اما یک سوال مهم این است که دامنه فریب شیطان تا کجاست در حقیقت قلمرو تصرف شیطان در وجود آدمی تا کجاست؟
همه داستان از انجاییی شروع می شود که خدای متعال موجودی را خلق کرد وبر این شاه کارخود به خود آفرین میگوید .اما ادامه قصه را خود او بهتر از هر کس تعریف می کند آنگاه که فرمود: به خاطر بیاور هنگامى را که پروردگارت به ملائکه گفت: من بشرى را از گل مى آفرینم. هنگامى که آن را نظام بخشیدم و از روح خودم در آن دمیدم بر او سجده کنید. در آن هنگام همه فرشتگان سجده کردند. جز ابلیس که تکبر ورزید و از کافران بود! گفت: اى ابلیس چه چیز مانع تو از سجده کردن بر مخلوقى که با قدرت خود او را آفریدم گردید؟ آیا تکبر کردى، یا از برترین بودى؟ (بالاتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!). گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده اى و او را از گل! فرمود: از آسمانها (و از صفوف ملائکه) خارج شو که تو رانده درگاه منى! و مسلماً لعنت من بر تو تا روز قیامت خواهد بود. عرض کرد: پروردگار من! مرا تا روزى که انسانها برانگیخته مى شوند مهلت ده. فرمود تو از مهلت داده شدگانى. ولى تا روز و زمان معینى. گفت: به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم کرد! مگر بندگان خالص تو از میان آنها .1
ای کمیل! شیطان بالطیف ترین حیله های خویش به سوی تو می آید و تو را امر می نماید به آن چه می داند تو به آن الفت یافته ای و عباداتی که رهایشان نمی کنی تا آن جا که تو گمان کنی او فرشته ای نیکو سیرت است
این دیالوگ در مقامی که ابلیس براثر کثرت عبادت از مقربان درگاه خداوند شده بود اما به سبب تکبر از بهشت رانده شد قال فاخرج منه فإنک رجیم* وإن علیک اللعنه إلی یوم الدین 2
اما یک سوال مهم این است که دامنه فریب شیطان تا کجاست در حقیقت قلمرو تصرف شیطان در وجود آدمی تا کجاست؟
در مقام پاسخ به چنین پرسش مهمی باید یادآور شد که سطح گمراهی او در حیطه تسویل است «تسویل» به معنی آراستن و جلوه دادن، قرآن این معانی را با تعبیرهای ” تزیین “، ” تسویل “، ” وسوسه ” و امثال اینها بیان می کند، و اما اینکه چیزی را در نظام جهان بیافریند و یا اینکه تسلط تکوینی بر بشر داشته باشد، یعنی به شکل یک قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلط شود و بتواند او را بر کار بد اجبار و الزام نماید، از حوزه قدرت شیطان خارج است. تسلط شیطان بر بشر محدود است به اینکه خود بشر بخواهد دست ارادت به او بده و الا «انه لیس له سلطان علی الذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون* انما سلطانه علی الذین یتولونه» ؛3 همانا شیطان بر مردمی که ایمان دارند و به پروردگار خویش اعتماد و اتکا می کنند تسلطی ندارد، تسلط او منحصر است به اشخاصی که خودشان ولایت و سرپرستی شیطان را پذیرفته و می پذیرند.
مولا امیرالمومنین (ع)درباره این ویژگی شیطان به کمیل هشدار داده و چنین می فرماید: ای کمیل! شیطان بالطیف ترین حیله های خویش به سوی تو می آید و تو را امر می نماید به آن چه می داند تو به آن الفت یافته ای و عباداتی که رهایشان نمی کنی تا آن جا که تو گمان کنی او فرشته ای نیکو سیرت است (که تو را به طاعت گوشزد می کند) در حالی که او شیطان رجیم است پس وقتی که به او اعتماد و اطمینان پیدا کردی تو را به مهلکه های عظیمی دعوت می کند که امکان نجاتی برایت نیست.» 4
ادامه دارد
نوشته شده توسط حسن رضایی گروه حوزه علمیه
پی نوشت ها
1.آ یه( 71تا 83 سوره ص.)
2.(سوره الحجر:28ـ35)
3.(نحل/ 99 و 100)
4.تحف العقول سفارش های علی (ع)به کمیل