پرسش هایی از دکتر سید حسن علم الهدایی ، جامعه شناس و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
آقای دکتر! کلمه قسم به چه معنی است؟
قسم یا واژه فارسی آنکه «سوگند»، به عملی گفته می شود که فرد برای اثبات درستی سخن یا ادعای خود به آن متوسل می شود و این کار را انجام می دهد تا طرف مقابل خود یا مدعیان را در یک موضوع خاص قانع و مجاب کند. درواقع فردی که قسم می خورد از اینکه بتواند دلایلی بیاورد و با دلایل، استدلال ها، شواهد و مدارک طرف مقابل خود را در یک موضوع مورد اختلاف قانع کند، ناتوان می ماند یا شواهد کافی پیدا نمی کند. بنابراین مجبور می شود سوگند بخورد.
▪ آیا قسم خوردن ریشه تاریخی هم دارد؟
بله! ریشه تاریخی قسم خوردن به قدمت خلقت و آفرینش انسان است. این ریشه تاریخی از آموزه های قرآنی الهام گرفته شده است. آنجا که شیطان بعد از آفرینش انسان، در حالی که خود را که از جنس آتش است. برتر از انسان خاکی می داند، سوال می کند چرا باید به موجودی که از خاک آفریده شده است سجده کنم؟ و خداوند می فرماید من چیزی را می دانم که تو نمی دانی. ما انسان را با ظرفیت های بالای علمی و رشد و کمال آفریدیم و تو نمی دانی. شیطان هم در مقابل می گوید: «پس به عزت تو سوگند که همه آنها را گمراه خواهم کرد. جز بندگان ناب و خالص شده ات را.» در ایران هم قدمت سوگند خوردن در فرهنگ عمید به این صورت آمده است در اوستا واژه سوگند از واژه «سوکنته» به معنای «گوگرد» گرفته شده است و «سوگند خوردن» یعنی «خوردن گوگرد». به این شکل که در آن زمان گوگرد را در آب می ریختند و آن را رقیق می کردند و به متهمان یا مجرمان می خوراندند. اگر سم در بدن مجرم تاثیر می کرد و فرد می مرد، یعنی سوگندی که در ارتباط با بی گناهی اش خورده بود، دروغ بوده است ولی اگر زنده می ماند سوگندش را باور می کردند. در واقع این روش برای تشخیص گناهکار از بی گناه مورد استفاده قرار می گرفته است و مسلم است که بسیاری از افراد در اثر خوردن آب گوگرد می مردند.
▪ چرا امروزه سوگندخوردن رایج شده و مردم به راحتی قسم می خورند؟
با توجه به پیچیدگی زندگی جوامع امروز، شکل عوض کردن جامعه و نوع تعاملات ارتباطاتی که امروزه مردم با هم دارند، طبیعی است که همه چیز پیچیده شده است به همین دلیل سوگند خوردن، هم پیچیده شده و هم فراوان. به نظر من این امر به تحقیقات وسیع میدانی نیاز دارد تا یک جامعه آماری بزرگ را انتخاب و از منظرهای مختلف آن را بررسی کنیم، اما همان طور که گفتم، در بیشتر موارد افراد برای اثبات حقی که برای خود قائل هستند و دیگران آن حق را انکار می کنند یا برای راستی و راست نمایی خود سوگند می خورند. من فکر می کنم بیشتر سوگندهایی که امروزه یاد می شود یا به دلیل اینکه فرد به طور شفاف عمل نکرده و مستندات خود را تهیه نکرده که دیگران را قانع کند از سر عجز است یا شخصی جرمی را مرتکب شده یا خواسته نامشروعی دارد و برای اثبات بی گناهی خود یا رسیدن به خواسته اش، قسم می خورد. سوگند خوردن مجرمان و خطاکاران یا به عبارتی حرفه ای ها بیشتر به این دلیل است که جرمی را مرتکب شده اند و حالا سوگند می خورند که آن کار را انجام نداده اند. در حالی که فردی که به مسائل روان شناسی آگاه باشد، وقتی مجرم به دروغ سوگند می خورد، از نوع گفتار، تغییر چهره و حالاتش متوجه این دروغ می شود. نکته مهم این است که بیشتر سوگندهایی که ما انسان ها می خوریم از سر نیاز و اثبات خودمان و حقمان و برای رسیدن به غرض هایمان و از سر ناچاری است.
▪ آیا این قسم خوردن های زیاد و بی دلیل می تواند ناشی از تربیت و آموزش باشد؟
معتقدم عادت به قسم خوردن اکتسابی است و عمدتا در محیط هایی اتفاق می افتد که این حالت بیشتر وجود دارد. پدر و مادری که برای کوچک ترین چیزی قسم می خورند یا فضایی که برای سوگند خوردن در جامعه وجود دارد می تواند کودکان را آموزش دهد. من سوگند خوردن را نامطلوب می دانم همان طور که در آموزه های دینی هم قسم خوردن نامطلوب برشمرده شده است ولی متاسفانه ما این کار نامطلوب را یاد می گیریم.
▪ آیا شخصیت افراد هم در سوگندخوردن یا نخوردن آنها دخیل است؟
افرادی که دارای شخصیت های بهنجار هستند، اخلاق و رفتاری متعادل و شفاف و صراحت و صداقت و انعطاف دارند، آدم های منطقی ای هستند و مستندات را آماده می کنند و یازی برای اثبات غیرطبیعی خودشان از راه سوگند ندارند. درواقع افرادی که دارای عزت نفس بالایی هستند، خود ارزشمندی و اعتمادبه نفس بالایی دارند و حتی اگر مدرک و سند قاطعی درباره موضوع نداشته باشند اهل سوگندخوردن نیستند. وقتی به زندگی بزرگان و امامان هم نگاه می کنیم، می بینیم با وجود اینکه حق با آنها بوده است هرگز حاضر نبوده اند سوگند بخورند. در سوره بقره هم در آیات ۲۲۴ و ۲۲۵ سوگند خوردن نهی شده است.
▪ رواج سوگندخوردن افراد چه تاثیری می تواند در جامعه ایجاد کند؟
سوگندخوردن باعث می شود ابهام و درآمیختگی راست و درست، حق و باطل، سره و ناسره، ابهام و شفافیت اتفاق بیفتد. اگر قرار باشد هر کسی به هر بهانه ای سوگند بخورد پس هنجارها و شاخص های جامعه، ارزش های اجتماعی و ملاک ها چه می شود؟ همه دنبال این هستند که حق خودشان را با یک روش غیرطبیعی بگیرند. پس شیوع سوگند در جامعه باعث افزایش ناهنجاری می شود به خصوص در مورد کسانی که رفتارهای ضداخلاقی، ضداجتماعی و رفتارهای مجرمانه دارند، خطرناک تر است زیرا این افراد سوگند دروغ می خورند و سوگند دروغ برای جامعه بسیار خطرناک است. در جامعه ای که شیوع گناه و انحراف از رفتارهای اساسی و الهی وجود دارد، سوگند دروغ بیشتر خورده می شود. سوگند در شرایط بدبینی، سوءظن یا بدگمانی هم بین افراد رواج پیدا می کند. ما باید این بیماری را درمان کنیم. چرا باید یک زن و شوهر نسبت به هم بدبین باشند؟ چرا افراد در جامعه و در ارتباطاتشان باید سوءظن داشته باشند؟ این سوءظن باعث می شود افراد به هم اعتماد نکنند و افراد از ترس افشاگری و برای اینکه خود را تبرئه یا بی گناهی شان را اثبات کنند، متوسل به سوگند خوردن می شوند. ضمن اینکه سوگند دروغ در آموزه های دینی به عنوان گناه کبیره شناخته می شود. سوگند دروغ، دروغگویی را در جامعه ترویج می کند و به نظر من یک سوگند خاص شیطانی است.
▪ اگر سوگند در آموزه های دینی مطلوب نیست پس چرا خداوند در قرآن کریم این همه قسم یاد کرده است؟
خداوند در بیش از ۴۰ سوره به زمان، میوه ها، مکان های مقدس، ستاره ها، آسمان ها و… سوگند یاد کرده است. ولی بین سوگندهای الهی و سوگندهای بشر، تفاوت فاحشی وجود دارد. سوگندهای خداوند از ترس نیازمندی و موجه نمایی یا برای اثبات حق نیست بلکه از منظر آموزشی، یادآوری و توجه به واقعیت های بزرگ هستی است بنابراین سوگندهای خداوند در قرآن به دو دلیل عمده است؛ تاکید روی موضوع یا مطلبی که لازم است به آن تاکید شود مانند موضوع قیامت و… و دوم بیان عظمت چیزی مانند زمان یا مکان خاص و…