نویسنده:سیدحسین حسینی
راهبردهای ارزشی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)در مسیر وحدت اسلامی
اشاره:
در یک تقسیم بندی کلی، نقش پیامبر اکرم (ص) در پایه گذاری وحدت امت اسلامی شامل تلاش در وضعیت جامعه عربی آن زمان و به کارگیری عوامل «سیاسی » جهت زمینه سازیهای لازم، برنامه ریزیهای «فرهنگی » در مسیر ترسیم دورنمای امت واحده برای مسلمانان و ایجاد فضای رشد فکری و ارتقای فهم مردم نسبت به مسؤولیتهای خود و در نهایت، به کار بستن راه حلهایی که پیامبر اکرم (ص) از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره می گرفت، می شوند.
چنین راهبردهایی را می توان تحت عنوان «دعوت ارزشی» پیامبر(ص) برشمرد که برخی از آنها شامل «راهبردهای ارزشی ملی و مذهبی »، «راهبردهای ارزشی قومی و میهنی » و نیز «راهبردهای ارزشی اجتماعی و فردی » خواهند بود.
راهبردهای ملی و مذهبی
الف) ایجاد وحدت ملی و همبستگی ایمانی
1- عقد قرارداد: ورود پیامبر اکرم (ص) به مدینه، با عقد قراردادهایی بین گروههای گوناگون همراه بود. این پیمانها را می توان یکی از بارزترین شواهد به کارگیری رهیافت وحدت اسلامی در جامعه آن زمان شمرد.
یکی از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادی بود که بین پیامبر اکرم (ص) و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و برخی، آن را «نخستین قانون اساسی مکتوب جهان » دانسته اند. این تدبیر بهترین مقوله برای به وجود آوردن وحدت ملی و همبستگی دینی بود، زیرا وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعی یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تضمین می کرد و از سوی دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسی و حکومتی را فراهم می آورد.
به عنوان نمونه، در مفاد قرارداد بین مسلمانان به روشنی قید شده بود که مسلمانان امت واحده ای، جدای از مردم دیگر هستند(انهم امه واحده من دون الناس) و ارتباطی بین مسلمانان و کافران نیست و دوری بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاکم بر این پیمانها همانا به کارگیری ابزار وحدت اسلامی در جهت راهبرد ارزشی پیامبر اکرم (ص) در جامعه اسلامی است و از همین رو تمام موارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولی به بعضی از آن موارد اشاره می کنیم:
– مسلمانان در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
– هیچ مؤمنی بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فی سبیل ا… صلح نمی کند و صلح جز برای همگان اجرا نخواهد شد.
– تمامی گروهها (که به جنگ مشغولند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دومرتبه پشت سر هم) تحمیل نخواهد شد.
– «ذمه ا… » نسبت به همه افراد یکسان است.
– اگر اختلافی بین مسلمانان بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
– مسلمانان، فرد مقروض و مدیونی را که دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلکه به او کمک می کنند.
در قسمت دیگری از این عهدنامه تاریخی که طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، اموری پیشداوری شد که توجه به مفاد آن حاکی از انگیزه تحقق وحدت ملی توسط پیامبر اکرم (ص) است:
– مسلمانان و یهودیان امت واحده اند و مانند یک ملت در مدینه زندگی خواهند کرد و هر یک دین خود را دارند.
– به یهودیان همپیمان، همراهی و کمک خواهد شد و متقابلاً وقتی مسلمانان آنها را به مصالحه می خوانند، یهودیان باید بپذیرند.
– مسلمانان و یهود، هر دو باید بر ضد کسانی که با این قرارداد به مخاصمه برمی خیزند، مبارزه کنند.
– هر دو باید با یاری یکدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
– هیچ کافری از ناحیه دو طرف اجیر نشود، مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش برای ایجاد حساسیت مشترک دینی و ملی یکی از شاخص ترین راه حلهای پیامبر اکرم (ص) در جهت تحقق وحدت اسلامی شمرده می شود.
2- تثبیت وحدت ایمانی: پیامبر(ص) بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگی ایمانی مسلمانان مکرراً بر این موضوع تأکید فرمود. در بخشی از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده اند که فرمود: «مسلمان برادر مسلمان است»
ب) پیوند روح اخوت و برادری
1- پیدایش تعلق اجتماعی: در نخستین سال ورود پیامبر اکرم (ص) به مدینه، یکی از مهمترین ابتکارها و راهبردهای حضرت، به کارگیری عامل وحدت دینی است؛ یعنی پیوند (عقد) برادری بین کلیه مسلمانان اعم از مرد و زن.
پیامبر اکرم (ص) بین هر مهاجر و یکی از مردم مدینه عقد برادری بست. این تصمیم داهیانه، کارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود که نشان از کوشش پیامبر اکرم (ص) برای پیدایش یک تعلق اجتماعی بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
2- محبت الهی پایه تشکیل جامعه آرمانی: جامعه مطلوب پیامبر اکرم (ص)، نظامی است که تمامی اعضای آن بر محور دیانت توحیدی، پیوند برادری با یکدیگر دارند و مکلفند آن را استوار نگه دارند تا خداوند حکیم نیز زمینه های الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدین سان پایه های تفاهم اجتماعی جامعه اسلامی محکم گردد.
براساس مفاد آیات الهی، اولاً بدون تحقق الفت اجتماعی نمی توان سخن از جامعه کرد؛ ثانیاً تحقق این امر تنها به خداست، ثالثاً مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه های وحدت اجتماعی را فراهم آورند.
کلام راستین خداوند پیرامون مسأله برادری قبایل یثربی نیز بس گویاست؛ «و همگی به ریسمان محکم الهی چنگ زنید و راههای متفرق نروید و نعمتهای خداوند را به یاد آرید که شما با هم دشمن بودید، پس خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت تا به لطف او همه برادران دینی یکدیگر شدید…»آل عمران /103)
جامعه آرمانی پیامبر اکرم (ص) که در آن روح اخوت و برادری موج می زند، جامعه ای است که در شدت بر کفر و رحمت به ایمان، حول یک محور، وحدت می یابند؛ «محمد فرستاده خداوند است… و کسانی که با اویند بر کافران بسیار سخت گیر و با یکدیگر مهربانند» (فتح /29)
جامعه ای که مانند پیکره ای واحد است و تمام افراد آن در ارتباطی وحدت بخش با یکدیگر پایدار می مانند و روح عشق و ایمان مذهبی در تار و پود آن جریان دارد.
3- بهره وری از ظرفیتهای اجتماعی: پیامبر اکرم (ص) با طرح پیمان برادری انصار و مهاجران، از ظرفیت خاص چارچوب اجتماعی جامعه عربی (که حمایت از هم پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت بارز پیامبر(ص) نه تنها باعث تعجب افرادی چون ابوسفیان شد، حتی آثار و پیامدهای این مساوات اسلامی تا مقدم داشتن اموال و داراییها نسبت به یکدیگر پیش رفت. مورخان نقل می کنند در جریان برادری مهاجر و انصار، پیمانی بسته شد که شامل مشارکت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگی «بنی النضیر» از بهترین نمونه هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویای شواهدی است که نقش پیامبر اکرم (ص) را در جلوگیری از افتراق صفوف مسلمانان و متقابلاً بهره بری ابزار وحدت اسلامی نشان می دهد. تلاش پیامبر اکرم (ص) در ایجاد وحدت به اوج کوششهای ممکن می رسد و چون آرمان وحدت را یکی از رسالتهای الهی بعثت خود می داند و رنج تفرق مؤمنان بر او گران می آید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، در این راه تمام توان خود را به کار می برد.
4- راهکار سازگاری و همدلی: موضوع «اصلاح ذات البین » و سفارشها و موضعگیریهای پیامبر اکرم (ص) پیرامون آن نیز، در ردیف راهکارهای ایجاد برادری قرار می گیرد:
نقل شده که درباره آیه اخوت از پیامبر اکرم (ص) پرسش کردند، فرمود: «مزد آن کس که در برقراری آشتی میان مردمان بکوشد، برابر مزد کسی است که در راه خدا پیکار کند.»
بدین ترتیب یکی از این شیوه ها را در تصمیمی که پیامبر اکرم (ص) مبنی بر «اصلاح ذات البین » در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر می گیرد، مشاهده می کنیم. قطعاً نبود قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگی تربیتی و اخلاقی کامل مسلمانان آن دوره، عواملی بود تا در وحدت پویای جامعه اسلامی ایجاد خلل کند. از این رو، پیامبر(ص) مأمور به اصلاح امور و حفظ یکپارچگی ملت می شود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلی و تبعیت از رسول اکرم (ص) که: «تقوای خدا را پیشه کنید و به اصلاح بین خودتان بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید، اگر اهل ایمانید» (انفال /1)
پیامبر(ص) به گونه ای اختلاف زدایی می کند که شقاقی (هر چند ناچیز) در پیکره وحدت دینی مسلمانان سر برنیاورد؛ چنانکه مورخان نقل کرده اند، پیامبر اسلام (ص) حتی برای گروهی هم که در جنگ حاضر نبودند سهمی از غنیمت قرار می داد.
جالب توجه است، پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اکرم (ص) با وجود اعلام حمایت عده ای از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنی بر آمادگی جهاد نبرد با دشمن است؛ چون محتوای قرارداد انصار با پیامبر(ص) درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهی در جنگهای خارج، لذا پیش از حرکت به دنبال رأی و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یاری آنان، آماده کارزار می گردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اکرم (ص) به رعایت سنتهای اجتماعی و ملاحظه شرایط خاص سیاسی زمان دارد.
5- تفوق به جای تفرق: رویداد دیگری که در جریان جنگ احد شاهدیم، دستوری است که قرآن به پیامبر(ص) می دهد، مبنی بر عدم ملامت پاره ای مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعی در امیدوار ساختن و همکاری به گونه ای که جذب جامعه اسلامی شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحی قرار گیرند: «از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش کن و برای دلجویی آنان، با آنها مشورت نما…» (آل عمران /159)
قطعاً یکی از ریشه های اصلی چنین تصمیم پسندیده ای، همخوانی با وحدت و یکپارچگی سیاسی امت اسلام بوده است تا از این طریق، پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههای مسلمان (به علت طرد افرادی از مبارزان که در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است که به نقل تاریخ، جوان مسلمان ایرانی پس از وارد آوردن ضربه ای بر افراد سپاه دشمن، می گوید: «این ضربت را تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانی». اما پیامبر اکرم (ص) او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمی گویی منم یک جوان انصاری؟! و منظور آن است که به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومی دیگر را خاموش و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت به دین و مکتب و ارزشهای توحیدی بازگرداند.
بدین سان حضرت از هر عاملی برای نگهداری تفوق اجتماعی و جلوگیری از تفرق استفاده می کرد و حتی در جریان تخریب مسجد ضرار نیز این موضوع به وضوح دیده می شود.
6- حفظ وفاق ملی: سیاست پیامبر اکرم (ص) درباره ویران کردن مسجد ضرار دقیقاً به قصد ایجاد یک مانع مؤثر برای جلوگیری از ظهور شکاف سیاسی در جامعه اسلامی بود تا وفاق ملی آسیب نبیند.
پیامبر بزرگوارص) حتی در آخرین سفارشهای خود به امت اسلامی نیز چنین می گوید: «ای مردم… بدانید که به راستی مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان همه با هم برادرند»
راهبردهای قومی و میهنی
الف) نفی نژادپرستی و قومیت گرایی
یکی دیگر از راه حلهایی که پیامبر اعظم (ص) در مسیر بنیانگذاری وحدت امت اسلامی به کار می گرفت، نفی نژادپرستی، قومیت گرایی و تبعیضهای ناروا و ناپسند بود.
1- شکستن ارزشهای جاهلی: مبارزه پیامبر(ص) با برده داری آن زمان که افزایش تدریجی قدرت سیاسی و اجتماعی حضرت با قاطعیت روزافزونی نیز توأم بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشی از حرکتهای عدالت خواهی پیامبر(ص) در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار می آید، زیرا حضرت به دنبال تأسیس جامعه فلاح پسند دینی و پایه گذاری حزب رستگاران است و نیک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست.
از تلاشهای پیامبر اکرم (ص) در دوره ابتدایی حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانی نظام ارزشی حاکم بر جامعه جاهلی آن زمان بود. در بافت پیوندهای عشیره ای، بردگان و کنیزان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچ گونه تصمیم گیری مستقل و یا اظهار مشارکت اجتماعی خاص نداشتند. اجازه برده ها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینی خویش نیز به دست خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگی پیامبر اکرم (ص) به توحید و نیز دعوت ارزشی حضرت به ایجاد تعلق دینی و حب اجتماعی توحیدی، سبب شد تا زمینه شکستن چنین تبعیضهای ظالمانه ای فراهم گردد، معیارهای جاهلی روابط نسبی از بین رفته و در نهایت افراد، بدون وابستگی قومی و قوم گرایی به دین جدید بگرایند.
حاصل توفیق پیامبر اکرم (ص) در به کارگیری این راه، مسلمان شدن افرادی از عشیره ها و قبایل متعدد مشرکان و تمرد آنان از قوانین نظام قبیله ای و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذاری «ارزشی و اجتماعی » یعنی ایجاد یأس و وحشت در دل مشرکان و ویران شدن اصول ارزش حاکم، زمینه ای برای زایش نظام اجتماعی جدید پدید آورد.
2- ارزش مساوات توحیدی: بعدها پیامبر اکرم (ص) در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را به آزادسازی بردگان رهنمون می سازد و خود نیز چنین می کند و این فرمان خداوند بود که ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادی انسانهای دیگر همسنگ می داند.
حضرت، افرادی مانند «زید بن حارثه » را فرمانده سپاه اسلام و «بلال حبشی » را مؤذن ویژه قرار می دهد و از «سلمان فارسی » ایرانی تجلیل می کند و به او مقام و منزلت والا می بخشد تا بدین ترتیب هم با تبعیضهای موجود به مبارزه برخیزد و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاک منصبها و منزلتهای اجتماعی معرفی نماید که: «به راستی که بهترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست. (حجرات /13)
پیامبر اکرم (ص) آشکارا اعلام می کرد، آن غلام حبشی و این سید قریشی (هر دو) در نزد من یکسان هستند و بدین سان آن حضرت را منادی به حق مساوات توحیدی دانسته اند.
به هر حال، رعایت تساوی و عدالت توسط پیامبر اکرم (ص) که دقیقاً در برابر ظلم و تبعیضهای رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهکارهای ایجاد وحدت اسلامی در جامعه آسیب دیده آن روزگار بود.
در متون تاریخی و روایی می خوانیم حضرت تفاوتی بین برده و غیربرده نمی گذاشت و خود نیز در اجرای احکام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران می چشانید. حتی در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خدا(ص) ناپیدا بود و هر زمانی در مجلس می نشست، افراد ناشناس به سادگی نمی توانستند حضور رسول ا… (ص) را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساوات طلبی حتی در چشمان مبارک رسول رحمت نیز نمایان بود، آن گونه که مشهور است آن بزرگوار در نگریستن به افراد نیز جانب عدالت را مراعات می نمود.
البته، شکی نیست که همه این آداب الهی در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. این سیره با درایتی خاص و تدبیری موشکافانه در دوران حکومت پیامبر اکرم (ص) نیز دنبال می شود تا همواره نقش خود را به عنوان یکی از ابزارهای ارزشی وحدت ساز ایفا کند. پیامبر(ص) درصدد است تا همه پایه های نابرابریهای جاهلی را از میان بردارد و بازگشت به عهد جاهلیت و پسند احکام غیرالهی را ناممکن سازد.
رسول ا… (ص) خود، آغازگر این حرکت بزرگ اجتماعی – ارزشی است و از هر رخدادی در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانی در جامعه نوپای آن زمان بهره می برد.
بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت، نفی قومیت گرایی و هر نوع تعصب ناپسند جاهلی، همیشه مدنظر پیامبر خدا (ص) بوده است و هشدارهای حضرت نیز به کسانی که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزشها می دانستند، در تاریخ اسلام ثبت شده است.
در روایتی، پیامبر(ص) افتخار و فخرفروشی بر محور تعصبات قومی را از آتش جهنم می شمارد.
در همین ردیف باید بر زندگی بسیار ساده پیامبر اکرم(ص) نیز اشاره کرد که به نقل امیرالمؤمنین (ع)حتی اجازه نصب پرده ای با نقش و نگار معمولی را بر در خانه خود نمی دهد. این امر، بهترین شاهد و عالی ترین زمینه برای جذب انسانهای محرومیت کشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینی بود.
3- حمایت از محرومان: در جهت نفی تعصبات قومی، خط مشی حمایت از محرومان و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه که عمدتاً بردگانی از مردان و زنان هستند، طبق قوانین حاکم، زیر پوشش حمایتی هیچ قوم و قبیله ای نبودند و لذا از کلیه حقوق اجتماعی و سیاسی محروم می شدند و به دلیل ساخت سیاسی خاص دوران جاهلی و نیز ناتوانیهای گوناگون این افراد، امکان پی ریزی جامعه ای مستقل را هم نداشتند.
در چنین شرایطی، مخالفت پیامبر اکرم (ص) با تبعیضها و قوم گراییها و از سوی دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبر(ص) می شد. بدین ترتیب، گروه کثیری بر محور رسول خدا(ص) وحدت اجتماعی و سیاسی پدید می آمدند. در واقع، محتوای فکری دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانی و نیز مقتضای عملکرد او، نقش یک ابزار پویا برای ایجاد وحدت اسلامی نوین را ایفا کرد.
این اعلام حمایت و جانبداری که بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده می شد، توانست نیروهای خسته و گریزان، ستم دیده و درگیر تردیدهای فکری را به مرکزی واحد هدایت کند و پایه های وحدت دینی را استوار سازد.
ب) نقش کعبه
با نظری به رویدادهای تاریخ اسلام، بعضی راه حلهای دیگر نیز به چشم می آید که در آنها به نحوی از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامی بهره برداری شده است.
در این باره، تأثیر کعبه و کیفیت استفاده پیامبر اکرم (ص) از آن به عنوان یکی از ابزارهای ارزشی وحدت ساز، شایان توجه است.
پیامبر(ص) از موقعیت مکانی مکه و فرصت زمانی ایام حج در مقطعی که تمام مردم جزیره العرب به آن جا می آمدند بهره می برد تا دعوت توحیدی خود را به مهتران و بزرگان قبایل ارائه دهد. در متون تاریخی نام قبیله های «بنی حنیفه »، «کنده »، «بنی صعصعه »، «کلب » و دیگران را در فراخوان حضرت می بینیم و حتی گرایش مردم یثرب به اسلام هم از طریق همین تدبیر در استفاده از موقعیت خانه خدا و موسم حج بوده است.
میزان کارآمدی این عامل در تمایل و کشش توده ها به سوی پیامبر(ص) به قدری بود که کفار و مشرکان را کاملاً در موضع انفعالی قرار می داد. آن گونه که پیش از آغاز مراسم برای جلوگیری از شعاع نفوذ پیام اکرم (ص) به مشورت می پرداختند تا مناسب ترین شیوه های تبلیغی و روانی را برای تغییر اذهان مخاطبان و مردم به کار گیرند.
راهبردهای اجتماعی و فردی
الف) حمیت عربی و حس مشترک
بهره برداری پیامبر اکرم (ص) از اخلاق و خصوصیات روحی عرب جاهلی در جهت اهداف توحیدی و به ویژه تحقق وحدت اسلامی، یکی دیگر از راهبردهای ارزشی به شمار می آید.
ظرفیتهای روحی جامعه آن زمان در تمامی شرایط اجتماعی خاص خود تنیده شده بود و پیوندی مستحکم با پیشینه تاریخی اش داشت. سعی پیامبر(ص) این بود که قابلیتها را به سمت مطلوبیتهای موردنظر هدایت کند و به نوعی، آمیزه های اخلاقی نوینی به وجود آورد. بدین سان پیامبر(ص) از این امکانات اخلاقی و روحی برای پدیدآوری یک همگرایی دینی و استحکام علایق مشترک اعراب در جهت آرمانهای امت واحده استفاده می کند.
روحیه تعصب و حمیت عربی، تعهد و وفای به عهد و پیمان، شجاعت و دلاوری یا میهمان نوازی، نمایانگر شاخصه های اجتماعی اعراب جاهلی شده است.
در همین حرکت، پیامبر اکرم (ص) اصلاح و بهسازی ارزشهای حاکم در چارچوب نظام ارزشی اسلام را یکی از کلیدهای رویکرد اتحاد اسلامی می داند. بدین صورت که تعصب به قوم و قبیله، حفظ و بزرگداشت منزلت عشیره و رؤسا و بزرگان آن و نیز واکنش در حمایت از افراد طایفه (که معمولاً به نحو صریح یا ضمنی توأم با گونه ای تعهد و پیمان بود) بارها در تاریخ اسلام سبب حمایت از حضرت در مواضع مختلف و اصولاً، زمینه تشکیل اولین وحدت سیاسی و علنی اسلام تلقی می گردد.
به هر حال، چنین بیعتهایی نه تنها در محدوده داخلی که بیشتر در تعهد قبایل نسبت به یکدیگر نیز کاربرد داشت و طبق رسوم جاهلی تا زمان اعلام انصراف همپیمان یا همپیمانان به قوت خود باقی می مانده است. پیامبر(ص) نیز از همین طریق دیگران را به اسلام دعوت می کرد و در طول تاریخ مکرر بین حضرت و افراد یا گروهی از یاران، پیمانهای گوناگونی منعقد می گردید که تکرار آن حاصلی جز فراگیری دامنه وحدت اسلامی نداشت. آنچه در «عقبه اولی »، «عقبه ثانیه »، بیعت در غزوه بدر، «بیعت رضوان » و … روی داد، نشانگر همین موضوع است.
شجاعت و دلیری اعراب که ریشه در وضعیت خاص آن جامعه و نیز مسایل جغرافیایی و طبیعی داشت، هیچ گاه به صورت مطلق از ناحیه پیامبر اکرم (ص) مطرود و مذموم دانسته نشد، بلکه این روحیه خاص نیز در مسیر اصلاح و امور پسندیده و صحیح قرار گرفت. بدون تردید، این امر در گسترش حاکمیت سیاسی اسلام که فقط در طی ده سال، بیش از هشتاد غزوه و سریه را در پرونده خود جای داده، تأثیر بسزایی داشته است.
حضرت در جنگهای بسیاری ضمن تجلیل و تمجید از روحیه شجاعت و سلحشوری سربازان اسلام، ارزشمندی آن را در محدوده عبادت و تقوای الهی مورد سنجش و مقایسه قرار می داد و بدین سان، شیوه تعدیل و تصحیح ویژگیهای اخلاقی اعراب را برمی گزید. از سوی دیگر، پیامبر(ص) در تقویت و اصلاح روحیه مهمان نوازی اعراب نیز می کوشد که این نیز سبب جذب فزونتر افراد به قلمرو مسلمانان است.
پیامبر اکرم (ص) مسلمانان را به سخاوت و بخشش اموال و انفاق داراییهای خود امر می کرد. همچنین در دوره اولیه تکون جامعه اسلامی، از انصار می خواست مهاجران را مورد حمایت قرار دهند و مسلمانان مدنی هم با توجه به همان روحیه خاص اجتماعی (که اکنون صبغه دینی هم پیدا کرده بود) چنین کردند، تا آنجا که برای اسکان مهاجران در خانه های خود رقابت می کردند.
بدین ترتیب بهره بری پیامبر اکرم (ص) از این ظرفیت روحی که با صحه گذاشتن و تعدیل دینی همراه بود، سبب شد تا وحدت اسلامی، هر روز با اقتدار بیشتری همراه باشد و بتدریج تسری یابد. البته نزد اسلام، اصل تعدد در ملیت و اقوام نفی نمی شود، اما ستیزه جویی و ایجاد تشتت در وحدت سیاسی و وفاق عمومی جامعه اسلامی نیز مورد قبول نیست.
ب) آداب اخلاقی
1- اخلاق نیکو: پیامبر اکرم (ص) یکی از اهداف عالی رسالت خود را اتمام اخلاق نیک و تکمیل فضایل الهی و اخلاقی انسان می داند که: «به راستی که برای تکمیل مکارم اخلاقی بعثت یافتم ». بر این بنیان، یکی از موارد دیگری که می توان در زیرمجموعه راهبردهای ارزشی پیامبر(ص) در جهت ایجاد زمینه وحدت اسلامی یاد کرد، نحوه رفتار فردی و آداب خاصی است که از آن حضرت در متون تاریخی آورده اند.
2- برخوردهای پرجاذبه: اخلاق نرم و خوی پر جاذبه رسول حق همواره یکی از مهمترین ابزارهای ارزشی وحدت دینی و فرونشاندن اختلافها و نزاعها و جذب انسانهای پاک سرشت بوده است.
این سلوک و اخلاق نیکوی الهی است که پیامبر(ص) را اسوه حسنه و نمونه برتر انسان کامل می دانند، تا آن جا که محبت معجزه آسای او سبب می شد مخالفان سرسختش به صف دوستان مؤمن سوق یابند و این آداب الهی، محور جمع و وحدت دلها قرار گیرد. دعوت فطری پیامبر(ص) جان تشنه هر حق خواهی را مجذوب او می ساخت و این، نیکوترین ابزار برای دمیدن روح وحدت دینی بود.
3- پیوندهای خانوادگی: در ردیف آداب ویژه پیامبر(ص) می توان به فلسفه پیوندهای خانوادگی حضرت اشاره ای کوتاه کرد. بدون تردید با توجه به جایگاه خاص نظام قبیله ای در جامعه آن روز، یکی از آثار اجتماعی این امر ایجاد الفت، پیوند بین قبایل و وحدت لایه های اجتماعی بوده است. این نوع پیوندهای قبیله ای به نوعی بدیل حلفهای قانونی و رسمی شناخته می شود و پیش از اسلام نیز ازدواجهای متقابل، دشمنیها را به دوستی تبدیل می ساخت.
ختم سخن
وحدت امت اسلامی همواره یکی از آرمانهای دینی پیامبران توحیدی قلمداد می شده و بر این بنیان، یکی از محورهای مهم دعوت پیامبر اکرم (ص) نیز پی ریزی شاکله های پیدایش آن بوده است.
تحلیل رویدادهای تاریخ اسلام گویای آن است که در جهت تلاشهای «سیاسی » و «فرهنگی » حضرت برای تحقق این هدف، «راهبردهای ارزشی » نیز کارآیی خاص داشته اند تا آن جا که با شناخت دقیق ظرفیتهای اجتماعی حاکم بر جامعه، ابزارهایی برگزیده شده تا زمینه پذیرش و گرایش همگانی را به سوی ایجاد وحدت امت متمایل گرداند.
طرح پیمان نامه ملی مدینه، بهترین راه برای ایجاد یک وحدت عمومی و القای روحیه همبستگی دینی بود و در همین راستا پیمان ویژه مسلمانان، راهکاری مذهبی برای پیوند روح برادری به شمار می آمد. استفاده از راهبردهای ملی و مذهبی تنها می توانست پایه های استوار اجتماعی جامعه را نمایان سازد؛اما در این میان مبارزه با نژادپرستی و قوم گرایی و یا به کارگیری عاقلانه موقعیتها و مکانهای تجمع عمومی نیز، از جمله راهکارهای قومی و میهنی لازم جهت دستیابی به وحدت طلبی شمرده می شد. با این همه، بهره گیری پیامبر(ص) از ظرفیتهای اخلاق اجتماعی و نیز توان اخلاق فردی، امری قابل توجه است.
بدین ترتیب، یکی از ضروری ترین راههای پی ریزی وحدت دینی در امت بزرگ اسلامی، هماهنگی اراده ها و تمایلات ارزشی جوامع بر بنیاد همانندسازی این ابزارهای سه گانه یعنی «راهبردهای ملی و مذهبی »، «قومی و میهنی » و نیز «اجتماعی و فردی » است.
منبع:ماهنامه مشکوه