حسن بن علی خزاعی شاعر عرب قرن سوم هجری است. او هجوگوی دشمنان اهلبیت و مداح حضرات معصوم علیهم السلام بوده است و دوران امامت چهار تن از ائمه یعنی امام صادق، امام کاظم، امام رضا و امام جواد سلام الله علیهم اجمعین را درک کرده است. عمدۀ شهرت او به علت قصیدۀ معروفی است که در خراسان تقدیم امام رضا علیه السلام کرد و به سبب همان، لقب «دعبل» (شتر پیرسال) را از ایشان دریافت کرد.
در ادامه به ذکر ابیاتی از این قصیدۀ معروف همراه با ترجمهشان میپردازیم. گفتنی است این ترجمه بر اساس نقل و ترجمۀ علامه مجلسی رحمت الله علیه است.
و هم نقضوا عهدالکتاب و فرضه
و محکمه بالزور و الشبهات
آنها عهدی را که در آیات محکم و واضح کتاب خدا بر آنها واجب شده بود، با شبههها و افتراهای خود، شکستند.
و لا تک الامحنهکشفتهم
بدعوی ضلال من هن وهنات
و این (غصب خلافت حضرت علی علیه السلام) نبود مگر امتحانی از جانب خداوند، که کفر آنها را ظاهر کند به علت قصد و غرضهای باطلشان.
زرایا ارتنا خضره الافق حمره
وردت اجاجاً طعم کل فرات
اینها مصایبی است که آسمان سبز را به سرخی کشانید و در کام ما تمام آبهای گوارا را تلخ کرد.
ولو قلدوالموصی الیه امورها
لزمت بمامون علی العثرات
اگر این مردم کارهای خود را به همان کسی که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله جانشین خود کرده بود، میسپردند، به حقیقت خود را به کسی که از هر لغزشی ایمن است، میسپردند.
بکیت لرسمالدار من عرفات
و اذریت دمع العین بالعبرات
در عرفات برای برجای ماندههای خانۀ اهل بیت گریه کردم و آب چشم خود را ریختم و گریستم.
اذا لم نناج الله فی صلواتنا
باسمائهم لم یقبل الصلوات
(کسانی که) اگر زمانی در نماز خود نام مبارک آنها را نبریم، خداوند نمازهایمان را قبول نمیکند.
فکیف یحبون النبی ورهطه
وهم ترکوا احشائهم و غرات
پس چگونه حضرت پیامبر را دوست دارند، در حالی که خویشاوندان او را کشتهاند و وجود آنها از کینه و نفرت، انباشته است.
افاطم لو خلت الحسین مجدلا
وقدمات عطشاناً بشط فرات
اذا للطمت الخد فاطم عنده
واجریت انهاراً علی الوجنات
ای فاطمه، اگر حسین را که بر خاک کربلا افتاده و کنار فرات تشنه لب جان داده را در خیالت تصور کنی، بر گونۀ خود میزنی و نهرهای آب بر صورت خود جاری میکنی.
افاطم قومی یابنه الخیر فاندبی
نجوم سموات بارض فلات
ای فاطمه، بلند شو! ای دختر بهترین خلق خدا! بلند شو و بر فرزندانت که ستارههای آسمانند و بر زمین افتاده اند، نوحه کن.
و قبر ببغداد لنفس زکیه
تضمنها الرحمن فی الغرفات
و قبری که در بغداد است برای جان پاکی که خداوند او را در غرفههای بهشتی دربرگرفته است.
[از ابن بابویه روایت شده است که دعبل گفت: چون به اینجای قصیده رسیدم، حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند: میخواهی در اینجا دو بیت الحاق کنم که قصیده تو تمام شود؟ گفتم: بله ای فرزند رسول خدا. پس حضرت این دو بیت بعد را فرمودند:]
و قبر بطوس یالها من مصیبه
الحت علی الاحشاء بالزفرات
الی الحشر حتی یبعثالله قائماً
یفرج عنا الغم و الکربات
و قبری که در طوس است. وای از آن مصیبت که تا قیامت آتش حسرت و نالههای جانسوز در وجود من میافزاید. تا آن روزی که خداوند قائمی را ظاهر کند که فرجی بر غمها و مصیبتهای ماست.
علی بن موسی ارشد الله امره
و صلی علیه افضل الصلوات
که صاحب آن قبر علی بن موسی است. خداوند امرش را به صلاح آورد و بر او بهترین درودها را نثار کند.
[ظاهرا همان دو بیت از حضرت امام رضا علیهالسلام است و بیت سوم را دعبل اضافه کرده است. بعد از آنکه حضرت آن دو بیت را اضافه نمودند، دعبل گفت «یا ابن رسول الله آن قبری که در طوس خواهد بود قبر کیست؟» حضرت فرمودند: «قبر من است و برجاست تا شهر طوس محل تردد شیعیان من و زائران من شود. به درستی که هر که در طوس و غربت من را زیارت کند، با من باشد در درجه من در روز قیامت و گناهانش آمرزیده شود.]