داعی الله

داعی الله

نویسنده: رسول عربان

حضرت حجت (علیه السلام)، مشعل فروزان
ایام چون سیلی خروشان در بستر رودخانه‌ها با امواجی پر طمطراق در حرکت است و در گذر زمان هر لحظه، آوایی به گوش می‌رسد که توجه همگان را به خویشتن معطوف داشته و مردم را به سوی خود فرا می‌خواند؛ و هر یک مدعی نجات و هدایت انسان هستند، اما یکی راست گوید و به خدا دعوت کند و دیگری دروغ پردازد و تزویر کند، یکی از جان انسان و فطرت برخیزد و دیگری اغوای شیطان باشد. در این میان مردم سرگردان مانند؛ برخی به ندای فطرت که از درون برخیزد گوش فرا دهند و بعضی فریب شیطان خورند و صید دام او گردند. انبیا نخستین کسانی بودند که آواز درونی توحید را یافتند و به آن جواب مثبت دادند، سپس به حمایت آن ندا، کمر همت بستند و آدمیان را به توحید و یکتاپرستی که هدف بعثت انبیاست، فرا خواندن و چیزی از خویشتن به آن نیفزودند. حضرت عیسی (علیه السلام) در پاسخ به خدای متعال که به او فرماید:
آیا تو به مردم گفتی که تو و مادرت را به خدایی خوانند و مشرک شوند» گوید: «من آنچه را که تو به من دستور داده بودی به مردمان ابلاغ کردم و از پیش خود چیزی بر آن نیفزودم؛ [یعنی به مردم گفتم: عبادت و بندگی خدایی را بکنید که پروردگار من و شماست.] (1)
قرآن، یگانه‌ی یکتاپرستی، نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را هدایت‌گر و کسی که مردم را به سوی خدا فرا می‌خواند و مشعل فروزان برای رهروان راه خداست، می‌شناسد و درباره‌ی آن حضرت می‌فرماید:
(وَ دَاعِیا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا) (2).
اهل بیت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم چون آن حضرت سر سلسله بلکه معلم یکتاپرستان هر زمان بوده‌اند. رفتار آنان خداگونه بوده و با کردار و گفتار خویش مردم را به سوی خدا، توحید، بهشت و … فرا می‌خواندند و اگر آن‌ها نبودند، معارف به مردم منتقل نمی‌شد و خدا ناشناخته می‌ماند. امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی شریف: (وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) (3) فرمود:
و الدعاهُ الی الجنه و الادلاء علیها الی یوم القیامه؛ آنان کسانی هستند که تا دامنه‌ی قیامت مردم را به سوی بهشت و خدا فرا می‌خوانند. (4)
امام رضا (علیه السلام) بر گروهی که در امر امامت و پیشوایی به اختلاف و گفت و گو نشسته بودند، گذر نمود و به آن‌ها فرمود: «شما از اهمیت امر امامت چه می‌دانید؟» و برای امام ویژگی‌هایی بیان فرمود…
امام کسی است که مردم را به سوی خدا فرا می‌خواند و از حریم او دفاع می‌کند: «و الداعی الی الله و الذاب عن حرم الله». (5)
در زیارت جامعه‌ی کبیره به آن سروران، با این صفت و لقب توجه نموده و درود می‌فرستیم:
السلام علی الدعاه الی الله؛
درود بر شما که مردم را به سوی خدا فرا می‌خوانید. (6)
در برابرِ پیشوایان پاک و هدایت‌گر به سوی خدا، امامان و پیشوایان کفر و فساد و ستم هستند که به جای خدا پرستی، هوا می‌پرستند و آدمیان را به خدا و بهشت و اعمال نیک فرا نمی‌خوانند، بلکه به خود و رفتار ناشایست، بیداد، ستم و دوزخ دعوت می‌کنند. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی شریف: (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یدْعُونَ إِلَى النَّارِ) (7) فرمود:
خداوند در قرآن دو آیه درباره امام فرموده: یکی (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا) (8)؛ یعنی ما، آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را پیشوای خلق قرار دادیم که به فرمان ما، نه به دلخواه و خواست مردم، به رهبری و هدایت مردم قیام نمایند و هماره دستورهای ما را بر خواسته‌های مردم پیش داشته و هرگز از روی هوای نفس حکمی نرانند و حکم برخلاف حکم خدا نسازند و دیگری (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یدْعُونَ إِلَى النَّارِ) اینها امامانی هستند که آدمیان را به دوزخ می‌کشانند و بر هوای نفس و خلاف قرآن رفتار می‌نمایند و به پیروی از هواها و خواسته‌های خویشتن وادار می‌کنند و سبب ضلالت و گمراهی آنان می‌گردند. (9)
در برخی زیارات مربوط به امام زمان (علیه السلام) با صفت و لقب داعی الله که فرزانگان نیز بدین لقب اشارت نموده‌اند (10) ، به آن حضرت توجه نموده و سلام می‌دهیم:
«السلام علیک یا داعی الله». (11)
آن حضرت هم چون نیاکان پاکش از نخستین کسانی است که به ندای توحید و یکتاپرستی لبیک گفته و مردم عصر خویش را به سوی خدا، یکتاپرستی، بهشت و رستگاری رهنمون‌گر باشد؛ یعنی چیزی را که تمام انبیا مأمور تبلیغ آن بودند و تمام کتاب‌های آسمانی برای آن نازل گشته و حضرت همان هدف را دنبال می‌کند. اگر آن حضرت رنگ هستی به خود نگرفته بود، معارف الهی نابود می‌گشت و خدای متعال آفریدگان ناشناخته می‌ماند، چون او جلوه‌گر تمام صفات خداست. آن روزگار که عصر غیبت سایه‌ی خود را برچیند و صبح گاهان ظهور و حضور فرا رسد، مهدی (علیه السلام) خاوران را که از ظلم و شرک آکنده گشته، پاک و پاکیزه نماید و بر زمین نشانی از بیداد و بیدادگری، بی دینی و کفر پیشگی نماند. و آیینی جز یکتاپرستی به جا نگذارد، آیین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را بدون هیچ کاستی و زیادتی از نو بنا نهد و به آن آیین دعوت نماید؛ این وعده‌ای است که خداوند که هرگز در وعده‌اش تحلف نکند به مؤمنین داده است، آن زمان که مهدی موعود (علیه السلام) مردمان را به سوی یکتاپرستی، ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و صلاح و شایستگی فرا خواند، بر همگان لازم و واجب است که به او از روی صدق و راستی پاسخ مثبت داده و به او ایمان آرند که او به خدای ره نماید، نه به سوی خویش و هر کس در شک افتد و یا با او سر ناسازگاری و مخالفت بردارد به عذاب سخت گرفتار آید و از کافران باشد:
(یا قَوْمَنَا أَجِیبُوا دَاعِی اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیجِرْکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ، وَمَنْ لَا یجِبْ دَاعِی اللَّهِ فَلَیسَ بِمُعْجِزٍ فِی الْأَرْضِ وَلَیسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءُ أُولَئِکَ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ) (12) .
سیرت حضرت مهدی (علیه السلام) رفتار بر (فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ) (13) است و فرمان خدا را همان گونه که نازل گشته به کار بندد و به آنچه خدا فرموده فرمان دهد و چیزی بر آن از پیش خویش نیفزاید: (مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِی بِهِ) (14) هر آنچه را که حضرت حق- تبارک و تعالی- خواسته و فرموده پیاده کند و به مرحله اجرا گذارد و این است شعار رهبر خرد و پیشوای راستین شریعت. بدین جهت آن حضرت با رفتار و گفتارش چهره‌ای از صفات زیبای خدای مهربان را به تصویر کشد و به سویش فرا خواند.

پی‌نوشت‌ها:

1- مائده، آیه‌ی 117: «وَإِذْ قَالَ اللَّهُ یعِیسَى ابْنَ مَرْیمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَأُمِّی إِلَهَینِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَکَ مَا یکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ مَا لَیسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَلَا أَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیوبِ، مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً مَا دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ؛
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آن‌ها نگفتم؛ که خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانی که در میان آن‌ها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آن‌ها بودی؛ و تو بر هر چیز، گواهی! [با این حال] اگر آن‌ها را مجازات کنی، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نیستند]؛ و اگر آنان را ببخشی، توانا و حکیمی [نه کیفر تو نشانه بی حکمتی است، و نه بخشش تو نشانه ضعف].»
2- احزاب، آیه‌ی 46: «و تو را دعوت کننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش!.»
3- بقره، آیه‌ی 189: «و از در خانه‌ها وارد شوید.»
4- بحارالأنوار، ج24، ص 203 کتاب الامامه، باب 53، انهم جنب الله و وجه الله، ح36.
5- کافی، ج1، ص199، کتاب الحجه، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح1.
6- مفاتیح الجنان.
7- قصص، آیه‌ی 41: «و آنان [= فرعونیان] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می‌کنند.»
8- انبیا، آیه‌ی 73: «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می‌کردند.»
9- تفسیر جامع، ذیل آیه‌ی 41 سوره قصص.
10- نجم ثاقب، باب2، ص 73، لقب شماره 55؛ الغبقری الحسان، ج1، باب بیان اسامی و القاب، ص 34.
11- مفاتیح الجنان، زیارت آل یس.
12- احقاف، آیه‌ی 31 و 32: «ای قوم ما! دعوت کننده‌ی خدا را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد، و هر کس به دعوت کننده‌ی الهی پاسخ نگوید هرگز نمی‌تواند از چنگال عذاب الهی در زمین فرار کند و غیر از خدا یار و یاوری برای او نیست. چنین کسانی در گمراهی آشکارند.»
13- هود، آیه‌ی 112: «پس همان گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن.»
14- مائده، آیه‌ی 117: «من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آن‌ها نگفتم.»
منبع مقاله :
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید