همدل و همراه تا ته دنیا
بین یکی شدن با همسرتان در حالی که هویت و شخصیت اصلی خود را حفظ می کنید ، خط باریک و ظریفی وجود دارد . این مسأله ، موضوع چالش برانگیزی است . خصوصاً اگر تازه به زندگی مشترک وارد شده اید …
شاید بپرسید : « منظور از یکی شدن چیست و چگونه من و همسرم می توانیم این کار را انجام دهیم ؟ »
یکی شدن نیاز به تلاش و ممارست دارد . این مساله نمی تواند سریع رخ دهد اما با تلاش و تعقل می تواند اتفاق افتد .
برای زوج های جوان تجربه درجه ای از پشیمانی در ابتدای ازدواج ، امری متداول است ، تغییر ناگهانی که پس از پایان ماه عسل ایجاد می شود یکی از سنگین ترین لحظات زندگی است . بسیاری از زوج های جوان ، این لحظات را مثل « ریخته شدن آب سرد روی صورتشان » توصیف می کنند .
برخی هم آن را به صورت های زیر بیان می کنند :
« من احساس می کنم در سیاره دیگری هستم و می خواهم به خانه خودم برگردم . »
« من دلم برای کار هایی که دوست دارم انجام دهم تنگ شده است . »
جمله ای که اغلب مشاوران ازدواج می شنوند این است که زوجین بیان می کنند که « اگر دو نفر تبدیل به یکی شوند ، این بدان معناست که من به عنوان یک شخص ناپدید خواهم شد ؛ پس قضیه را فراموش کن ! »
اگر شما هم این گونه فکر می کنید تصور نکنید که تنها هستید یا موقعیت ناامید کننده ای دارید . بسیاری از زوج های دیگر نیز چنین تصوری دارند . نقل قولی که در ادامه آمده ، نشان دهنده این حقیقت است که تغییر شرایط از دوران مجردی به متاهلی اغلب مشکل است .
« من تصور می کنم سختی های زیادی که در هماهنگ کردن دو زندگی با هم وجود دارد شبیه به حرکت کردن در جهت مخالف طوفان و یافتن یک جای امن و آرام است . »
بسیاری از زوج ها از چگونگی ترکیب دو شخصیت و هماهنگ شدن خواسته ها ، آرزو ها و رویا هایشان با یکدیگر ، متعجب هستند و آن را عقلانی نمی پندارند بلکه معتقدند که ازدواج و ایجاد هماهنگی بین دو نفر مربوط به روح بوده و خداوند در آن دخیل است .
تغییر و تحول از مرحله مجردی ( با آزادی های خاص خود ) به متاهلی ( با تعهدات ویژه آن ) می تواند در طرفین احساس عصبانیت یا ضرر و زیان را ایجاد کند . اما می توان با آن کنار آمد . این احساسات طبیعی هستند .
وقتی ما از دوران مجردی به متاهلی گام می نهیم ، احساس زیان می کنیم . حس از دست دادن چیزی ، احساس ناخوشایندی در ما ایجاد می کند . اما همین که در رابطه خود با شخصی که با او پیمان بسته ایم رشد و پیشرفت می کنیم غم و اندوه به شادی ، رضایت و خرسندی تبدیل می شود .
در ازدواج باید به جای خودخواهی شخصی ، احساس نزدیکی و وحدت با طرف مقابل داشت و تا حدودی تمایلات شخصی را به خاطر دیگری زیر پا بگذاریم . در این حالت تمامی احساسات ناخوشایند جای خود را به شادی و نشاط می دهد .
ایجاد یگانگی و وحدت ، نیاز به تلاش زیادی دارد اما ارزش این همه سعی و تلاش را دارد .
اگر با چالش های « با هم بودن » دست و پنجه نرم می کنید چند پیشنهاد ساده زیر می تواند به شما کمک کند .
1 – به یاد بیاورید که خداوند شما دو نفر را برای یک دلیل و هدف خاص در کنار هم قرار داده است و این که شما یکدیگر را پیدا کرده اید تصادفی نیست . او خواسته ، شما یک روح باشید در دو بدن و به یکدیگر عشق بورزید و تا زمان مرگ در کنار هم باقی بمانید .
2 – طریقه فکر کردن خود را تغییر دهید . شما هنوز هم یک فرد مستقل هستید اما در کنار فردی دیگری زندگی کنید . پس باید طرز فکر خود را تغییر دهید . چرا که اکنون تنها به خود تعلق ندارید و نباید مثل فردی مجرد رفتار کنید . با تغییر طرز فکر خود ، نوع احساسات خود را نیز می توانید تغییر دهید . مثل فردی متاهل فکر کنید ؛ در این حالت همین گونه نیز احساس خواهید کرد .
3 – سعی کنید روی اشتباهات همسر خود تمرکز نکنید و با تغییر خود شروع به افزایش یگانگی و همدلی با او کنید .
4 – از دیگران یاد بگیرید . از زوج های موفقی که در اطرافتان می شناسید راز و رمز موفقیت شان را جویا شوید . ببینید آنها چه عادات و رفتاری داشته اند که چنین ازدواجی های موفقی را تجربه کرده اند .
در رابطه زناشویی ، بیش از هر چیز سعی کنید سرگرمی های مشترکی را ایجاد کند و وقت زیادی را با هم و در کنار یکدیگر بگذرانید . همدلی و همراهی باعث ایجاد حس آرامش در طرفین خواهد شد و هدف اصلی ازدواج نیز رسیدن به همین ساحل آرامش است .
منبع:وفاق