت‌گیری نسبت به متخلفان داخلی و خارجی ضروری و لا‌زم است.
از این رهگذر در شریعت مقدس اسلا‌می ‌صلا‌بت و قاطعیت وجود دارد، و در قوانین اسلا‌می ‌نیز برخی موارد، احکامی‌شاق و قاطع برای برخورد با متخلفان وضع شده است. و این قوانین نیز از باب رافت بر کل امت و جامعه است همانند جراحی یک عضو فاسد است که برای صحت و سلا‌مت تمام اعضای بدن، ضروری و لا‌زم است.

خاستگاه قاطعیت
قاطعیت و سخت‌گیری در قانون اسلا‌م که در سیره پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اولیای بزرگ و معصومین(علیهم السّلام) متجلی گردیده است. نسبت به چه گروه‌های و چه افرادی است آیا حکومت اسلا‌می ‌باید نسبت به تمامی‌افراد جامعه و نیز نسبت به جوامع دیگر و کشورهای دیگر، رفتاری خشونت‌آمیز داشته باشد؟ و یا نسبت به افراد و گروه‌های خاص، و کشورهای خاصی است؟
در پاسخ به این پرسش – با توجه به آیات و روایات و سیره عملی معصومان(علیهم السّلام) می‌توان گفت که صلا‌بت و قاطعیت در اسلا‌م و سیره پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و معصومین(علیهم السّلام) تنها نسبت به چند گروه است، و قانونی عام و فراگیری نیست. برخی از خواستگاه‌های قاطعیت و شدت عمل در سیره معصومان(علیهم السّلام) عبارت است از:
1- قاطعیت در اجرای عدالت.
2- قاطعیت و شدت عمل برای تامین امنیت و ایجاد آرامش در جامعه.
3- قاطعیت در اجرای حدود و احکام و قوانین الهی و اسلا‌می.
4- قاطعیت در امور مربوط به بیت‌المال و حقوق مردم.
5- نظارت و قاطعیت بر کارگزاران حکومت.
با توجه به رعایت اختصار در این نوشته، برخی از مقوله‌های فوق را در سیره امام علی(علیه السّلام) به طور خلا‌صه مورد بررسی و کنکاش قرار می‌دهیم.

قاطعیت شرط اجرای عدالت
یکی از شرایط مهم در اجرای عدالت، قاطعیت است. امام علی(علیه السّلام) می‌فرماید:
«لا‌یقیم امرالله سبحانه الا‌ من لا‌یصانع و لا‌یضارع و لا‌ یتبع المطامع»
فرمان خدا را بر پا ندارد جز کسی که – در حق – مدارا نکند و خود را خوار نسازد و پی طمع‌ها نتازد روی این اصل امام علی(علیه السّلام) جهت تحقق عدالت در جامعه اسلا‌می، برخوردهای قاطع با بسیاری از افراد و گروه‌ها داشته است در زیر نمونه‌های را بیان می‌کنیم:
امیر مومنان(علیه السّلام) در آغازین روزهای خلا‌فت طی یک سخنرانی اعلا‌م داشت:
1« -و الله لووجدته قد تزوج به النسأ و ملک به الا‌مأ لرددته فان فی العدل سعهِ و من ضاق علیه العدل فالعدل علیه أضیق»
به خدا سوگند!، اگر ببینم – بیت المال مسلمین – به مهر زنان یا بهای کنیزکان رفته باشد، آن را باز می‌گردانم. همانا در عدالت گشایش است. و آن که عدالت را بر نتابد، ستم را سخت‌تر یابد.
2- عبدالله بن زمعه یکی از شیعیان امام علی(علیه السّلام) بود، روزی در ایام خلا‌فت نزد آن حضرت آمد و مالی از بیت‌المال خواست. امام فرمود:
«ان هذا المال لیس لی ولا‌لک و انما هوفی للمسلمین…»
این مال نه از آن من است و نا از آن تو، بلکه فیی است، و از آن همه مسلمانان. اگر تو در جنگ با آنان یار باشی چون ایشان از مال برخوردار باشی، و اگر نه آنچه به دست آورند، نباید دیگران بخورند.

قاطعیت در اجرای احکام و قوانین الهی
از جمله اموری که باید در آن قاطعیت و شدت عمل نشان داد، اجرای احکام و قوانین الهی است تسامح و تساهل در اجرای قوانین الهی امری ناپسند و مذموم است. روایات و سیره معصومان(علیهم السّلام) نیز بر قاطعیت در اجرای احکام الهی تاکید دارد. در زیر نمونه‌ای از سیره علی(علیه السّلام) را در این زمینه بازگو می‌کنیم

اجرای حد بر نجاشی شاعر
قیس بن عمرو، معروف به نجاشی، از اصحاب امام علی(علیه السّلام) و از شاعران عصر خویش بود. اشعار و قصاید او در تحریک روحیه سپاه امیر مومنان در نبرد صفین، همچنان بر صفحات تاریخ می‌درخشد. نجاشی شاعر در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان، به منزل ابو سماک اسدی رفت و به وسوسه او و به اتفاق هم شراب نوشیدند و از حال طبیعی خارج و از سرو صدای آنها، همسایه‌ها از جریان مطلع شدند ماموران حکومت علوی نجاشی را دستگیر کردند و ابو سماک از صحنه گریخت. علی(علیه السّلام) 80 تازیانه به جهت شرب خمر و 20 تازیانه به جهت شکستن حرمت ماه رمضان بر نجاشی زد. جریان اجرای حد شرب خمر بر نجاشی، شاعر بزرگ کوفه، بر بستگان او گران آمد. گروهی از یمننیان از جمله طارق بن عبدالله نهدی که از قبیله نجاشی بودند و علی(علیه السّلام) را در نبرد صفین نیز همراهی می‌کردند ناراحت شدند.
طارق نهدی که از این جریان سخت برآشفته بود نزد علی(علیه السّلام) آمد و گفت: ای امیرمومنان! ما هرگز ندیده ایم که در نزد والیان حق و عدل، اهل معصیت و تفرقه با اهل اطاعت و مردان با فضیلت و تفرقه گریز، – در صورتی که جرمی ‌مرتکب شوند – یکسان باشند. تا اینکه امروز تو را دیدیم که با برادر مان نجاشی چنین کرده‌اید- ! تصور ما این بود که نجاشی با آن همه فضیلت و دفاع از تو، مشمول رافت و مهر تو قرار می‌گیرد – شما با برادر ما نجاشی، کاری کردی که دل‌های ما را به درد آوردی، و ما را از هم پراکنده ساختی، و ما را به راهی کشاندی که اگر آن راه را بگیریم ما را به دوزخ خواهد کشانید و معذب خواهیم شد.
علی(علیه السّلام) فرمود: «انها لکبیرهِالا‌ علی الخاشعین» آری! ای برادر نهدی، حدود الهی بر همگان سنگین است، فقط خا شعان می‌توانند آن را تحمل کنند. ای برادر نهدی! او هم فردی از مسلمانان است که مرتکب فعل حرام شد، و کفاره اش همان بود که درباره وی انجام گرفت. خداوند در قرآن مجید فرمود: نباید علا‌قه شما به قومی‌موجب شود که شما دست از عدالت بردارید و احکام خداوند را انجام ندهید. شما همواره عدالت را در جامعه به کار گیرید که این به تقوی و پرهیزکاری نزدیک‌تر است‌.

سخت‌گیری برای اجرای دین
پس از گسترش اسلا‌م در شبه جزیره عربستان امام علی(علیه السّلام) طی ماموریتی از ناحیه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) جهت دعوت مردم یمن به اسلا‌م، به آن سرزمین سفر نمود. هنگام مراجعت، از مردم نجران، پارچه‌های حریر را به عنوان جزیه و مالیات که طبق پیمان روز مباهله مشخص شده بود، گرفت و سوی مدینه حرکت نمود. در بین راه از حرکت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) برای شرکت در مراسم حج اطلا‌ع یافت و بدین جهت فرماندهی سربازان را به یکی از افسران سپرد و خود به سرعت حرکت کرد و در نزدیکی مکه خدمت پیامبر رسید. علی(علیه السّلام) پس از دیدار با پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ماموریت یافت به سوی نیروهای خود باز گردد و آنها را به مکه بیاورد. وقتی امام علی(علیه السّلام) به میان سربازان خویش رسید با صحنه غیر منتظره مواجه گشت و دید تمام پارچه‌های حریر میان سربازان تقسیم شده و به عنوان لباس احرام مورد استفاده آنان قرار گرفته است.
علی(علیه السّلام) از این عمل جانشین خویش سخت ناراحت شد و او را مورد بازخواست قرارداد، و او در پاسخ گفت که من با اصرار سربازان مواجه شدم و این پارچه‌ها را به عنوان امانت به آنان سپردم که پس از مراسم حج از آنان پس بگیرم علی(علیه السّلام) فرمود: تو چنین اختیاری نداشتی. آنگاه دستور داد که تمام پارچه را جمع نموده و بسته‌بندی نمایند.
از این فرمان قاطع و سخت علی(علیه السّلام)، گروهی که از عدالت رنج می‌بردند، به پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شکایت جستند و از رفتار علی(علیه السّلام)ابراز ناراحتی نمودند. در اینجا بود که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «ارفعوا ألسنتکم عن علی فانه خشن فی ذات الله عزوجل، غیر مداهن فی دینه»
زبان از بدگویی علی(علیه السّلام) بردارید که او در اجرای دستور خدا، بی پروا و سخت‌گیر است و اهل سازش و ملا‌هنه در دین خدا نیست.‌
آری اینگونه است رفتار و سیره پیشوایان معصوم ما که در دین خدا و اجرای احکام الهی سر سازگاری و سازش با احدی را ندارند. و دین خدا را با هیچ چیز مصالحه نمی‌کنند.
منبع: سایت باشگاه اندیشه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید