شکی نیست که مردان و زنان دارای خصوصیات و شخصیت متفاوت و متمایزی می باشند و وقتی این دو موجود و خلقت آفرینش در کنار هم و به عنوان زوجین و همسران قرار می گیرند، شناخت ویژگی های طرفین می تواند کمک مؤثر و بسزایی در زندگی سعادتمندانه و آرامش قرین به سعادت باشد. بدین لحاظ شناخت خصوصیات فردی و اجتماعی مردان برای زنان و بخصوص زنان جوان و دخترانی که به تازگی لباس سفید عروسی را پوشیده اند و یا اینکه تصمیم به تشکیل زندگی مشترک دارند؛ بسیار مهم و حایز اهمیت می باشد.
برای درک رفتار مردان، لازم است هر زنی با تفاوت های ذهنی و رفتارهای غریزی شوهر خود آشنا باشد. مردان برای قدرت و موفقیت، ارزش فراوانی قائلند و معمولا دست به کارهایی می زنند تا امکانات پیشرفت شان فراهم آمده و گسترش یابد. به همین دلیل آنان ارزش خود را با نتایج حاصل از موفقیت هایشان می سنجند. آنان اهمیت زیادی به اهدافشان در زندگی می دهند، و هر اندازه هدفشان بزرگتر باشد راضی تر نشان می دهند و صد البته زمانی بیشتر از حصول به اهدافشان احساس رضایت می کنند که مستقلا به آن امر اقدام کرده باشند.
زنان و بالاخص همسران جوان باید بدانند مردانشان دوست دارند مسائل و مشکلات را به تنهایی رفع و رجوع نمایند؛ بنابراین معمولا مشکلاتشان را برای دیگران (حتی برای همسر خود) مطرح نکرده و از ذکر جزئیات مشکلات خود امتناع می ورزند. غالب مردان معتقدند وقتی که قادر به انجام کاری می باشند، پس این می تواند از نشانه های ضعف باشد که از دیگران کمک بگیرند و یاری بجویند. بنابراین باید خانم ها توجه داشته باشند وقتی که شوهرشان درخواست کمک نمی نماید، راهنمایی و گوشزدهای آنان ممکن است در نظر مرد مداخله به حساب آمده و غرور وی را جریحه دار نماید و یا اینکه به اعتماد به نفسش لطمه وارد آورد.
یکی از تفاوت های عمده زنان و مردان در برابر فشارهای عصبی و روحی نحوه برخورد آنان با مشکلات و گرفتاری های روزمره زندگی است. در این مواقع مردها بیشتر گوشه گیر شده و در لاک خود فرو می روند. برای دستیابی به آرامش و حالت عادی، مرد در جهت حل مشکلات و گرفتاری های خود می کوشد و زمانی که گرفتاری ها مرتفع شدند، آنگاه از لاک خود بیرون می آید.
زنان خانه دار باید بدانند زمانی که مرد خسته از کار روزانه به خانه برمی گردد، به آرامش و استراحت نیاز دارد؛ به همین دلیل اخبار گوش می دهد و یا روزنامه می خواند و یا اینکه به تماشای مسابقات ورزشی مشغول می شود. در واقع، خواندن روزنامه و یا گوش دادن به اخبار، بهانه ای برای فراموشی گرفتاری ها و مشکلات برای مردان می باشد. در این مواقع زنان نباید مثلا روزنامه خواندن مردان را نوعی بی اعتنایی به خود تلقی نمایند. یا اینکه مردها زمانی که در منگنه فشارهای مختلف زندگی قرارمی گیرند، آنقدر در رابطه با مشکلات خود غرق می شوند که ممکن است به محیط اطراف و زن و زندگی خود بی اعتنایی نشان دهند در حالی که حقیقت امر چیز دیگری است و در این زمان به واقع مردان تمام نیروی خود را معطوف حل مشکلات زندگی مشترکشان نموده اند. در این ارتباط معمولا مردان صرفا به دو دلیل در مورد مشکلاتشان با دیگران حرف می زنند؛ اول زمانی که کسی را مقصر دانسته و یا می شناسند و قصد دارند او را سرزنش نمایند؛ دوم زمانی که در جستجوی راه حلی می باشند.
مردان زمانی دارای انگیزه می شوند که مشاهده کنند به کمکشان احتیاج است. آنان چنانچه ببینند و یا حس کنند به وجودشان احتیاجی نیست، کسل می شوند اما چنانچه دریابند قادرند کار و فعالیت هایی انجام دهند و بدین طریق همسرشان خوشحال می شود، احساس انرژی و نشاط بیشتری می کنند. بعضی مواقع زنان جوان با راهنمایی های نابه جا و یا انتقادات بی مورد موجب رنجش شوهران خود می شوند. در حقیقت لزومی ندارد زنان به طور دائم شوهران خود را پند و اندرز دهند و آنها را در حالی که تمایلی ندارند راهنمایی نمایند. رفتارهای ناصحانه زنان، مطلوب و خوشایند مردان نمی باشد. در چنین موارد و در مواقعی که زن می خواهد از شوهرش انتقاد کند و به او ایراد بگیرد، چه بهتر قبل از صحبت کردن خود را به جای همسرش فرض کند. به این ترتیب او می تواند بهتر به مشکلات و اندیشه های همسرش پی ببرد و بدانها واقف شود. اما در صورت لزوم و در حین حرف زدن لازم است به جای زخم زبان، کنایه و تحقیر و تمسخر شوهر، با لحنی دوستانه و مهربانانه با وی صحبت کند و سعی نماید از نکات مثبت شخصیتی شوهرش ذکری به میان آورد تا فضای گفتگو میان زن و شوهر صمیمی و پر از تفاهم بشود.
منبع: ماهنامه پیام زن