زیاد دیدن بدی‌ها (۲)

زیاد دیدن بدی‌ها (۲)

وَ ألبِسْنِی زِینَهَ المُتّقینَ فی… استِکثارِ الشَّرِّ و إن قَلَّ مِن قَولی و فِعلی‌. [۱]

در تبیین این فراز از دعای نورانی مکارم الاخلاق اشاره شد که روایات مربوط به اینکه انسان نباید کارهای بد کوچک خود را ناچیز پندارد، به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته‌ای از روایات به طور مطلق، اندک شمردن گناه را نکوهش کرده‌اند. نمونه‌هایی از این روایات در جلسه قبل بیان شد، اما دسته دوم که در این جلسه مطرح می‌گردد، روایاتی است که در آنها حکمت این که چرا انسان باید گناه کوچک خود را بزرگ ببیند، بیان شده است؟

این دسته از روایات خود به دو دسته کوچک‌تر تقسیم می‌شوند، زیرا در آنها به دو بیان، حکمت مطلب فوق آمده است.

در برخی از روایات حکمت نهی از کم‌شماری گناهان کوچک این گونه بیان شده که گناهان کوچک زمینه ارتکاب گناهان بزرگ را فراهم می‌کنند. به عنوان نمونه در روایتی که از امام رضا (علیه السّلام) نقل شده، آمده است:

الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الکبائرِ، و مَن لَم یَخَفِ اللَّهَ فی القَلیلِ لَم یَخَفْهُ فی الکثیرِ.[۲]

گناهان کوچک راه‌هایى به سوى گناهان بزرگند و کسى که از خداوند در اندک ترس نداشته باشد، در زیاد نیز از او نمى‌ترسد.

هرگاه با کوچک شمردن گناه، زشتی و بدی آن در نظر انسان از بین برود، ارتکاب گناه برایش عادی می‌شود و آهسته آهسته سراغ گناهان بزرگ‌تر می‌رود. در عامه مردم نیز این مَثل مشهور است که: «تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود»، یعنی این گونه نیست که انسان به کار خلاف کوچک اکتفا کند؛ بلکه وقتی راه باز شد، در نهایت مرتکب بزرگ‌ترین خلاف‌ها نیز می‌شود. به همین دلیل، اگر گناهی کوچک از انسان سر زد، باید بلافاصله توبه کند و نگذارد ترس او از گناه بریزد.

در برخی از روایات نیز حکمت اینکه انسان نباید گناهان کوچک را ناچیز بداند ، تجمیع گناهان کوچک و فراوانی آنها بیان شده است. حضرت مسیح (علیه السّلام) طبق نقل به حواریون خود می‌فرمود:

إنّ صِغارَ الذُّنوبِ و مُحَقَّراتِها مِن مَکائدِ إبلیسَ، یُحَقِّرُها لَکُم و یُصَغِّرُها فی أعیُنِکُم فَتَجتَمِعُ و تَکثُرُ فَتُحِیطُ بِکُم. [۳]

همانا گناهان کوچک و خُرد انگاشته شده از نیرنگ‌هاى ابلیس است. او گناهان را در نظر شما کوچک و خُرد جلوه مى‌دهد و در نتیجه، گناهان [اندک اندک‌] جمع و زیاد مى‌شوند و شما را در میان مى‌گیرند.

وقتی انسان گناهان کوچک را ناچیز بداند، به راحتی مرتکب آنها می‌شود و به تدریج پرونده اعمال بد خود را سنگین و سنگین‌تر می‌کند تا جایی که راهی برای خلاصی از آنها نخواهد داشت.

همچنین از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در منطقه‌اى خشک و بى‌گیاه به اصحابش فرمود:

ائْتُوا بحَطَبٍ.

مقدارى هیزم بیاورید.

عرض کردند: یا رسول الله! ما در جایى خشک و بى‌گیاه هستیم که در آن هیزمى یافت نمى‌شود.

حضرت فرمود:

فَلْیَأتِ کُلُّ إنسانٍ بما قَدَرَ علَیهِ.

هر کس هر چه می‌تواند،‌ بیاورد.

هر یک از اصحاب، هر مقدار که یافته بود را آورد و کم کم مقدار زیادی هیزم در برابر حضرت انباشته شد.

سپس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:

هکذا تَجتَمِعُ الذُّنوبُ. [۴]

گناهان نیز این گونه جمع مى‌شود.

گاه انسان یک دروغ می‌گوید و می‌گوید: «یک دروغ که چیزی نیست»، سپس یک غیبت می‌کند و می‌گوید: «یک غیبت که به جایی بر نمی‌خورد» و همین طور کم کم گناهانی را که به پندارش ناچیز و اندک هستند، انجام می‌دهد و طبیعتاً آنها را فراموش می‌کند. آنگاه در روز قیامت وقتی پرونده اعمالش را به او نشان می‌دهند با حسرت و تعجب می‌گوید:

﴿یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغِیرَهً وَ لا کَبِیرَهً إِلاَّ أَحْصاها﴾ [۵]

ای واى بر ما! این چه نوشته‌اى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را ناشمرده وا ننهاده؟!

از ابن عباس چنین نقل شده است:

الصّغیره التبسّم بالاستهزاء بالمؤمن و الکبیره القهقهه بذلک. [۶]

مراد از «صغیره» لبخند زدن به قصد مسخره کردن مؤمن است و مراد از «کبیره» بلند خندیدن به این منظور است.


[۱] الصحیفه السجّادیّه، الدعاء ۲۰.
[۲] بحار الأنوار، علامه مجلسی (۱۱۱۱ ق)، ج۷۳، ص۳۵۳، ح۵۵.
[۳] تحف العقول، ابن شعبه حرانی (۳۸۱ ق)، ص۳۹۲.
[۴] الکافی، شیخ کلینی (۳۲۹ ق)، ج۲، ص۲۸۸، ح۳.
[۵] سوره کهف، آیه ۴۹.
[۶] المحجه البیضاء، فیض کاشانی (۱۰۹۰ ق)، ج۵، ص۲۳۶.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید