شارح : محمد محمدی ری شهری
منبع: حکمتنامه حضرت عبد العظیم الحسنی علیهالسلام
خطر پیروى از غیر اهل بیت (ع)
حدیث
الکافى : عن بعض أصحابنا ، عن عبد العظیم بن عبد اللَّه الحسنى ، عن مالک بن عامر ، عن المفضل بن زائده ، عن المفضّل بن عمر ، قال :
قالَ أبو عَبدِ اللَّهِ علیه السلام : مَن دانَ اللَّهَ بِغَیرِ سَماع عَن صادقٍ ألزَمَهُ اللَّهُ – الَبَتَّهَ – إلَى العَناءِ ، ومَنِ ادَّعى سَماعَاً مِن غَیرِ البابِ الَّذى فَتَحَهُ اللَّهُ فَهُوَ مُشرِکٌ ، وذلکَ البابُ المَأمونُ عَلى سِرِّ اللَّهِ المَکنُونِ .[1]
ترجمه
حضرت عبد العظیم علیه السلام – به سند خود – : امام صادق علیه السلام فرمود : «کسى که خدا را بدون شنیدن [ آداب آن ] از راستگویى عبادت کند ، خداوند قطعاً او را گرفتار مشقت خواهد کرد و کسى که مدّعى شنیدن [ حقایق دین ] از غیر درى شود که خدا آن را گشوده، مشرک است و آن ، درى است مورد اعتماد در حفظ راز مکنون الهى» .
شرح
این حکمت ، به خطر پیروى نکردن از اهل بیت علیهم السلام در زندگى اشاره دارد . براى توضیح، باید به نکات زیر توجّه شود :
۱ . روایتِ یاد شده، در واقع، تفسیرى است بر آیه یکصد و نوزدهم از سوره توبه که مىفرماید :
(یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّدِقِینَ . اى کسانى که ایمان آوردهاید ! از خدا پروا کنید و با صادقان باشید) .
تردیدى نیست که کاملترین مصادیق این آیه نورانى ، اهل بیت علیهم السلام هستند ؛ چرا که به دلیل ویژگى «عصمت» ، از صداقت کامل در گفتار و کردار برخوردارند و به همین جهت تنها مىتوان به طور مطلق ، از آنها پیروى نمود . بر همین اساس هم در احادیث معتبر[2] تصریح شده که منظور از «صادقان» در آیه یاد شده ، خاندان رسالت اند .
۲ . نخستین خطرى که متوجّه محرومان از پیروى اهل بیت علیهم السلام مىشود ، گُم کردن راه درست بندگى خداست که موجب حیرت و سرگردانى و مشقّت دنیوى و اخروى است . در بخش اوّل روایت یاد شده ، به این خطر اشاره شده است .
۳ . دومین خطرى که در کمین کسانى است که همراه اهل بیت نیستند ، خطر شرک است . این خطر، ویژه کسانى است که از رهبرانى جز خاندان رسالت پیروى مىنمایند . بنا بر این ، منظور از «شرک» در این جا ، شرک عملى ، یعنى شرک در اطاعت و فرمانبرى است ، چنان که در آیه ۳۱ از سوره توبه آمده :
(اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَنَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَهًا وَ حِدًا لآَّ إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَنَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ . آنها دانشمندان و راهبان خود را اربابانى در برابر خدا قرار دادند و [نیز] مسیح فرزند مریم را ، با آن که مأمور نبودند جز این که خدایى یگانه را که هیچ معبودى جز او نیست، بپرستند . او پاک است از آنچه همتایش قرار مىدهند) .
در این آیه نیز مقصود از شریک قرار دادنِ «اَحبار (دانشمندان)» و «رُهبان (راهبان)» با خدا ، شرک در اطاعت و فرمانبردارى است ، چنان که در برخى از احادیث، به این موضوع ، تصریح شده است .
[۱] الکافى : ج 1 ص 377 ح 4 ، بحار الأنوار : ج2 ص105 ح68 . [۲] ر . ک : الکافى : ج 1 ص 208 ح 1 و 2 .