رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: در شب معراج ، خداوند مرا به آسمانها سیر می داد، در آسمان فرشته ای را دیدم که لوحی از نور در دستش بود، و آنچنان به آن توجه داشت که به جانب راست و چپ نگاه نمی کرد و مانند شخص غمگین ، در خود فرو رفته بود، به جبرئیل گفتم : این فرشته کیست ؟ گفت : این فرشته مرگ (عزرائیل ) است که به قبض روحها اشتغال دارد گفتم : مرا نزد او ببر، تا با او سخن بگویم ، جبرئیل مرا نزدش برد، به او گفتم : ای فرشته مرگ آیا هر کسی که مرده یا در آینده می میرد روح او را تو قبض کرده ای و یا قبض می کنی ؟ گفت : آری ، گفتم : خودت نزد آنها حاضر می شوی ؟ گفت : آری خداوند همه دنیا را همچنان در تحت اختیار و تسلط من قرار داد، همچون پولی که در دست شخصی باشد، و آن شخص ، آن پول را در دستش هرگونه که بخواهد جابجا نماید. هیچ خانه ای در دنیا نیست مگر اینکه در هر روز پنج بار به آن خانه سر می زنم ، وقتی که گریه خویشان مرده را می شنوم به آنها می گویم : گریه نکنید من باز مکرر به سوی شما می آیم تا همه شما را از این دنیا ببرم.
یکصد موضوع 500 داستان / سید علی اکبر صداقت