نقش رزق حلال در استحکام نهاد خانواده در سیره و سخن امام رضا (ع)

نقش رزق حلال در استحکام نهاد خانواده در سیره و سخن امام رضا (ع)

نویسنده: مرتضی رحیمی (1)

چکیده
در سخنان و سیره امام رضا (علیه‌السلام) از رزق حلال و عناوین مرتبط با آن سخن به میان آمده و مفهوم رزق حلال ترسیم شده است. از سویی خانواده با عناوین چندی مورد اشاره قرار گرفته و از استحکام آن سخن به میان آمده و به توسعه و رفاه آن تشویق شده است. در مقاله‌ی حاضر ضمن بیان مواردی که به رزق حلال اشاره دارند رابطه‌ی رزق حلال و استحکام بنیان خانواده تبیین شده است، زیرا نظر به اهمیت خانواده، اسلام راهکارهای زیادی برای استحکام آن بیان داشته همچنین از عوامل سست کننده‌ی آن نهی نموده است، لذا متونی که به استحکام نهاد خانواده تشویق می‌کنند، به مراتب بیشتر از متون، مشوق تشکیل خانواده هستند. در سخنان و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) برای استحکام بنیان خانواده، بر روزی حلال تأکید شده که از طرق عناوینی، همچون صله‌ی رحم، رعایت حقوق متقابل، محبت به دیگران و خوشحال نمودن ایشان، پرهیز از حسد، رضایتمندی، قناعت، ساده‌زیستی و پرهیز از تکلف و… در استحکام بنیان خانواده نقش بسزایی دارد.
مقدمه
رزق به معنای عطا و بخششِ مستمری است که به منظور ادامه‌ی حیات با نیاز فرد مطابقت دارد. از آنجا که روزیِ خداوند، عطای مستمر به آفریدگان است، از آن به رزق تعبیر شده است (مصطفوی، 1360، ج4: 115). مطابق با نیاز فرد بودن یا بهره‌مند شدن فرد از آن، قیودی هستند که موجب نزدیک شدن مفاهیم رزق و کالا به یکدیگر هستند (قریشی، 1371، ج3: 2؛ طباطبایی، 1417، ج3: 137؛ مکارم شیرازی، 1374، ج9: 18).
توجه به قیود مذکور همچنین نشان دهنده‌ی تفاوت مفاهیم رزق و درآمد است؛ از همین رو با استناد به سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): «انما لَکَ مِن مَالِکَ مَا أکَلتَ فَأفنَیتَ أو لَبِستَ فَأبلَیتَ أو اعطیت فامضیت و سائره لموالیک؛ از مال تو آن مقدار برای توست که بخوری و تمام کنی یا بپوشی یا صدقه دهی یا از آن درگذری» (مجلسی، 1403، ج70: 138) ابن خلدون گفته است:
اگر منافع درآمد و ثروت انسان به خودش برگردد و در راه تأمین مصالح و‌ی صرف شود، روزی نامیده می‌شود… و چنانچه از مالی و دارایی خود به هیچ‌وجه در مصالح و نیازهایش فایده‌ای نبرد به آن روزی نمی‌گویند، در این صورت آنچه با کوشش و توان خود به دست آورده درآمد نامیده می‌شود. این مانند میراث است نسبت به متوفی که درآمد شمرده می‌شود، اما روزی نامیده نمی‌شود و نسبت به وارثان هر وقت از آن منتفع شوند رزق نامیده می‌شود (خضیری، 1991: 381).
در قرآن مجید واژه‌ی رزق به شکل‌های ‌گوناگون به کار رفته است؛ در برخی موارد همچون: «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ» (ذاریات/22) در امور مادی است، زیرا در آیه‌ی مزبور رزق به معنای باران است (ابن عجیبه، 1419، ج5: 472). رزق در برخی موارد همچون آیه‌ی « وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیرُ الرَّازِقِینَ» (حج /58) در امور معنوی و اخروی و در برخی موارد همچون آیه‌ی «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ‌» (ذاریات/58) در معنای عام از امور معنوی و مادی به کار رفته است.
در تأیید تفاوت رزق و درآمد، بر مال حرام رزق اطلاق نشده است، چنان که طبرسی ضمن تفسیر آیه‌ی « وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینْفِقُونَ؛ از آنچه روزی ایشان کرده‌ایم، انفاق می‌کنند» (بقره/4) گفته است:
رورزیِ واقعی آن است که شخص بتواند از آن بهره‌مند شود و کسی حق نداشته باشد او را از این بهره‌مندی باز دارد. بنابراین، آیه مذکور دلیل بر آن است که مال حرام رزق و روزی نیست، زیرا خدای متعال مردمان را به انفاق کردن از آنچه روزی ایشان مقرر داشته می‌ستاید و انفاق‌کننده از مال حرام- به انفاق همگان- شایسته‌ی ستودن نیست، پس حرام رزق محسوب نمی‌شود (1372، ج1: 123).
عبارت مذکور از طبرسی، دیدگاه شیعه و معتزله در خصوص مفهوم رزق را بیان می‌کند، اما دیدگاه اشاعره چنین نیست. برای توضیح بیشتر باید بگوییم در اینکه آیا لفظ رزق شامل حرام می‌شود یا نه اختلاف است، به عبارتی، چنانچه انسان از طریق حرام و غیرمشروع تأمین هزینه و مایحتاج کند، آیا شرعاً و از نظر قرآن رزق نامیده می‌شود یا آنکه در اصطلاح شرع، رزق منحصر به چیزهای حلال است؟ امامیه و معتزله بر این باورند که آنچه از راه حلال به دست می‌آید رزق نامیده می‌شود و آنچه از راه حرام به دست می‌آید رزق محسوب نمی‌شود. در مقابل، اشاعره بر این باورند که هرچه انسان به دست آورد؛ خواه از راه حرام و خواه حلال، رزق نامیده می‌شود (فخر رازی، 1420، ج2: 275).
در تأیید تفاوت رزق و دارایی، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خوردن مال حرام را پس از روشن شدن حرام بودنش از گناهان کبیره دانسته (ابن شعبه حرانی، 1404: 422) و معصومان از جمله امام رضا (علیه‌السلام) مال حلال را توصیه کرده و فرموده‌اند: «أفضَلَ المَالِ مَا وُقِیَ بِهِ العِرض؛ بهترین مال آن است که به وسیله‌ی آن حفظ آبرو شود» (عطاردی، 1406، ج1: 304).
امام رضا (علیه‌السلام) همچنین داشتن همسری خوب که در غیاب شوهر حافظ جان و مال شوهرش باشد بهترین سود مؤمن دانسته و فرموده‌اند:
مَا أفَادَ عَبدٌ فَائِدَهً خَیرًا مِن زَوجَهٍِ صَالِحَهٍ إِذَا رَآهَا سَرَّتهُ وَ إِذَا غَابَ عَنهَا حَفِظَنهُ فِی نَفسِهَا وَ مَالِه؛ برای بنده‌ی خدا چیزی سودمندتر از زن پارسا و شایسته نیست. هرگاه به زوجه‌اش نظر کند خوشحال شود و هرگاه شوهر به مسافرت رود، زن ناموس و مال او را حفظ کند (همان، ج2: 256)
و نیز فرموده‌اند:
مَنْ رَضىَ بِالیَسِیرِ مِنَ الحَلَالِ خَفَّت مَئُونَتُهُ وَ تَتَعَّمَ أهلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللهُ دَاءَ الدُّنیَا وَ دَوَاءَهَا وَ أخرَجَهُ‌ مِنهَا سَالِماً إِلَی دَارِالسَّلَام؛ هر کس به مال اندک حلال راضی باشد، هزینه ‌زندگی وی کاهش می‌یابد، خانواده‌اش نعمت یابند، خداوند او را به درد و درمان دنیا بینا سازد و او را سالم از دنیا به بهشت ببرد (همان، ج1: 272).
از همین رو، کار بیشتر برای رفاه خانواده را توصیه کرده و فرموده‌اند: «إِنَّ الَّذِی یَطلُبُ مِن فَضلٍ یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ‌ أعظَمُ أجراً مِنَ المُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ الله» آن کسی که کار بیشتری می‌کند تا درآمدش برای خود و کسانش بسنده باشد، در نزد خدا پاداشی بزرگ‌تر از پاداش مجاهد فی سبیل الله دارد (کلینی، 1362، ج5: 88).
برداشت کار بیشتر برای رفاه خانواده و مطلوب بودن آن از حدیث مذکور منطقی است، از همین‌رو راغب اصفهانی در آیه‌ی « فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلَاهُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» (جمعه/10) فضل را به معنای بیش از حد کفاف گرفته است (راغب اصفهانی، 1412: 395). چنان که در علم اصول بیان شده، امر در «فانتشروا» پس از نهی واقع شده و مفید اباحه و جواز است و ارشاد به آن است که پس از اتمام نماز جمعه جایز است مکلف به دنبال امور دیگر و تأمین نیازهای خصوصی برود. آیه‌ی مذکور و سخن امام رضا (علیه‌السلام) که به آن اشاره کردیم، نشان دهنده‌ی آن است که تشویق به کار و کوشش و کسب روزی به کوشش انسان درباره‌ی تحصیل نیازهای اوّلیه و ضروری محدود نمی‌شود.
کلمه‌ی «معاش» که رابطه‌ی نزدیکی با رزق دارد نیز در سخن امام رضا (علیه‌السلام) مورد توجه قرار گرفته، چنان که فرموده‌اند: «لَیسَ لِلنَّاسِ بُدٌّ مِن مَعَایِشِهِم، فَلَا تَدَعِ الطَّلَب؛ مردمان ناگزیر باید برای طلب معاش خود بکوشند، پس طلب معاش را ترک مکن» (ابن شعبه حرانی، 1404: 140) و نیز در جای دیگر گفته شده:
قَالَ عَلِیُّ بنُ شُعَیب: دَخَلتُ عَلَى أبِى الحَسَنِ الرَّضَا (علیه‌السلام) فَقَالَ لِى- یَا عَلِىُّ مَن أحسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً- قُلتُ یَا سَیِّدِی أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنِی- فَقَالَ یَا عَلِیُّ مَن ‌حَسَّنَ مَعَاشَ غَیرِهِ فِی مَعَاشِه؛ علی بن شعیب می‌گوید بر ابوالحسن الرضا (علیه‌السلام) وارد شدم، او به من فرمود: یا علی! زندگی چه کسی از همه نیکوتر است؟ گفتم: شما- ای آقای من- در این باره از من داناتری. فرمود: یا علی! زندگی کسی که زندگی دیگری را تأمین کند (همان: 448).
امام رضا (علیه‌السلام) قناعت کردن را که رابطه‌ی نزدیکی با مال و رزق حلال دارد تشویق کرده و فرموده‌اند:
قناعت، نفس آدمی را از خطا و لغزش نگه می‌دارد و موجب می‌شود که انسان به جمع ثروت، مال و اندوختن منال نپردازد و خود را در نزد اهل دنیا خاضع و خاشع نکند. راه قناعت را فقط دو نفر اتخاذ می‌کنند؛ کسی که دنیال آخرت را گرفته و به مال اندک جهان اکتفا می‌کند یا شخص کریمی که نمی‌تواند و نمی‌خواهد خود را به کثافات دنیا آلوده کند (مجلسی، 1403، ج75: 353؛ عطاردی، 1406، ج1: 272).
امام رضا (علیه‌السلام) همچنین برای مال و دارایی یا مالکیت خصوصی آن چنان اهمیتی قائل‌اند که انسان در دفاع از آن می‌تواند تا مرز شهادت پیش برود، چنانچه فرموده‌اند: «هر کسی برای حفظ مال خود کشته شود، شهید است» (عطاردی، 1406، ج2: 499). همچنین، تعرض به مال دیگران را موجب دخول در آتش دوزخ دانسته و فرموده‌اند: «گناهی که کیفر آن دوزخ است سوگند به زیانِ مال یا حقِ مسلمان است از روی ظلم و این سوگند دروغ است و پاداش آن دوزخ است و کفاره (راه جبرانی) در دنیا ندارد» (صدوق، بی‌تا: 273).
تقدیر معیشت به معنای اندازه داشتن در هزینه و حساب کردن امور زندگی و برقراری هماهنگی بین نیازها و چگونگی برآورد آنهاست. به عبارت دیگر، رعایت اصل حیاتی نظم و انضباط اقتصادی نیز با مسئله‌ی درآمد و رزق رابطه‌ی نزدیکی دارد که امام رضا (علیه‌السلام) به رعایت آن توصیه نموده و فرموده‌اند:
لَا یَستَکمِلُ عَبدٌ حَقِیقَهَ الإِیمَانِ حَتَّی یَکُونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاتٌ التَفَقُهُ فِی الدِّینِ وَ حُسنُ التَّقدِیرِ فِى المَعِیشَهِ وَ الصَّبرُ عَلَى الرَّزَایَا؛ هیچ بنده‌ای در ایمان به کمال نمی‌رسد، مگر اینکه در او سه خصلت باشد: فهمیدن و درک کردن مسائل شرعی، تنظیم برنامه‌های ‌زندگی با بهترین روش و شکیبایی در گرفتاری‌ها (مجلسی 1403، ج1: 213).
از همین رو، امام سجاد (علیه‌السلام) از خداوند خواسته‌اند که حُسن تقدیر را به ایشان بیاموزد «عَلِّمنِی حُسنَ التَّقدِیر» (صحیفه‌ی سجادیه/ 138). امام علی (علیه‌السلام) حُسن تقدیر را مایه‌ی پایداری و قوام زندگی دانسته و فرموده‌اند: «قوام العیش حسن التّقدیر و ملاکه حسن التّدبیر» (خوانساری، 1366، ج7: 289).
مقاله‌ی حاضر در پی آن است که از یک سو اهمیت رزق، خانواده و تحکیم آن را در سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) تبیین کند و از سوی دیگر، چگونگی ارتباط روزی حلال با تحکیم نهاد خانواده و نقش آن را در این باره در سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) بیان نماید.
در خصوص پیشینه‌ی تحقیق باید گفت که در متون اسلامی از جمله سخنان و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) مطالبی درباره‌ی مطلوب بودن استحکام خانواده و لزوم جلوگیری از سست شدن پایه ‌آن به چشم می‌خورد. همچنین، مواردی درباره‌ی رزق و عناوین اخلاقی مرتبط با آن از جمله: رضایتمندی، قناعت، پرهیز از حسد و… حایز اهمیت هستند و به نوعی از اهمیت بهداشت روانی و لزوم پیوند افراد جامعه با هم سخن می‌گویند. در کتاب‌های اخلاقی، تفاسیر فقهی و… نیز مواردی به چشم می‌خورد که اهمیت خانواده و استحکام پایه‌های ‌آن را بیان می‌کند.
با وجود این، تحقیق مستقلی درباره‌ی رابطه‌ی رزق حلال با استحکام بنیان خانواده وجود ندارد. از این رو، در نوشتار حاضر ضمن بیان مفهوم رزق حلال، خانواده و اهمیت آنها، به بررسی نقش روزیِ حلال در استحکام نهاد خانواده در سخن و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) پرداخته می‌شود.
مفهوم روزی حلال در سخن امام رضا (علیه‌السلام)
امام رضا (علیه‌السلام) علاوه بر تشویق به روزی حلال به شکل‌های ‌گوناگون و نهی از خوردن مال حرام و بیان برخی از مصادیق آن همچون: ربا، رشوه و… تفسیری از مفهوم رزق و روزی حلال را ارائه فرموده‌اند؛ چنان که محمدبن ابی نصر به امام رضا (علیه‌السلام) عرض کرد: «جعلت فداک ادْعُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أن یَرزُقَنِیَ اَلحَلَال فَقَالَ أتَدرِی مَا الحَلَالُ؟ قُلتُ الَّذِى عِندَنَا الکَسبُ الطَّیِّبُ؛ قربانت شوم، من دعا می‌کنم که خداوند از روزی حلال خود به من عطا فرماید. حضرت فرمودند: می‌دانی روزی حلال چیست؟» عرض کردم: قربانت تا آنجا که می‌دانم کاسبی بی غل و غش را روزی حلال می‌شمارند. حضرت فرمودند علی بن حسین (علیه‌السلام) می‌فرمودند: «الحَلَالُ هُوَ قُوتُ المُصطَفَینَ ثُمَّ قَالَ قُل أسألُکَ مِن رِزقِکَ الوَاسِع؛ روزی حلال قوت برگزیدگان الهی است، در دعای خود بگو بار خدایا، از روزی واسعت به من عطا کن» (کلینی، 1362، ج5: 59).
از متن پرسش و پاسخ برمی‌آید که روزیِ حلال آن است که از راه‌های ‌مجاز در شرع- که کتاب‌های ‌فقهی عهده‌دار بیان آن هستند- به دست آید؛ چنان که سخنان دیگر امام رضا (علیه‌السلام) در بیان برخی از مصادیق مال حرام همچون ربا و رشوه این مدعا را ثابت و تأیید می‌کند. در روایتی دیگر معمر بن خلاد از حضرت رضا (علیه‌السلام) روایت کرده که فرمودند حضرت باقر (علیه‌السلام) مردی را دیدند که می‌گفت: «اللَّهُمَ إِنِّی أسأَلُکَ مِن رِزقِکَ الحَلَال» امام فرمودند تو از خداوند روزی پیامبران را درخواست می‌کنی، بگو: «قُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی أسأَلُکَ رِزقاً حَلَالًا وَاسِعاً طَیِّباً مِن رِزقِک» (همان، ج2: 552) و نیز حسن بن جهم گوید از حضرت رضا (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: «مردم هرگاه غذای یک سال خود را در خانه داشته باشند بار زندگی آنها آسان می‌گردد و از نگرانی‌ها ‌آسوده می‌شوند. امام باقر و صادق (علیهما‌السلام) مزرعه‌ای خریداری نمی‌کردند، مگر اینکه دو سال هزینه‌ی زندگی آنها از آن مزرعه تأمین می‌شد» (همان، ج5: 89).
منظور از روزی پیامبران در روایت‌های ‌مذکور، رزقی است که در واقع و نفس‌الامر حلال باشد، چنین رزقی رزق پیامبران و اوصیای ایشان است، اما رزق مؤمنان، رزقی است که در ظاهر شریعت حلال باشد، یعنی مکلف، از طریق تقلید یا اجتهاد، به حلال بودن آن، علم پیدا کند، چه بسا رزق‌هایی که بر اساس ظاهر شریعت به حلال بودن آنها حکم شده، مشتبه و شبهه‌ناک باشد.
در روایت دیگری معمر بن خلاد از حضرت رضا (علیه‌السلام) پرسیده آیا می‌شود غذای یک سال را ذخیره کرد؟ حضرت فرمودند: من این کار را می‌کنم، یعنی مواد یک سال را ذخیره می‌کنم (عطاردی، 1406، ج2: 299). همچنین، حضرت رضا (علیه‌السلام) به نقل از پدرانش فرموده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «سه خصلت را از کلاغ یاد بگیرید که عبارتند از: انجام عمل لقاحِ مخفیانه، بیرون شدن در طلب روزی هنگام صبح و ترس و احتیاط از دشمن» (صدوق، 1378، ج1: 257؛ فتال نیشابوری، 1423، ج2: 432).
امام رضا (علیه‌السلام) همچنین از مفهوم حلال، تفسیری ارائه کرده و هر چیزی را که برای بدن مقوی و مفید باشد حلال دانسته و فرموده‌اند:
خدای متعال هیچ خوردنی و آشامیدنی را مباح قرار نداده، مگر اینکه منفعت و صلاحی در آن باشد و هیچ چیز را حرام نفرموده، مگر اینکه در آن زبان، تلف و فسادی باشد؛ پس هر چیز سودمندی که به تن قوّت دهد و بر نیروی بدن بیفزاید حلال است (نوری، 1408، ج16: 165).
در اهمیت روزی حلال، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند: «کسی که 40 روز حلال بخورد، خداوند متعال قلبش را نورانی می‌گرداند.» و درباره‌ی مال حرام فرموده‌اند: «خداوند متعال فرشته‌ای دارد که هر شب بر بیت المقدس این ندا را می‌دهد: کسی که حرامی بخورد، نه عمل مستحبی از او قبول می‌شود و نه عمل واجبی» (ابن فهد حلی، 1407: 153). همچنین امام رضا (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «عَلَیکَ بِالصَّبرِ وَ طَلَبِ الحَلَالِ وَ صِلَهِ الرَّحِم؛ برتو باد به صبر کردن و طلب روزی حلال و پیوند با خویشاوند» (کلینی، 1362، ج2: 488).
از جمله دلایل اهمیت روزی حلال از منظر امام رضا (علیه‌السلام) آن است که در خصوص قصر یا اتمام نماز در سفر، حضرت بین سفر حلال و سفر برای معصیت تفاوت قائل شده‌اند. از این رو، ابوسعید خراسانی می‌گوید دو مرد در خراسان بر حضرت امام ابوالحسن علی بن موسی الرّضا (علیه‌السلام) وارد شدند و از حکم نماز مسافر پرسیدند. امام به یکی از آنان فرمود: «بر تو واجب است که نماز را قصر بخوانی، چون به قصد دیدار من آمدی» و به دیگری گفت: «بر تو واجب است نماز را تمام بخوانی، چون آهنگ دیدار سلطان داشته‌ای» (عطاردی، 1406، ج2: 175).
گرچه در روایت یادشده به وضوح سخنی از مال حلال و حرام به میان نیامده، اما از باب تنقیح مناط می‌توان چنین استفاده‌ای کرد. از همین رو شیخ انصاری گفته: «هرگاه شخصی، سفرش سفر معصیت باشد؛ مثل: صید کردن لهو، ظلم کردن، قطع طریق کردن، اعانت ظالم یا اطاعت از ظالم و غیره نماز وی تمام خواهد بود» (163:1415). همچنین، حضرت امام (رحمه‌الله) در شرایط قصر نماز فرموده‌اند:
سفر از نظر شرعی برای او جایز باشد، بنابراین اگر سفر معصیت و حرام باشد، اعم از اینکه خودِ سفر حرام باشد مثل: فرار از جنگ یا هدف از سفرکار حرامی باشد مثل سفر برای راهزنی، حکم سنضر را ندارد و نماز تمام است (خمینی (امام)، 1424، ج1: 734).
با توجه به اهمیت رفاه خانواده، امام رضا (علیه‌السلام) بیچارگی، بیچاره‌نمایی، فقر و تنگدستی را نکوهش کرده و فرموده‌اند:
ان الله یحب الجمال والتجمل و یبغض البؤس و التباؤس فان الله إذا أنعم على عبده بنعمه أحب أن یرى علیه أثرها، قیل کیف ذلک؟ و همانا خداوند متعال زیبایی و آراستگی را دوست دارد و بدحالی و بدبخت‌نمایی را (و خود را بدبخت، ندار، بیچاره و ضعیف نشان دادن) زشت می‌دارد، زیرا هنگامی که خداوند به بنده‌ای نعمتی داد، دوست دارد اثرآن نعمت را در زندگی او ببیند (صدوق، بی‌تا: 354).
بدیهی است که آراستگی و بدحال نبودن در بسیاری از موارد به امکانات اقتصادی و مادی افراد بستگی دارد.
امام رضا (علیه‌السلام) همچنین فقر و تنگدستی را کلید مسائل اجتماعی، بدبختی و بیچارگی دانسته و فرموده‌اند: «المَسکَنَهُ مِفتَاحُ البُؤس؛ نداری کلید بدبختی است» (مجلسی، 1403، ج75: 354؛ عطاردی، 1406، ج1: 303). همچنین از فساد و تباهی اموال و تکدی‌گری نکوهش نموده و فرموده‌اند: «إِنَّ اللهَ تَعَالَی یُبغِضُ القِیلَ وَ القَالَ- وَ إِیضَاعَ المَالِ وَکَثرَهَ السُّؤَال؛ خدا از قیل و قال، تباه کردن مال و افزونی سؤال (زیاد درخواست و تقاضا کردن ) نفرت دارد» (همان: 336؛ همان: 285).
با وجود مطلوب بودن رفاه و توسعه‌ی زندگی خانواده، امام رضا (علیه‌السلام) تصرف اِسراف‌آمیز در اموال و نیز سخت‌گیری را نکوهش کرده، به اعتدال و میانه‌روی توصیه نموده و در پاسخ عباسی که از ایشان درباره‌ی تأمین مخارج خانواده‌ی خویش جویا شده بود فرمودند:
بَینَ المَکرُوهَینِ قَالَ فَقُلتُ جُعِلتُ فِدَاکَ لَا وَ اللَّهِ مَا أعرِفُ المَکرُوهَینِ قَالَ فَقَالَ لِی یَرحَمُکَ الهُ أ مَا تَعرِفُ أنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِهَ الإِسرَافَ وَ کَرِهَ الإِقتَارَ فَقَالَ: وَ الَّذِینَ إِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتُرُوا وَ کانَ بَینَ ذلِکَ قَواماً؛ از حضرت رضا (علیه‌السلام) اذن گرفتم اجازه دهند به خاندان خود انفاق کنم. فرمودند: مواظب باش که مرتکب دو مکروه نشوی! عرض کردم. من این موضوع را درک نمی‌کنم. فرمودند: اسراف و زیاده‌روی در انفاق نزد خداوند کراهت دارد؛ همان‌طور که خودداری و انفاق نکردن را نیز مکروه شمرده است (فرقان/67).
و در قرآن مجید فرموده: « وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَکَانَ بَینَ ذَلِکَ قَوَامًا» (همان، ج68: 347؛ همان: 363).
در سخن مذکور منظور از کلمه‌ی «مکروه» امر ناگوار و ناخوشایند است و مکروه از احکام خمسه‌ی تکلیفی مورد نظر نیست. با توجه به آنچه گذشت، برای تحقق روزی حلال دو شرط لازم است: حُسن شرعی و حُسن طبیعی، زیرا رعایت موازین شرعی در کسب روزی و لزوم دوری از راه‌های ‌غیرمشروعِ به دست آوردن مال، مانند ربا و… به حُسن شرعی اشاره دارد و از سویی، شرط مفید و مقوی بودن روزی که امام رضا (علیه‌السلام) به آن اشاره کرده‌اند، حُسن طبیعی را دربرمی‌گیرد.
از دیگر نکته‌های ‌سخنان امام رضا (علیه‌السلام) این است که با وجود نکوهش فقر و تنگدستی از دیدگاه آن حضرت و تشویق ایشان به توسعه‌ی رفاه خانواده، در این باره بر اعتدال، میانه‌روی، پرهیز از اسراف (افراط) و نیز تفریط (خودداری از انفاق) تأکید کرده‌اند، زیرا با استناد به آیه‌ی 67 سوره‌ی فرقان از افراط و تفریط با نام «مکروه» تعبیر فرموده‌اند.
ماهیت خانواده در سخن امام رضا (علیه‌السلام)
خانواده از نظر عرف عبارت است از: زن، فرزندان و خویشاوندان مرد و زن و در اصطلاح شرعی، خانواده جماعت و گروهی هستند که زیربنای جامعه را تشکیل می‌دهند، بنای آن بر روابط همسری بین زن و مرد استوار است و پیامد آن فرزندانی است که به وجود می‌آیند.
کلمه‌ی «الاسره» در لغت (ابن منظور، 1414، ج4: 20) خانواده و خویشان مرد است. از سوی دیگر، این کلمه به معنای زره سخت و محکم نیز به کار رفته است. از این رو، خانواده و خویشانِ نزدیک همچون زرهی هستند که خود را با آنان نگه داشته و به پشتیبانی آنان خود را حفظ می‌کنند. این کلمه در قرآن به کار نرفته، اما کلمه‌ی «اهل» که گاهی مفهوم خانواده و همسر را می‌دهد در قرآن به کار رفته؛ مثلاً در آیه‌ی «قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا» (قصص/29) کلمه‌ی اهل به معنای همسر است، اما در آیه‌ی «فَأَنْجَینَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِینَ» (نمل/57) به معنای خانواده به کار رفته است.
خانواده دارای سه نوع کوچک (خاص یا محدود)، متوسط و بزرگ (عام یا گسترده) است. خانواده‌ی کوچک، محدود یا خاص، به زن و شوهر و فرزندان محدود می‌شود. اسلام برای تحکیم و استواری پایه‌های ‌این نوع خانواده بیشترین توجه و اهتمام را دارد و منظور از خانواده در مقاله‌ی حاضر همین معناست. خانواده در مفهوم متوسط آن شامل اقوام و خویشان است مانند: پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، برادر، خواهر، عمو، عمه، دایی، خاله و… اینها کسانی هستند که در بحث صله‌ی رحم مدنظر هستند و رعایت و محبت به آنان موجب برکت عمر و روزی و آبادانی سرزمین‌ها دانسته شده است. خانواده‌ی بزرگ شامل همسایگان، دوستان و دیگران می‌شود که خداوند اساس ارتباطشان را بر «اخوت» گذاشته و همه را به محبت و ارتباط متقابل و تفاهم فراخوانده و فرموده: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکُمْ» (حجرات/10).
کلمه‌ی «اهل» و جمع آن و نیز «عیال» در معنای خانواده در سخن امام رضا (علیه‌السلام) به کار رفته و در خصوص تلاش برای رفع نیاز و رفاه آنها توصیه شده است؛ از جمله سخن آن حضرت که در آن آمده است: «الَّذِی یَطلُبُ مِن فَضلٍ یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ أعظَمُ أجراً مِنَ المُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ الله؛ آن کس که کار بیشتری می‌کند تا درآمدش برای خود و کسانش بسنده باشد، در نزد خدا پاداشی بزرگ‌تر از پاداش مجاهد فی سبیل الله دارد» (مجلسی، 1403، ج75: 339). همچنین، در جای دیگر فرموده‌اند: «صَاحِبُ النِّعمَهٍ یَجِبَ أن یُوَسِّعَ عَلَى عِیَالِه؛ کسی که از امکانات برخوردار است، واجب است به زندگی خانواده‌اش وسعت بخشد» (عطاردی، 1406، ج1: 285).
امام رضا (علیه‌السلام) در جای دیگر با استفاده از کلمه‌ی عیال به معنای خانواده فرموده‌اند: «یَنبَغِی لِلرَّجُلِ أن یُوَسِّعَ عَلَی عِیَالِهِ کَیلَا یَتَمَنَّوا مَوتَهُ» لازم است که مرد مسلمان با زحمت‌های ‌شبانه‌روزی خود رفاه خانواده‌اش را توسعه دهد تا ایشان (بر اثر محرومیت و مسائل زندگی) مرگ وی را آرزو نکنند (کلینی، 1362، ج4: 11).
کلمه‌ی اهل در سخن امام رضا (علیه‌السلام) نیز در معنای خانواده به کار رفته، چنانکه فرموده‌اند:
مَن رَضِىَ بِالیَسِیرِ مِنَ الحَلَالِ خَفَّت مَئُونَتُهُ وَ نُعِّمَ أهلُهُ وَ بَصَّرَهُ اللهُ دَاءَ الدُّنیَا وَ دَوَاءَهَا وَ أخرَجَهُ مِنهَا سَالِماَ إِلَی دَارِالسَّلَام؛ هر کس به مال اندکِ حلال راضی باشد، هزینه‌های زندگی وی کاهش می‌یابد و خانواده‌اش نعمت یابند و خداوند او را به درد و درمان دنیا بینا کند و او را سالم از دنیا به بهشت برد (عطاردی، 1406، ج1: 271).
و نیز فرموده‌اند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند نیکوترین مردم در ایمان، نیکوترین ایشان است در خُلق و مهربان‌ترین ایشان است با اهل خود و من مهربان‌ترین شما هستم با اهل خود.
همچنین، به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند: «کسانی از شما که نزدیک‌تر باشند از من در نشستن در روز قیامت نیکوترین شماست در خُلق و نیکوکننده‌ترین شماست با خانواده‌ی خود» (صدوق، 1378، ج2: 38). به نقل از امام سجاد (علیه‌السلام) فرموده‌اند مردی، امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) را به خانه‌ی خود دعوت کرد. امام علی (علیه‌السلام) فرمود با سه شرط دعوت تو را می‌پذیرم. آن مرد گفت: آن سه شرط کدام است؟ امام علی (علیه‌السلام) فرمود: نخست آنکه برای من چیزی از خارج به خانه نیاوری. دیگر آنکه بدون تعارف هر چه در خانه داری همان را برای من حاضر کنی و سوم آنکه خانواده‌ات را به زحمت نیندازی، عرض کرد آنچه شما فرمان دهید اطاعت می‌کنم. سپس علی (علیه‌السلام) دعوت او را پذیرفت (حجازی، بی‌تا، ترجمه‌ی سجادیه:85) و نیز فرموده‌اند: «کسی که نعمت و تمکن دارد، باید به اهل و عیالش به خوبی رسیدگی کند» (همان: 465).
کلمه‌ی «اهالی» جمع «اهل» به معنای خانواده‌ها ‌نیز در سخن امام رضا (علیه‌السلام) به کار رفته و درباره‌ی نیکی کردن به آنها توصیه شده آنجا که فرموده‌اند: «یَرُّوا أهَالِیَکُم وَ أولَادَکُم جُمُعَهٌ إِلَی جُمُعَه؛ در روزهای جمعه به همسر و فرزندان خویش نیکی کنید» (صدوق، بی‌تا: 407).
گرچه در روایت مذکور «اهالیکم» همسرانتان معنی شده، تفسیر آن به صورت «خانواده‌هایتان» منعی ندارد، در این صورت با توجه به آنکه «اولادکم» (فرزندانتان) از اعضای خانواده هستند و زیر مجموعه‌ی «اهالیکم» قرار دارند، اما به دلیل اهمیت از باب ذکر خاص بعد از عام دوباره مورد توجه قرار گرفته‌اند.
از جمله نکته‌هایی که از حدیث اشاره شده می‌توان به دست آورد، این است که مدیر خانواده باید روزی چون روز جمعه- که از اعیاد مهم اسلامی است- را برای توجه عاطفی و مادی ویژه خانواده قرار دهد و موجب نشاط و شادمانی آنها شود و از سوی دیگر، برای توجه به ارزش‌های دینی به جمعه توجه خاص کند، زیرا این امر در ایجاد صمیمیت و گرم شدن کانون خانواده اهمیت دارد. از همین رو، امام رضا (علیه‌السلام) در روایت دیگری توصیه کرده‌اند که در روز عاشورا کار و کوشش برای امور دنیوی ترک شود و فرموده‌اند: «مَن تَرَکَ السَّعیَ فِی حَوَائِجِهِ یَومَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنیَا وَ الآخِرَه؛ هر کس در روز عاشورا کار و کسبش را فروگذارد، خداوند حاجت‌های دنیا و آخرت او را برآورده کند» (عطاردی، 1406، ج2: 26).
همچنین، درباره‌ی زن که بی‌تردید از اعضای خانواده است، داشتن همسری خوب را که در غیاب شوهر حافظ جان و مال شوهرش باشد بهترین سود مؤمن دانسته و فرموده‌اند:
ما أفاد عبد فائده خیرا من زوجه صالحه إذا رآها سرّته و إذا غاب عنها حفظته فی نفسها و ماله…؛ و برای بنده‌ی خدا چیزی سودمندتر از زن پارسا و شایسته نیست. هرگاه به زوجه‌اش نظر کند خوشحال شود و هرگاه شوهر به مسافرت رود، زن، ناموس و مال او را حفظ کند (همان: 256).
در روایت دیگری امام رضا (علیه‌السلام) به زن که از اعضای خانواده است توجه ویژه کرده و فرموده‌اند: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند خداوند متعال به زنان، مهربان‌تر از مردان است، هر مردی که به زنی از ارحامش محبت کند و موجبات خوشحالی او را فراهم کند، خداوند روز قیامت او را خوشحال می‌کند» (کلینی، 1362، ج6: 6).
استحکام نهاد خانواده در سخن و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام)
با توجه به اهمیت خانواده از دیدگاه اسلام، برای استحکام بنیان خانواده و جلوگیری از پاشیدگی آن تلاش‌هایی صورت گرفته و دستورالعمل‌هایی به چشم می‌خورد. از جمله راهکارهای محکم کردن روابط خانواده، دعای خوب اعضای خانواده در حق یکدیگر است؛ این دعاها به نوعی در ایجاد محبت و مهربانی بین افراد خانواده و تقویت ارزش ‌انسانی و ایمانی در بین آنها نقش بسزایی دارد؛ زیرا دعاکننده به نوعی به کسانی که ایشان را دعا می‌کند ابراز علاقه و محبت می‌کند. از همین رو، به گسترش مهربانی و محبت تأکید شده، چنان که در حدیث قدسی آمده:
انا الله أنَا الرَّحمَنُ خَلَقتُ الرَّحِمَ وَ شَقَقتُ لَهَا اسماً مِن أسمَائِی فَمَن وَصَلَهَا وَصلتُهُ وَ مَن قَطَعَهَا قَطَع؛ من خداوندم، من مهربانم، خود مهربانی را آفریده‌ام و از آن اسمی را برای خود برگزیده‌ام، هر کس آن را مراعات کند از او مراقبت و حمایت می‌کنم و هر کس آن را قطع کند با او قطع رابطه خواهم کرد (حاکم نیشابوری، 1406، ج4، 158؛ نوری، 1408، ج5: 243).
از جمله دلایل اهمیت خانواده و توجه اسلام به تحکیم آن، این است که معصومان گذشته از آنکه خود به خانواده توجه داشتند، به اهتمام و توجه به خانواده توصیه و سفارش می‌کردند؛ چنان که امام سجاد (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «همانا نزدیک‌ترین شما به خدا کسی است که اخلاقش نیکو و گشاده‌رو باشد و پسندیده‌ترین شما نزد خدا کسی است که به شایسته‌ترین نحوی به خانواده‌اش رسیدگی کند، همانا ارجمندترین شما نزد خدا با تقواترین شماست نزد او» (کلینی، 1362، ج8: 69).
با توجه به آنچه گذشت، توصیه‌ها ‌و سفارش ‌گوناگون امام رضا (علیه‌السلام) در رسیدگی به خانواده و توسعه‌ی سطح زندگی و رفاه ایشان، نشانگر اهتمام آن حضرت به محکم کردن بنیان خانواده است؛ چنان که فرموده‌اند: «لازم است که مرد مسلمان با زحمت‌های ‌شبانه‌روزیِ خود رفاه خانواده‌اش را توسعه دهد تا ایشان (بر اثر محرومیت و مسائل زندگی) مرگ وی را آرزو نکنند» (عطاردی، 1406، ج2: 208).
در اهمیت استحکام بنیان خانواده همین بس که احادیث وارد شده در خصوص ادامه و نگهداری حیات خانوادگی دو برابر احادیثی است که به تشکیل خانواده تشویق کرده‌اند. این امر به آن دلیل است که ادامه و نگهداری حیات خانوادگی به مراتب دشوارتر از تشکیل خانواده است.
از جمله روش‌هایی که معصومان از جمله امام رضا (علیه‌السلام) برای استحکام نهاد خانواده بر آن تأکید کرده‌اند، تشویق به روزی حلال و توصیه به پرهیز از خوردن مال حرام به اشکال و مصادیق گوناگونِ تقدیر معیشت و… است.
ارتباط روزیِ حلال با استحکام خانواده
نظر به اهمیت خانواده و استحکام آن، اسلام از روش‌های متنوع و گوناگونی برای این منظور بهره جسته، از جمله روش‌ها ‌و راهکارهای محکم کردن خانواده، بهره گرفتن از روزی و مال حلال و پرهیز از خوردن مال حرام است. دلایل اهمیت نقش روزی حلال در استحکام بنیان خانواده در سخنان و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) به قرار زیر است:
روزی حلال و صله‌ی رحم
صله‌ی رحم و پیوند با خویشاوندان به شکل‌های ‌گوناگون در متون اسلامی از جمله سخنان و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) مورد تأکید و توجه قرار گرفته است. صله‌ی رحم به بازدید از خویشاوندان محدود نمی‌شود، بلکه با سلام کردن، دادن لیوان آب به دست خویشاوند، کمک‌های ‌مالی به خویشاوند و… نیز انجام می‌شود، چنان که محمد بن عبیدالله گوید حضرت رضا (علیه‌السلام) فرمود: «اگر مردی از عمرش سه سال مانده باشد و صله‌ی رحم انجام دهد، خداوند عمر سه ساله‌ی او را به 30 سال تبدیل می‌کند و مشیت خود را به کار می‌بندد.»
همچنین، ابونصر بزنطی از حضرت رضا (علیه‌السلام) روایت کرده که حضرت صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «با ارحام خود محبت و مهربانی کنید، ولو به شربت آبی باشد و بهترین نوع صله‌ی ارحام رفع آزار و اذیت درباره‌ی آنان است.» صله‌ی رحم، مرگ را به تأخیر می‌اندازد و محبت را در میان خانواده افزایش می‌دهد. همچنین، حسن بن علی‌وشا از حضرت رضا (علیه‌السلام) روایت کرده که امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمودند ما نمی‌دانیم چیزی مانند صله‌ی ارحام باعث طول عمر می‌شود تا آنگاه که اگر مردی سه سال از عمرش باقی مانده باشد و صله‌ی ارحام کند، عمرش 30 سال به طول انجامد و اگر کسی 33 سال از عمرش باقی باشد و او قطع رحم کند، عمرش به سه سال می‌رسد. همچنین، محمد بن فضیل صیرفی گوید حضرت رضا (علیه‌السلام) فرمودند رحم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به عرش پروردگار بستگی دارد و می‌گوید: بار خدایا، هر کس با من ارتباط برقرار کند، تو با او ارتباط برقرار کن و هر کس با من قطع رابطه کند، تو با او قطع رابطه کن. همین روش در ارحام مؤمنین نیز برقرار است. سپس این آیه‌ی شریفه را قرائت کردند «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ» (نسا/1).
طایی نیز از حضرت رضا (علیه‌السلام) روایت کرده که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند هر کس انجام یک عمل را برای من تضمین کند، من انجام چهار عمل را برای او ضمانت می‌کنم؛ با ارحام خود رفت و آمد کند تا خداوند او را دوست بدارد، روزی‌اش را زیاد کند، عمرش را طولانی گرداند و او را داخل بهشت نماید. حضرت رضا (علیه‌السلام) از پدرانش از امام حسین (علیه‌السلام) روایت کرده که فرموده‌اند هر کسی دوست دارد مرگش به تأخیر افتد و روزی‌اش زیاد شود، باید صله‌ی رحم به جای آورد.
همچنین، حسن بن علی وشا از حضرت رضا (علیه‌السلام) از پدرانش از علی (علیه‌السلام) روایت کرده که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند هنگامی که در شب معراج به آسمان‌ها رسیدم مشاهده کردم چند خویشاوندی به عرش پروردگار آویزان شده و از خویشاوندان خود شکایت می‌کنند. از آنها پرسیدم بین شما و آنها چند پدر فاصله است؟ گفتند: ما در پدر چهلم به هم می‌رسیم. بزنطی نیز گفته حضرت رضا (علیه‌السلام) فرمود امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمودند صله‌ی ارحام مرگ را به تأخیر می‌اندازد و موجب زیاد شدن مال و محببت خویشاوندان است (عطاردی، 1406، ج1: 265-267).
با توجه به آنکه یکی از راه‌های ‌صله‌ی رحم کمک مالی به خویشان است، بدیهی است که مال و روزی حلال در ایجاد محبت بین خانواده و استحکام آن نقش بسزایی دارد. از همین رو، امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی نقش صله‌ی رحم در ایجاد محبت بین خانواده فرموده‌اند: «مَثرَاهٌ فِی المَالِ مَحَبَّهٌ فِی الأهل؛ صله‌ی رحم موجب افزایش مال و محبت بین خویشان است» (مجلسی، 1403، ج71: 88).
چنانچه کار، گروهی نباشد، یعنی رئیس خانواده در مقام مسئول معاش و رفاه خانواده، از طریق کار، درآمد و روزی حلال، معاش و رفاه خانواده را عهده‌دار شود، انفاق به خانواده و اداره‌ی معیشت ایشان به نوعی صله‌ی رحم بوده و موجب دوستی و محبت می‌شود و در نتیجه به استحکام خانواده می‌انجامد. از طرفی، چنانچه گذشت، همسر می‌تواند با ایجاد محیط آرام و خوب خانواده، خوش‌رویی و حفاظت از دارایی شوهر که به نوعی مربوط به خانواده است، به استحکام خانواده کمک کند.
در تأیید این سخن، امام رضا (علیه‌السلام) به مدح و ستایشِ چنین همسری اقدام کرده و فرموده‌اند: «برای بنده‌ی خدا چیزی سودمندتر از زن پارسا و شایسته نیست. هرگاه به زوجه‌اش نظر کند خوشحال شود و هرگاه شوهر به مسافرت رود، زن، ناموس و مال او را حفظ کند» (همان، ج2: 256).
از جمله دلایلی که تأیید می‌کند از نظر امام رضا (علیه‌السلام) کمک مالی نوعی صله‌ی رحم است و در استحکام خانواده نقش دارد، اینکه آن حضرت نیکی به بستگان و رسیدگی به همسایگان را توصیه کرده و در پاسخ ابان بن ولید که از ایشان پرسید آیا انسان به جز زکات چیز دیگری هم از مال خویش باید بدهد؟ فرمودند: «نعم اینَ ما قالَ اللهُ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أمَرَ اللهُ بِهِ أن یُوصَلَ وَ یَخشَونَ رَبَّهُم» (رعد/21؛ همان، ج71: 127).
با توجه به توصیه‌ی قرآن، معصومان و از جمله امام رضا (علیه‌السلام)، رئیس خانواده نباید در خصوص اداره‌ی معاش و رفاه خانواده بر آنها منت گذارد، چنانکه علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «ملاک المعروف ترک المنّ به؛ ملاک و معیار کار خوب، ترک منت‌گذاری به واسطه‌ی آن است» (هرچه بی منت‌تر، بهتر) (خوانساری، 1366، ج1: 118) و نیز فرموده‌اند: «أفضَلُ العَطَاءِ تَرکُ المَنِّ؛ برترین بخشش و احسان، ترک منت است» (همان، ج2: 405). در تأیید این سخن در ذیل تفسیر آیه‌ی «وَمَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ» (حجر/20) طبرسی گفته: «ما در زمین برای شما اسباب روزی قرار دادیم و کسانی را هم که شما روزی دهنده‌ی آنها نیستید برای شما آفریدیم.» منظور از این کسان، خانواده یا غلامان و کنیزان است که انسان خیال می‌کند خودش آنان را روزی می‌دهد و حال آنکه خدا او و آنها را روزی می‌دهد (طبرسی، 1372، ج2: 263).
از سوی دیگر، بر اساس توصیه‌ی امام رضا (علیه‌السلام) هر فردی که مورد احسان قرار می‌گیرد باید از احسان کننده تشکر کند، بنابراین اعضای خانواده باید از رئیس خانواده تشکر کنند. بدیهی است که تشکرِ مزبور به نوعی در استحکام نهاد خانواده و ایجاد محبت، مؤثر است چنان که فرموده‌اند: «مَن لَم یَشکُرِ المُنعِمَ مِنَ المَخلُوقِینَ لَم یَشکُرِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ» (مجلسی، 1403، ج68: 44) خوب است که فرد دریافت کننده‌ی احسان به نوعی از احسان کننده تشکر و قدردانی کند.
چنانچه تحصیل مالِ حلال از راه کار گروهی باشد، رزق حلال نیز به نوعی در استحکام خانواده و ایجاد محبت بین ایشان مؤثر است، زیرا با توجه به گستردگی اشکال و مصادیق صله‌ی رحم می‌توان افراد فاقد شغل خانواده را به کار گرفت.
روزی حلال و رعایت حقوق متقابل
در فرض گروهی بودن کار، با توجه به آنکه تعرض به حقوق و دارایی دیگران حتی اعضای خانواده مجاز نیست؛ اعضای خانواده موظف هستند به حقوق یکدیگر احترام بگذارند، از فریب یکدیگر و دیگر راه‌هایی که موجب حرام شدن درآمد می‌شود خودداری ورزند، آنچه برای خود می‌پسندند برای دیگر اعضای خانواده نیز بپسندند و آنچه برای خود نمی‌پسندند برای دیگر اعضای خانواده نیز نپسندند. بدیهی است که رعایت متقابل این اصول و حقوق به استحکام خانواده کمک می‌دهد. از همین رو، امام رضا (علیه‌السلام) رباخواری، مال حرام، کم‌فروشی در کیل و وزن و… را از گناهان کبیره دانسته و از آن نهی کرده‌اند (عطاردی، 1406، ج2: 501).
امام رضا (علیه‌السلام) در فرضی که برخی از اعضای خانواده یتیم باشند، سخت‌گیری شدیدی نموده، از خوردن مال وی پرهیز داده و آن را از گناهان کبیره دانسته‌اند (همان) و فرموده‌اند:
إِیَّاکُم وَ أموَالَ ألیَتامَى- لَا تَعَرَّضُوا لَهَا وَ لَا تَلَبَسُوا بِهَا- فَمَن تَعَرَّضَ لِمَالِ الیَتِیمِ فَأکَلَ مِنهُ‌ شَیئاً- کَأَنَّمَا أکَلَ جَذوَهً مِنَ النَّار؛ از اموال یتیمان بپرهیزید، متعرض آنان نشوید و از آن برای خود پوشاک برنگزینید. پس کسی که متعرض مال یتیم شود و مقداری از آن را بخورد، مانند آن است که پاره‌ای از آتش خورده است (مجلسی، 1403، ج72: 5).
همچنین فرموده‌اند: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَعَدَ فِی أکلِ مَالِ الیَتِیمِ عُقُوبَتَینِ عُقُوبُهٌ فِی الدُّنیَا وَ عُقُوبُهً‌ فِی الآخِرَه؛ همانا خداوند عزوجل در خوردن مال یتیم دو عقوبت و جزای بد وعده فرموده است: یکی در دنیا و دیگری در آخرت» (همان: 8).
همچنین فرموده‌اند:
خوردن مال یتیم به ستم، به علت‌های بسیاری که مستلزم فسادهای گوناگون است، حرام شده؛ نخستین آنها: چون مال یتیم را به ستم بخورد، به کشته شدن او کمک کرده… پس چون مال او را بخورد، بدان می‌ماند که به حتم او را کشته و به فقر و فاقه گرفتارش کرده است (صدوق، 1378، ج2: 92).
روزی حلال و محبت به دیگران و خوشحال کردن ایشان
خوشحال کردن دیگران و محبت به آنها به خصوص اعضای خانواده از سوی معصومان از جمله امام رضا (علیه‌السلام) تشویق و توصیه شده است. بدیهی است که خوشحال کردن دیگران از جمله اعضای خانواده و محبت به ایشان از راه‌های ‌گوناگون از جمله توجه مالی از طریق روزی حلال امکان‌پذیر است. امام رضا (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «مَن فَرَّجَ عَن مُؤمِنٍ فَرَّحَ اللهُ قَلبَهُ یَومَ القِیَامَه؛ هر کس گرفتاری مؤمنی را برطرف کند، خداوند دل او را در روز قیامت شاد کند» (محدث عاملی، 1409، ج16: 372) و نیز به نقل از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند: «رَأسُ العَقلِ بَعدَ الدِّینَ التَّوَدُّهُ إِلَى النََّاسِ- وَ اصطِنَاعُ الخَیرِ إِلَى کُلِّ أحَدٍ بَرٍّ وَ فَاجِر؛ سر عقل، پس از ایمان به خدا، جلب دوستی مردم است و نیکی کردن به هر آدمی؛ خوب یا بد» (مجلسی، 1403، ج71: 392: عطاردی، 1406، ج1: 4).
روزی حلال و پرهیز از حسد
حسد از جمله کارهای حرام است که خود از جمله انگیزه ‌غیبت است. شخص حسود به دلیل حسادتی که دارد همواره درصدد عیب‌جویی و تحقیر محسود است و از این راه حس خودخواهی خویش را اشباع می‌کند. راغب اصفهانی در تعریف غیبت گفته: «حسد آرزوی زوال نعمت از کسی است که سزاوار داشتن آن نعمت است و شخص حسود علاوه بر آرزوی قلبی، چه بسا کوشش در زوال آن نعمت می‌کند» (1412: 234).
بدیهی است که وجود حسد در اعضای خانواده از جمله عوامل تهدیدکننده‌ی استحکام بنیان خانواده است و دوستی و محبت را از بین می‌برد و باعث کینه می‌شود، زیرا چنان که گذشت، حسد از جمله انگیزه‌های ‌غیبت بین افراد است. در مقابل، ترک حسد که در اخلاق از آن با نام «نصیحت» یا خیرخواهی تعبیر می‌شود، باعث ایجاد محبت بین افراد جامعه از جمله اعضای خانواده می‌شود. از این رو، اعضای خانواده از اینکه عضو دیگری از روزیِ حلال و امکانات مالی برخوردار است، ناراحت نمی‌شوند، بلکه خوشحال می‌شوند. از همین رو، امام رضا (علیه‌السلام) از حسادت پرهیز داده، نصیحت و خیرخواهی را تشویق کرده و فرموده‌اند: «لَیسَ لِبَخِیلٍ رَاحَهٌ وَ لَا لِحَسُودٍ لَذَه؛ هیچ خسیسی آرامش ندارد و هیچ حسودی در زندگی لذت نمی‌برد» (عطاردی، 1406، ج1: 286).
از روایت مذکور برمی‌آید که حسد، آرامش حسود را از بین می‌برد و موجب بی قراری وی می‌شود. بدیهی است که آرام نبودن برخی از اعضای خانواده به دیگر اعضا نیز لطمه می‌زند و موجب سستی بنیان خانواده می‌شود.
روزی حلال و رضایتمندی
رضا به قضایِ الهی برترین مقام دین و شریف‌ترین مراتب مقربان و عظیم‌ترین درهای رحمت خداست و هر که از آن در، داخل شود، به بهشت درآید. خداوند می‌فرماید: «رَضِیَ الله‌ُ عَنهُم وَ رَضُوا عَنهُ؛ خدا از ایشان خشنود است و ایشان از خدا خشنودند» (مائده/12؛ توبه /101؛ مجادله/22؛ بیّنه/ 8).
داشتن فضیلت رضا موجب آرامش و تحمل سختی‌ها، نارسایی‌ها ‌و شکست‌ها می‌شود. ممکن است افراد جامعه یا اعضای خانواده در زندگی خود با سختی‌ها، نارسایی‌ها، فشارهای مادی و شکست‌هایی روبرو شوند، تحمل نکردن این موارد ممکن است به استحکام بنیان خانواده لطمه بزند و پایه ‌خانواده را متزلزل کند. برعکس، رضایتمندی و خشنودی از وضع موجود و تحمل شداید، فشارهای مادی و… موجب استحکام بنیان خانواده و بهداشت روانی می‌شود.
امام رضا (علیه‌السلام) نیز در خصوص اهمیت و نقش رضایتمندی فرموده‌اند: «هر کس به مال اندک حلال راضی باشد، هزینه ‌زندگی وی کاهش می‌یابد، خانواده‌اش نعمت یابند، خداوند او را به درد و درمانِ دنیا بینا کند و او را سالم از دنیا به بهشت ببرد» (عطاردی، 1406، ج1: 272) و نیز فرموده‌اند: «هر کسی به رزق کم راضی و خشنود باشد، خداوند از عمل اندک او راضی خواهد شد» (همان: 219).
روزی حلال و قناعت
قناعت از جمله فضائل اخلاقی و از جمله ویژگی‌های افراد مؤمن و از امتیازهای انسان‌های بافضیلت است. افراد خودساخته و آراسته دارای روحیه‌ی قناعت و عزّت‌اند و در پرتو این روحیه‌ی عالی هیچ‌گاه چشم طمع به مال و منال دیگران ندوخته و برای کسب مال و مقام، شخصیت والای خویش را خُرد نمی‌کنند. افراد قانع در زندگی به مقدار ضرورت و کفاف بسنده می‌کنند و به کمتر از آن نیز خشنودند.
راغب اصفهانی در تعریف قناعت گفته: «قناعت اکتفا به مقدار ناچیزی از وسایل زندگی در حد ضرورت و نیاز است» و در جای دیگر گفته: «قناعت، راضی بودن به کمتر از مقدار کفاف است.» طریحی در تفسیر حد کفاف گفته: «کفاف، آن اندازه از امکانات زندگی است که انسان را از دیگران بی نیاز کند و او را از سؤال و دریوزگی بازدارد» (راغب اصفهانی، 1412: 685). قناعت به هر دو معنی از جمله صفت‌های ‌عالی انسانی و فضائل اخلاقی است.
بدیهی است که وجود چنین صفتی در اعضای خانواده به محبت بین ایشان و استحکام بنیان خانواده می‌انجامد؛ از همین رو، در متون اسلامی به شکل‌های ‌گوناگون تشویق شده است، چنان که امام رضا (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «مال جز با چند خصلت گرد نمی‌آید: با بخل شدید، آرزوی دراز، حرص چیره، قطع رحم و برگزیدن دنیا بر آخرت» (صدوق، 1378، ج1: 276) و نیز فرموده‌اند: «هر کس به روزی کم قناعت نکند و همواره درصدد ازدیاد اموال و ثروت برآید، باید همواره در کار هم بیشتر فعالیت داشته باشد و هر کسی به روزی کم قانع باشد، در کارها هم کمتر فعالیت خواهد کرد» (عطاردی، 1406، ج1: 286).
روزی حلال و پرهیز از تکلف یا ساده‌زیستی
تکلف به معنای به خود بستن و خود را به مشقت انداختن است. در مذمت تکلف همین بس که حضرت علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «شَرُّ أصدِقَائِکَ مَن تَتَکَلَّفُ لَه؛ بدترین دوستان آن کس است که آدمی مجبور است در معاشرت با او خود را به زحمت و تکلف اندازد» (خوانساری، 1366، ج4: 170). از همین رو گفته شده از جمله خصلت‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن بود که ساده و بی تکلف زندگی می‌کرد، سخن می‌گفت و غذا می‌خورد. در عین حال، مقید بود همیشه پاکیزه، نظیف و معطر باشد. بسیار ساده و بی تکلّف جامه می‌پوشید. یکی از اصول زندگی آن حضرت، سادگی و پرهیز از تکلف بود (مطهری، بی‌تا، ج22: 127).
بدیهی است که هر چند درآمد شخص حلال باشد، تکلف در هزینه کردن آن موجب از بین رفتن محبت بین خانواده، چشم و هم‌چشمی و دشواری در زندگی و سستی بنیان خانواده می‌شود.
نتیجه‌گیری
خانواده، استحکام آن، اقتصاد، محبت و دوستی از دیدگاه اسلام اهمیت خاصی دارند. این نکته را می‌توان از سخنان و سیره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) و دیگر معصومان نتیجه گرفت.
1. رزق و روزی حلال در موارد زیادی در استحکام نهاد خانواده، اثرگذار است.
3. همه‌ی روش‌های ‌استفاده شده برای استحکام نهاد خانواده، به نوعی به ایجاد محبت و دوری کردن از کینه، دشمنی، صفا و صمیمیت برمی‌گردند.
3. در صورت مستحکم بودن نهاد خانواده، فواید مادی و دنیوی (آرامش و رفاه) و فواید اخروی عاید خانواده و جامعه می‌شود.
4. استحکام نهاد خانواده، رفاه و بهبودی وضع اقتصادی خانواده تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند.

پی‌نوشت‌ها

1- استادیار دانشکده الهیات دانشگاه شیراز mrahimi2@gmail.com
منابع تحقیق :
قرآن کریم.
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، (1404). تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
ابن عجیبه، احمد بن محمد، (1419). البحر المدید فی تفسیر القرآن، قاهره: نشر دکتر حسن عباس زکی.
ابن فهد حلی، (1407). عده الداعی و نجاح الساعی، چاپ اوّل، قم: دارالکتاب اسلامی.
ابن منظور مصری، محمد بن مکرم، (1414). لسان العرب، چاپ سوم، بیروت: دار صادر.
انصاری، مرتضی بن محمد امین، (1415). صراط النجاه المحشی، چاپ اوّل، بی‌جا: کنگره جهانی شیخ انصاری.
حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، (1406). مستدرک الحاکم، بیروت: دارالمعرفه.
خضیری، زینب محمود، (1991). فلسفه التاریخ عند ابن خلدون، قاهره: دارالثقافه للنشر و التوزیع.
خمینی (امام)، روح الله، (1424). توضیح المسائل المحشی، چاپ هشتم، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
خوانساری، آقاجمال، (1366). شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم، چاپ اوّل، تهران: دانشگاه تهران.
دیلمی، حسن، (1412). ارشاد القلوب، چاپ اوّل، قم : رضی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، (1412). المفردات فی غریب القرآن، چاپ اوّل، بیروت دمشق: دارالعلم الدار الشامیه.
حجازی، علاء الدین، (بی‌تا). صحیفه سجادیه، چاپ اوّل، مشهد: ندای اسلام.
صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه، (1378). عیون اخبار الرضا، چاپ اوّل، تهران: جهان.
صدوق، ابوجعفر محمدبن علی بن بابویه، (بی‌تا). فقه الرضا (علیه‌السلام)، المؤتمر العالمی للامام الرضا (علیه‌السلام)، بی‌جا: تحقیق مؤسسه آل البیت.
طباطبایی، محمدحسین، (1417). المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
طبرسی، فضل بن حسن، (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران: خیابان ناصرخسرو.
طبرسی، فضل بن حسن، (1377). تفسیر جوامع الجامع، چاپ اوّل، تهران: دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم.
عطاردی، عزیزالله، (1406). مسند الامام الرضا (علیه‌السلام)، چاپ اوّل، مشهد: آستان قدس رضوی.
فتال نیشابوری، محمد بن فتال، (1423). روضه الواعظین، چاپ اوّل، قم: دلیل ما.
فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، (1420). تفسیر مفاتیح الغیب، چاپ سوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
قریشی، علی اکبر، (1371ش). قاموس القرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، (1362). الکافی، چاپ دوم، تهران: اسلامیه.
محدث عاملی، محمدبن حسن، (1409). تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ اوّل، قم: آل البیت.
مجلسی، محمدباقر، (1403). بحارالانوار، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه‌ی الوفا.
مصطفوی، حسن، (1360). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
مطهری، مرتضی، (بی‌تا). مجموعه آثار، تهران، صدرا.
مکارم شیرازی، ناصر، (1374ش). تفسیر نمونه، چاپ اوّل، تهران: دارالکتب الاسلامیه.
نوری، حسین، (1408). مستدرک الوسائل، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه آل البیت.
منبع مقاله :
فصلنامه‌ی فرهنگ رضوی، سال اول، شماره‌ی دوم، شماره مسلسل 2، تابستان 1392

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید