نویسنده: مهدی خانی
مقدمه:
امروز پس از سال ها انتظار چشم به راه آن یگانه ی تاریخیم و هم چون گمشدگانی در صحرای برهوت دنبال قافله سالار فقیهی افتاده و در پی آن یار همیشگی و غایب از نظرمان هستیم. آن سلاله ی پاک نبی اکرم ( صلّی الله علیه وآله و سلم) و بقای نسل امامت.امامی که از پس پرده ی غیبت شیعیانش را هیچ گاه از یاد نبرده و در همه حال نظاره گر آنان است. حال سؤالی مطرح می شود و آن این که چگونه مردم عصر امام حسن عسگری ( علیه السلام) با شرایط زمان غیبت آشنا شدند و به یک باره از امام حیّ و ظاهر به امام حیّ و غایب اقتدا کردند. پاسخ این سؤال آشکار است ولی جای تأمل دارد . تأمل بر این که علاوه بر امامان قبل از امام صادق ( علیه السلام) که همواره در گفتارشان جایی برای عصر غیبت وجود داشته و شرایط آن را توضیح می دادند، شواهد و مستندات تاریخی ، حکایت از آن دارند که از دوران امام صادق ( علیه السلام) به این سو، ائمه ( علیهم السلام) به طور جدی وارد میدان شده و شرایط را برای عصر غیبت آماده کردند. در همین راستا و هدف برخی از اصحاب و یاران امامان شیعه ( علیهم السلام) به عنوان نمایندگان یا وکلای آنان، در مناطق و نواحی مختلف شیعی وظایف خاصی را انجام می دادند . از این رو می توان امام صادق ( علیه السلام) را مؤسس تشکیلاتی قلمداد کرد که بعدها توانست نقش بسیار مهمی را در جامعه ی شیعی عصر ائمه ( علیهم السلام) ایفا نماید.نقشی که در عصر غیبت صغری ، به اوج اهمیت و گسترش رسید.در این نوشتار پس از بررسی و ذکر مثال در خصوص ائمه ( علیهم السلام) و نمایندگانشان به تحلیل شرایط تعیین نمایندگان ، ویژگی های وکلا ، وظایف وکلا و نهایتاً به نتیجه این حرکت که همان پویایی شیعه و مسأله فقاهت و مرجعیت است، اشاره شده است.
سیستم وکالت
در زمان امامت امام صادق ( علیه السلام) شرایط ویژه سیاسی ایجاب می کرد روش ارتباطی آن حضرت با تشکیلات شیعی فراتر از یک ارتباط معمولی و عادی باشد، از این رو افراد معمولی توانایی انجام چنین رسالتی را نداشتند و سیستمی که برقراری و تنظیم این ارتباط پیچیده و سازمان یافته را بر عهده داشت، سیستم «وکالت»بود. امام صادق ( علیه السلام) اولین امامی است که اقدام به تأسیس چنین تشکیلاتی نمود؛ چرا که شواهد تاریخی، وجود چنین تشکیلاتی را در عصر امامان پیشین تأیید نمی کند؛ علاوه بر این که ، شرایط سیاسی و اجتماعی شیعیان نیز چندان تناسبی با تأسیس چنین سازمانی نداشت.
این سیستم علاوه بر ایجاد ارتباط منظم میان امام و پایگاه های مردمی، پاسخ گویی به سؤالات و مشکلات فقهی ، اعتقادی و سیاسی شیعیان، رفع گرفتاری ها و نیازمندی های آنان و جمع آوری وجوه شرعی مردم و تحویل آنها به امام ( علیه السلام) نقش مهمی در معرفی و تثبیت امامت امام بعدی و ثبات موقعیت سیاسی و فرهنگی جمع شیعه و تشکل و افزونی آن داشت. گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبه، وجود تعدادی انگشت شمار، وکیل و نماینده برای امام صادق( علیه السلام) را اثبات می کند؛ چرا که این در حقیقت نقطه ی شروعی برای فعالیت وکلا بود. از این پس ، به مرور زمان، فعالیت این سازمان رو به گسترش نهاد.( مجله موعود ، شماره 38، ص43)
حضرت امام صادق ( علیه السلام) 6 وکیل داشت که از آن جمله: 1- معلی بن خنیس. 2- نصر بن قابوس لخمی.
و حضرت امام موسی کاظم ( علیه السلام) و امام رضا ( علیه السلام) هر کدام به ترتیب 13 و 10 نفر وکیل در شهرهای مختلف داشته و به وسیله ایشان با مردم آن دیار ارتباط برقرار می کردند که از آن جمله:
1- مفضل بن عمر جعفی ( وکیل امام صادق ( علیه السلام) و امام کاظم ( علیه السلام) ).
2- عبدالله بن جندب بجلی ( وکیل امام کاظم ( علیه السلام) ).
3- عبدالرحمن بن حجاج ( وکیل امام صادق ( علیه السلام) و امام کاظم ( علیه السلام) و امام رضا ( علیه السلام) و امام جواد ( علیه السلام) ).
4- یونس بن یعقوب بجلی ( وکیل امام رضا ( علیه السلام)) .
5- عبدالعزیز بن مهتدی ( وکیل امام رضا ( علیه السلام)).
6- علی بن مهزیار اهوازی ( وکیل امام رضا ( علیه السلام) و امام جواد ( علیه السلام) ).
7- زکریا بن آدم قمی ( وکیل امام رضا ( علیه السلام) و امام جواد ( علیه السلام) ).
8- صفوان بن یحیی ( وکیل امام رضا ( علیه السلام).(مجله موعود ، شماره 38 ، ص 45) ، ( اشتهاردی ، 1377 ، ص 704).
وکلای امام جواد ( علیه السلام)
شیعیان در دوران امام جواد ( علیه السلام) – در اثر کاهش نسبی جو فشار و خفقان حکومت- در بلاد اسلامی پراکنده بودند.حضرت امام جواد ( علیه السلام) از طریق وکلا و نمایندگان خویش با شیعیان در سرتاسر سرزمین های اسلامی مرتبط بود.ملاحظه منابع و شواهد تاریخی در زندگی امام جواد ( علیه السلام) گویای آن است که آن حضرت از مناطق اهواز، همدان ، سیستان، ری، بصره، واسط، کوفه، بغداد و قم نمایندگانی داشته که پاسخگوی مسایل این شیعیان بوده، خواسته ها و وجوه شرعی آنان را به امام می رساندند.( رفیعی ، 1383 ، ص 210 و 211).
به عنوان نمونه حضرت به ابراهیم بن محمد همدانی طی نامه ای نوشت: « درآن منطقه وکیلی جز تو ندارم و به دوستانمان در همدان نوشته ام که از تو حرف شنوی داشته باشند.» ( رفیعی ، 1383 ، ص211 ، به نقل از بحار الانوار ، ج50، ص 109).
حضرت امام جواد ( علیه السلام) حدود 13 نفر وکیل در نقاط مختلف مناطق شیعه نشین داشت که برخی از آنها عبارتند از : 1- خیران خادم 2- ابراهیم بن محمد همدانی 3- ابراهیم بن مهزیار اهوازی ( وکیل امام جواد ( علیه السلام) و امام هادی ( علیه السلام) و امام حسن عسکری ( علیه السلام) 4- احمد بن محمد بن عیسی.5- صالح بن محمد بن سهل. ( رفیعی ، 1383 ، ص 210) و ( مجله موعود ، شماره 38، ص 45).
وکلای امام هادی ( علیه السلام)
جنبش مکتبی شیعه در دوران امام هادی ( علیه السلام) رو به فزونی و بالندگی بود و شیعیان در جای جای قلمرو اسلامی پراکنده و مشعل دیانت و آزادگی را در میان امت فروزان نگه داشته بودند.امام هادی (علیه السلام) به عهده داری رهبری الهی این تشکیلات ، موجب رشد و بالندگی روز افزون آن می شد.حوزه ی فعالیت وکلای امام (علیه السلام) به چهار ناحیه اصلی و مرکزی تقسیم شده بود: ناحیه نخست: بغداد، مدائن و کوفه.ناحیه ی دوم: بصره و اهواز.ناحیه ی سوم: قم و همدان و ناحیه ی چهارم: حجاز ،یمن و مصر.به طور معمول در هر ناحیه فردی مدیر با اختیارات لازم منصوب می شد و کارگزاران و نمایندگان محل موظف بودند زیر نظر او انجام وظیفه کنند. ( رفیعی ، 1383،ص 226).
امام ( علیه السلام) علاوه بر استفاده از شبکه وکالت برای ایجاد ارتباط با پیروان خود در موارد بسیاری به طور مستقیم با افراد تماس گرفته موارد لازم را به آنان تذکر می داد یا از ایشان پشتیبانی کرده ، گرفتاری و مشکلاتشان را بر طرف می کرد. از جمله فعالیت های دیگر امام (علیه السلام) شناسایی و جذب افراد مستعد و تربیت آنان و نیز مجهز ساختن ایشان به انواع علوم مورد نیاز جامعه بود که به رغم شرایط نا مساعد حضرت موفق شد افراد زیادی را در مکتب خود تربیت کند. براساس نوشته شیخ طوسی تعداد دست پروردگان و راویان آن حضرت بالغ بر 185 نفر می شود. در میان این گروه چهره های برجسته علمی و فقهی فراوانی به چشم می خورد که بعضی از آنان دارای نوشته های ارزشمندی در زمینه های مختلف علوم اسلامی هستند.( رفیعی ، 1383 ، ص 228).
مطلب فوق از آن جهت اهمیت زیادی پیدا می کند که شاگردان امام ( علیه السلام) یا جزو وکلای ایشان می شدند و یا آمادگی وکلای امامان بعدی را پیدا می کردند.امام هادی ( علیه السلام) مجموعاً 14 نفر وکیل داشتند که برخی از ایشان عبارتند از: 1- محمد بن داوود قمی 2- ابو علی بن راشد 3- ابراهیم بن محمد بن یحیی همدانی ( وکیل امام هادی (علیه السلام) و امام حسن عسکری ( علیه السلام) 4- داود بن قاسم جعفری 5- علی بن جعفر هُمایی 6- ایوب بن نوح بن دراج نخعی 7- احمد بن اسحاق اشعری قمی ( وکیل امام هادی ( علیه السلام) ، امام حسن عسکری ( علیه السلام) و ناحیه مقدسه (علیه السلام) 8- حضرت عبدالعظیم حسنی ( رفیعی ، 1383 ، ص 226) ( مجله موعود ، شماره 38 ، ص45).
وکلای امام حسن عسکری ( علیه السلام)
تلاش های آن حضرت در امور سیاسی و اجتماعی باعث سخت گیری رژیم طاغوتی عباسی نسبت به امام حسن ( علیه السلام) می شد. به طوری که این تلاش ها در بسیاری از نقاط کشور اسلامی مثل کوفه ، قم ، بغداد ، حجاز، نیشابور، مداین، یمن، ری ، آذربایجان ، گرگان ، بصره، مصر و حتی سامّرا پایتخت عباسیان باعث می شد که تعداد زیادی از اندیشمندان و بزرگان شیعه در این شهرها می زیستند و به نشر فرهنگ شیعی می پرداختند.این نمایندگان با شیعیان تماس مستقیم داشتند و خمس اموال آنها را گرفته و در مصارف معین به مصرف می رساندند و بقیه را برای امام حسن (علیه السلام) می فرستادند.( اشتهاردی ، 1377 ،ص940 ) ( رفیعی ، 1383 ، 238) .
حضرت امام حسن عسکری ( علیه السلام) در مجموع 21 نماینده و وکیل در شهرهای اسلامی داشتند که به ذکر نام برخی از آنها بسنده می کنیم. ابراهیم بن عبده نیشابوری – ایوب بن نوح ، ایوب بن الباب ، احمد بن اسحاق رازی، احمد بن اسحاق اشعری قمی ، جعفر بن سهیل ، حفظ بن عمرو، عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر همانی، قاسم بن علاء ، محمد بن احمد بن جعفر- ( اشتهاردی 1377 ، ص940) ( رفیعی ، 1383 ، ص 238) ( مجله موعود ، ش 38 ، ص 45)
فراهم کردن زمینه ی غیبت حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
زمینه های اولیه این رسالت توسط امامان پیشین فراهم شده بود.آنچه امام حسن عسکری ( علیه السلام) انجام داد دو موضوع بود: – اعلام نزدیک بودن زمان غیبت آخرین جانشین پیامبر ( صلّی الله علیه وآله و سلم) و این که آن فرد، فرزند او حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، – انجام پاره ای تمرین های مرتبط با موضوع غیبت به منظور تکمیل اقدامات انجام شده توسط امامان پیشین در این ارتباط. پوشیده داشتن خود از مردم به جز موارد ضروری و محدود کردن دیدارهای عمومی خویش به روزهایی که با خلیفه قرار ملاقات داشت، و نیز پیاده کردن نظام وکلا برای ارتباط با پیروان خود و ارجاع شیعیان به آنان از جمله این تمرین ها بود.( رفیعی ، 1383 ، ص 243)
نائبان حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
فشار و شرایط سخت زمان باعث شد که پس از شهادت امام حسن عسکری ( علیه السلام) در سال 260 هجری حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) غایب گردید؛ به طوری که حتی شیعیان خاص از دیدار او جز در موارد نادر محروم گشتند. مطابق روایات بسیار، آن حضرت دارای 2 غیبت است: 1- غیبت صغری 2- غیبت کبری
در غیبت صغری حدود 70 سال آن حضرت توسط نمایندگان خاصش که به نوّاب اربعه (نایب های خاص چهارگانه ) معروفند با مردم تماس داشت ، نام این چهار نایب خاص بدین قرار است: 1- عثمان بن سعید عمری 2- محمد بن عثمان بن سعید عمری 3- حسین بن روح نوبختی 4- علی بن محمد سمری. این چهار بزرگوار که هر کدام فقیهی عالی قدر و ممتاز بودند بین شیعیان و حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) وساطت می کردند، و امور دوران هفتاد ساله ی غیبت صغری را بر عهده گرفتند، و مسؤولیت خطیر نیابت خاص را به خوبی به پایان رساندند.
برخی دیگر از نمایندگان آن حضرت عبارت بودند از: 1- حاجز بن یزید وشاء 2- محمد بن ابراهیم بن مهزیار 3- ابراهیم بن مهزیار 4- احمد بن اسحاق اشعری قمی 5- محمد بن جعفر اسدی 6- قاسم بن علاء 7- حسین بن قاسم بن علاء 8- محمد بن شاذان نیشابوری 9- هارون بن عمران همدانی 10- محمد بن احمد بن حماد مروزی محمودی 11- محمد بن احمد بن جعفر قمی قطان 12- احمد بن متیل قمی ( اشتهاردی ، 1373 ، ص 988 ) ( مجله موعود ، ش 38، ص 45) حضرت امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران غیبت صغری تعداد 45 وکیل و نماینده در بین شیعیان خود داشتند.( مجله موعود ،ش 38، ص43)
وظایف نائبان حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)
1- انجام رسالت دو جانبه : نائبان حضرت علاوه بر ارتباط بین امام و شیعیان و پنهان نگه داشتن کار خود بر خود لازم می دیدند که امام را به پیروانش معرفی کنند تا توطئه گران و مدعیان دروغین نیابت نتوانند در میان امت شک و تردید ایجاد کنند.( رفیعی ، 1383 ، ص 262)
2- جلوگیری از پراکندگی شیعیان
3- آماده سازی جامعه برای پذیرش غیبت کبری : این سیاست را امام هادی ( علیه السلام) و امام حسن عسکری (علیه السلام) به صورت سنجیده در دستور کار خود داشتند و نائبان حضرت این سیاست را دنبال می کردند.
4- پاسخ گویی به مسائل دینی و رسیدگی به مشکلات مردم
5- مبارزه با منحرفان و مدعیان دروغین نیابت :تکذیب مدعیان دروغین، رسوا نمودن آنان و اثبات نیابت خود و جلب اطمینان و اعتماد شیعیان از رسالت های مهم نایبان خاص بود.( رفیعی ،1383، صص 262 – 263- 264)