“وَ امُر بِالمعروفِ تَکُن مِن أهلِه”
‘و به کارهاى نیک امر کن تا از اهل آن باشى’
امام علیه السلام در این فراز مقدس، فرزند برومند خود را اولا به امر به معروف فرا خوانده و سپس این جمله را مى آورد که “تَکُن مِن أهله”، و گویا مقصودشان این است که با امر به معروف و فرا خواندن مردم به خوبیها، بطور طبیعى خود انسان نیز پاکعمل خواهد شد که این خاصیت تکرار هر چیزى است، یعنى بر اثر مداومت و تکرار، کم کم در جان خود انسان نفوذ مى کند و جزء طبیعت او مى شود.
و ممکن است مقصود این باشد که امر به معروف، چون حکایت از اهتمام انسان به آن خوبى مى کند و کاشف از توجه داشتن به آن کار است، پس خود موجب آن است که انسان از اهل خوبى و از خوبان باشد.
آرى! امر به معروف، کاشف از مهم بودن مطلب، در نظر آدمى است که اگر برایش مهم نبود واگر این شخص نسبت به آن عمل، بى تفاوت بود، وجهى نداشت که حرکت کند و دیگران را به انجام آن عمل فرابخواند و بدین ترتیب امر به معروف موجب آن است که انسان جزء اهل معروف و در شمار نیکان و شایستگان درآید.
“وَ انکَرِ المُنکَرَ بِیَدکَ وَ لِسانِکَ”
‘و با دست و زبانت از زشتیها جلوگیرى کن’
غالبا در قبال امر به معروف، فراز نهى از منکر به کار مى رود و در اینجا بجاى آن، انکار منکر آمده و این نیز به همان معنى است، زیرا مخالفت و جلوگیرى از کار بد و عمل زشت و ناروا، جداى از نهى از آنگونه اعمال نخواهد بود.
و این دو موضوع، از اهمّ برنامه هاى اسلامى است و اساس نظام امر دین و عامل نافذ و بسیار موثرى براى اصلاح جامعه و نگهدارى آنان از کجى و انحراف است. اصلاح نوع انسانى، اثباتاً و نفیاً دائر مدار این دو امر بزرگ است، و میزان اصلاحات جامعه به شدت و ضعف این دو امر عظیم، متفاوت می باشد. ضمنا نباید در مقام نهى از منکر اکتفا به زبان کرد، بلکه امام بزرگوار، انکار منکر با دست، یعنى انکارعملی را مقدم بر انکار با زبان داشته اند.
“وَ بَایِن مَن فَعَلَه بِجُهدِکَ”
‘و از مرتکبین زشتی و عمل منکر، با تمام توان و جدیت دورى کن’
ذکر این جمله بعد از جمله “انکر المنکر” شاید بدین مناسبت باشد که انکار زشتى کردن و اظهار تنفر از بدیها نمودن، و از دیگر سو حشر و نشر با زشتکاران و نشست و برخاست با اهل معصیت، به مسخره شبیه تر است و کار انسان را کم تاثیر مى کند. روابط تنگاتنگ و صمیمانه و رفت و آمد با گناهکاران، تقویت عملى آنان است و با وجود آن، زمینه اى براى نهى از منکر باقى نخواهد ماند.
و به تعبیر دیگر، دورى از اهل فساد و بدى، زمینه هاى تاثیر نهى از منکر را بخوبى فراهم آورده و شرائط پیشرفت نهى کننده را مساعد مى سازد.
و از این جهت که بگذریم، اصولا معاشرت، اختلاط و آمیزش با اهل معصیت، تمایلات سوء و احساسات انحرافى را در نهاد انسان تهییج کرده و خلاصه او را وادار به همان کارهاى زشت و نارواى آنان خواهد نمود.
بنابراین، امام بزرگوار و مربى نفوس، از فرزند خود و از همه نفوس مستعده مى خواهد که با تمام توان با سعی و جد از بدکاران دورى نموده و مطلب را خیلى جدى و مهم تلقى کنند.
__________________________
منبع: به سوى مدینه فاضله، على کریمى جهرمى