نگاهی به شیوه مبارزه پیامبر(صلی الله علیه و آله) با مفاسد اجتماعی

نگاهی به شیوه مبارزه پیامبر(صلی الله علیه و آله) با مفاسد اجتماعی

نویسنده:طیبه چراغی

تعلیم و تربیت، مبنای تغییرات بنیانی در جامعه انسانی
قرآن کریم، نخستین سندی است که ما را به اسوه گیری از پیامبر اکرم(ص) امر می کند. پیامبر اعظم(ص) از آن جهت اسوه است که
شأن مهم او تعلیم و تربیت انسانهاست. از آنجا که او به درجه ای از کمال رسیده است که از افتادن به پرتگاه لغزشها و خطاها مصون است و تمام فضایل در او متجلی هستند، همه رفتارهای او صحیح است. بنابراین رسول اکرم(ص)، خود کتابی از آداب و نکته هاست و سیره او همچون منبع و مرجعی است که گفته ها و مکتوبات وی معیار صحت هر امری است لذا توجه به سیره آن حضرت افق جدیدی را فراروی ما خواهد گشود.
مفاهیم قرآنی مربوط به مفاسد اجتماعی از نظر معنی و مصداق بسیار گسترده اند. به طور کلی، این مفاهیم را می توان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
الف) مفاهیم عام: مفاهیمی که شامل هر نوع فساد فردی یا اجتماعی می شوند؛ مانند ظلم و فساد، فسق و فجور و …
ب) مفاهیم خاص: مفاهیمی که بر نوع خاصی از مفسده دلالت دارند؛ مانند: نفاق، زنا، قمار، شراب خواری و…
همچنین از آیات قرآن استفاده می شود که مفاسد اجتماعی در عصر نبوی، اعم از زمان بعثت و هجرت فراگیر بوده است. قرآن کریم درباره برخی از این مفاسد می فرماید:
«ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو می آیند و با تو بیعت می کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایسته ای مخالفت از فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است.» (ممتحنه/12)
همان گونه که ملاحظه شد، این مفاسد و مفاسد دیگری همچون رباخواری و رفتار تحقیرآمیز با زنان مربوط به دوران بعثت و قبل از هجرت نبی اعظم(ص) می شود و پس از هجرت به مدینه و تشکیل حکومت، این اعمال به عنوان جرم معرفی شد؛ اما این بدان معنا نیست که پس از هجرت هیچ جرمی در جامعه اسلامی وجود نداشت، بلکه در این زمان نیز مفاسدی همچون محاربه و ترور وجود داشت.
قرآن کریم در آیه 33 سوره مائده، به جرم محاربه اشاره می کند و می فرماید:
«کیفر آنها که با خدا و پیامبرش می جنگند و در روی زمین فساد می کنند، این است که کشته شوند یا بر دار روند یا دست و پای آنها به خلاف جهت یکدیگر بریده شوند یا از آن سرزمین تبعید گردند… .»
علامه طباطبایی در ذیل این آیه به روایتی از کافی اشاره می کند که عده ای از قبیله بنی ضبه در حالی که همه بیمار بودند به حضور رسول خدا(ص) رسیدند. حضرت به ایشان دستور داد چند روزی نزد آن جناب بمانند تا بیماری شان برطرف شود و بهبود یابند. آنگاه ایشان را به جنگ خواهد فرستاد. این عده می گویند از مدینه خارج شدیم . رسول خدا(ص) ما را مأمور کرد تا در بیابان نزد شتران صدقه برویم و از شیر آنها بخوریم… ما چنین کردیم تا همه بهبودی یافتیم و کاملا نیرومند شدیم.
این گروه همین که نیرومند شدند، سه نفراز چوپانهای حضرت را به قتل رساندند. پیامبر(ص)، علی(ع) را برای دستگیری و سرکوبی آنان روانه کرد… پس حضرت علی(ع) آنان را اسیر کرد و به نزد رسول خدا(ص) آورد و این آیه نازل شد.
(المیزان/ج 5/ص -52)

شیوه مقابله پیامبر(ص) با مفاسد اجتماعی
همان گونه که پیشتر نیز اشاره شد، برخی از مفاسد مورد بحث در این مقاله مربوط به پیش از هجرت می شود. در این زمان، پیامبر اکرم(ص) برای حذف این جرایم شیوه هایی اتخاذ کردند که برخی از آنها عبارتند از :

تغییرات بنیانی در جامعه انسانی با تعلیم و تربیت
جامعه مورد بحث ما مشکلات فراوانی همچون وجود طبقات سودجو در جامعه، طبقات مشرک، سیطره تعصبات قبیله ای، نژادی و طبقاتی و… دارد و پیامبر(ص) می خواهد تغییرات مبنایی را در جامعه انسانی به وجود آورد. دعوت پیامبر(ص) با هدف طرد همه این انگیزه ها صورت گرفت و آن گرامی تلاش کرد که بینشها را تغییر دهد. روشن است که اساسی ترین گام در این راه، مبارزه با جهل و نادانی است؛ زیرا جهل، مادر تمام مفاسد است و در صورت وجود این شاخصه، هر حرکت اصلاحی بی ثمر خواهد بود.
در سیره پیامبر(ص) موارد متعددی از تأکید آن حضرت بر علم آموزی به چشم می خورد. در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) وارد مسجد شدند و دو حلقه جمعیت را مشاهده نمودند که در یکی مردم مشغول عبادت بودند و در دیگری مشغول تعلیم وتعلم. پیامبر(ص) فرمودند: هر دو گروه به خیر هستند، ولی من برای تعلیم فرستاده شده ام و بعد حضرت در جمعی که مشغول علم آموزی بودند، حضور یافتند. (بحارالانوار/ج1/ص 236)
بنابراین، پیامبر اکرم(ص) برای نابودی مفاسد، راهی جز ایجاد روحیه تفکر و تعقل در میان اقشار جامعه نداشتند و این امر تنها از طریق مبارزه با جهل میسر بود.

مبارزه با سنتهای جاهلی
دوران مکه، دوران تکوین عقاید دینی مسلمانان به شمار می رود و پیامبر خدا(ص) توانست نظام ارزشی جامعه را که بر پایه جاهلیت استوار بود، زیر سؤال ببرد.
علامه طباطبایی پیش از بیان مراحل دعوت نبوی، در مورد اوضاع زمان جاهلیت در مقدمه ای بیان می کند که قرآن کریم دوره متصل به زمان ظهور اسلام را جاهلیت نامیده است. هدف از این نامگذاری این است که تنها جهل و بی خبری بر مردم حاکم بود.
همین خرافات و سنتها، ریشه بسیاری از مفاسد بود و از همین رو است که پیامبر(ص) تلاش وسیعی برای محو این شاخصه ها از زندگی مردم نمودند؛ به طوری که زنده به گور کردن دختران، قتل فرزندان، ارتباط جنسی نامشروع، ازدواج نکردن دختران اشراف با طبقه فقیر جامعه و بسیاری از سنتهای نادرست، با تدبیر پیامبر(ص) از زندگی مردم رخت بربست.

گذشت و مدارا
بررسی آیات نورانی قرآن و سیره معصومین(ع) نشان می دهد که مدارا و رحمت، اصل جاری اسلامی است و اسلام، مدارا با مردم را ضروری می داند.
پیامبر اعظم(ص)، به عنوان پیام آور رحمت الهی، در عمل مظهر رحمانیت و مدارا بود و برای تحقق هدفهای عالی خود از این شیوه استفاده می کرد و راز موفقیت آن حضرت در تألیف قلبها، همان محبت و رحمت است. (سیره نبوی/ مصطفی دلشاد تهرانی)
منحرفان جامعه را نمی توان به وسیله عاملهای تند و خشن به راه راست هدایت کرد، در حالی که مدارا بهترین اثربخشی را در مخاطبان ایجاد می کند. پیامبر اکرم(ص) در دعوت خود، به صورت تدریجی و با مدارا آرمانها و ارزشهای اسلامی را منتقل می نمود. ایشان زمانی که می خواست معاذ بن جبل را به یمن بفرستد، فرمود: «بشارت بده و نفرت ایجاد نکن! آسان بگیر و سخت نگیر!» (سیره نبوی مرتضی مطهری)
پیامبر رحمت، آن روز که پس از سالیانی جهاد و سختی، مکه را فتح کرد، به جای انتقام آزارهای مشرکان، فرمان عفو عمومی صادر کرد و همگان را به جز چند نفر معاند، بخشید. (جعفر سبحانی/ فروغ ابدیت)
همچنین پیامبر اعظم(ص) پس از هجرت، علاوه بر اقدامهای پیشین، شیوه های دیگری برای پیشگیری از جرم در پیش گرفتند که مهمترین آنها عبارتند از:

نظارت عمومی
امر به معروف و نهی از منکر، ساز و کار مناسبی در جهت تنظیم و افزایش مشارکت فعال مردم در حاکمیت ارزشها و دستورات الهی در صحنه عملی زندگی مردم است.
خداوند متعال در سوره توبه، عموم آدمیان را در یک جامعه، بویژه در اجتماع دینی، مسؤول امر به معروف و نهی از منکر می داند و می فرماید: مردان و زنان باایمان راهنما و یار یکدیگرند و به خوبیها راهنمایی و از بدیها باز می دارند.»
اما در آیه 104 سوره مبارکه آل عمران، این اصل را متوجه گروه و جمع خاصی نموده است که دولت و حکومت می تواند یکی از این نهادها باشد.
از همین رو، پیامبر اکرم(ص) پیش از هجرت به مدینه به دلیل فراهم نبودن زمینه اجرای این دستور، از امر به معروف و نهی از منکر به صورت کلی یاد می کردند، ولی پس از هجرت و تشکیل حکومت در مدینه، این اصل مورد تأکید و اجرا قرار گرفت.

تحقق عدالت اجتماعی
در آیات فراوانی از قرآن، عدالت به عنوان هدف بعثت پیامبران، بخصوص نبی گرامی اسلام(ص)، بیان شده است و عدالت اجتماعی از مصادیق بارز عدالت است؛ یعنی مردم در جامعه احساس ستم نکنند. یکی از راههای تحقق عدالت اجتماعی، مبارزه با فقر و جمع آوری نامشروع ثروت است. پیامبرخدا(ص) می فرمود: «حاکم مسلمان نباید مردم را به فقر بکشاند تا مبادا سر از کفر و بی اعتقادی درآورند.» (اصول کافی/ج1/ص 206) و بر همین اساس آیین اقتصادی اسلام را جایگزین قواعد جاهلی کرد.
منبع:روزنامه قدس

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید