سیری در دانشگاه بزرگ جعفری

سیری در دانشگاه بزرگ جعفری

اینک جهان تشیع که یکى از افتخاراتش را وابستگى به امام صادق علیه السلام در اصول و روش مى داند در آستانه فرا رسیدن سالگرد ولادتش، نورباران گشته است. در سال 117 هجرى، هنگامى که امام باقر علیه السلام به عنوان قربانى گرانبهاى سیاست ستمگرانه بنى امیّه، به جوار پروردگارش شتافت فرزندش امام جعفر صادق علیه السلام را، که آن هنگام در سن 34 سالگى بود، به مرکز و مدرسه اى که صدها تن از صاحب نظران و اندیشمندان در آن گرد آمده بودند سفارش فرمود. این مدرسه در واقع هسته دانشگاه بزرگى بود که امام صادق علیه السلام پس از پدر خود آن را بنیان گذاشت، همچنین آن حضرت، امامت مردم را بر عهده امام صادق علیه السلام نهاد. بدین ترتیب رهبرى دینى امّت و مسئولیّتهاى بزرگ امور سیاسى آنان به امام صادق علیه السلام انتقال یافت.

جدیدترین روش هاى آموزش و پرورش در جهان

روش امام جعفر صادق علیه السلام مطابق با جدیدترین روش هاى آموزش و پرورش در جهان می باشد. حوزه درسى آن حضرت، به تربیت متخصصان اهتمام نشان مى داد. مثلاً هشام بن حکم متخصص در مباحث تئوریک بود و یا زرّاره و محمّد بن مسلم و عدّه اى دیگر در مسائل دینى تخصّص داشتند و جابر بن حیان متخصّص ریاضیات بود. به طورى که وقتى کسى نزد آن حضرت براى علم اندوزى مى آمد، او مى پرسید که خواهان آموختن کدام علم است؟ اگر مرد پاسخ مى داد: فقه، امام او را به متخصّصان فقه راهنمایى مى کرد و اگر مى گفت: تفسیر، او را به متخصّصان تفسیر دلالت مى کرد و به همین ترتیب اگر مى گفت: حدیث یا سیره یا ریاضیات یا پزشکى یا شیمى، آن حضرت وى را به برجستگان و خبرگان در این علوم راهنمایى مى کرد و آن دانشجو به ملازمت هر کس که خود مى خواست، در مى آمد تا پس از مدّتى به دانشمندى توانا و برجسته در دانش دلخواه خود تبدیل شود.

کسانى که به مدرسه امام صادق علیه السلام مى آمدند، اهل منطقه و ناحیه اى خاص نبودند. سرشت جهان اسلام در عصر امام صادق علیه السلام چنان بود که گسترش علم و فرهنگ و معرفت را در هر خانه اى اقتضا مى کرد
گسترش علم در فراتر از مرزهای اسلام

کسانى که به مدرسه امام صادق علیه السلام مى آمدند، اهل منطقه و ناحیه اى خاص نبودند. سرشت جهان اسلام در عصر امام صادق علیه السلام چنان بود که گسترش علم و فرهنگ و معرفت را در هر خانه اى اقتضا مى کرد. زیرا فتوحات پى در پى مسلمانان، دروازه هاى تازه اى از راههاى گوناگون زندگى و آداب و رسوم و اندیشه هاى مردم را به روى آنان مى گشود و موجب پدید آمدن برخوردى تازه میان اندیشه هاى اسلامى و تئوریهاى دیگر مى شد.

مدینه پایگاه حساس جهان اسلام

طوایف گوناگونى از گوشه و کنار جهان اسلام در آن روزگار به فرا گیرى علم و دانش شتاب ورزیدند و براى دستیابى به دانش بیشتر، خود را به محضر امام صادق علیه السلام رساندند. مرکز حساسى که آن حضرت انتخاب کرده بود، دستیابى آنان را به وى آسان مى ساخت چرا که آن حضرت در بیشتر عمر خود، مدینه را که به مثابه عصب حساس جهان اسلام به شمار مى آمد به عنوان مقرّ و پایگاه خود اختیار کرد.

هر ساله گروههاى بسیارى از مسلمانان براى اداى مناسک حج و رفع مشکلات و مسائل عملى و نظرى خود به حرمین (مکّه و مدینه) رهسپار مى شدند و در آنجا بود که آنان با امام صادق علیه السلام و مدرسه بزرگ آن حضرت برخورد مى کردند و هر آنچه را که مى خواستند در نزد حضرتش مى یافتند.

شکل گیری موجی الحادى در دوران زندگى امام

فتوحات اسلامى، موجب شد تا برخوردهاى نیرومندى میان مسلمانان و تازه مسلمانان پدید آید. از آنجا که بیشتر مسلمانان درک و بینشى شایسته و استوار از اسلام نداشتند، این برخوردها به نتیجه اى نامطلوب و منفى انجامید، و مسلمانان را به دو گروه تقسیم کرد.

گروه اوّل محافظه کاران و قشرى گرایانى بودند که تنها جنبه ظاهرى دین را گرفته و از فهم جوهر و حقیقت و کُنه آن بازمانده بودند. اینان عقل و خرد خود را همراه با آن معیارها گم کرده بودند. گروه خوارج از پیشتازان این گرایش بودند چنان که اشاعره نیز این گونه بودند، البته با ملاحظاتى در طوایف آنها از نظر اختلاف در کمیّت و کیفیّت.

گروه دوّم تندروهایى بودند که شدیداً از وضع موجود در جامعه تأثیر پذیرفته بودند. اینان معیارها را به کنارى افکنده و تنها بدانچه عقلهاى کوته آنها بر حسب اختلاف گرایشها و دگرگونى شرایط، به آنان دیکته مى کرد، اکتفا کرده بودند. در پیشاپیش این گروه، ملحدان و پس از آنها بافاصله بسیار، معتزله و دیگر فرقه هایى که بدیشان نزدیک بودند، جاى داشتند.

بنا به طبیعت وضع اجتماعى موجود در آن روزگار که مرتد، بد حال تر از کافر اصیل قلمداد مى شد، آنان مجبور به استتار بودند. اگر چه مرتدان در همان هنگام جزو اقلیّت به شمار مى آمدند، امّا اندیشه هایشان را از آبشخور فلسفه یونان، سیراب مى کردند.

اعراب تا آن روزگار با اندیشه هاى یونانى هیچ آشنایى نداشتند، آشنایى آنان هنگامى آغاز شد که نهضت ترجمه در عصر امام صادق علیه السلام و پس از آن صورت پذیرفت. از این رو تنها شمار اندکى از مسلمانان که تمام ابعاد فلسفه نظرى اسلام را درک کرده و به وجوه تفاوت میان آنها و دیگر تئوریها پى برده بودند، مى توانستند با اقامه دلیل و برهان اصول فکرى اسلام را اثبات کنند و اصول و تئوریهاى دیگر مکاتب را در هم بکوبند.

طوایف گوناگونى از گوشه و کنار جهان اسلام در آن روزگار به فرا گیرى علم و دانش شتاب ورزیدند و براى دستیابى به دانش بیشتر، خود را به محضر امام صادق علیه السلام رساندند. مرکز حساسى که آن حضرت انتخاب کرده بود، دستیابى آنان را به وى آسان مى ساخت چرا که آن حضرت در بیشتر عمر خود، مدینه را که به مثابه عصب حساس جهان اسلام به شمار مى آمد به عنوان مقرّ و پایگاه خود اختیار کرد

این عده اندک با کسانى برخورد مى کردند که معلومات آنها بر مجموعه اى از احادیثى که از ابوهریره و امثال او روایت شده بود محدود بود و اصلاً به تناقضات فراوانى که در آنها به چشم مى خورد، توجه نشان نمى دادند. اینان خود را بر حقّ گمان مى کردند و مى پنداشتند که از توانایى کافى براى اثبات ادعاهاى تو خالى و بى اساس خود بهره مندند.

از این رو مى بینیم که هر کدام از آنها حزبى راه مى اندازد و مردم را پنهانى به خود فرا مى خواند. بنابر این، امام بر خود لازم دید که در برابر این گروهها به ستیزه برخیزد و اوهام باطل آنها را از هم بشکافد.

عملکرد خردمندانه امام در برابر موج الحادی

امام صادق علیه السلام براى مقابله با موج الحادی سه طرح خردمندانه ترسیم کرد:

1 – او قسمتى از مدرسه اش را به کسانى اختصاص داد که از فلسفه یونان بالأخص و سایر فلسفه ها بالأعم آگاهى داشتند و بخوبى از نظر اسلام درباره آنها و دلایلى که آن فلسفه ها را نقض مى کرد، آگاه بودند.

کسانى همچون هشام بن حکم متکلم پرآوزه و عمران ایمن و محمّد بن نعمان احول و هشام بن سالم و دیگر مشاهیر علم و حکمت و کلام که به معیارهاى نظرى اسلام نیز آگاه بودند.

2 – آن حضرت به نوشتن رساله هاى همچون “توحید مفضل”(2) و”اهلیجه”(3) اقدام کرد.

3 – رویارویى شخصى با سران اندیشه هاى الحادى.

خدایا به آبروی امام صادق علیه السلام ما را در زمره دانشجویان ممتاز دانشگاه بزرگ جعفری قرار بده.

پی نوشت:

1- مفضل بن عمر- مجلسى‏، توحید مفضل، ص 11.

2- حدیث «اهلیجه» متضمن مناظره امام صادق علیه السلام است با طبیب هندی که در نتیجه‌ شبهه‌ هائی که آن طبیب در زمینه توحید داشته است رفع گردیده است.

فرآوری: فاطمه سر فرازی

تبیان

منبع: کتاب «هدایتگران راه نور، زندگانى امام جعفر صادق علیه السلام»، سید محمدتقی مدرسی.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید