نویسنده:علیرضا انصارى
ازدواج، فرایندى از تعامل بین زن و مرد است که از مسائل حیاتى و سرنوشت ساز محسوب مىشود. ازدواج، پیوندى است مقدس که خاستگاه همه انسانها بوده و ریشه در طبیعت آنان دارد. از ثمرات مهم ازدواج، تشکیل جامعه آرمانى، بقاى نسل، پیوند زدن نسلها و تحویل نسل نو به جهان است.
ازدواج موفق مىتواند مایه آسایش جسم و آرامش روان گردد و اساس سعادت و بهروزى پسران و دختران را بنیان نهد. بر عکس، ازدواج ناموفق ممکن است منشأ بزرگترین نگرانىها و ناراحتىها شود و بناى بدبختى و تیره روزى جوان را پایه گذارى کند.
یکى از اندیشمندان مىنویسد: «زناشویى، در ردیف نظم هایى قرار دارد که آفریدگار جهان، اساس آن را بنا نهاده است. هیچ امرى در زندگى نمىتواند به اندازه ازدواج، بهروزى یا تیره بختى به بار بیاورد، و در جهان، براى هیچ چیز دیگرى به اندازه ازدواج لازم نیست که انسان روح و قلب خود را آماده سازد».(1) از این رو اسلام به مسئله ازدواج اهمیت داده و با عزوبت و تجرد مخالفت کرده است.
این نوشتار مىکوشد بعضى از محورها را بررسى کرده و برخى دیگر را به عنوان « محورهاى پژوهشى» معرفى نماید تا علاقهمندان به مقاله نویسى، در باره آنها تحقیق و پژوهش کنند.
الف) اهداف ازدواج
ازدواج، اهداف متعددى دارد که به بعضى از آنها اشاره مىشود:
1.آرامش روح و روان: از تعالیم اسلام استفاده مىشود که یکى از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج، ایجاد آرامش روح و روان است. ازدواج موجب مىشود زن و مرد احساس آرامش کنند، زیرا زنان آرامش دهنده روانى مردانند و زن و مرد به دوستى با هم نیازمندند. قرآن، یکى از فلسفههاى ازدواج را آرامش روانى بیان کرده است.(2)
2.تأمین نیازهاى جنسى: انسان داراى مجموعهاى از نیازها و غرایز است که عدم ارضا یا ارضاى غیر صحیح هر کدام از آنها، شخصیت او را متزلزل کرده و پیامدهاى منفى را در پى دارد. یکى از نیرومندترین غرایز، غریزه جنسى است که از طریق ازدواج تأمین مىگردد،(3) زیرا ازدواج، بر آوردن خواهش طبیعت و پاسخ گویى به نداى فطرت است.
از آن جا که ازدواجهاى سالم، نقش بنیادى در تشکیل جامعه آرمانى داشته و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون مىدارد، بر این اساس، تنها وسیله طبیعى و مشروع ارضاى این غریزه، ازدواج شمرده شده است.
3.بقاى نسل: فرزندان، میوههاى شیرین بوستان ازدواج هستند. شخصیت زن و مرد با برخوردار شدن از فرزند، کامل شده و حیات آنان با نسل نو ادامه مىیابد. وجود فرزند، باعث گرمى، پویایى و صفاى کانون خانوادگى مىشود.
از دیدگاه اسلام نیز وجود فرزند صالح، براى پدر و مادر، یک عمل نیک محسوب مىشود. امام زینالعابدینعلیه السلامفرمود: «من سعاده الرّجل ان یکون له ولد یستعین بهم؛(4) از سعادت انسان، داشتن فرزندانى است که از آنان استعانت جوید.»
در آموزههاى دینى به این مسئله بسیار توجه شده است، تا آن جا که پیشوایان اسلام، داشتن زن شایسته را از سعادتهاى مرد شمرده(5) و از آن به عنوان نعمت یاد کردهاند.(6) افزون بر آن، ازدواج را عامل حفظ و کامل شدن دین دانستهاند.(7) پیامبر اسلامصلى الله علیه وآلهفرمود: «هیچ کانونى در اسلام بر پا نشده است که نزد خدا محبوبتر از کانون ازدواج باشد.»(8)
استاد شهید مطهرى نیز در باره اهمیت و نقش ازدواج مىنویسد: ازدواج، اولین مرحله خروج از خودِ طبیعىِ فردى و توسعه پیدا کردن شخصیت انسان است…(9) یک پختگى هست که فقط در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا مىشود. این پختگى در مدرسه، در جهاد با نفس، در نماز شب، و حتى با ارادت به نیکان هم پیدا نمىشود؛ این را فقط در ازدواج باید به دست آورد.(10)
علامه محمدتقى جعفرىرحمه اللهفرمود: «برتراند راسل (فیلسوف مشهور) به من نوشت: چرا اسلام این قدر به ازدواج بها داده و برایش قانون وضع کرده است؟ در جواب او نوشتم: مسئله انسان است؛ با ازدواج مىخواهد انسان به وجود آید.»(11)
ب) موانع و مشکلات ازدواج
هر جوانى به طور طبیعى به ازدواج و تشکیل خانواده علاقهمند است. غریزه جنسى از انسان مىخواهد هر چه زودتر این نیاز طبیعى را اجابت کند، لیکن در خارج چنین نیست؛ بدین معنا که اغلب ازدواجها در سنین طبیعى و مطلوب انجام نشده و عملاً به تأخیر مىافتد.
حال این پرسش مطرح مىشود که با توجه به اهمیت ازدواج و خواست جوانان، چرا ازدواجها به تأخیر مىافتد؟ حتى بعضى از جوانان – بر خلاف میل طبیعى خود – چندان به آن رغبت ندارند؟
آنچه باعث شده ازدواجها به تأخیر بیفتد، وجود موانع و مشکلاتى است که مىتوان آنها را به دو نوع خیالى و واقعى تقسیم نمود. البته میزان تأثیر گذارى این موانع، یک سان نبوده و برخى از آنها مشکلات جدى محسوب شده و برخى دیگر، تأثیر گذارى کمترى دارند. در این مقاله، به طور اختصار به بعضى از موانع اشاره مىشود:
1.اختلافات والدین: جوانان، کودکان دیروز هستند که در کنار پدر و مادر خویش بزرگ شده و شاهد دعواها و درگیرى آنان بودهاند. این کشمکشها و اختلافات در جوانان تأثیر مىگذارد و آنها را از تشکیل خانواده ناامید مىسازد، زیرا تصور مىکنند سرنوشت زندگى مشترک، همین چیزى است که والدینشان به آن رسیدهاند.
برخى جوانان در پاسخ این سؤال که چرا ازدواج نمىکنید؟ اختلافات خانوادگى و ازدواج ناموفق والدین خود را علت آن ذکر مىکنند.
2.ازدواجهاى ناموفق: یکى از مشکلات ازدواج، تشکیل خانوادههاى ناموفق است. هنگامى که جوان پا به عرصه اجتماع مىگذارد، با ازدواجهاى شکست خورده روبرو مىشود که نگرش او را به ازدواج تغییر مىدهد، زیرا احساس مىکند ثمره ازدواجها، شکست و به جاى گذاشتن فرزندان طلاق است.
براى رفع این مشکل، باید ازدواجها بر اساس معیارهاى علمى و ارزشهاى دینى صورت گیرد تا جوانان شاهد این گونه ازدواجها نباشند. البته جوانان عزیز نیز باید با بینش عمیق، مسائل اجتماعى را پىگیرى نموده و ازدواجهاى شکست خورده را به اصل ازدواج ربط ندهند. افزون بر آن، همان گونه که در جامعه ازدواجهاى ناموفق وجود دارد، ازدواجهاى آرمانى و موفق نیز وجود دارد که جوانان مىتوانند آنها را الگو قرار دهند.
3.ادامه تحصیلات: عاملى دیگر که موجب تأخیر ازدواج مىشود، ادامه تحصیلات پسر یا دختر است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلاتشان را ادامه دهند. از طرف دیگر، ازدواج را با درس خواندن ناسازگار مىدانند، زیرا ازدواج، مسئولیت آفرین است و تأمین هزینه زندگى براى پسر، و رسیدگى به امور خانه براى دختر، مانعى بر سر راه تحصیل آنان است و فرصت درس خواندن را از آنان مىگیرد.
براى رفع این مشکل، نخست باید فرهنگ سازى کرد؛ به این معنا که جوانان معتقد شوند با ازدواج کردن نیز مىتوانند ادامه تحصیل دهند. افزون بر آن، والدین نیز مىتوانند تدبیرى اتخاذ نمایند که ازدواج فرزندانشان مانع تحصیل آنان نشود. همچنین حکومت مىتواند با به کار گرفتن شیوههاى مناسب، جوانان را در رفع این مشکل یارى نماید.
4.مشکلات اقتصادى: یکى از موانع جدى ازدواج، فقر و مشکلات اقتصادى خانواده هاست که در موارد زیر بیشتر ظهور و نمود پیدا مىکند و موجبات به تأخیر افتادن ازدواج را فراهم مىکند:
1-4.مخارج عروسى؛
2-4.تهیه مسکن؛
3-4.تأمین مخارج زندگى؛
4-4.تهیه جهیزیه و لوازم منزل.
متأسفانه به دلیل وجود مشکلات اقتصادى، بسیارى از جوانان اوقات جوانى خود را در حال تجرد به سر مىبرند. این گروه از جوانان با وضع بسیار دشوارى روبرو هستند. از یک طرف میل دارند مانند سایر جوانان ازدواج کنند و از طرف دیگر، امکانات و قدرت مالى آن را ندارند.
هر چند مشکلات اقتصادى از عوامل مهم تأخیر ازدواج مىباشد، ولى مىتوان با اتخاذ سیاستهاى منطقى، این مشکل را کم رنگ نمود؛ بدین صورت که هزینههاى ازدواج کاهش داده شود و ازدواجها بدون تشریفات و هزینههاى کمر شکن صورت گیرد. آیا نمىتوانیم جشن ازدواج را به جاى تالارها در خانهها و به صورت ساده و با صفاتر برگزار کنیم؟! آیا نمىتوانیم در ازدواج، از چشم و هم چشمىها و رقابتها پرهیز کرده، سیره معصومانعلیهم السلامرا الگو قرار دهیم تا هم خود و هم فرزندان جوانمان با آرامش خیال، زندگى مشترک را شروع کنند.
البته دولت نیز مىتواند با اتخاذ سیاستهاى راهبردى مانند: دادن وام، واگذارى مسکن و… مشکلات را حل کند.
جوانان عزیز نیز باید توجه داشته باشند که بسیارى از زنان و مردان در ابتداى زندگى، صاحبِ خانه، ماشین و… نبودند، بلکه به تدریج این امکانات را به دست آوردهاند؛ حتى بعضى از آنها هنوز این امکانات را هم ندارند؛ با وجود این به خوبى و خوشى زندگى خود را ادامه مىدهند.
5.بیکارى یا شغل نامناسب: بعضى از جوانان بدان دلیل ازدواج نمىکنند که شغل مناسبى ندارند. در جامعه ما داشتن شغل به صورت یکى از معیارهاى ازدواج در آمده است. یکى از پرسشهاى اساسى که در هنگام خواستگارى مطرح مىشود، مربوط به شغل پسران است. از سوى دیگر، جوانان نیز تصور مىکنند که مسئولیت تأمین همسر و زندگى، جز با داشتن شغل مناسب امکانپذیر نیست. در این راستا، هم والدین و هم حکومت وظیفه دارند جوانان را در رفع این مشکل یارى نمایند.
6.عدم شناخت صحیح از همسر آینده: یکى دیگر از مشکلاتى که بر سر راه جوانان قرار دارد، «مشکل انتخاب همسر» است؛ بدین معنا که دختران و پسران نمىدانند چه کسى را با چه معیارها و خصوصیاتى به عنوان همسر خود انتخاب نمایند.(12) واقعیت این است که مسئله فوق، از مسائل بزرگ و مهمى است که جوانان با آن مواجه هستند، مخصوصاً آن گروه از جوانان که در امر ازدواج وسواس داشته و در صددند همسر آرمانى و ایده آلى داشته باشند. طبق یک نظرسنجى انجام شده از بعضى دانشجویان، یکى از موانع جدى ازدواج را عدم شناخت صحیح از همسر آینده دانستهاند.(13) براى رفع این مشکل، راه کارهایى وجود دارد؛ مانند: مشورت با صاحبان تجربه و مد نظر قرار دادن معیارها و ویژگىهایى که در اسلام براى انتخاب همسر ذکر شده است.
7.باورها و سنتهاى غلط: بىتردید ازدواج باید بر اساس باورها و سنتهاى دینى به وجود آید. متأسفانه گاهى اوقات سنتها نادیده گرفته شده، آداب و رسوم غلط جایگزین آن مىشود. این سنتها در قالبهاى مختلف ظهور مىکند: مهریههاى سنگین، جهیزیههاى گران قیمت و لوکس، خرجها و تشریفات زاید و… از نمونهها و مصادیق سنتهاى غلط هستند. در برخى از اقوام، این نگرش حاکم است تا زمانى که دختر و پسر بزرگتر در خانه وجود دارد، نباید دختر و پسر کوچکتر ازدواج نمایند. در برخى از مناطق دیگر این فرهنگ حاکم است که ازدواجها حتماً باید به صورت فامیلى باشد. سختگیرىهاى غیر منطقى والدین و اطرافیان نیز، از مشکلات جدى ازدواج محسوب مىشود. متأسفانه در بعضى از موارد، پدر و مادر و اطرافیان دختر یا پسر از روى خود خواهى و باورهاى غلط، مانع ازدواج فرزندان خویش مىشوند و عملاً تیشه به ریشه آنان مىزنند. دخالتهاى بى جا و اعمال نظر غیر معقول آنان موجب شده است که بعضى دختران، خواستگارهاى مناسب خویش را از دست داده و خانه نشین شوند. چه بسا پسرانى که در اثر رفتار والدین و یا سنتهاى غلط حاکم در جامعه، ازدواجهاى ناموفق انجام داده و یا اصلاً موفق به تشکیل خانواده نشدهاند. طبق یک نظر سنجى که از بعضى جوانان به عمل آمده، مشخص شده سنتهاى غلط و رفتار والدین، مانع بزرگ ازدواج جوانان بوده است.(14) بر این اساس، براى از بین بردن باورها و سنتهاى غلط، باید فرهنگ سازى شود تا ازدواجها بر اساس سنتها و باورهاى دینى صورت گیرد.
8.ارضاى نامشروع: کشش جنسى، یک واقعیت خدادادى و طبیعى است که باید ارضا شود. منتها ارضاى آن ممکن است به دو صورت قانونى و غیر قانونى صورت گیرد. اگر زمینههاى ازدواج جوانان فراهم نشود، به ارضاى غیر قانونى و نامشروع روى مىآورند و در این صورت، از رونق ازدواج کاسته شده و آن را به تأخیر مىاندازد، زیرا با این عمل، آتش شهوت خاموش مىگردد.
در آموزههاى دینى، ازدواج، تنها راه صحیح ارضاى تمایل جنسى شمرده شده است.(15) اسلام جوانان را از هر گونه ارضاى غیر قانونى غریزه جنسى بر حذر داشته است. پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآلهخطاب به جوانى فرمود: «اى جوان! ازدواج کن و از زنا بپرهیز، که زنا ریشههاى ایمان را از دلت بر مىکَند.»(16)
9.ضعف باورهاى دینى: یکى از ویژگىهاى اسلام این است که به انسانها امید مىدهد. اگر امید نباشد، زندگى بى معنا خواهد بود و انسانها از هر گونه تلاش و کوششى در رفع نیازهاى خود دست بر مىدارند. در آموزههاى دینى سفارش شده که اگر جوانان ازدواج کنند، خداوند مشکلات آنان را حل مىنماید. قرآن مىفرماید: «جوانان بدون همسر را همسر دهید… اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خود، آنان را غنى و بى نیاز مىکند…»(17). پیامبرصلى الله علیه وآلهفرمود: «همسر بگیرید که به یقین، رزق شما را زیاد مىکند».(18) امام صادقعلیه السلامنیز همسر را موجب افزایش رزق دانسته است.(19) پیامبرصلى الله علیه وآلهفرمود: «کسى که ازدواج را از ترس فقر و نادارى ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است، زیرا خداوند مىفرماید: اگر فقیر باشند، خداوند با فضل و رحمت خویش آنان را بى نیاز مىسازد.»(20)
تجربه و شواهد تاریخى نیز نشان مىدهد کسانى که ازدواج کردهاند، مشکلات اقتصادى آنان کمتر شده است. متأسفانه امروزه باورهاى دینى رو به ضعف نهاده است. هر گاه از جوانان سؤال مىشود چرا ازدواج نمىکنید؟ بدون آن که از وعدههاى الهى سخن به میان آورند، مشکلات اقتصادى و موانع دیگر را مطرح مىنمایند؛ در حالى که یک مسلمان باید به وعدههاى الهى امیدوار باشد، زیرا وعدههاى الهى تخلفناپذیر است.
پینوشتها:
1.ما و فرزندان ما، ص 84؛ به نقل از: محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 231 – 237.
2.روم (30) آیه 21.
3.شکوه نوابى نژاد، مشاوره ازدواج، ص 6.
4.وسائل الشیعه، ج 15، ابواب احکام الاولاد، ح 1.
5.کافى، ج 1، ص 327.
6.وسائل الشیعه، ج 14، ص 23.
7.مکارم الاخلاق، ص 99.
8.وسائل الشیعه، همان، ص 3، ح 4.
9.تعلیم و تربیت در اسلام، ص 251 – 252.
10.همان، ص 398، با اندکى تغییر.
11.على اکبر مظاهرى، جوان و انتخاب همسر، ص 7.
12.همان، ص 71.
13.شکوه نوابى نژاد، همان، ص 18.
14.همان.
15.محمد تقى فلسفى، بزرگسالان و جوانان، ج 2، ص 234.
16.مکارم الاخلاق، ص 99.
17.نور (24) آیه 32.
18.وسائل الشیعه، ج 3، ص 7.
19.تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 599.
20.وسائل الشیعه، همان، ص 5.
منبع: ماهنامه معارف اسلامی