نویسنده: مهسا قندی
میگویند ازدواج یک ریسک است. یک ریسک بزرگ در زندگی که همه آدمها به آن تن میدهند، اما چرا برخی از ازدواج خود راضی و برخی ناراضیاند؟ این سوال، موضوعی بسیار حساس و بحث برانگیز است. پاسخهای بسیاری به این سوال داده شده که نتیجهگیری برای رسیدن به یک فرمول منطقی را مشکل کرده است. برخی ازدواجها به بنبست میرسند در حالیکه واقعا هیچ دلیلی برای این شکست وجود ندارد و در عین حال برخی ازدواجها دوام پیدا میکنند در حالیکه دلایل بسیاری برای شکست آنها وجود دارد. پس بسختی میتوان یک تئوری ثابت برای دلیل تداوم یا شکست در ازدواج پیدا کرد.
چرا فرد باید ازدواج کند؟
هنگامیکه تصمیم به ازدواج میگیرید یا تحت فشار اطرافیان مجبور با ازدواج میشوید و البته خواستگار خوبی هم دارید، باید این سوال را از خود بپرسید، چرا میخواهید ازدواج کنید؟ اگر پاسخ شما این بود که نیاز به یک همراه دارید، از خود بپرسید، آیا میتوانید با عیبها و کاستیهای یک آدم دیگر، که در همه چیز با شما شریک خواهد شد کنار بیایید؟ آیا میتوانید با این حقیقت کنار بیایید که شاید همسر آیندهتان مانند شما نباشد و اولویتهای او در زندگی با اولویتهای شما در زندگی تفاوت داشته باشد؟ متاسفانه بیشتر افراد قبل از آنکه حتی این سوالات به ذهنشان خطور کند وارد ماجرای ازدواج میشوند. شما بهتر است قبل از این که فرد دیگری را وارد دنیای خود کنید پاسخ منطقی به این سوالات بدهید.
چه موقع افراد از هم جدا میشوند؟
این نکته توسط محققان کشف شده که در بیشتر ازدواجهایی که به بن بست میرسد، مشکل از لحظه ملاقات زن و مرد به وجود میآید که مربوط به پیش از ازدواج میشود و البته مربوط به قصور در انتخاب فرد مناسب یا درک تفاوتهای اساسی بین دو انسان است. در مرحله اولیه افراد به حدی جذب ظاهر طرف مقابل میشوند که سرشت درونی او را نادیده میگیرند. آنها این نکته را فراموش میکنند یا نمیدانند که وقتی یک زن و مرد در کنار یکدیگر زندگی میکنند تنها 10 در صد از رابطه بستگی به روابط فیزیکی دارد و بقیه مربوط به طرز فکر دو طرف و عکسالعمل آنها در شرایط مختلف است و ازدواجهایی وجود دارد که در آنها بر سر مسائل جزیی جنگهای وحشتناکی به وجود میآید و در مقابل ازدواجهای شادی وجود دارد که با این که تمام تصمیمات و امور مالی به عهده یکی از زوجین است باز هم هر دو خوشحال هستند. نکته این است که در این نوع ازدواجها فردی که همه امور به دست اوست احساس نمیکند حاکم مطلق خانه است و روح و جان و مال طرف مقابل از آن اوست و علاوه بر این طرف مقابل احترام زیادی برای همسرش قائل است. این افراد به نحو احسن معنی کلمه وظیفه و احساس مسوولیت را درک کردهاند.
دلایل متداول پشت پرده ازدواجهای ناموفق
انتظارات پیچیده، اعمال زور بیش از حد برای اثبات درستی گفتهها و کارها و فقدان درک متقابل اغلب منجر به بروز چنان زخمهای عمیقی در رابطه میشود که هیچ مرحم عشقی و دلسوزی نمیتواند آنها را بهبود ببخشد. فقط زخمها بیشتر و عمیقتر خواهند شد و در نهایت یک روز فکر جدایی بر سر یکی از زوجها خطور میکند. این حکایت بسیاری از کسانی است که در ازدواج دچار شکست میشوند، اما افراد بعد از خاتمه ماجرا، وقتی در تنهایی خود فکر میکنند متوجه خواهند شد که صبر و کاهش خودپسندی مانع از وقوع چنین شکستهایی در زندگیشان خواهد شد.
منبع: روزنامه جام جم