نویسنده: سید محمد شفیعى
مهمترین عواملی که باعث کاهش ارزش روزه می شوند عبارت اند از:
1. افکار ناپسند
روزه ظاهرى همان خوددارى ارادى و مطیعانه از خوردن اغذیه است ، ولى روزه نفس ، عبارت است از: خوددارى حواس پنجگانه از افعال ناستوده و خوددارى دل از نیت هاى پلید.
قلب انسان روزه دار باید همسو با خود صائم باشد؛ آدم روزه دار از بسیارى از کارها خوددارى مى کند؛ قلب او هم باید به خاطر حفظ حریم روزه از افکار آلوده و عصیان آمیز پرهیز و اجتناب نماید و هر گونه افکار ناپسند را از سر خود بیرون کند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: روزه قلب از اندیشه روى آوردن به گناه از روزه شکم از خوردن غذا برتر است . (1)
همچنین آن حضرت (علیهالسلام) فرمود: روزه قلب بهتر از روزه زبان و روزه زبان بهتر از روزه شکم است .(2)
2. لقمه ناپاک و اثر آن
روزه باید با لقمه پاک و بدور از هر گونه شبهه گرفته شود، بنابراین چنانچه انسان بدون توجه و رعایت حلال و حرام و لقمه شبهه ناک روزه بگیرد، روزه از ارزش و اعتبارى که شرع برایش تعیین کرده برخوردار نخواهد بود.
اهتمام به خوردن حلال و پرهیز و اجتناب از حرام خوارى یکى از نشانه هاى بارز پیروى از خط حق است .
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: واى به حال کسى که روزه خود را با غذاى حرام افطار کند ( حلیه الابرار، بحرانى ، ج 1، صص 219، 345)؛ آرى ، روزه، با غذاى حلال، روزه راستین است .
پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: چهار چیز موجب تباهى روزه و بطلان کارهاى خیر مى شود، یکى از آن چهار چیز نمامى سخن چینى است
3. سخن چینى
نمامى ، به نوبه خود از عوامل کاهش ارزش روزه است و اثرات و پیامدهاى خطرناکى دارد؛ از جمله :
الف) کاهش اعتبار روزه :
پیامبر (صلیالله علیه و آله) فرمود: چهار چیز موجب تباهى روزه و بطلان کارهاى خیر مى شود، یکى از آن چهار چیز نمامى سخن چینى است .(3)
ب) عذاب قبر:
در رهنمودهاى پیامبر (صلیالله علیه و آله) به امیرالمؤ منین (علیهالسلام) آمده است : یا على! از غیبت و نمامى بپرهیز؛ زیرا غیبت، روزه را از پا در مى آورد و سخن چینى نیز باعث عذاب قبر است .(4)
4. عاق والدین
روزه دار علاوه بر انجام واجبات و مستحبات و ترک مبطلات روزه و احیانا مکروهات ، باید از هر گونه والدین آزارى بپرهیزد؛ روزه کسى که والدین او از وى ناراضى هستند، ارزشى ندارد.(5)
در قرآن مى خوانیم : خدا مقرر داشت که : جز او را نپرستید و در حق پدر و مادر خود نیکى کنید نیکوکار باشید و آنگاه که هر دو یا یکى از آنها با پیرى رسیدند نسبت به آنها کم لطفى نکنید حتى به آنان اف نگویید؛ آنان را نیازارید؛ فروتنى خود را در برابرشان اظهار کنید و بگوئید: خدایا آنان را مورد رحمت خویش قرار ده چنانکه آنان ما را در کودکى مان مورد رحمت خویش داشتند(6).
صاحب مجمع البیان در تفسیر جوامع الجامع ذیل آیه فوق ، یادآور مى شود: وقتى انسان از گفتن اف در مقابل پدر و مادر نهى شده باشد، به طریق اولى نمى تواند نسبت به آن دو آزار و اذیت بیشتر روا دارد.(7)
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: کمترین نافرمانى اف گفتن به پدر و مادر است و اگر خدا مى دانست چیزى کمتر از اف موجب رنجش والدین مى شود، بدون شک از آن نهى مى کرد. همچنین در قرآن کریم آمده است : آنان را به نام صدا نکن(8).
سید بن طاووس آن عالم بى نظیر، پس از مهیا کردن کفن و تعیین محل دفن خود در قسمت پایین پاى پدر و مادر، مى گوید: مى خواهم مادامى که در قبر هستم سرم ، پایین پاى پدر و مادرم باشد، زیرا پروردگار متعال مى فرماید: در برابر پدر و مادر باید فروتن باشى و در حق آنان باید احسان کنى با رحمت و مهربانى خاصى فروتنى خود را در برابرشان ظاهر کنى(9)و در آیه اى دیگر مى خوانیم :؛ در حق والدین خود احسان کن .(10)
انسان هیچ گاه نباید پدر و مادر خود را مورد آزار و اذیت قرار دهد، زیرا احترام آن دو هیچ گونه محدودیتى ندارد. لذا رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمود(11) کسى که پدر و مادر را غمگین سازد، عاق والدین شده است .
بدیهى است که عاق والدین مساله اى بس مهم و یکى از گناهان کبیره است . امام صادق(علیهالسلام) فرمود:(12)عاق والدین شدن یکى از گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند حکیم آدم عاق شده را گناهکار شقى قرار داده؛ کیفر عاق والدین در همین دنیا گریبان انسان را مى گیرد.
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود:(13) عقوبت سه گناه ، بدون آنکه به آخرت موکول شود در دنیا ظاهر مى گردد؛ عاق والدین ، ستمکارى در حق مردم و کفران احسان.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: پنج نفر واجب النفقه انسان هستند؛ بنابراین نمى توان مالیات واجب ، از جمله زکات را به آنان داد. آن پنج نفر عبارتند از: پدر، مادر، فرزند، مملوک، همسر؛ زیرا اینان عیال آدمى هستند و واجب النفقه اند.
چند نکته
1. پدران سه گانه : پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله): براى هر کسى ، سه گونه پدر، معرفى کرده است . آن حضرت فرمود: پدران سه دسته اند: پدرى که ترا به دنیا آورد، پدرى که به تو همسر داد که تو را علم و دانش آموخت(14).
2. نظر اعتراض آمیز و خشم آلود: امام صادق (علیهالسلام) فرمود: کسى که به والدین خود به گونه اى خشم آلود بنگرد، گرچه آن ها در حق وى ستم کرده باشند، نماز او پذیرفته نمى شود (15).
با توجه به فرمایش امام صادق (علیهالسلام) یکى از شرایط نماز در پیشگاه خدا نگهداشتن حرمت والدین است . از آنجایى روزه بعد از نماز در اسلام بسیار مورد توجه مى باشد باید از شرایط و خصوصیات آن نیز باشد.
3. نفقه والدین : از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدند: نفقه کدام یک از بستگان بر آدمى لازم و واجب است ؟ فرمودند: پرداخت نفقه والدین ، فرزند و زن بر مرد واجب است .
امام صادق (علیهالسلام) در جاى دیگر فرمود: پنج نفر واجب النفقه انسان هستند؛ بنابراین نمى توان مالیات واجب ، از جمله زکات را به آنان داد. آن پنج نفر عبارتند از: پدر، مادر، فرزند، مملوک ، همسر؛ زیرا اینان عیال آدمى هستند و واجب النفقه اند(16)
5. تکبر و عجب
یکى از آفات روزه از رذائل اخلاقى خود بزرگ بینى و تکبر فروشى است . تکبر اولین معصیتى است که در برابر خدا صورت پذیرفته است .
تکبر، چیزى است که از آن به عنوان اصول ریشه هاى کفر، یاد شده است(17).
سرچشمه و ریشه کفر سه چیز است : حرص ، تکبر و حسد(18). تکبر نه تنها زشت ترین اخلاق است بلکه از بزرگترین گناهان مى باشد.(19)
عجب ، در بسیارى از موارد به معناى تکبر است ، ولى گاهى به معنى خودپسندى و خودبرتربینى است ، عجب آن است که آدمى دیگران را به حساب نیاورد و موارد ارزشهاى آنها را نادیده بگیرد، امام صادق (علیهالسلام ) فرمود: کسى که براى دیگران، ارزشى قائل نشود، داراى عجب است .(20)پس عجب یک صفت منفى اجتماعى است که انسان خود را مى پسندد و براى دیگران مؤ لفه ستودنى قائل نیست .
پینوشتها:
1. غررالحکم ، شماره 5873.
2. همان ، شماره 5874.
3. ر.ک : حر عاملى ، وسایل الشیعه ، ج 7، ص 21.
4. ر.ک : طبرسى ، جوامع الجامع ، ج 1، ص 103.
5. وقایع الایام ، خیابانى ، صیام ، ص 431.
6. بنى اسرائیل : 22-25.
7. جوامع الجامع ، ذیل آیات فوق .
8. جوامع الجامع ، ذیل آیات فوق .
9. اسراء 24.
10. بقره : 83.
11. روضه المتقین ، ج 12، ص 249.
12. بحار الانوار، ج 74، ص 74.
13. بحار الانوار، ج 75، ص 275.
14. مواعظ العددیه ، ص 63، ثلاثیات .
15. بحار الانوار، ج 74 ص 61.
16. وسایل الشیعه ، ج 15، ص 237.
17. مستدرک ، ج 2، ص 309.
18. ر.ک : تزکیه النفس ، مبحث کبر.
19. ر.ک : تزکیه النفس ، مبحث کبر.
20. صدوق ، معالى الاخبار، ص 244.